مقبره شهداى فخّ

14:06 - 1392/11/23

مقبره شهداى فخّ

حسين بن على بن حسن بن حسن بن على بن ابى‌طالب، در سال  ١۶٩  هجرى، قيامى را بر ضد هادى عباسى (خلافت از  ١٧٠   ١۶٩ ) در منطقه فخ از شهر مكه ترتيب داد. وى قيامش را در مدينه آغاز كرد و پس از تسلط بر اين شهر، از آنجا كه زمان حج نزديك بود، همراه سيصد تن از شيعيان و نزديكانش به سوى مكه حركت كرد. وى در منطقه فخ با سپاه عباسيان مواجه شد و در نبردى كه صورت گرفت به شهادت رسيد. همراه وى شمار ديگرى از سادات حسنى نيز به شهادت رسيدند.

شهيد فخ، در شمار علويان حَسَنى، شهيدى است كه امامان شيعه (ع) وى را تأييد كرده‌اند. به علاوه ضمن رواياتى كه نقل شده، خبر شهادت او از زبان پيامبر (ص) نيز نقل شده است. از جمله آن‌كه:

ابوالفرج اصفهانى روايتى از امام باقر (ع) نقل كرده كه حضرت فرمود: رسول خدا (ص) زمانى كه از فخ مى‌گذشت، ايستاد، ركعتى نماز گزارد و وقتى ركعت دوم را خواند،

گريه كرد. اصحاب نيز گريه كردند، وقتى دليلش را پرسيدند، حضرت فرمود: جبرئيل به من خبر داد كه: «يا محمد اِنّ رجلا مِنْ وُلْدك يُقْتَل فى هذا المكان و أجر الشهيد مَعَهُ، اجر الشهيدين» .  ١ «اى محمد! مردى از فرزندان تو در اين‌جا كشته مى‌شود كه اجر شهيد همراه او، اجر دو شهيد است.»

همو روايت ديگرى نقل كرده است كه وقتى حضرت به موضع فخ رسيد، با اصحابش نماز ميّت خواند و سپس فرمود: «يُقْتَلُ هاهُنا رَجُلٌ مِنْ أهل بَيْتى فى عصابة مِنَ المؤمنين، ينزل لهم بأكفان و حنوط من الجنة، تسبق أرواحهم أجسادهم اِلَى الجَنّة» .  ٢ در اينجا شخصى از اهل بيت من با جمعى از يارانش به شهات مى‌رسند كه كفن و كافور آنان از بهشت مى‌رسد و ارواحشان زودتر از اجسادشان به سوى بهشت مى‌شتابد. همچنين نقل شده است كه در سفرى كه امام صادق (ع) به مكه داشتند، به يكى از اصحاب فرمودند: وقتى به فخ رسيديم، مرا آگاه گردان. وقتى به آنجا رسيدند، حضرت پياده شده، وضو گرفتند و نمازى خواندند و سپس سوار شدند. آن صحابى علت اين كار را پرسيد. حضرت روايت سابق الذكر را از پيامبر (ص) براى او نقل كردند. 3

______________________________________________

١ ) . مقاتل الطالبيين، ص  ٣۶٧
٢ ) . همان، ص  ٣۶۶
3) . همان

زمانى كه سرهاى شهدا را نزد هادى آوردند، موسى بن جعفر (ع) و شمارى از علويان حاضر بودند. حضرت درباره شهيد فخ فرمود: «مَضى والله مُسْلِماً صالحاً صوّاماً قوّاماً آمِراً بالمعروف، ناهِياً عَنِ المُنْكر» .  ١

در حال حاضر اين مقبره در خيابان شهدا واقع است و تمامى آن منطقه را به نام منطقه شهدا مى شناسند و اين نام هم دقيقا به خاطر شهادت شهيد فخ در آنجاست. يك خيابان فرعى از خيابان شهدا به فاصله نزديكى از تقاطع شهدا تنعيم به سمت مقبره مى‌رود. مقبره مزبور در پايين كوهى قرار گرفته كه اكنون يك سمت آن مقبره و سمت ديگر آن ميدان فوتبال است. اين مقبره به عبارتى در پشت مسجد البوقرى واقع است.

مقبره مزبور به خاطر راه سه پاره شده و يك مثلثى كوچك آن در حال از بين رفتن است، بخشى از آن با يكى دو متر ارتفاع از سطح خيابان قرار دارد. اين بخش، در خرداد و تير سال  ١٣٨١  با ايجاد يك چهار ديوارى در اطراف آن و با تابلوى مقبرة عبدالله بن عمر رقم ( ٢ ) از طرف شهردارى ساخته شده است. (سال  ١٣٨٨  هم همين تابلو بود.) بنابر آنچه فاكهى نوشته است، مقبره عبدالله بن عمر در منطقه محصّب (بلديه فعلى مكه) بوده است كه شرح آن خواهد آمد، روشن نيست وجه نام‌گذارى آن به اسم اين شخص، با چه هدفى صورت گرفته است. اما آنچه هست، شهرت اينجا به مقبره عبدالله بن عمر از ديرباز است به طورى كه سليم خان در حج نامه خود كه در سال  ١٣١٠  نوشته گفته است كه در پايين كوه فخ، مقبره عبدالله بن عمر را زيارت كرده است.

___________________________________________

١ ) . مقاتل الطالبيين، ص  ٣٨٠

با اين همه، در قرن ششم، گزارشى آمده است كه عبدالله بن زبير را در فخ دفن كردند.  ١ مدفن عبدالله بن زبير را جاهاى ديگر هم گفته‌اند و در جمع، هيچ كدام قطعى نيست. 2

بخش اصلى برجاى مانده از قبرستان شهداى فخ در يك چهار ديوارى قديمى، در جنب كوه واقع شده و درى مسدود دارد. در ميانه اين چهار ديوارى، مقبره نيمه مخروبه‌اى نيز هست كه از بالاى كوه تا اندازه‌اى قابل رؤيت است. قاعدتاً همانجا بايد مقبره حسين‌بن على، شهيد فخ باشد كه حاكمان آن ديار به دلايل مذهبى، آن را بسته‌اند.

محصَّب

منطقه محصّب در راه حرم به منا (طريق مسجدالحرام) ، از پل حُجون تا جايى كه اكنون شهردارى مكه واقع شده يعنى امانة العاصمةالمقدسه قرار دارد؛ به عبارتى از ميدان معابده تا پل حجون، رسول خدا (ص) در بازگشت از منا به همراه مسلمانان در اين منطقه توقف كرده است.

________________________________________

١ ) . مجمل التواريخ و القصص، ص  ٣۴٧
٢ ) . افادة الانام، ج  ٢ ، ص  ١۵٠  -  ١۵١

درباره حدود اين منطقه اقوال مختلفى وجود دارد، 1با اين حال تعريف فوق نسبتاً دقيق است.

دليل انتخاب محصّب براى نزول رسول خدا (ص) آن بود كه اين منطقه جايى بود كه زمانى قريشيان قراردادى بر ضد آن حضرت در آنجا امضا كردند. رسول خدا (ص) فرمود ما، مخصوصاً پس از ورود به مكه، در آنجا كه خيف بنى‌كنانه است، فرود خواهيم آمد: «اِذا قَدمنا مَكّة اِنْ شاءَاللهُ تَعالى نَزَلْنا بِالْخَيف الَّذى تَحالفُوا عَلَينا فِيه» .  ٢

در اين محل مسجد الاجابه قرار دارد كه در جاى ديگر به آن پرداخته‌ايم. مسجد ديگرى هم وجود دارد كه هيچ اشاره‌اى به نماز خواندن رسول خدا (ص) در آنجا نشده و اكنون كتيبه‌اى بر در آن است كه بازسازى آن را در عهد ملك عبدالعزيز در سال  ١٣۶٢  نشان مى‌دهد. اين مسجد روبروى رَيْع ذاخِر در اين سوى خيابان و در كنار قصر السقاف است. گويا اين همان مسجدى است كه در آن بر ابوجعفر منصور خليفه عباسى بعد از مردنش در مكه نماز خوانده شده است.  ٣ منصور در قبرستان مَعْلات يا حجون دفن شده و قبر او هنوز هم مشخص است. در انتهاى حىّ جُمَّيْزه، محله پشت قبرستان معلى، همان محلّه‌اى كه اكنون مدخل ورودى قبرستان در ابتداى آن باز مى‌شود، محله جعفريه است كه به نام ابوجعفر منصور است.

___________________________________________________

١ ) . اخبار مكه، فاكهى، ج  ۴ ، صص  ٧٢  و  ٧٣
٢ ) . اخبار مكه، ازرقى، ج  ٢ ، ص  ١۶٢
٣ ) . اخبار مكه، فاكهى، ج  ۴ ، ص  ٧۵

يكى از زائران پر سابقه اظهار مى‌كرد قبل از سى سال، در اين محل خانه‌اى بود به نام خانه امام جعفر صادق (ع) كه خود آن زائر همراه برخى از مطوفى‌ها به آنجا رفته بود. روزى همراه ايشان به آنجا رفتيم امّا يافتن و شناسايى آن محل برايش ممكن نبود. درباره حدود مَعْلات و مَسفله، فاكهى و ازرقى توضيحاتى را آورده‌اند. در حدود معلاة از دار جعفر ابن محمد بدون هيچگونه توضيحى ياد شده‌است. 1محتمل است كه اين خانه، خانه جعفر بن محمد بن سليمان امير مكه باشد نه خانه امام صادق (ع) (آن گونه كه برخى تصور كرده‌اند) و يا حتى منسوب به ابوجعفر منصور.

جايى كه اكنون امانة العاصمه است تا حدود ابتداى ريع ذاخر، حائط يا باغ خرمان است كه بخشى از آن قبرستان بوده و به اعتقاد فاكهى عبدالله بن عمر در آنجا دفن شده است.  ٢ بنابر اين، اين عقيده كه وى در مقبره شهداى فخ يا قبرستان ابوطالب مدفون است، درست به نظر نمى‌رسد. اين در حالى است كه اخيرا تابلوى مقبره عبدالله بن عمر دركنار مقبره شهداى فخ نصب شده است.

قبر ابولهب

ابولهب عموى پيامبر (ص) و در عين حال يكى از تندخوترين دشمنان آن حضرت بود كه وجود ايشان را در طايفه بنى هاشم اسباب ضعف اين طايفه و عاملى براى دشمنى طوايف ديگر با بنى هاشم مى‌دانست. به همين دليل مى‌كوشيد تا با مبارزه با رسول خدا (ص) آن حضرت را از فعاليت باز دارد.

_________________________________________________________________

١ ) . اخبار مكه، فاكهى، ج ۴ ، ص  ١٣٠ ؛ اخبار مكه، ازرقى، ج  ٢ ، صص  ٩٣ ،  ٢۶۶
٢ ) . اخبار مكه، فاكهى، ج  ٣ ، صص  ٨٩  و  ٩٠

همين دشمنى‌ها بود كه خداوند، از ميان دشمنان آن حضرت، تنها نام ابولهب را در قرآن ياد كرد و در سوره‌اى كه نازل شد وى و همسرش را سخت توبيخ نمود. زمانى كه سپاه قريش براى نبرد بدر از مكه خارج شده بود، وى در اين شهر درگذشت و جنازه‌اش را در گودالى دفن كردند. نكته در اين است كه گويا محل گود كردن وى، در بخش پايين مكه در گذرگاه (ثنيه) كداء كه به آن «الثنية البضياء» هم گفته مى‌شده، بوده است. اين محل را ابن بطوطه در قرن هشتم ديده و گزارش كرده است كه در آنجا تلى از سنگ وجود دارد كه هر كسى از آنجا عبور مى‌كند، سنگى بر آن مى‌اندازد. 1به نوشته وى شهرت داشته است كه آن محل، جاى دفن ابولهب بوده و طبعا مردم براى اين كه با اين دشمن پيامبر، اظهار دشمنى كرده باشند، دست به اين كار مى‌زده‌اند.

محل زندگى پيامبر (ص) در قبيله بنى سعد

يكى از نقاطى كه كمتر به آن توجه شده محل استقرار قبيله حليمه سعديه، جايى است كه پيامبر (ص) دوران كودكى خود را در آن سپرى كرده است. دوستانم آقايان مجيد مجيدى و حيدريان كه براى بررسى براى ساخت فيلم مربوط به حضرت محمد (ص) به طائف سفر كرده بودند، به ديدن اين منطقه رفته و تصاويرى از آن گرفته بودند. ايشان گفتند: براى ما يافتن محل قبيله بنى سعد كه پيامبر سالهاى كودكى را در آن سپرى كرده جالب بود. اطلاعاتى از طريق شخصى به نام آقاى مرتضى باقرى به دست آوريم

_________________________________________

١ ) . رحلة ابن بطوطه، ص  ١۴٣

و با كمك برخى از دوستان به سمت طائف رفتيم. راه ما، راه جديد مكه به سمت طائف بود، مسيرى كه نزديك‌تر از مسير پيشين بوده و حدودا هفتاد كيلومتر است. طائف شهرى خنك داراى باغهاى بسيار زياد و سرسبز است. بعد از رسيدن به طائف از طريق جاده‌اى آسفالته با گذشت سى كيلومتر از طائف به منطقه بنى سعد رسيديم. در آنجا يك شهر و چند شهرك وجود داشت. از آنجا گذشته به سمت كوه‌هاى سمت چپ جاده رفته و روستاهاى كوچكى را ملاحظه كرديم. راه‌ها بسيار ناهموار و دشوار بود. در نهايت با پرس و جوى فراوان به منطقه مورد نظر رسيديم. محلى در سينه كش تپه‌اى بلند و مشرف به دره پهنى كه محل زراعت و باغدارى بوده و هست. بقاياى منازل قبيله كه دست نخورده باقى مانده است. هواى آنجا بسيار خنك و حتى زير آفتاب مطلوب بود. گفتند كه همچنان طايفه بنى سعد در اينجا زندگى مى‌كنند. آنان افرادى بسيار خوش خلق و ميهمان نواز بودند و ساعاتى را ميان آنان گذرانديم. روى سنگى هم نوشته شده بود: بيت حليمة السعدية.