افزودن دیدگاه

تصویر Eduardo1979

و علیک السلام و رحمة الله...

نکته اول: تا این جای مسئله که من فهمیدم ازدواج بیشتر بعد فردی دارد تا اجتماعی گرچه بعد اجتماعی آن نیز حائز اهمیت است.

نکته دوم: فرمودید نیاز عاطفی و روانی. به نظر من این ساخته ذهن خود ما است لااقل از منظر کسی که شاید به دلایل متنوع محیطی و مخصوصا جنسیت فرد، خیلی این نیاز را حس نکرده و می تواند آن را نادیده بگیرد. حتی در بحث آرامشی که قرار است در سایه ازدواج محقق شود، راهکار(های) دیگری نیز وجود دارد که برای مثال امیر مؤمنان علی علیه السلام می فرمایند:" من تسلی بالکتب لم تفته سلوه" پس برای رفع نیاز عاطفی، راه های حلال و منطقی زیادی وجود دارد

نکته سوم: راجع به پیامدهای ترویج سبک زندگی مجردی گفتید. من هم با شما تا حد زیادی موافقم. قبول دارم که در بحث سیاست گذاری و اداره جامعه باید جوانب زیادی را در نظر گرفت ولی بحث اصلی من ترویج این سبک زندگی نیست چون قطعا طرفدار نخواهد داشت بلکه موضوع مد نظر من این است که شخصی که می تواند با استعانت از خدای قادر متعال و ائمه هدی علیهم السلام، خود را تا حد زیادی(نه مطلق چون به هر حال بشر ممکن الخطا است) نگه دارد و از شر شهوات مصون نگاه دارد، آیا تحت این شرایط باز هم در سرای عقبی از جانب خداوند مواخذه خواهد شد؟ آیا در این شیوه زندگی که به انتخاب فرد صورت می‌گیرد، از آنجا که تقواپیشگی را سعی کرده سرلوحه خود قرار دهد، نباید خوشنودی روزافزون بارگاه حضرت حق را نصیب خود کند؟ آیا ثواب اعمال کسی که با مراقبت از خود سعی می کند به ورطه گناه کشیده نشود با کسی که متأهل است و اطاعت خدا می کند برابر است؟

متشکر.

 

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
5 + 5 =
*****