ازدواج شهدا

23:13 - 1393/02/12

با توجه به اینکه شهدا تنها قهرمانان تاریخ ما هستند و رفتارهای آنها می تواند بعتوان یک الگوی نمونه، برای همیشه باقی بماند،این پست را که در مورد ازدواج شهداست ایجاد کردم تا هم درسی برای ما از زندگی شهدا باشد و هم یاد و خاطره آنها را گرامی بداریم.

انجمن‌ها: 
http://btid.org/node/28909

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
3 + 3 =
*****
تصویر غزل
نویسنده غزل در

سلام

چرا یه طرفه به قاضی میرید؟ بی شک شهدا و همسرانشون همتا و هم کفو هم بودند. اگر شهدا جز پاکترین مردان زمان خود بودند مسلما همسران آنها هم جز پاکترین زنان عصر خود بودند.

تصویر امین-مشاور ازدواج

سلام

همیشه اینطور نیست. یعنی لزوما اینطور نبوده که هر شهید پاکی حتما همسر هم کفوی داشته چنانچه الان خیلی از همسر شهدای بزرگ رو داریم میبینیم که زدن به جاده خاکی.

البته این منحصر در شهدای مرد نیست بلکه خیلی از شهدای زن ما و حتی زنانی که پاک بودن و شهید هم نشدن، همسر هم کفو نداشتن.

پس این یه قاعده کلی نیست

تصویر غزل
نویسنده غزل در

سلام

فرمایش شما کاملا درسته. معیارهای ازدواج و سبک زندگی در زمان شهدا با الان متفاوته.

منظورم این بود که بعضی پسرا میگن ما خواستگاری دخترای مذهبی رفتیم و حتی اونا هم اول درآمد بالا و خونه و ماشین و... میخوان.

اولا مذهبی و مومن واقعی رو فقط خدا میتونه تشخیص بده.

و ثانیا هر فردی میتونه با همتای خودش از لحاظ اعتقادی، ظاهری، مالی و... ازدواج کنه. 

تصویر oghab
نویسنده oghab در

اين حرف ها امروزه فايده اي نداره

اگر پسري بره خواستگاري (حتي خانواده هاي مذهبي) ميگن: تحصيلات - سربازي - شغل - خونه - مهريه - .... داري؟

- نه.

- پس به سلامت.
 

تصویر shakib
نویسنده shakib در

اگر بریم سراغ هم کفو و کسی که با ما مناسب باشه و از تناسبهای لازم برخوردار باشه ،بعیده به مشکل بر خورد کنیم حتی با خانواده اش،چون اکثر فرزندان خوب از خانواده های خوب هستند هر چند خلافش هم ممکنه ولی غالبا اینگونه بوده است.
 

تصویر بصیرت
نویسنده بصیرت در

ببین برادر!!!

« اين حرف ها امروزه فايده اي نداره » ــــــــــــــــــــــــــــــــ فردا چی؟!

ببین می تونی فرزندی تربیت کنی که ازدواجش رو با الگو برداری از این شهدا برگزار کنی؟؟!!

فردا رو تو میسازی...

cheeky

تصویر oghab
نویسنده oghab در

 اگه نتونم ازدواج کنم ديگه بچه اي در کار نخواهد بود
 

تصویر متفکر
نویسنده متفکر در

با سلام

درسته که این حرف حرف اکثر مردم نیست.

اما این جور افراد هم پیدا میشن.در ضمن خودتون وقتی میخواهید بروید خواستگاری هم برای دختر شرایطی میگذارید!!!مثلا خود شما برای اینکه خانواده یک نفر را برایتان در نظر بگیرند دنبال چه معیارهایی میروند؟؟؟؟؟؟

آیا فقط میگن دختر مومن باشه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

همین ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

خب خانواده دختر هم به همین صورت

درسته؟؟؟؟؟؟؟؟؟

تصویر shakib
نویسنده shakib در

رسم عاشق کشی

 

سرور شهیدان اهل قلم سید مرتضی آوینی : "خداوند مقرب ترین بندگانش را از میان عشاق بر می گزیند تا گره کور دنیا را به معجزه عشق بگشایند."

میگن از اولشم این جماعت خاطر خواه بودند اصلا مرامشون عشق بازی بود، اونم با بهترین ها با تنها ترین ها و با یگانه ترین ها با اونی که همه دنبالشن و هیچکس دست خالی از در خونش بر نمیگرده با خود خود اوستا کریم. آره همون جایی که هممون به عشقش بله گفتیم این وسط جایی که خدا ازشون خواست یه عشق زمینی داشته باشند، موضوع جالب شد همه میگن اونایی که عاشقن نمی تونن دوبار عاشق بشن اما از اونجایی که بازم امر امر فرمانده آسموناس فرماندهان خاکی ما چاره ای جز اطاعت محض از دستورات مافوق ندارند.

خداوند مقرب ترین بندگانش را از میان عشاق بر می گزیند تا گره کور دنیا را به معجزه عشق می گشایند

 

و اینک میشنویم لحظات شیرین ازدواج فرماندهان شهید را به روایت همسران و نزدیکانشان

حمید باکری

تولد: اول آذر 1334 سفر به آلمان برای تحصیل: 1355 بازگشت: 22 بهمن 57 ازدواج با فاطمه امیرانی : 30 دی 1358

شهادت : 6 اسفند 1362 ( عملیات خیبر)

همان روزهای اول ازدواجمان مدارک و پرونده تحصیل در آلمان را دور ریخت گفت دیگر آنجا کاری ندارم.

 

مهدی باکری

مهدی باکری

تولد: 30 فروردین 1333 ازدواج با صفیه مدرس: 11 بهمن 1359 شهادت : 25 اسفند 1363

دختر خانه بودم داشتم تلویون تماشا می کردم، مصاحبه ای بود با شهردار شهرمان. یک خورده که حرف زد خسته شدم . سرش را انداخته بود پایین و آرام آرام حرف میزد با خودم گفتم این دیگه چه جور شهرداریه ؟ حرف زدن هم بلد نیست. بلند شدم و تلویون را خاموش کردم چند وقت بعد همین شهردار شریک زندگیم شد.

روز عقد کنان بود . زن های فامیل منتظر بودند داماد را ببینند وقتی آمد گفتم اینم آقای داماد کت و شلوار پوشیده و کراواتش را هم زده داره میاد. مرتب و تمیز بود با همان لباس های سپاه فقط پوتین هایش کمی خاکی بود.

دیر به دیر می آمد. اما تا پایش را می گذاشت توی خانه بگو بخندمان شروع میشد. خانه مان کوچک بود گاهی صدایمان میرفت طبقه ی پایین . یک روز همسایه بهم گفت : « به خدا اینقدر دلم میخواد یک روز که آقا مهدی میاد خونه در خونتن باز باشه من ببینم شما دو تا زن و شوهر به هم دیگه چی می گید اینقدر می خندید؟»

یوسف کلاهدوز

تولد : اول دی 1325 سفر به خارج از کشور: 1351 بازگشت به ایران : 1351 ازدواج با زهرا دوزانی : 29 تیر 1352 شهادت : 8 مهر 1360

عقدمان سال 52 بود ترم شش را تمام کرده بودم شب ولادت حضرت زهرا مراسم عقدمان بود خیلی ساده و مختصر سی چهل نفر از فامیل ها بودند و خانواده خودش سر عقد یوسف، یک دستبند نقره به من داد خیلی قشنگ بود قاب های دایره ای داشت که تصویر جاهای دیدنی را رویش حکاکی کرده بودند ، مثل برج ایفل و این چیزها توی سفرش به انگلیس و فرانسه برای همسر آینده اش خریده بود اما آئینه و شمعدان نخریدیم الان اگر کسی هیچ خریدی نکند آئینه و شمعدان را می خرد آن هم اصفهانی ها که رسم و رسومشان مفصل است.

ناصر کاظمی

تولد: 10 خرداد 1335 ازدواج با منیژه ساغرچی 28 اسفند 1360 شهادت : 6 اسفند 1361

ناصر نیامد، خودم گفته بودم تا روز عقد نمی خواهم ببینمش ولی منظورم این نبود که برای خرید هم نیاید آئینه و شمعدان برنداشتم فقط آئینه کوچک برای روشنایی یک حلقه هزار تومنی هم برداشتم که مادرش گفت اگر این رو بردارین باید یک انگشتر نگین دار هم بردارین گفتم چرا گفت: ناصر گفته روی هر چی منیژه دست گذاشت شما چند برابرش رو بردارین اگر هزارتومنی برداشت شما ده هزار تومنی بردارین برایش سنگ تمام بزارین...

 

 

ولی الله چراغچی

ولی الله چراغچی

تولد : 1 مهر 1337 ازدواج با تهمینه عرفانیان امیدوار: 10 دی 1361 شهادت : 18 فروردین1364

تهمینه زل زده بود به امام ماتش برده بود باورش نمیشد نشسته روبروی امام از نزدیک امام را میدید امام چند بار تکرار کرد از طرفت وکیلم اما تهمینه انگار اصلا حواسش نبود همه چیز یادش رفته بود از پشت تلنگر خورد بگو "بله" بگو "بله" امام خطبه را خواند بعد هم سفارشی به تهمینه کرد " با شوهرت بساز" زمان برایش تند می گذشت دلش نمی خواست آن لحظه تمام شو حرفی نمی زد فقط گریه می کرد.

 

حسن آبشناسان

آب شناسان

تولد : اردیبهشت 1315 ازدواج با گیتی زنده نام : دی ماه 1341 شهادت : 8 مهر 1364

جهیزیه نخریدیم فقط یه چمدان گرفتیم چهارده تومان که اندازه لباس هایمان جا داشت پدر پول جهیزیه ام را نقد داد دستم . خودش ارتشی بود می دانست ندگیمان خانه به دوشی است.