با سلام و احترام
شرکت در مجلس گناه حرام است، ولي چنانچه ضرورت داشته باشد، مي توانيد به مقدار ضرورت شرکت کنيد، يا در قسمت هايي بنشينيد که گناهي صورت نمي گيرد و مجلس گناه صدق نمي کند.
با زباني خوش و لحني مناسب ايشان را امر به معروف و نهي از منکر نماييد و بيش از اين وظيفه اي نداريد.
در هر حال، اگر نتوانست مجلس گناه را ترك كند در دل به استغفار مشغول باشد، تا گناه ديگران شامل شما نشود. و فكر كردن به موضوعات حلال ، و در همان مجلس گناه هم بايد مكاني را انتخاب كنید كه اثرپذيري از مجلس به حداقل برسد، مثلاً درمجلس عروسي كه همراه با گناه و معصيت است، ميتواند به مكاني برود كه صحنههاي رقص را نبيند و صداي موسيقي كمتر و ضعيف تر به گوش برسد، مثلاً اگر از بستگان نزديك است، براي خوش آمدگويي بيرون خانه بايستد يا در آشپزخانه كمك كند و ...
با سلام مجدد خدمت شما همراه گرامی
از همراهی و پیگیری شما تقدیر و تشکر میکنم. اینکه دوست دارید موضوعِ مهمِ پیشرفت و موفقیت فرزندتان محقق شود، نشان از درایت و پشتکار شما دارد. امیدواریم در این جلسه بتوانید نکاتی را که برای رسیدن به این منظور است را تقدیم کنیم.
وقتی ما صحبت از یک برنامه میکنیم دو شاخصهی مهم را همان ابتدا باید در نظر بگیریم. در قدم اول برنامهای که موفق بوده و دوم در عین موفقیت مؤثر و مفید نیز باشد. بله تأکید بر مثمر ثمر بودن و فایده داشتن برنامه برای این است که امکان دارد برنامهای به صورت موفق اجرا شده؛ ولی ثمرهای نداشته باشد. پس این مطلب مهم است که ما قبل از چیدمان برنامه تکلیفمان را با خودمان روشن کنیم.
از تدوین این برنامه چه میخواهیم؟ قرار است با اجرای آن چه نتایجی را به دست آورده و از کجا به کجا برسیم؟ نقطهی شروع و نقطهی پایانی را یادداشت کنید و در حین اجرا مرتب بازبینی داشته باشید. پس دومین مرحله ارزیابی و رصد برنامه در طول اجرای آن است که درصد گیری به شما کمک خواهد کرد این مرحله را به خوبی پیش ببرید. یعنی الان از صد در صد چند درصد پیشرفت داشتهاید؟
نکتهی بعدی که بسیار حایز اهمیت است، در نظر گرفتن توان شخص برای اجراست. خودتان یا هر شخصی که قرار است این برنامه را اجرا کند چقدر انرژی داشته و توان او در چه حدی است؟ فرزند شما ممکن است روزانه برای درس خواندن بیش از پنج ساعت توان نداشته باشد پس مطمئناً اگر شما برای او هفت ساعت برنامه ریزی کنید، عملاً همان ابتدا دو ساعت عقب بوده و کم دارید. در ادامه و با ارزیابی این امر به روحیهی شما و حسن اجرای برنامهها ضربه خواهد زد.
حتماً برای برنامهها ردیف و اولویت تعریف کنید. در حین سنجش و ارزیابی توان فرد، ساعات اوج و ساعات فرود را در نظر بگیرید. سرحال بودن و با نشاط بودن بسیار مهم است که در نظر گرفته شود و کارهای مهم و اولویت دار را در این ساعات بگنجانید. به محض رسیدن بچهها از مدرسه و بدون استراحت دادن و تفریح آنها را وادار به درس خواندن کنیم، نتیجهای نخواهیم گرفت؛ پس استراحت، تماشای تلویزیون، بازی و هر کار دیگری که جنبهی تفریحی دارد را در این ساعات که به عنوان نمونه عرض شد، بگذارید.
مقداری انعطاف پذیری نیز در برنامهها چاشنی شده تا در صورت لزوم و ضروری بودن از آن بهره بگیرید. منظور این است که اگر مانع و عاملی برای اجرای برنامه پیش آمد سخت گیر نباشید و اجازه بدهید کمی برنامهها تغییر پیدا کند. تأکید میکنم، تغییر کند و اصلاً حذف نشود. بهعنوانمثال اگر فرزندتان آمادگی درس خواندن نداشت و خواست مقداری بیشتر تلویزیون تماشا کند و یا برنامهی موردعلاقهاش جابهجا و یا طولانی شده، به او فرصت بدهید و زمان درس خواندن را متوقف و با تأخیر اجرا کنید. فراموش نکنید هر از چند وقت یک بار این اتفاق جا داشته و قرار نیست هر روز و هر بار شما برنامه جابهجا کنید.
اما به اصلیترین قسمت برنامهی موفق و مؤثر میرسیم و آن هم ضمانت اجرای آن. تا برای اجرای برنامه ضمانتی نباشد و همه همکاری نداشته باشند ما نتیجهی مطلوب را شاهد نخواهیم بود. اطرافیان را به صورت غیر مستقیم در جریان برنامهها بگذارید. اصلاً لازم نیست شما به صورت مستقیم و با صحبت بخواهید بگویید تحت برنامه هستند و دارید برنامه اجرا میکنید. اگر خوب بخواهیم این نکته را توضیح بدهیم، اینکه فرزندتان و یا هر شخص دیگری متوجه بشود تحت برنامه هست، مقاومت بیشتری برای عمل نکردن نشان خواهد داد. البته این یک احتمال بوده و در مورد همه صدق نمیکند؛ ولی برای مواجه نشدن با این مشکل بهتر است غیر محسوس حرکت کنید.
تنبیه و تشویق یکی از ضمانتهای اجرای برنامه بعد از همراهی و همکاری بقیهی افراد محسوب میشود. اگر بعد از اتمام برنامههای تفریحی به برنامه مورد نظر بعدی پرداخته نشود به مرور از زمان تفریحات و برنامههای مورد علاقه کم خواهد شد. یا در صورت خوب اجرا کردن و دلخواه شما پیش رفتن به آنها اضافه و تنوع نیز داده خواهد شد. تنبیه و تشویق با توجه به روحیات افراد تعیین میشود.
در نهایت قاطعانه و جدیت شما را لازم داشته که حتماً به درایت و هوشیاری که از شما سراغ داریم، به خوبی از عهدهی این قسمت برخواهید آمد.
در حین اجرا و تدوین برنامه اگر سؤال و ابهامی داشتید، یادداشت بگذارید تا ضمن ادامهی صحبتها، به آنها پاسخ داده شود.
موفق باشید.
سلام، عرض ادب و احترام خدمت شما کاربر گرامی
از توجه و دقت شما نسبت به امر تربیت اجتماعی فرزندتان تقدیر و تشکر میکنیم. حضور و اعتماد شما به مجموعهی ما را سپاس گفته و امیدواریم بتوانیم همراه و مشاور خوبی برای شما باشیم.
سؤال اول این است که فرزندتان همیشه و به صورت پیوسته اینگونه صحبت میکند یا در مواقع خاصی لحن و نوع سخن گفتنش تغییر میکند؟ برخورد شما هنگام رویکرد ایشان چگونه است؟ یعنی وقتی سر زبانی و یا به قول خودمانیتر لوس حرف میزند شما چه برخوردی داشته و واکنش شما چگونه است؟ مطمئناً هیچ بچهای لوس به دنیا نمیآید و این رفتار اطرافیان است که راه و روش در رفتار و گفتار را ترسیم میکند.
روش تربیتی والدین بسیار مهم بوده و در این سنین غالباً به سمت و سوی مستقل شدن و دادن مسئولیت به فرزند باید حرکت کنند. القای نتوانستن و توان نداشتن به بچهها کار را برای رشد اجتماعی آنان سخت میکند. پس از همین امروز برای رشد فردی و اجتماعی فرزندتان برنامه ریزی کرده و در این راستا اگر نیاز به همراهی داشته باشید یادداشت بگذارید تا کارشناسان ما شما را همراهی کنند.
یکی از کارهایی که باید انجام بدهید در این راستا، برخورد منطقی و قاطعانه با خواستهها و ابراز نیازهای او میباشد. به نوعی لازم است در خیلی مواقع با بچهها جدی برخورد کرد و اگر توان برآورده کردن نیازهایشان را ندارید و یا صلاح نیست، سعی نشود با تمنا و التماس قانع کنید. اختیار خودتان را از دست نداده و نگذارید فرزندتان حس کند شما را مغلوب کرده است. ضعف و سستی والدین اصلاً قابل قبول نیست.
اگر بخواهیم متن بالا را بهتر بیان کنیم باید بگوییم داشتن قانون و حد و مرز در خانه یکی از ضروریات هست. اینکه بچهها بداند تحت یک برنامه ای در حرکت هستند و کارهایی که میخواهند انجام دهند یا قبلاً مرتکب شدهاند، تحت کنترل و نظارت و در پایان ارزیابی خواهد شد.
اصلاً لزومی ندارد وقتی خودش را لوس کرده و با سستی و نوک زبانی صحبت میکند شما توجه کرده و در این مورد دقت کنید، بی توجهی و حتی تذکر ندادن یکی از اولین و مهمترین کارهایی است که در قبال فرزندتان باید انجام بدهید. در این بین بگذارید بیشتر کارهای شخصیاش که از عهدهی آنها بر میآید را خودش انجام داده و شما فقط در کنارش باشید. اصلاً احساساتی نشده و عواطف خودتان را کنترل و مدیریت کنید.
بله دقیقاً آنچه که برای شروع تغییر نیاز است، تغییر سبک برخوردهای خودتان است. اگر بخواهیم در یک جمله این تغییر را تعریف کنیم، مقتدر بودن والدین را خواهیم گفت. هر چه شما بتوانید قاطع، درست و به جا عمل و برخورد کنید فرزندتان نیز به سبک شما رشد کرده و از این رفتار فاصله خواهد گرفت.
ناگفته نماند مطالب فوق صرفاً به خاطر لوس بودن یا نوک زبانی صحبت کردن فرزندتان درج نشد؛ بلکه بسیار بالاتر و مهمتر از مشکلی که الان با ایشان دارید، سعی کردیم نکاتی را با شما در میان گذاشته تا مقدمات رشد و موفقیت روز افزون فرزندتان را با مهارتها و دلسوزیهای شما رقم بزنیم.افزایش اعتماد به نفس در فرزند، عنوان جلسه ی بعدی ما است.
موفق باشید.
سلام و احترام
در اینگونه مسائل لازم است عوامل بیرغبتی فرد موردنظر بررسی شده و آنها را برطرف کرد.
طبیعتا تا وقتی که آنچه سبب شده علیرغم رفتار گذشتهشان امروز اعلام بیانگیزگی کنند شناخته نشود امکان بهبود مسئله وجود نخواهد داشت.
البته مناسبتر این است که در این رابطه خود برادرتان مستقیما به مشاور مراجعه کرده و عوامل بیانگیزگیشان کشف و سپس اصلاح و از سوی دیگر عوامل افزایش رغبت در ایشان شناسایی و سپس تقویت گردد.
اما در حال حاضر باتوجه به اینکه به ایشان دسترسی نداریم و صرفا باید از طریق واسطهگری شما که دلسوزانه دنبال بهبود وضعیت هستید نکاتی را بگوییم نمیتوان انکار کرد که به خاطر فراهم نبودن موارد قبل کار سخت خواهد بود.
اما از شما و خانواده محترمتان در هر صورت میخواهیم که از وارد آوردن فشار و ابراز تاکیدهای مکرر به ایشان خودداری نمایید چراکه ممکن است نتیجهای عکس را به دنبال داشته باشد.
سعی کنید از طریق افرادی که کلامشان در برادرتان نافذ است اهمیت درس خواندن را به او تفهیم کنید. این فرد ممکن است یکی از اقوام باشد و یا یکی از اساتید و یا یکی از دوستان، فرقی نمیکند، فقط مهم این است برادر شما با کسی معاشرت داشته باشد که حرف او را بپذیرد و قبول کند.
اما در پایان باز هم تاکید میشود در اینگونه مسائل بهترین عامل رسیدن به مطلوب، مراجعه مستقیم خود فرد میباشد که از شما میخواهیم او را برای این امر متقاعد سازید پیش از اینکه فرصت را از دست دهد.
موفق باشید.
با سلام مجدد به شما کاربر محترم
اینکه دخترتان طی 4 سال زندگی مشترک تلاش کرده تا تقید و میزان پایبندی همسرش را افزایش دهد، بسیار ارزشمند است، ولی تعبیر به بیفایده بودن از این همه تلاش، گویای این نکته است که هیچ اثر و پیشرفتی در تغییر نگرش و رفتار آقا به وجود نیامده است، آیا واقعاً طی این مدت، هیچ تأثیر مثبتی ولو اندک در حالات و رفتار آقا مشاهده نشده است؟
اگر واقعاً در این مدت به این نتیجه رسیدهاید که هیچ تأثیر مثبتی در رفتار و کردار و باورمندی آقا ایجاد نشده است، در آن صورت، تصمیم دخترتان در این زمینه قابل احترام است، ولی اگر تغییر و تأثیر مثبت به وجود آمده است، اما با نقطه مطلوب و مورد انتظار فاصله هست، در آن صورت این میتواند نشانهای از تغییر و روزنهای از امید باشد. آیا به نظرتان، گیاهی که در حال روزنه زدن از دل خاک است، ولو اینکه زمان زیادی نیاز دارد، نباید دیگر به او آب داد و از او مراقبت کرد؟ فرض بگیرید کسی در چاه عمیقی افتاده است و شما تلاش و زمان زیادی را گذاشتید تا او را از چاه بیرون بکشید، ولی پیشرفت چشمگیری نداشتهاید، آیا باید دست از تلاش کشید و او را رها کرد؟
قطعاً نه بلکه از زوایای مختلف به مسئله نگاه میکنید و حتی از مشورت دیگران استفاده میکنید تا با ابزار مناسب بتوانید آن فرد را نجات دهید. در واقع مسئله صبر و بردباری ماست که چقدر حاضریم برای سبز شدن گیاه زندگیمان و بزرگ شدنش بهایی از جنس صبوری و شکیبایی بدهیم!
در هر صورت، باید به این نکته نیز توجه داشت که تصمیم گیرنده نهایی در این زمینه، تنها دختر شما نیست که به صرف تصمیم به جدایی، این جدایی اتفاق بیفتد، بلکه تصمیم گیرنده نهایی دختر شما به اتفاق همسرش میباشد؛ لذا هر تصمیمی که بناست گرفته شود، بهتر است با گفتگو و توافق همدیگر انجام شود تا از پیامدهای منفی احتمالی آن در آینده جلوگیری شود.
موفق باشید.
سلام و عرض ادب دارم خدمت شما کاربر گرامی
انتخابی که از هر جهت به میل و رضایت شما باشد، طبیعتاً حق شما بوده، امیدواریم نتیجهی اعتماد به مجموعهی ما بهترین تصمیم را توسط شما در پی داشته باشد.
همانطور که خودتان نیز اشاره کردید، ممکن است این ازدواج را به اجبار داشته باشید و نهایتاً لذت و آرامشی را که حاصل این ازدواج باید باشد، به دست نیاورید. اما یک سؤال را ابتدا از شما داشته باشم: چرا فکر میکنید ضعیف هستید؟ به نظرتان داشتن مشکلاتی مثل دور بودن از خانواده بهتر است یا مجرد بودن قطعی و تنهایی همیشگی؟ یا بهتر اگر بخواهیم این سؤال را مطرح کنیم باید بگوییم: مشکلات مربوط به دوری و در شهر غریب بودن را بهتر و راحت میشود حل کرد یا تنها ماندن در سنین بالا را؟
برای پاسخ به سؤالات ابتدا لازم است شما دنبال راهکار برای هر کدام بوده و خودتان را در بن بست قرار ندهید. به این معنی که نگویید من این هستم، شرایط من این است و اصلاً نه قابل قبول است و نه قابل تغییر. مثلاً برای علاقهمندی شما به شهر مقدس قم که واقعاً هم به حق بوده و فضای معنوی قم، خود به خود تأثیرات مثبتی بر روی روح و روان انسان دارد، باید عرض کنم مگر از قم تا تهران چقدر فاصله است که بخواهید خودتان را محروم ببینید از استفاده کردن فضای معنوی قم؟
خواستگارتان در قدم اول و به صورت عادی چهار روز را به راحتی متعهد شده که سفر به قم داشته باشند، در این چهار روز بسیار میشود بهره برد و از این فرصتها استفاده کرد. ضمن اینکه در این بین شما میتوانید خودتان با هماهنگی و اجازهی ایشان، هفتههایی که قرار است همراهی نشوید، سفر داشته و به راحتی تردد کنید. در این زمینه اصلاً نیاز نیست در مورد امکاناتی که وجود دارد صحبت کنیم چون تا دلتان بخواهد از اسنپ و اتوبوس و قطار وسیلهی نقلیه وجود دارد و اگر هم خودروی شخصی داشته باشید و راننده هم باشید که دیگر حرفی باقی نمیماند. ضمن اینکه به هر حال خانوادهی شما نیز گاهی به شما سر زده و ممکن است بتوانند چند روز حتی پیش شما بمانند.
این مسئله با توجه به تعطیلیهایی که در کشور ما زیاد است به راحتی قابل هضم و حل است. از تعطیلات عید گرفته تا اعیاد و وفات و شهادت. ضمن اینکه شغل خواستگارتان نیز مهم بوده و قابل بررسی جهت صحبت در مورد بازنشستگی یا انتقال به شهر دلخواه. ناگفته نماند در این بین، خوب بودن خانوادهی همسر بسیار مهم بوده و هر چه به این خوبی اضافه شود از دلتنگیها و نگرانیهای شما کم خواهد شد. گاهی مادر همسر مانند مادر خود شخص، مهربان و دلسوز رفتار میکند.
قرار نیست فرزندان شما تحت تأثیر صد در صدی، بی قید و شرط و بی چون و چرای فضا و جو تهران قرار بگیرند اگر اینگونه باشد پس عامل وراثت و تربیت والدین چه جایگاهی خواهد داشت؟ خمیر مایه و شاکلهای اصلی رشد فرزندان را شما پیریزی خواهید کرد و تسلیم شدن و منتظر بودن برای دیدن تأثیر جامعه بی انصافی نسبت به تربیت فرزند تلقی میشود. ضمن اینکه در کنار خودتان و با برنامه ریزیهایی که برای تردد به شهر مقدس قم دارید، توشهای نیز نصیب فرزندانتان خواهد شد. البته این پاراگراف در جواب نگرانی شما نسبت به فرزندانتان بیان شد و فرض بر این است که شما فرزندانی خواهید داشت.
چه بسیار افرادی بودهاند که در همین شهر قم زیست کرده؛ ولی دشمن خونی اهل بیت سلام الله علیهم شدهاند و چه بسیار کسانی که در دل غرب و کشورهای غربی زندگی کردهاند؛ ولی نهایت در زمرهی شهیدان راه این بزرگواران قرار گرفتهاند.
هر زمان که باشد شما نیاز دارید به اینکه در مستقل، و قوی شدن ورود کرده و این مهم را تمرین کنید؛ پس چه زمانی بهتر از الان که صحبت از زندگی مستقل و ازدواج است. بیشتر ترسها و دلهرههایی که در انسان است ساخته شدهی ذهن خود اوست وگرنه در خارج اصلاً ممکن است هیچوقت در آن شرایط قرار نگیرد یا اینکه اصلاً شرایط بهگونهای که او فکر میکند نباشد.
وارد شدن در زندگی مشترک آنقدر جذابیت و تنوعهای پیشبینینشده دارد که گاهی اصلاً فکر خیلی از مسائلی که الان مشغولش هستید، نخواهید بود. اما اگر قرار باشد از شجاعت و شهامت بهرهای نبرده و کاملاً منفعل رفتار کنیم از خیلی از لذتها محروم خواهیم شد.
این متن را بخوانید و در عین خواندن و مرور کردن، فضاهایی را که بیان کردیم را مجسم کرده و تصویر یک زندگی مستقل را در ذهن داشته باشید. با یک جمله جلسهی امروز را به اتمام رسانده و اگر در این جمله و یا صحبتهای قبل سؤال و ابهامی بود یادداشت بگذارید تا در جلسهی بعدی به آن بپردازیم:
از موضوعاتی که واقعاً ترس دارد بترسیم و با مشغول شدن به چیزهایی که ممکن است اصلاً اتفاق نیفتد و یا درموردش تصویر درستی نداریم، از ترسهای واقعی و حقیقی غافل نشویم.
موفق باشید.
سلام و احترام
در ابتدا لازم میدانیم به شما تبریک گفته که مسیر تربیت و آموزش کودکان را دنبال میکنید و میخواهید نسلی صالح را پرورش دهید.
اما پیرامون سوالتان و این فراز که فرمودید برای نمازخوان کردن افراد چگونه باید شروع کنید و پایه این دعوت به چه صورت باشد، باید گفت در واقع ما با نماز میخواهیم تکلیفی که به گردن ما درباره عبودیت خدا قرار داده شده را ادا کنیم پس اگر شناخت درستی نسبت به خود خداوند نداشته باشیم و او را اصلا نشناسیم و یا حتی قبول نداشته باشیم تلاش برای نمازخوان کردنمان شاید بیفایده باشد چون ریشه مساله مشکل دارد.
لذا از شما میخواهیم اولویت خود را برای شناساندن خداوند متعال، به این کودکان قرار دهید و مثلا نکاتی را پیرامون این مساله برایشان بیان کنید که دنیایی با این عظمت و با این نظم، یقیناً بدون خالق نمیتواند باشد که محتوای لازم در این زمینه را میتوانید از طریق کارشناسان مباحث عقاید همین مرکز به دست آورید و به آنان انتقال دهید.
اما این که از چه زاویهای آنها را مشتاق نماز کنید باید بگوییم روحیات افراد متفاوت است و هر فردی بر اساس سلایق و روحیات خود به انجام کاری مشتاق خواهد شد و این مساله تفاوت اهداف، در باب عبادت خداوند متعال نیز صدق میکند کمااینکه در روایتی امیرالمومنین علی (علیهالسلام) میفرماید:
«إِنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللَّهَ رَغْبَةً فَتِلْک عِبَادَةُ التُّجَّارِ وَ إِنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللَّهَ رَهْبَةً فَتِلْک عِبَادَةُ الْعَبِیدِ وَ إِنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللَّهَ شُکراً فَتِلْک عِبَادَةُ الْأَحْرَار؛ گروهی خدا را برای چشم داشت(و برای رسیدن به منفعت) میپرستند و این پرستش بازرگانان است، گروهی او را از روی ترس عبادت میکنند و این عبادت بردگان است، و گروهی او را سپاسمندانه میپرستند و این پرستش آزادگان است»[نهج البلاغة، ص 510، حکمت 237]
بله یقینا درجه این عبادات با هم برابر نیست منتها نباید فراموش کرد که تمامی آنها اسباب ادا شدن تکلیف را فراهم خواهند آورد.
لذا شما نیز میتوانید بر اساس روحیات دانشآموزان از عوامل رغبتی مختلفی جهت افزایش رغبت آنها برای انجام تکالیفشان استفاده نمایید، برخی را از باب رسیدن به پاداش و منفعت به انجام عبادات دعوت نمایید و برخی را از ترس قهر و خشم الهی و البته آنهایی که توانایی و درک خوبی دارند را از طریق آشنایی با مقام خداوند و لزوم عشق بازی با او، به عبادت دعوت نمایید.
در کنار تمامی این نکات باید به این مسئله نیز توجه داشته باشید که بیش از هر چیز برای دعوت کردن آنها به عبادت، اخلاق و رفتار خوبی که با آنها خواهید داشت میتواند مؤثر باشد.
چنانکه در روایتی امام صادق (علیه السلام) به آن اینگونه اشاره میفرماید:
«كُونُوا دُعَاةً لِلنَّاسِ بِغَيْرِ أَلْسِنَتِكُمْ لِيَرَوْا مِنْكُمُ اَلْوَرَعَ وَ اَلاِجْتِهَادَ وَ اَلصَّلاَةَ وَ اَلْخَيْرَ فَإِنَّ ذَلِكَ دَاعِيَةٌ؛ با غير زبان خويش مردم را دعوت كنيد، مردم بايد ورع و كوشش و نماز و خير شما را ببينند، اينها خود دعوتكننده باشند.» [کافی ج ۲ ص ۷۸]
امیدواریم موفق باشید.
باسلام خدمت شما کاربر گرامی
از توجه و دقت شما برای آینده اطرافیان تقدیر کرده، امیدواریم نتیجهی اعتماد و حضور شما در مجموعهی ما، تغییر رفتار این عزیز در مسائل مالی باشد.
البته خرج کردن و سخاوت را نمیشود پای سادگی و یا ندانم به کاری گذاشت. هستند کسانی که از این طریق حالشان خوب و دلشان شاد میشود. یک روحیهای است که در بعضی وجود داشته و به قول امروزیها دست به خرجشان ملس است. اما این را هم قبول داریم که زیاده روی در خرج کردن نیز درست نبوده و در دستورات دینی نیز از آن نهی شده است.
لذا برای اینکه ایشان از سخاوت و بخشندگی فاصله نگیرد و به نوعی از آن طرف بام پایین نیاید، باید دقتهای لازم را داشته باشید. مقداری از این خصلت به سن و سال و شرایط ورود در جوانی بر میگردد که با بالا رفتن سن و احساس نیاز به پس انداز برای زندگی مشترک و آینده درست خواهد شد.
بله دقیقاً درست است، از همین مطلب آخر استفاده کنید و در مواردی برای خرید منزل از ایشان بهره بگیرید. نه اینکه پول دریافت کنید، خیر، بلکه خودش شخصاً برای تهیه رفته و خرید را انجام بدهد. گاهی از اینکه فلانی با چند فرزند هنوز مستأجر هست، صحبت کنید. البته از این به بعد را که خدمتتان عرض میکنم فقط صرف یک گفتمان است و شما نباید نتیجه را به زبان بیاورید. یعنی بگویید فلانی ماشین ندارد، خانه ندارد چون به فکر نبوده و پس انداز نداشته لذا تو عبرت بگیر و ببین و سعی کن اینطور نباشی، با این روش نتیجهی عکس خواهید گرفت.
همین نکته را به خاطر بسپارید که ایشان نباید حس کند رفتارهایش به عنوان یک نقص و عیب محسوب شده و شما سعی دارید او را تغییر دهید. نوجوان و جوان خصلتهای زیاد و ناشناختهای دارد که یکی از آنها میتواند مقاومت ظاهری در قبال تغییر باشد.
به نظر میرسد بهترین راه حل برای چنین افرادی مشارکت دادن در سرمایه گذاری است. یعنی شما بتوانید برنامهی اقتصادی هر چند کوچک و کم را تهیه و تدوین کنید و برای تحقق آن ابراز نیاز به شریک و همراه داشته باشید. توقع نداشته باشید به صورت صد درصدی درآمد و پولهایی را که دارند، در این طرح آورده کنند بلکه به همان میزان کم نیز کافی است.
ناگفته نماند این طرح باید بازدهی بسیار محسوس و ملموسی داشته باشد که به نوعی لذت سرمایه گذاری را انتقال بدهد. در این راستا شما میتوانید از واژهی قرض نیز استفاده کنید و ماهانه مبلغی را از ایشان برای کارهای اقتصادی در پیش رو دریافت کنید. بعد از مدت کوتاهی به او بگویید این مبلغ در نزد شما جمعآوریشده و برای نگهداری و یا رد آن از ایشان نظر خواهی کنید.
باز هم این نکته را به خاطر داشته باشید، به هیچ وجه سخاوت را به خساست تبدیل نکرده و اینکه نگه داشتن پول هم از نظر فکر اقتصادی درست نیست. ارزش افزودهی آن با توجه به شرایط جهانی پول، روزبهروز پایین خواهد آمد؛ لذا با یک مشاور امین و کار بلد در زمینهی سرمایه گذاری صحبت کرده تا بتوانید خدمتی را نیز انجام داده باشید.
موفق باشید.
سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر گرامی
علاقه و محبت شما نسبت به نامزدتان یک رفتار مثبت و قابل تقدیر میباشد. همانطور که جسم انسان نیاز به غذا دارد، روح و روان نیز بدون نیاز نبوده و باید به آن توجه شود. امیدواریم اعتماد شما به ما آرامش و هدفمندی در این علاقهمندیها را به همراه داشته باشد.
درست است که عشق و علاقه در رابطه همسران بسیار مهم بوده و از جایگاه ویژهای برخوردار است؛ اما توجه داشته باشید که همین مسئله اگر مدیریت نشده و قرار باشد سمتوسو داده نشود، دردسرهایی را ایجاد خواهد کرد که ابتدا دامن شخص را گرفته و در ادامه دیگران را نیز درگیر خواهد کرد.
نامزد شما ممکن است چنین حسی را داشته و شما را یک شخصیت وابسته و ضعیف میبیند. البته ناگفته نماند که شدت گرفتن این مسئله ممکن است به اختلال نیز تبدیل شده و همین ابتدا باید تعدیل و کنترل شود. اصلاً نیاز نیست نگرانی و ناراحتی در این مورد داشته باشید و کار سختی را انجام بدهید؛ بلکه کافی است تا جایگاه زنانگی خودتان را حفظ و به نامزدتان فرصت مردانگی بدهید.
بله دقیقاً نکته اینجاست: ناز زنانه و نیاز مردانه، این دو اگر جایگاهشان تغییر کند به مرور طرفین با مشکلاتی روبرو خواهند شد. فکر نکنید نامزدتان به دیدن شما و یا با شما بودن فکر نکرده و بیخیال از کنار این ماجرا رد میشود، او به شدت و بیشتر از شما به حضور در کنارتان نیاز دارد. ملاحظاتی که وجود داشته در کنار عدم مهارتهای شما در این دوران باعث شده این فاصله گرفتنها نمایان شود.
محرم بودن ولی در عین حال محدودیتهای مربوط به این دوران و یا حرف و حدیثهای احتمالیِ در نظر گرفته شده میتواند یکی از ملاحظات باشد. در این قسمت یک نظر شخصی هم خدمت شما تقدیم کنم و آن هم اینکه شما باید خوشحال باشید که همسر آیندهی شما شخصیتی است که به رسم و رسومات احترام گذاشته و دارای شخصیت اجتماعی است. شاید بتوان گفت این ملاحظات بیشتر به نفع شما است تا ایشان. چرا که از نظر اکثر کارشناسان در دوران نامزدی دختر خانمها فوقالعاده باید مراقب باشند تا اگر به هر علتی این رابطه به ازدواج ختم نشد، آسیب نبینند.
در قسمت دوم که اشاره به مهارت نداشتنهای شما شد، کافی است شما مقداری نسبت به جنس مرد و خصوصاً درمورد همسرتان شناخت پیدا کنید. سفارش ما در ابتدای هر زندگی مشترک این است که زوجین علاوه بر شناخت جنسیت طرف مقابلشان به صورت کلی، از همسرشان شناخت پیدا کنند. این شناخت هر چه دقیقتر و بیشتر باشد، نحوهی تعامل و میزان روابط مؤثر طرفین را بهتر و بالا خواهد برد.
شما میدانید نامزدتان چه رفتارهایی را دوست دارد؟ شخصیت و زن جذاب زندگی همسرتان دارای چه خصوصیاتی است؟ یا اصلاً به صورت خیلی کلیتر: از نظر مردان یک زن جذاب که مرد را به سمت خود جذب میکند دارای چه ویژگیهایی است؟ مطمئناً خانمی که از اعتماد به نفس پایینی برخوردار باشد، در کانون توجه مردان قرار نخواهد گرفت مگر در موارد استثنایی که این توجه بیشتر ضرر خواهد داشت تا منفعت.
پس در قدم اول، مدیریت و کنترل هیجانات که در صورت تمایل در جلسهی بعد مستقل و مفصل به آن میپردازیم و در قدم بعدی شناخت نسبت به شخصیت نامزدتان و احترام به علاقهها و نیازهایی که دارند را در دستور کار قرار بدهید. مطلب مهم بعدی نگاه و نگرش شما نسبت به مادر ایشان بوده که اصلاً حس حسادتی که اشاره کردید درست نیست و ممکن است در آینده نه تنها مشکل ساز بلکه ممکن است ویران کننده بوده تا حدی که زندگیتان را نابود کند.
بهتر است به جای این حس به مادر نامزدتان نزدیک شده و در طول روزهایی که نامزدتان سرکار است به مادرش سر بزنید و با ایشان در حد امکان توان صمیمی بشوید. این صمیمت میتواند ثمرات زیادی داشته باشد که یکی از آنها سر زدن به صورت عادی و طبیعی در زمانی است که نامزدتان نیز حضور دارند. به نوعی شما کار روزمرهی خودتان را انجام داده؛ ولی در عین حال در کنار نامزدتان نیز حضور دارید بدون اینکه این مطلب برای کسی واضح بشود.
تیر خلاص این قضیه آنجایی است که نامزدتان نباید حس کند برای رفت و آمد و پیش شما بودن، مجبور بوده و شما برای ایشان برنامه ریزی میکنید. با رعایت نکات ذکر شده اجازه بدهید خودش به این عطش و تشنگیِ باهم بودن برسد و برای با شما بودن لحظه شماری کند.
این فرصت را هم به خودتان و هم به نامزدتان بدهید و نتایج مثبت و لذت بخش آن را ببینید.
موفق باشید.
با سلام و احترام
بدون اجازه و رضایت ناشر و تولید کننده جایز نیست احتیاط واجب ( به نظر رهبری )
باید مطمئن باشید که ناشر و تولید کننده راضی است در غیر اینصورت کپی و دانلود و خرید جایز نیست احتیاط واجب.
تشخیص و بررسی به عهده شماست.
Páginas