فارغ از اینکه یه پوششه ..بنظرمن حجاب یعنی منه دختر جوری رفتار کنم که دل هیچ پسری از نگاه من از حرف من از راه رفتن من نلرزه..
مجازی و واقعیم نداره .اونی که تو محیط مجازی ادعای باحجاب بودن و ایمانش میشه وبگو بخندش با اقایونه تو این محیط ها باید ایمان و حجابش بذاره در کوزه...
حجاب میپوشونه حیا نمیده ..حیا یه چیز ذاتیه.نمیشه گفت هرکسی باحجابه با حیاست .ایکاش اول برا دخترامون معنی حیا رو میگفتیم بعد حجاب رو اموزش میدادیم...
باسمه تعالی
با عرض سلام و خسته نباشید.
«وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ يَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لا يُبْدينَ زينَتَهُنَّ إِلاَّ ما ظَهَرَ مِنْها وَ لْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى جُيُوبِهِن [نور/31] و زنان مؤمن را بگو تا چشمها (از نگاه ناروا) بپوشند و فروج و اندامشان را (از عمل زشت) محفوظ دارند و زينت و آرايش خود جز آنچه قهرا ظاهر مىشود (بر بيگانه) آشكار نسازند، و بايد سينه و بر و دوش خود را به مقنعه بپوشانند».
«يا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْواجِكَ وَ بَناتِكَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنينَ يُدْنينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلاَبِيبِهِنَّ ذلِكَ أَدْنى أَنْ يُعْرَفْنَ فَلا يُؤْذَيْنَ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحيماً [احزاب/59] اى پيغمبر (گرامى) با زنان و دختران خود و زنان مؤمنان بگو كه خويشتن را به چادر فرو پوشند، كه اين كار براى اينكه آنها (به عفّت و حرّيت) شناخته شوند تا از تعرض و جسارت (هوسرانان) آزار نكشند بسيار نزديكتر است و خدا (در حق خلق) بسيار آمرزنده و مهربان است»
حجاب امری است که فلسفه های متعددی دارد که بعضی از آنها جنبه روانی دارد. بعضی جنبه خانوادگی و بعضی جنبه اجتماعی و بعضی مربوط است به بالا بردن احترام زن و جلوگیری از ابتذال او.
1. حرمت بخشیدن به زن
زن مسلمان تجسم حرمت و عفت در جامعه است، حساسیت و ضربه پذیری زن به لحاظ جاذبه های طبیعی ایجاب می کند که طبق یک سنت تکوینی همچون همه موجودات لطیف و آسیب پذیر در حصار و حجاب مطمئن، مأمن گزیند و گوهر جان خویش را از کانون توجه تمایلات طغیان طلب و حدناشناسی طبیعی محفوظ دارد. همگامی با این تدبیر آفرینش و حریم داری زن می تواند مطمئن تری را پیرامون او فراهم آورد و این گوهر اصیل را از سهل الوصول بودن مصون دارد.
2. آرامش روانی
طبیعی ترین شرایط نفسانی برای رشد و تعالی و بهره گیری از سرمایه های وجودی، برخورداری از ثبات روحی و آرامش روانی است که در سایه شناخت عمیق خداوند، همسویی نگرش های وحیانی و التزام عمیق به تحقق عینی آن ایده ها در نظام عمل و تنظیم رفتارهای فردی و اجتماعی، در مسیری منطبق با آنها حاصل خواهد شد. برخورداری از حجاب و پوشش کامل به عنوان حلقه ای از حلقات انطباق جویی با مقتضیات فطری است و این آرامش درونی چه زن و چه مرد را در مقابل محرک ها و عوامل مزاحم بیمه می کند، ارضای غریزه جنسی به عنوان یک نیاز طبیعی تنها هنگامی اعتدال می یابد که در بسترهای پیش ساخته حقوقی و اخلاقی و با رعایت مطالح کلی حاکم بر حیات فردی و اجتماعی داده شود. در غیر این صورت طبیعت طغیان طلب این غریزه با وجود انگیزه های فراوان درونی و محرک های متنوع بیرونی، تمام عرصه روانی فرد را تحت الشعاع قرار داده و از شکوفایی سایر قوای طبیعی که تأمین کننده سعادت اویند مانع می شود. بر این اساس، حفظ حجاب، تدبیری حکیمانه جهت تأمین آرامش روانی افراد و رها شدن از هیجانات و التهابات بنیان کن جنسی است.
3. استحکام پیوند خانوادگی
تحکیم پیوند خانوادگی نیز از جمله اهدافی است که اسلام در برنامه های خویش تعقیب می کند و این مهم تنها با محدود شدن ارضای غریزه جنسی به صورت اختصاصی و در کادر قانون آن هم صرفاً در محیط خانواده محقق خواهد شد آزادی و بی بندوباری در روابط جنسی، علاوه بر این که تا حد زیاد مانع از شکل گیری ازدواج های رسمی است، بقایای هسته های تشکیل شده را نیز تهدید می کند، چه در این فضا هر یک از زن و شوهر به جا این که همسر خود را عامل سعادت و مایه سکونت خویش ببیند او را عامل سلب آزادی و رقیب مزاحم خود تلقی می کند. ایجاد پاک ترین و صمیمی ترین عواطف بین زوجین و برقرار ساختن یگانگی و اتحاد کامل در کانون خانواده از نکات مهم است. تأمین این هدف وقتی ممکن است که زوجین از هرگونه استمتاع از غیر همسر چشم بپوشند و اصل ممنوعیت هر نوع کامیایی جنسی در غیر کادر خانواده رعایت گردد.
بی بندوباری در پوشش، بی بندوباری در تحریک است و بی بندوباری در تحریک، بنیاد خانواده را متلاشی می کند. نه تنها در اسلام بلکه در همه مرام های اجتماعی جهان، این نتیجه حاصل شده است که خانواده باید محفوظ و محترم بماند و زن و مرد باید دلبسته و وفادار به یکدیگر باشند تا آشیان دلپذیری برای فرزندان خویش بنا کنند و با تربیت آنها، آینده جامعه خویش را ترسیم کند ما در جامعه ای که برهنگی بر آن حاکم است. هر زن و مردی همواره در حال مقایسه اند، مقایسه آنچه دارد، با آنچه ندارد و آنچه ریشه خانواده را می سوزاند این است که این مقایسه آتش هوس را در زن و شوهر دامن می زند.
4. استحکام و استواری نظام اجتماعی
استحکام نظام خانوادگی به عنوان یکی از نتایج حاصل از حجاب تابعی از استواری نظام اجتماعی است همان گونه که می دانیم بی بندوباری در پوشش به ایجاد هیجانات و التهابات جنسی و در نتیجه به بی بندوباری در ارضای غریزه و کندی روند شکل گیری خانواده ها یا نابودی هسته های خانوادگی منجر خواهد شد. آثار جنبی این وضعیت نیز هنگامی که در سطح کلان در پهنه گسترده نظام اجتماعی ملاحظه شود، عمق فاجعه را بیش از پیش نمایان می سازد. نگاهی گذرا به وضعیت موجود جوامع غربی یا جامعه خودمان در سال های قبل از انقلاب برای اثبات این مدعا کافی است رقابت های جنسی، ترور مزاحمان کام جویی، حسادت ورزی، ربودن معشوقه ها، خودکشی شکست خوردگان در عشق، اغفال دختران، تجاوز به عنف، سقط جنین، ویرانی خانواده ها، اشتغال دائم قوای روانی به صحنه های ناهنجار، شعف و سستی در کار و فعالیت های اجتماعی، هرز دادن سرمایه های اقتصادی در مصرف لوازم آرایش، همه و همه از ثمرات زیان بار عمومی کردن تمتعات جنسی و بی بندوباری در پوشش است. شهید مطهری در این باره می نویسد: کشاندن تمتعات جنسی از محیط خانه به اجتماع، نیروی کار و فعالیت اجتماع را ضعیف می کند. بر عکس آنچه که مخالفان حجاب خرده گیری کرده اند و گفته اند، حجاب موجب فلج کردن نیروی اجتماع است، بی حجابی و ترویج روابط جنسی آزاد، موجب فلج کردن نیروی اجتماع است.[1]
موفق باشید.
............................................
[1]. برای اطلاع بیشتر ر. ک کتاب گوهر عفاف، سید حسین اسحاقی.
فارغ از اینکه یه پوششه ..بنظرمن حجاب یعنی منه دختر جوری رفتار کنم که دل هیچ پسری از نگاه من از حرف من از راه رفتن من نلرزه..
مجازی و واقعیم نداره .اونی که تو محیط مجازی ادعای باحجاب بودن و ایمانش میشه وبگو بخندش با اقایونه تو این محیط ها باید ایمان و حجابش بذاره در کوزه...
حجاب میپوشونه حیا نمیده ..حیا یه چیز ذاتیه.نمیشه گفت هرکسی باحجابه با حیاست .ایکاش اول برا دخترامون معنی حیا رو میگفتیم بعد حجاب رو اموزش میدادیم...
باسمه تعالی
با عرض سلام و خسته نباشید.
«وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ يَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لا يُبْدينَ زينَتَهُنَّ إِلاَّ ما ظَهَرَ مِنْها وَ لْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى جُيُوبِهِن [نور/31] و زنان مؤمن را بگو تا چشمها (از نگاه ناروا) بپوشند و فروج و اندامشان را (از عمل زشت) محفوظ دارند و زينت و آرايش خود جز آنچه قهرا ظاهر مىشود (بر بيگانه) آشكار نسازند، و بايد سينه و بر و دوش خود را به مقنعه بپوشانند».
«يا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْواجِكَ وَ بَناتِكَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنينَ يُدْنينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلاَبِيبِهِنَّ ذلِكَ أَدْنى أَنْ يُعْرَفْنَ فَلا يُؤْذَيْنَ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحيماً [احزاب/59] اى پيغمبر (گرامى) با زنان و دختران خود و زنان مؤمنان بگو كه خويشتن را به چادر فرو پوشند، كه اين كار براى اينكه آنها (به عفّت و حرّيت) شناخته شوند تا از تعرض و جسارت (هوسرانان) آزار نكشند بسيار نزديكتر است و خدا (در حق خلق) بسيار آمرزنده و مهربان است»
حجاب امری است که فلسفه های متعددی دارد که بعضی از آنها جنبه روانی دارد. بعضی جنبه خانوادگی و بعضی جنبه اجتماعی و بعضی مربوط است به بالا بردن احترام زن و جلوگیری از ابتذال او.
1. حرمت بخشیدن به زن
زن مسلمان تجسم حرمت و عفت در جامعه است، حساسیت و ضربه پذیری زن به لحاظ جاذبه های طبیعی ایجاب می کند که طبق یک سنت تکوینی همچون همه موجودات لطیف و آسیب پذیر در حصار و حجاب مطمئن، مأمن گزیند و گوهر جان خویش را از کانون توجه تمایلات طغیان طلب و حدناشناسی طبیعی محفوظ دارد. همگامی با این تدبیر آفرینش و حریم داری زن می تواند مطمئن تری را پیرامون او فراهم آورد و این گوهر اصیل را از سهل الوصول بودن مصون دارد.
2. آرامش روانی
طبیعی ترین شرایط نفسانی برای رشد و تعالی و بهره گیری از سرمایه های وجودی، برخورداری از ثبات روحی و آرامش روانی است که در سایه شناخت عمیق خداوند، همسویی نگرش های وحیانی و التزام عمیق به تحقق عینی آن ایده ها در نظام عمل و تنظیم رفتارهای فردی و اجتماعی، در مسیری منطبق با آنها حاصل خواهد شد. برخورداری از حجاب و پوشش کامل به عنوان حلقه ای از حلقات انطباق جویی با مقتضیات فطری است و این آرامش درونی چه زن و چه مرد را در مقابل محرک ها و عوامل مزاحم بیمه می کند، ارضای غریزه جنسی به عنوان یک نیاز طبیعی تنها هنگامی اعتدال می یابد که در بسترهای پیش ساخته حقوقی و اخلاقی و با رعایت مطالح کلی حاکم بر حیات فردی و اجتماعی داده شود. در غیر این صورت طبیعت طغیان طلب این غریزه با وجود انگیزه های فراوان درونی و محرک های متنوع بیرونی، تمام عرصه روانی فرد را تحت الشعاع قرار داده و از شکوفایی سایر قوای طبیعی که تأمین کننده سعادت اویند مانع می شود. بر این اساس، حفظ حجاب، تدبیری حکیمانه جهت تأمین آرامش روانی افراد و رها شدن از هیجانات و التهابات بنیان کن جنسی است.
3. استحکام پیوند خانوادگی
تحکیم پیوند خانوادگی نیز از جمله اهدافی است که اسلام در برنامه های خویش تعقیب می کند و این مهم تنها با محدود شدن ارضای غریزه جنسی به صورت اختصاصی و در کادر قانون آن هم صرفاً در محیط خانواده محقق خواهد شد آزادی و بی بندوباری در روابط جنسی، علاوه بر این که تا حد زیاد مانع از شکل گیری ازدواج های رسمی است، بقایای هسته های تشکیل شده را نیز تهدید می کند، چه در این فضا هر یک از زن و شوهر به جا این که همسر خود را عامل سعادت و مایه سکونت خویش ببیند او را عامل سلب آزادی و رقیب مزاحم خود تلقی می کند. ایجاد پاک ترین و صمیمی ترین عواطف بین زوجین و برقرار ساختن یگانگی و اتحاد کامل در کانون خانواده از نکات مهم است. تأمین این هدف وقتی ممکن است که زوجین از هرگونه استمتاع از غیر همسر چشم بپوشند و اصل ممنوعیت هر نوع کامیایی جنسی در غیر کادر خانواده رعایت گردد.
بی بندوباری در پوشش، بی بندوباری در تحریک است و بی بندوباری در تحریک، بنیاد خانواده را متلاشی می کند. نه تنها در اسلام بلکه در همه مرام های اجتماعی جهان، این نتیجه حاصل شده است که خانواده باید محفوظ و محترم بماند و زن و مرد باید دلبسته و وفادار به یکدیگر باشند تا آشیان دلپذیری برای فرزندان خویش بنا کنند و با تربیت آنها، آینده جامعه خویش را ترسیم کند ما در جامعه ای که برهنگی بر آن حاکم است. هر زن و مردی همواره در حال مقایسه اند، مقایسه آنچه دارد، با آنچه ندارد و آنچه ریشه خانواده را می سوزاند این است که این مقایسه آتش هوس را در زن و شوهر دامن می زند.
4. استحکام و استواری نظام اجتماعی
استحکام نظام خانوادگی به عنوان یکی از نتایج حاصل از حجاب تابعی از استواری نظام اجتماعی است همان گونه که می دانیم بی بندوباری در پوشش به ایجاد هیجانات و التهابات جنسی و در نتیجه به بی بندوباری در ارضای غریزه و کندی روند شکل گیری خانواده ها یا نابودی هسته های خانوادگی منجر خواهد شد. آثار جنبی این وضعیت نیز هنگامی که در سطح کلان در پهنه گسترده نظام اجتماعی ملاحظه شود، عمق فاجعه را بیش از پیش نمایان می سازد. نگاهی گذرا به وضعیت موجود جوامع غربی یا جامعه خودمان در سال های قبل از انقلاب برای اثبات این مدعا کافی است رقابت های جنسی، ترور مزاحمان کام جویی، حسادت ورزی، ربودن معشوقه ها، خودکشی شکست خوردگان در عشق، اغفال دختران، تجاوز به عنف، سقط جنین، ویرانی خانواده ها، اشتغال دائم قوای روانی به صحنه های ناهنجار، شعف و سستی در کار و فعالیت های اجتماعی، هرز دادن سرمایه های اقتصادی در مصرف لوازم آرایش، همه و همه از ثمرات زیان بار عمومی کردن تمتعات جنسی و بی بندوباری در پوشش است. شهید مطهری در این باره می نویسد: کشاندن تمتعات جنسی از محیط خانه به اجتماع، نیروی کار و فعالیت اجتماع را ضعیف می کند. بر عکس آنچه که مخالفان حجاب خرده گیری کرده اند و گفته اند، حجاب موجب فلج کردن نیروی اجتماع است، بی حجابی و ترویج روابط جنسی آزاد، موجب فلج کردن نیروی اجتماع است.[1]
موفق باشید.
............................................
[1]. برای اطلاع بیشتر ر. ک کتاب گوهر عفاف، سید حسین اسحاقی.