افزودن دیدگاه

تصویر mostafavi
نویسنده mostafavi در

با سلام به شما کاربر محترم

حس و حالی که نسبت به همسرتون دارید و این ناامیدی که نسبت به ادامه زندگی مشترک دارید رو درک می کنم. اما همانطور که خودتون هم اشاره کردید یکی از انگیزه های شما برای ازدواج، فرار و دوری از خانواده بوده است. یعنی انقدر این انگیزه در شما قوی بوده که آنطور که باید و شاید نتوانستید که روی موضوعات مهم دیگر برای ازدواج فکر کنید.

البته معنی حرفم این نیست که بگویم شما در تصمیم گیری تون برای ازدواج اشتباه کردید، بلکه منظورم این است که اون انگیزه اونقدر در ذهنتون قوی بوده که آنطور که باید از همسرتون قبل از ازدواج شناخت پیدا نکردید و آنطور که باید خودتون رو برای ازدواج آماده نکردید. آنطور که هردو خودتون رو برای زندگی مشترک به مهارتهای زندگی مجهز نکردید! اما در حال حاضر نیز این فکر که نمی خواهید زندگی تون مانند زندگی والدینتون شود که مثلا مبادا به طلاق عاطفی کشیده شود و بخاطر این فکر بخواهید تصمیم به طلاق بگیرید، شک نکنید که دارید اشتباه گذشته رو دوباره تکرار می کنید؛ یعنی برای ازدواج، اون انگیزه باعث شد سریعا وارد زندگی مشترک شوید و در حال حاضر نیز این فکری که در ذهنتون دارید که مبادا زندگی شما مثل زندگی پدر و مادرتون بشه باعث شده که به فکر طلاق بیفتید. بنابراین به جای اینکه ذهنتون رو روی بحث طلاق متمرکز کنید، لازم است روی ریشه یابی مسئله و حل اون متمرکز شوید.

چه بسا شما مانند همسرتون قبل از ازدواج، نیازمند مهارتهای حل مسئله و مهارتهای زندگی بودید که چگونه بتونید در زندگی مشترک مسائلتون رو بدون اینکه باعث سوءتفاهم، دلخوری و ناراحتی شود حل کنید. احتمالا به جهت نداشتن چنین مهارتهایی، شما و همسرتون بارها رفتارهایی را انجام دادید که دیگری را ناراحت کرده و باعث شده تا در چرخه منفی دلخوری و ناراحتی قرار بگیرید؛ بدین صورت که مثلا ممکن است همسرتون ناخواسته یه رفتاری انجام داده باشد که شما از اون رفتارش سوءبرداشت کردید و براساس همین سوءبرداشت یک حس نارحتی و دلخوری در شما شکل گرفته و بالتبع بر اساس همان، رفتاری از شما سرزده است که موجب ناراحتی و دلخوری همسرتان گشته است و موجب شده که همسرتان بیشتر از شما دور شود و به سمت رفتارهایی کشیده شود که مانع از صمیمیت و ارتباط موثر با شما شود و باز هم شما بابت رفتارهای همسرتون بیشتر ناراحت شدید و دوباره این روند منفی ادامه داشته تا جایی که طرفین به جهت دادن بازخوردهای منفی و مکرر به همدیگر حس تنفر را نسبت به هم پیدا کرده اند.

متوجه قضیه شدید که چه اتفاقی در زندگی شما افتاده است؟

در واقع شما و همسرتون توی یک چرخه منفی قرار گرفتید که روز به روز نسبت به هم احساس بدی پیدا می کنید و حس تنفرتون نسبت به هم تشدید شده است، ولی راه حل چیست و چگونه باید عمل کرد؟

شاید شما فکر کنید که تنها راه حل طلاق گرفتن و جدایی از همسرتون است. فارغ از اینکه شما دو فرزند دارید و اینکه آینده اونها با طلاق چگونه می شود، باید عرض کنم که اگر شما و همسرتون یاد نگیرید که ارتباط موثر باهم داشته باشید شک نکنید که حتی اگر هردوی شما از همدیگر جدا هم شوید و حتی موفق شوید با یک فرد دیگری در آینده ازدواج کنید، این مسائل و مشکلات دوباره گریبانگیرتان خواهد شد؛ زیرا دوباره توی یک چرخه باطل و منفی دیگری قرار می گیرید و حس ناراحتی و ناامیدی به سراغتون میاد؛ چون شما یاد نگرفتید که چگونه مسائلتون رو حل کنید و چگونه از این چرخه باطل خارج شوید.

راهکار خارج شدن از این چرخه باطل و منفی چیست؟

گرچه بهترین راهکار این است که شما به اتفاق همسرتون به یک مشاوره خانواده به صورت حضوری مراجعه کنید تا با همکاری همدیگر زودتر از این چرخه باطل خارج شوید و زندگی طبیعی و صمیمی خود را تجربه کنید، ولی اگر هم همسرتون با شما همکاری نکرد که باهم پیش مشاور بروید، ولی حداقل خود شما روی خودتون کار کنید تا بتونید از این چرخه منفی خارج شوید و یاد بگیرید که چگونه می تونید مسائل و مشکلاتتون رو به حداقل ممکن برسونید و در نهایت امیدوار شد که یک رابطه صمیمی و رضایتمندی رو تجربه کنید.

 اینکه شوهرتون اخیرا بددهن شده و دست بزن پیدا کرده است و ... قطعا این رفتارها هیچ توجیهی ندارد، ولی این معلول عواملی است که ممکن است خودتون بدونید یا ندونید. لذا شما باید در ابتدا اون عوامل رو شناسایی و بعد برطرف کنید تا شاهد تغییر رفتار در شوهرتان شوید و میزان بدرفتاری هایش کاهش یابد. گاهی ممکن است نوع رفتار شما باعث ایجاد ذهنیت بسیار بد در شوهرتان شده باشد که اون ذهنیت بسیار بد در ذهن همسرتان باعث میشه تا با شما بدرفتاری کند. به عبارتی به جای اینکه شما مثل اون بخواهید مقابله به مثل کنید و رفتارهای منفی از خودتون بروز بدید به فکر قطع این چرخه باطل باشید و اجازه ندید که این چرخه منفی همینطور شما و همسرتون رو از هم دور کند.

شما باید بدونید که حساسیتهای همسرتون چیه؟ چه چیزهایی می تونه حالش رو خوب کنه و چه چیزهایی حالش رو بد می کنه؟ براساس اون حساسیتها می تونید رفتار همسرتون رو کنترل کنید. اینکه بخواهید به همسرتون علیرغم واقعیت برچسبهایی به او بزنید، نه تنها مسئله حل نمیشه، بلکه با دادن اون برچسبها، اون رو بیشتر به کجروی هاش سوق می دهید و باوری در او ایجاد می شود که واقعا امید به اصلاح و تغییر در او از بین می رود و درعوض باور بسیار بدی در ذهنش شکل می گیرد که فکر می کند باید با شما بدرفتاری کند و این الگوی بدرفتاری است که می تواند شما را کنترل کند. اما چگونه باید با بددهنی و بدرفتاری مقابله کنید؟ لطفا لینک ذیل رو با دقت مطالعه کنید.

https://btid.org/fa/news/102048

برای اینکه از افکار ناامید کننده و منفی در زندگی مشترک خارج شوید، لطفا لینک ذیل رو مطالعه کنید.

https://btid.org/fa/news/179461

لطفا مطالب بالا را بخوانید و در زندگی خودتون بکار ببندید و هرجا که نیاز به توضیح یا راهنمایی بیشتری دارید حتما به عنوان یک راهنما در کنار شما هستیم. مهم این است که ناامید نشید و شک نکنید با قوی تر کردن و رشد دادن شخصیت خودتون می تونید از این چرخ باطل خارج شوید و یک زندگی رضایتمندی رو با همسرتون تجربه کنید.

موفق باشید.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
5 + 3 =
*****