افزودن دیدگاه

تصویر ندا
نویسنده ندا در

سلام. دختر24ساله دانشجو ارشد و لیسانس با پسری 26ساله کارمند لیسانس آشنا شدم، خانواده پسر از لحاظ اقتصادی و اجتماعی خیلی از ما بالاتر هستن، من روز اول آشنایی به ایشون گفتم شرایط و موقعیت و مشکلات خانوادمو و از ایشون خواستم اگ خودم فقط واسشون مهمم پاپیش بذارن و درغیراینصورت نه، و ایشون قبول کردن که منو واسه خودمو ایمانم و پاکیم میخان، و گفتن تا 2ماه همچی رو به خانوادشون میگن و نخواستن از رابطمون خانوادش بدلیل مذهبی بودن چیزی بدونن اما خانواده ایشون ب دلیل 2زن داشتن پدرم با من مخالفت کردن و اصلا راضی به شناخت بنده نشدن و فقط خانواده و موقعیت اجتماعی پدرومادر براشون مهم بود، این رابطه ب 8ماه کشید و حالا بعد این مدت متوجه شدم ایشون مدت 4ماه هست که چت میکنن با دختران و بهشون میگفته واسش دوست دختر پیداکنن پیشنهاد دیدار و شماره تلفن هم دادن بعد از فهمیدن این موضوع و بیان کردنش ایشون گفتن بخاطر لجبازی با من و سردرفتارکردنم این کارو کرده و الان پشیمونه و میخاد من ببخشمش و دوباره برگردم، قسم میخوره که دیگه این کارو نمیکنه و گول شیطونو خورده، و میخواد دیگه پاک زندگی کنه و حتی توبه کرده. بنظرشما من باید چیکار کنم؟ بهش اعتماد کنم دوباره؟ آیا واسه زندگی میتونه انتخاب خوبی باشه؟ سردرگمم درعین حال با خیانتو نامردی و دروغ گفتناش بازم دوسش دارم یا ب عبارتی وابستش شدم. لطفا کمکم کنین تا تصیمیم درست رو بگیرم.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
7 + 1 =
*****