تضفیه عمل

15:52 - 1393/03/01

خالص گردانیدن عمل سخت تر از خود عمل است و پاک کردن نیت از فساد و ناخالصی برای عمل کنندگان از جهاد طولانی دشوار تر است.

همیشه با بودن علی بساط خنده جور بود. هر جا می رفت تا همه را از خنده رودبر نمی کرد دست بردار نبود. یک بار می گفت : "دیشب حال خدا را کردم تو قوطی! نصف شب بلند شدم، یک وضوی محکم گرفتم، عطر و گلاب زدم و سجاده رو پهن کردم، بعد تخت گرفتم خوابیدم تا صبح. تنها چیزی که بهش نمی خورد معنویت بود. هر وقت برای نماز شب بیدارش می کردیم می گفت: "قرصش رو خوردم" و می خوابید.

سه ساعت مانده بود تا اذان صبح. کورمال کورمال می رفتم برای تجدید وضو که یک دفه افتادم توی یک چاله و صدای آخ کسی خواب را از سرم پراند. داشتم از تعجب شاخ در می آوردم. علی بود. برای خودش قبری کنده بود و ... قسمم داد که تا زنده است رازش را به کسی نگویم. یک ربع مانده به اذان صیح وارد چادر می شد و می خوابید و ما همیشه فکر می کردیم...

همیشه می گفت: "از این ترکش های نازک نارنجی خوشم نمی آید. دوست دارم یک تیر بخورد اینجا و 3 ساعت دست و پا بزنم" و با دست حنجره اش را نشان می داد. سر آخر، تو کربلای 1 فقط یک تیر خورد آن هم درست به حنجره اش. زمان گرفتیم. 3 ساعت دست و پا زد.

http://btid.org/node/29794

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
7 + 3 =
*****
تصویر cosar
نویسنده cosar در

چقدر قشنگ بود خیلی خوشم اومد.

yes