-ماشین به سختی از وسط سیل جمعیت آهسته آهسته پیش میرفت.به علت ازدحام بیش از حد جمعیت، موتور خودروی حامل امام خمینی (ره) سوخت و از کار افتاد. در این موقع صحنه جالبی اتفاق افتاد که بسیار تعجبآور بود؛ به محض سوختن موتور خودرو حامل امام (ره)، جمعیت مشتاق خودرو را با وزن سنگینی که داشت، همچون نگینی روی دست گرفته و به سمت هلیکوپتر کشاندند. باقی مسیر با هلیکوپتر طی شد
شاید از زبان کسانیکه طرفدار شاه و سلطنت هستند یا از وضع موجود ناراضی هستند، شنیده باشید که مردم در زمان شاه به خاطر رفاه و آسایشی که داشتند، بسیار راضی بودند. اینجا این سؤال پیش میآید که این مردم راضی از وضع موجود چگونه از دشمن درجه یک شاه، یعنی امام خمینی(ره) این گونه استقبال کردند؟
روز بیست و دوم بهمن امام خمینی(ره) سوار ماشین شد تا به بهشت زهرا برسد، خیابانها مملو از جمعیت بود؛ مردم از ساعت پنج صبح در مسیرها تجمع کرده و منتظر ورود امام خمینی (ره) بودند. در مسیر حرکت تا بهشت زهرا (س) مردم در خیابانها، کنار پنجرهها، روی پشتبامها، به نظاره نشسته بودند و به علت ازدحام بیش از حد جمعیت خودروی «بلیزر» چندین بار در بین راه متوقف شد و مردم از پشت شیشه اتومبیل چهره متبسم امام (ره) را میدیدند.
قطعه ۱۷ بهشت زهرا (س) حال و هوای دیگری داشت و انتظار مردم بیش از حد به درازا کشیده شده بود. جمعیت زیادی از مشتاقان، برای شنیدن سخنان رهبر و مقتدای خود، در بهشتزهرا گرد هم آمده بودند. ساعت از دو بعدازظهر گذشت و طی کردن فاصله ۳۰ دقیقهای فرودگاه مهرآباد تا بهشت زهرا (س)، نزدیک به چهار ساعت به طول انجامید. نگرانیها بالا گرفته بود که نکند برای امام اتفاقی رخ داده باشد، چراکه همه از توطئه دشمنان نگران بودند تا نکند قصد جان امام (ره) را کرده باشند.
ماشین به سختی از وسط سیل جمعیت آهسته آهسته پیش میرفت. به علت ازدحام بیش از حد جمعیت، موتور خودروی حامل امام خمینی (ره) سوخت و از کار افتاد. در این موقع صحنه جالبی اتفاق افتاد که بسیار تعجبآور بود؛ به محض سوختن موتور خودرو حامل امام (ره)، جمعیت مشتاق خودرو را با وزن سنگینی که داشت، همچون نگینی روی دست گرفته و به سمت هلیکوپتر کشاندند. باقی مسیر با هلیکوپتر طی شد.