بعضی از بدعتهای معاويه
معاويه پايه گذار سلطنت در بين خلفای اسلامی است. خلافت او هيچ گونه تفاوتی با سلطنت امپراطوران دول غير اسلامی نداشت به گونهای كه نگاشته اند: «معاويه بسيار ميل به خوردن و خوش گذرانی داشت و هيكل درشت و شكم برآمدهای برای خود درست كرده بود.(3)
او مردم را از سخن گفتن در محضر خود منع میكرد و در حضور او كسی حق حرف زدن نداشت.(4) او اولين خليفهای بود كه در مجامع عمومی به همراه سربازان نظامی حاضر شد و برای حفظ جان خود هر جا میرفت با سربازان مسلح میرفت.(5)
ريش خود را میآراست و به گونهای آن را رنگ میكرد كه در درخشش آفتاب مانند طلا میدرخشيد.(6) در مسجد جای استقرار خود را جايگاه مخصوصی قرار داده بود كه همه جنبههای امنيتی در آن لحاظ شده بود. او اولين خليفه اسلامی بود كه از تخت استفاده كرد.(7) لباسهای حرير میپوشيد و از جام طلا و نقره برای نوشيدنی استفاده میكرد(8) و...»
مطرف، پسر مغيرة بن شعبه كه از مهرههای كليدی معاويه بود، میگويد: «با پدرم نزد معاويه رفته بودم. در بازگشت، ديدم پدرم به سختی ناراحت است. از او پرسيدم چه شده است؟ گفت: از نزد پليدترين انسان میآيم؛ زيرا به او گفتم حال كه كارت گرفته و به آنچه میخواستی رسيده اي، ديگر عدالت و خيرخواهی پيشه ساز؛ زيرا پير و فرتوت نيز شده اي. فرزندان هاشم را رها كن و از دشمنی با آنها دست بردار، تا نام نيكی از تو بر جای ماند. ولی او در پاسخم گفت: هرگز! هرگز! كه نامی از من باقی بماند. ابوبكر سالها خليفه بود و رفت. تنها میگويند ابوبكر. عمر نيز هم چنين بود، ولی محمدصلی الله عليه وآله هر روز پنج مرتبه نامش را بر بالای منارهها فرياد میزنند و میگويند: «اَشهَدُ انَّ مُحَمَداً رسول اللّه» با اين حال، چه نامی از من بر جای میماند؟(9)
شاخصترین معيارهای دين ستيزی او كه پس از پيمان صلح شدت بيش تری نيز گرفت، به قرار زير است:
بدعتهای معاويه
20:51 - 1394/07/21
برچسبها: