سلام تک دختر خانواده ام و 30سال دارم. حماقتم این بوده که از پسر همسایه کناری مون از همون دوران دبیرستان واسه خودم رویا ساختم. رویایی که الان خودم توش گیر کرده ام و پشیمونم خیلی زیاد به خاطر سالهای تباه شده و از دست رفته ام. پسر همسایمون انقدر با حرکات و رفتارهاش منو از بی خود کرد که نگو. نشون میداد که بهم علاقمنده و دوستم داره اما هیچوقت به شکل رسمی جلو نیومده. تقریبا از دوسال پیش تصمیم گرفتم که دیگه بهش فکر نکنم و ذهنمو درگبرش نکنم چون چند تا خواستگارم توی این مدت داشتم و ایشون اگه متوجه شد بازم اقدامی نکرد. عید امسال داشتم مهمون راه میانداختم به محض رسیدن به جلوی درمون، اون پسره هم با کل اعضای خانواده ریختند جلوی درشون و منو نگاه کردند اونم معنادار! واقعیتش منم لبخندزنان نگاهشون کردم تا نشانی از مغروری ام نباشه. تا چند روز دوباره احساس هیجان و شور و نشاط وصف ناپذیری داشتم از دیدنش خیلی خوشحال شدم ، واقعا دست خودم نبود. خانوادش منو تایید میکنند و دوستم دارند. ما بطور اتفاقی هم دانشگاهی هم بودیم. هرچند مثل گذشته زیاد دیگه نمیتونم فریب اداها و اطوارهاشو بخورم اما بازم دلم پیششه و فکر میکنم با اون فقط خوشبختم و آرامش پیدا میکنم . من میترسم یک واسطه بفرستم تابلو شم برای خودم بد بشه یا اونا فکر کنند دارم التماسشون میکنم که منو بگیرند واسه پسرشون و وضع بد بشه ازم دوری کنن. به خدا هرچی تلاش کردم از یادم بره نرفته و نمیره. مغزم نسبت بهش شرطی شده . دعا میکنم لااقل ازدواج کنه تا دیگه بهش فکر نکنم و راحت تر زندگی کنم. چون اقدامی برای خواستگاری نمیکنه پس منم بهش امیدوار نیستم و حتا روزهایی که برام خواستگار میاد توی دلم نسبت به پسر همسایمون متنفر میشم. ایکاش هیچ وقت بهش اهمیت نداده بودم. اونم ایکاش به جای شکلک و ادا ریختن میومد خواستگاری '" خواهشا پسرها مراقب رفتارها و برخوردهاشون نسبت به دخترا که احساسی و عاطفی هستند باشند '''
-------------------------------------
کاربران محترم ميتوانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: http://www.btid.org/fa/forums
همچنين ميتوانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: http://www.btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران ميتوانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي را که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگهدارند و به آن استناد کنند و همچنين نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد: www.btid.org/fa/user/register
سلام ای دختر عاشق چی شد بالاخره با کی ازدواج کردی؟ با همسایتون یا با کس دیگری؟ جواب بده خیلی وقته منتظرم یه خبری بدی
منم عاشقم پسر همسایمون هستم حدود7 ساله که دوسش دارم الان 17 سالمه و اومنم همسن منه
ولی خیلی مغروره ولی تازگیا نمیدونم شایدم اونم دوسم داشته باشه به خدا کمکم کنید چیکار کنم واقعا وابستشم و همه جا تو فکر و دهنمه
سلام خدمت شما؛ فرمودید این علاقه از 10 سالگی ایجاد و تا به امروز که 17 سالتون هست ادامه پیدا کرده؛ با توجه به قرائنی که وجود دارد شاید بتوان گفت آنچه در وجود شما هست نوعی وابستگی عاطفی(emotional dependency) است نه عشق به معنای خاص، و این وابستگی نیز بر اساس شرایط سنی و البته حضور فیزیکی هر دوی شما در یک مکان(فرمودید همسایه هستید) بوجود و حتی تشدید شده است.
دقت داشته باشید آن چیزی که برای شما به وجود آمده نتیجه مرور و تکرار فانتریهای ذهنیای هست که برای خود، از فرد مقابل ساختهاید بدون آنکه آگاهی جامعی از ایشان داشته باشید.
در خوشبینانهترین فرض، اگر ایشان نیز به شما علاقهمند باشند از شما سوال خواهیم پرسید آیا صرف این علاقه ایشان به شما و شما به ایشان آیا میتواند اسباب خوشبختی را برای شما فراهم آورد؟ پسر تقریبا نوجوانی که هنوز دیپلم ندارد، سربازی نرفته است، کار مشخصی احتمالا ندارند و...
پیشنهاد: باتوجه به مشکلات متعدد روحی و فکریای که تمرکز روی ایشان، میتواند برای شما ایجاد کند، پیشنهاد میدهم تا آنجا که ممکن است از فکر کردن به ایشان شدیدا اجتناب بفرمائید و موقعیت اجتماعی خود را با انجام کارهای مفید علمی و یا هنری، در بین اقوام، دوستان و همسایگان افزایش بدهید؛ با این کار هم بر کمالات خود افزودید و هم ممکن است افرادی به مراتب بهتر از ایشان با شما آشنا شده و شرایط به سمتی رود که آنها برای رسیدن به شما بیتابی کنند!
اخه اینکه عشق نیست
منم تا آخر دبيرستان شرايط شمارو داشتم ولي ديگه ازش خوشم ک نمياد هيچ متنفرم هستم
سلام من هم از 15سالگیم عاشق پسر همسایه شدم اما اونا وضع مالیشون خیلی خوبه وهر روز فکر میکنم که اون اصلا به من فکر نمی کنه خلاصه به خدا هرروز چراغ منزلشان چکاب میکنم هرروز خواهش میکنم یه ایده ای بکید که از ذهنم خارج بشه خدایا اینم بگم اصلا حتی تا الان اصلا با هم حرف نزدیم
تو پاک باشی و پاک بمونی خیلی ازرشمند تر از ثروتی هستی که اونا دارند مهممم اصن نباشه واست
دقیقا منم 14 سالمه بالکن های خونمون بهم چسبیده هرروز میرم ببینم چراغش روشن کل کتابام اسمشع دارم دیوونه میشم هی میگم عشق دبیرستانی زود گذرع ولی خب تموم نمیشه چی کارکنم من 14 و اون 19 سالشع همیشه با غرور راه میره و به هیچ دختری اهمیت نمیده هر روز دعا دعا میکنم تو خیابون ببینمش ولی نمیشه خانوادش دوستم دارن تموم کارامو دنبال میکننن نمیدونم چرا به نظرتون ای نشونه میتونه باشع؟
آبجی اینا شور و حال نوجوانیه. نمیگم عشقی درش نیست، اتفاقا احساسات پاک در این سالها اتفاق میفته، اما این نتیجه اش از دست دادن فرصتهای آینده هست. فرصت منظورم روال عادی زندگیه. نمی دونم شاید بخاطر بلوغه که تو بعضی زودتر و بعضی دیرتر هست، همچنین بعضی بیشتر و بعضی کمتر هست. ولی چیزی که میدونم اینه که اینطوری از وجودت، عزتت و روحیه ات داری میزنی برای چیزهائی که فقط فکر و رویا هستن. میدونی چقدر روحت در عذاب بین رویاها و واقعیت داره لطمه میبینه. من تو سن شما اینها رو تجربه کردم.
الان بعد 15 - 20 سال نگاه میکنم میبینم دیدگاهم کلی تغییر کرده. فتنه شیطان بود که در لباس معصومیت دام هوس پهن کنه. خدا رو شکر اون موقع معذورات و محدودیت ها باعث شد در حد رویا بمونه
واااای منم دقیقا شرایط تو رو دارم
سلام من شرایط شما رو درک میکنم.واقعا از همه پسرا خاهش میکنم ک لطفا شعله عشقو تو هیچ دختری روشن نکنید.اهر وقت ازدواج کردم به پسرمم همینو میگم.و شما فکر کن پسره چشم چرونه و داره فقط شما رو برای حواساش میخاد.پس با این طرز تفکر نه محلش بزار نه باهاش حرف بزن هر وقت بهتون نگاه کرد چشم غره برید یا محلش نزارید.باور کنید بعد چند بار دلتون اروم میشه و ته دلتون خنک میشه
سلام دوست عزیز
بزرگترین اشتباه اینه که داری انجام میدی!!!
ببین تا وقتی که اون جلو نیاد و رسما اعلام نکنه نباید حتی بهش فکر کنی چون اونجوری اون ممکنه بعد از یه مدت ازدواج کنه اونوقت شما میمونی و یه دل اسیر که تا بخواد زهر ابستگی از بدنت خارج بشه دل و جیگرتو خون میکنه .این کارتون باعث میشه خدای نکرده شکست عشقی بخورین و زندگی و آیندتون از هم بپاشه و ضمن اینکه شما دارین میبرین و می دوزین و هر روز توقع خواستگاری کردن اون فرد از شما هم داره بیشتر میشه و اگر این اتفاق نیفته بعدا ممکنه عواقب بدتری هم داشته باشه
پسسسسس تا بهتون فکر نکرده شما هم بهش فکر نکنین
سلام دوست عزیز
خواهش میکنم یکم منطقی باش...اخه عاشق کسی شده که یک کلمه ام باهات حرف نزده؟عزیزم یه مقدار تو واقعیت زندگی کن...فرصتهاتو از دست نده
با سلام. کلام شما، شاید زبان حال بسیاری از پسران خوب و متعهد کشورمان باشد که متاسفانه دختری را دوست دارند اما شرایط به آنها اجازه نمیدهد و میل و خواستهی خود را در خود، ذبح میکنند...
منتها این کلام تا حدودی شاید، با صورت مسئلهی مطرح شده در اینجا سنخیت نداشته باشد، چون این خواهر گرامی فرمودند: آن پسر همسایه و حتی خانوادهاش مدام کرشمه و نگاههای معنا داری را نثار این دختر میکنند که خب یقینا این صحیح نیست و تنها ثمرهاش ذهن و دل مشغولیهای بیفایده برای ایشان بوده است.
اصلا نمیشه بطور قطع در موردتون نظر داد وقتی از درون پسر همسایه و نیتی که در سر داره بی خبریم. ایکاش یکجوری اطلاعات کسب کنی و مطمئن بشی که ایشونم شما رو میخواد یا نه ؟! همش دو تا گزینه روی میزه اینکه اگه میخواد چرا جلو نمیاد و اگه نمیخواد چرا شما رو غیرمستقیم فریب میده و داده اونم چندسال!
پسر تا وقتی که شغل نداشته باشه و سربازی نرفته باشه وضع همینه عاشق میشه ولی جلو نمیاد
دقیقا
من که واقعا موندم این جور مواقع تکلیف چیه؟!
همونطوری که پسر دل داره دختر هم دل داره و عاشق میشه حالا پسر میتونه اقدامی بکنه اگرم جواب نگرفت هیچ کارش نمیشه ولی دختر نه!
واقعا مسوولین یه فکری بکنن!!!
ولی یه چیزی بگم؛
مرحبا به این عشقی که شما تو دلتون دارید که بعد از این همه وقتی بازم دیدیش خیلی خوشحال و هیجان زده شدی
ای کاش میتونستم به این پسر بگم که چ عشقی دنبالشه!
راستی یه چیز دیگه ؛ اون ادا و اطوارها که شما جذبش شدی شاید رفتار عادی و همیشگی اون پسر باشه و جزء شخصیتش باشه و با همه هم همینجوره شاید!
ادما تمایل عجیبی دارن جذب کسی که سمتشون میره نشن.
نظر خانم سروناز فوق العاده عالی بود. سروناز نوشته :
اگه میخوای تکلیفت با خودت رو شن بشه یک بار که شروع کرد به این برخوردا و نگاه ها برو جلو و بگو منظور شما از این نگاه ها و رفتارهاچیه ؟؟؟؟ اون وقت یا بهت دو تا تیکه میاندازه یا میگه کدوم رفتارا ؟؟؟!!! و کلا اون رو ز خیلی چیزا برات روشن میشه
ممنون
سلام
به قول خودتون شرطی شدید
قطعا اون پسر هم مثل خواستگاراتون بوده ولی چون شما با تلاشهای اشتباهتون باعث علاقه قلبی بیشترتون نسبت به ایشون شدید
امروز در برابر غولی که ساختید ناتوان هستید
از امروز به خودتون و شخصیت خودتون فکر کنید .
به یک حس جایگزین و یک فرد جایگزین و یک سبک زندگی و سبک فکری جایگزین فکر کنید .
اشتباه نکنید
قرار نیست به اون آدم فکر نکنید . فقط قراره به یک حس و فرد جدید فکر کنید .
فقط به شان و منزلت خودتون ، و احساس و حال خوب فکر کنید ، دور کنید هر چی انرژی منفی اطرافتونه .....
موفق باشید
ضمنا رفتار پسرها شاید خیلی اوقات عادی باشه ما به اون رفتارها هویت و رنگ می بخشیم
ما میتونیم سیاه و سفیدشون کنیم .... البته اگر بخوایم ....
به نظر من اگه میخوای تکلیفت با خودت رو شن بشه یک بار که شروع کرد به این برخوردا و نگاه ها برو جلو و بگو منظور شما از این نگاه ها و رفتارهاچیه ؟؟؟؟ اون وقت یا بهت دو تا تیکه میاندازه یا میگه کدوم رفتارا ؟؟؟!!! و کلا اون رو ز خیلی چیزا برات روشن میشه .....
اما این بالایی که خیلی جدی نبود ..به نظرم از طریق یکی از همسایه ها بخواه واسطه بشه و تو رو به مادرش معرفی کنه و بگه فلان یهم دختر خوبیه .... اون وقت مشخص میشه نظرشون چیه......را ه حل اخرم صبره.........
سلام ..
گاهی باید محکم جلوی دل ایستاد و ودستور ایست بهش داد..
سخته نمیگم اسونه.
مردها دختری رو بخوان زود اقدام میکنن ..!نگاه و غیره ..!ی معنی دیگه داره در این زمانه ..!
بنظرم واسطه نفرستید ..پسره فکر میکنه تحفه ای هست حالا!!!!بقولی طاقچه بالا میذاره !!!!چند درصد مردها جنبه شنیدن این موضوع رو از زبان واسط دارن؟0٪درصد..!
بخودتون فرصت بدید..
هر وقت فکرایشون اومد به ذهنتون ی پیاده روی کنید..سرخودتون شلوغ کنید تا به مرور فکرایشون نکنید..
من بغض عمیقی پشت نوشته شما حس کردم..
یاد این جمله افتادم بغض یعنی غرورت نذاره بریزه اشکات..!
شما خانومی غرورتون شانتون حفظ کنید..
موفق باشید
سلام اقای عشق پاک نظرتون قابل احترامه برای من
یکی از کاربرای خوب اینجا گفت ی عده از مردها روزانه ب بیش از چندین مورد فکر میکنن!همه رو هم یادشون میره !!!!چیزی ک یادشون میمونه بی پولیشونه!!!!زود اقدام کردن یعنی ی حلقه ک میتونن برن دخترخانم نشون کنن ک همه بفهمن این دختر برا یه مرد شده خواستگار نیاد براش از در و دیوار!
بهرحال متشکرم از توجهتون
مانا باشید
با این جمله خیلی موافقم؛
گاهی باید محکم جلوی دل ایستاد و دستور ایست بهش داد!
کاری که من پسر سالهاست دارم انجامش میدم
ولی با این یکی اصلا موافق نیستم؛
مردها دختری رو بخوان زود اقدام میکنن
فقط خواستن که برا شروع کافی نیست گاهی وقتا دلت یکی رو میخواد ولی شرائط برات فراهم نیست! پس صبر میکنی تا به وقتش
حالا درست همینجاست که بقیه فکر میکنن این پسر هیچ دختری رو در نظر نداره ولی غافل از اینکه پسر شبها با فکر اون دختر خوابش میبره صبح هم با فکر اون بیدار میشه
هی ی ی ی ی. رووووزگاااار
پاسخ اجمالی:
۱ – میبایست خود را با حقایق روبرو کنید نه با ایدهآلهای ذهنی.
۲ – از تنهایی و بیکاری فاصله بگیرید.
۳ – با این پسر و خانوادهاش، توأم با متانت کامل، مانند سایر همسایگان برخورد نمائید؛ نه بیتوجّه باشید، و نه خودتان را مشتاق نشان دهید.
۴ – به خواستگارانتان، توجه بیشتری داشته باشید.
با سلام و تشکر از شما بابت اعتمادتان به گروه مشاوران "رهروان ولایت"؛
متاسفانه بسیاری از انسانها با ایدهآلهای ذهنی خود، زندگی میکنند نه با حقایق موجود! بسیار پیش آمده که برخی افراد تصوّرهایی را در ذهن خود ساختهاند که خالی از حقیقت میباشد. آنچه یقینی است این میباشد که این تصوّرات و خیالها میبایست کنترل شوند؛ در غیر این صورت میتواند آسیبهای جدّی را به خود شخص و آینده او وارد سازد.
امام علی(علیهالسلام) میفرمایند: «آرزو، چون سراب است كه بينندهاش را میفريبد و اميدوارش را مأيوس میسازد». (۱)
"از پسر همسایه کناری مون از همون دوران دبیرستان واسه خودم رویا ساختم. به خدا هرچی تلاش کردم از یادم بره نرفته و نمیره. مغزم نسبت بهش شرطی شده"؛ متاسفانه، از آنجا که زمان زیادی است که شما به این پسر فکر کردهاید، او در روح و جان شما نفوذ نموده و یکی از باورهای ناخودآگاه شما شده است؛ منتها اگر بخواهید و تلاش نمائید، همین باور اشتباه نیز، قابل مدیریت و حتی حذف شدن میباشد.
اینکه شما بخواهید اقدام به فرستادن واسطه نمائید، از این جهت که لااقل به جوابی قانع کننده دست خواهید یافت، خوب است؛ منتها احتمال دارد آثار زیان باری را نیز به دنبال داشته باشد؛ مثلا ممکن است برای شما و خانوادهتان در بین همسایگان، حرف و حدیثهایی ایجاد شود که بعدا حتی اگر قصد ازدواج با فرد دیگری را داشتید، اگر آنها برای تحقیق به همسایگانتان مراجعه نمودند، این مشکل، سر باز کند ...
در حال حاضر برخی از راهکارهایی که میتوانید انجام دهید تا این مسئله مدیریت شود را خدمتتان تقدیم میکنیم:
سعی بفرمائید هیچ گاه تنها نباشید و هرگاه به یاد ایشان افتادید، مکانی که در آنجا حضور دارید را تغییر دهید و بدانید که تنهايی، بهترين محرّك براي خیالبافی میباشد.
سعى كنيد هيچگاه بيكار نباشيد و با برنامه ريزى براى اوقات شبانه روزى خود، تمام اوقاتتان را به نحو صحيح و منطقى پر كنيد.
در ملاقاتهایی که به صورت تصادفی بین شما و ایشان اتفاق میافتد، وقار خود را کاملا حفظ، و با او و خانوادهاش نیز، مانند سایر همسایگانتان برخورد نمائید، نه بیتوجّه باشید و نه اینکه خودتان را مشتاق نشان دهید!
به خواستگارانی که برایتان میآید حقیقتا توجه نمائید تا مصداق این ضرب المثل نشوید: «آب در کوزه و ما تشنه لبان، دور جهان میگردیم»!
اگر خواستگاری برای شما آمد، در صورت امکان، به گونه ای عمل نمایید تا آنها از این امر، به صورت غیرمستقیم مطلع شوند.
در پایان برای شما دعا میکنیم که اگر این پسر خیر شما میباشد، سریعا برای خواستگاری شما اقدام کند، و اگر گزینهی مناسبی نیست، این سراب از ذهن شما پاک شده و همسری شایسته، به زودی نصیبتان گردد.
امیدوارم موفق باشید.
----------------------------------------
پینوشت:
۱ - الْأَمَلُ كَالسَّرَابِ يَغُرُّ مَنْ رَآهُ وَ يُخْلِفُ مَنْ رَجَاه[غررالحکم ح ۷۲۰۷]