از دست خواستگار قبلی ام کلافه ام...

14:48 - 1394/12/19

سلام دختری 23 ساله لیسانس،حدود 5 سال پیش پسرعمم به خواستگاری من اومد با توجه به اینکه پسر عمم 4 سال از من بزرگتره و سوادش هم تا راهنمایی هس، قبل از اینکه پسرعمم به خواستگاری من بیاد به مدت چندین سال با دختر خاله اش رابطه ای صمیمی داشت و وقتی از او خواستگاری کرد بعلت اینکه اون دختر 3 سال ازش بزرگتر بود جواب منفی بهش داد و پسرعمم 3 بار براش خودکشی کرد، خانواده عمم برای اینکه پسرشون تو فکر نره سریع آوردنش خواستگاری من، من و خانوادم هم استرس داشتیم که کسی که دست به خودکشی زده احتمال زیاد شرایط روحی خوبی نداشته و نداره ولی بازم یه فرصت بهش دادیم و اومدن و صحبت کردن، من اوایل خیلی میترسیدم که نکنه دخترخالش رو هنوز فراموش نکرده، ولی وقتی جواب مثبت دادیم و به آزمایش خون رفتیم عقب نشینی کرد و جواب تلفنای ما رو نداد و بعد اومد برای خانوادم بهونه آورد که الان پول توی دستم نیس ک فعلا تا 1 سال نمیتونم ازدواج کنم و همه چیز بهم بزنیم تا سال ديگه!!!، ما هم ردش کردیم و اونم بلافاصله رفت باز خونه دخترخالش .... دوباره دوسال بعد اومد خواستگاری ، بازم خانوادم بخاطر آشنایی گفتن حتما سرش به سنگ خورده بازم من قبول کردم ولی بازم عینه دفعه قبل رفتارش رو تکرار کرد و وسط راه عقب کشید بعد از اون هم برای دو سه تا دختر قوم و غريب رفت ولی با شنیدن جواب مثبت اونها،دقیقا وسط راه همین رفتارو با اونا کرد و خودشو ناپدید کرد و زد زیر همه چیز بعد از اون باز یبار دیگه 3سال پیش اومد خواستگاری من ، ولی همون شب گفتیم به هیچ وجه و همون موقع جواب رد دادیم، الان هم 3 ساله با خانواده عمم قطع رابطه کردیم و قهر هستیم الان با گذشت اون اتفاقا یکی از اقوام اومده خواستگاریم ، پسر عمم که نمیدونم جریان خواستگاری رو از کی شنیده بود زنگ زده بهشون باهاش دعوا کرده که چرا رفتی خواستگاری این دختر و من 5-6 ساله به پاش نشستم و اجازه نمیدم با کس دیگه ازدواج کنه و باید با من ازدواج کنه خواهش میکنم اگه امکان داره راهنماییم کنید که من باید چیکار کنم با توجه به اینکه یکی دیگه از پسرعمه های دیگم هم قصد خواستگاری داره میترسم بازم این پسرعمم بفهمه و دردسر ساز بشه و نزاره اونا بیان خواستگاریم ما چه رفتاری باید باهاش داشته باشیم آیا لازمه که برای بار چندم بهش گوشزد کنیم که همه چیز تمام شده ؟ تشکر فراوان از شما

انجمن‌ها: 
http://btid.org/node/88037

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
3 + 1 =
*****
تصویر یا الله

سلام خواهر گلم اشتباه از شما و خانواده تون بوده همون بار اول که اومدن خواستگاری باید جوابشون میکردین کسی که دست به خودکشی میزنه یعنی از نظر روانی مشکل داره حالا گذشته ها گذشته و چیزیکه شده اما الان بهترین راهش اینکه پدر و مادرتون با خانواده عمتون محکم صحبت کنن و بگن اگر یکبار دیگه پسرشون مزاحم شما بشه و بخواد خواستگاری بهم بزنه شکایت میکنن چون طبق گفته خودتون چندین بار گوشزد کردین اما توجهی نکرده وقتی زبون خوش نمیفهمه باید قانونی عمل کرد 
موفق باشید 
یازهرا

تصویر iman70
نویسنده iman70 در

چقد مشکل داشته این اقا همش از این شاخه به اون شاخه میپره... دلسوزی بی مورد داشتین شما نسبت بهش. یه بار اومده دفعه دوم راه دادنش زیادیه.. چجوری میخوای به کسی که ثبات شخصیت نداره و خودشو اونقد کوچیک میبینه که انتظار نداره از شما جواب مثبت بگیره اما وقتی میگیره پا پس میکشه اعتماد کنی؟؟؟؟ کاملا رک بهش بگید جواب من معلومه. به خواستگارتون هم بگید که همچین چیزی نیست ما به ایشون جواب رد دادیم. اگر اصل قضیه رو هم بگید ایرادی نداره میگید ما اعتماد کردیم متاسفانه خوب تا نکردن دیگه هم نمیخوایم به این خونواده اعتماد کنیم. حالا پسره مشکل داشته خونوادش دیگه چرا اینقد پر رو بودن؟؟
خودتونو پدرتون محکم رو حرفتون وایستین و جوری جوابشو بدین که بفهمه امیدی نیست نه اینکه با ملایمت جواب بدین 

تصویر yasin1366
نویسنده yasin1366 در

خب خانم محترم تو و خانوادت برای خودتون ارزش قائل نبودید و مقصرید  وگرنه وقتی یک پسری برای یک دختر سه بار خودکشی میکنه در سلامت عقلش باید شک کرد چه برسه به اینکه بخواهید بهش اجازه بدید بیاد خواستگاری

بار اول که اومده تا مرحله آزمایش رفته
بعد دوباره رفته پیش دختر خاله بعد دوباره اومده پیش شما با آغوش باز پذیرفته اید بعد دوباره رفته اینبار رفته سراغ دخترای قوم و غریبه در آخرش هم ردش کردید
دیگه اون موقع باید خدا قوت بهتون بگیم
پیعنی طوری رفتار کردید انگار شما دختری سن بالای، کور و کچل و معلول هستی که این پسر باید افتخار بده باهات ازدواج کنی
تازه نه سوادی داره نه وضع مالی آنچنانی
من موندم چرا شما اینقدر خودتون  خوار کردین

حالام به اون پسر فحش میدید درصورتی که با این کاراتون دست کمی از رفتارهای عجیب و غریب اون پسر ندارید

کسانی که الان اومدن خواستگاریت از آشنایان هستند که معمولا ماجرا را میدونن پس نگرانی ندارد اگر لازم شد اول به خانواده عمتون تذکر می دید بعد نشد کل ماجرا را برای خواستگاراتون تعریف می کنید کافیه بگید این آقا سه دفعه قصد خودکشی داشته همین کافیه برای شناخت اون پسر

تصویر ستاره
نویسنده ستاره در

واقعا دلسوزی زیادی اصلا به درد نمیخوره خانواده ات چی فکرکردن میخواد خودشو بکشه خب بکشه به تو.چه ربط داشت که انقدر خارت وارزش بیاره پایین
پدرت باید با پسره صحبت کنه
وشماهم به خواستگارات بگید ایشوت مزاحم هستن وجواب رد دادید

تصویر merida
نویسنده merida در

جالبه ک هربار راهش میدادید...
شان هر فردی دست خودشه. نباید راهش میدادین همون اول ک بهم زد..هنوز مرد نشده باید لچک بندازه رو سرش ..!بشینه خونه ..!بچه داری کنه ...!
این اقا اصلا از نظر روانی نرمال نیستن باتوجه ب نوشته شما.
شما هم ب خواستگارتون بگید ..ایشون جواب منفی شنیده ولی هنوز باورش نشده منفیه جواب..
برادری ندارید بهش گوشزد کنه ؟پدرتون حرفی نمیزنه ؟بنظرم پدرتون ی اخطار خیلی جدی بدن ب ایشون.
شاد باشید
یازهرا

 

تصویر merida
نویسنده merida در

سلام برشما .
قدیما خانما یه پارچه سه گوش بر روی سر می انداختند بهش می گفتن لچک ...! سفید رنگ بود روشم گل دوزی میکردند..(روسری های قدیمی)
ممنون از توجهتون.
پاینده باشید
یازهرا

تصویر iman70
نویسنده iman70 در

خخخ... لچک چیه؟laugh

تصویر Knight
نویسنده Knight در

متأسفانه معلومه که مونده شوهره

اونم نه شوهر خوب، فقط یه مذکر که بیاد بگیرتش

خودش و خانوادش ترسیدن بترشه

گفتن تا تنور داغه نون بچسبون، هم خاستگار اومد بچسبونیم بره

شرمنده رک حرف زدم.

تصویر haserat
نویسنده haserat در

بنظر من پسر عمه ات نیاز به یک تو دهانی محکم داره! کیه که واسه شما تعیین تکلیف میکنه! اون اگر ادم بود و مرد بود که از پس زندگی خودش برمیومد.بنظر من هرخواستگاری اومد علنا بگید که من خواستگارهای زیادی داشتم که بعضیاشون سمج هستن و ول کن نیستن اما از نظر من و خانواده ام هیچ ارزشی ندارن.
منم دقیقا همین تجربه را دارم.یک مرد سطح پایین کاملا کم ارزش سه سال تمام درمحل کار مزاحمم بود و اخرسر من محل کارمو انتقال دادم جای دیگه اما این مزاحم فاقد شعور همچنان دوسال تمام مزاحم تلفنی میشه و میاد جلو محل کارم.تفاوت من و این اقا از زمین تا اسمون هم هست!
بهترین کار اینه که یک جواب حسابی به پسر عمه ات بدین که بشینه سر جاش

تصویر Ali7291
نویسنده Ali7291 در

سلام
خیلی مسخرس sad
وضع دختران چقد افتضاحه ای خدا
مگه مجبور بودید؟
مگه هرکی هرکیه غلط کرده بی شخصیت .
نظری در مورد این آقا ندارم !!!همه چیزو که خودتون گفتین فقط اینکه
بنظر من ازدواج با این شخص اصلا حرامه بعدا بچه بدنیا میاد گناه اون بچه چیه ؟کاری به شما ندارم
شخصی که عین آب خوردن از حرفش تصمیمش جا میزنه بعید نیست بعد 2سال زندگی با شما و یه بچه رهاتون کنه والا بخدا بعید نیست
اصلا تو جا زدن مهارت ویژه ای داره این آقا خخخخ درسشونو که ول کردن اینم از خواستگاری.
هر ویژگی بد آقایون بلاخر قابل تحمل شاید باشه
ولی اینکه جا بزنه تو هر کاری غیر قابل تحمل هست حتی برای یک ثانیه
مرد یعنی چی؟ یعنی جا نزدن تو اووووووج سختــــی بعدا از ازدواج هزارتا مشکل هست سختی هست
اصلا ازدواج به صلاح این فرد نیست حالا با هر دختری.
بعضی از خانواده ها به امید اصلاح و بهتر شدن وضع پسرشون اینکه ازدواج کنه درست میشه فلان میشه میرن خواستگاری  که اشتباه محضهindecision اون دختر چه گناهی کرده؟؟؟ یه مثال
یه همسایه داریم پسرشون ازون دختر بازهای روزگار و سیگاری معتاد( البته هرکسی نمیدون معتاده ) و خوشتیپ و خوش قیافست  و بسیار بسیار رفیق باز و شرور مثلا هرجا میره یه قمه با خودش میبره  به جان مادرم راست میگم یه آشنایی متختصر داریم  باهاشون کمو بیش خبر داریم از اتفاقاتی که میافته تو خونشون
پدر و مادر گناه کار (بنظر من ) این شخص گفتن چاره چیه ؟؟؟؟
آره زن بگیریم براش  خوب میشه فلان میشه درست میشه و این اراجیف
آقا زن گرفتن براش یه دختر ساکت خوب با شعور و فهمیده و بسیار بسیار معصوم.
پیش پدرش زندگی میکنه این آقا الان 3ساله ازدواج کرده یه بچه 1 ساله دارن خرجی دختره که یا پدر خودش  یاپدر شوهرش   میده
از وضع دختره بگم که مثه کنیز هی میشوره و جارو میکنه  وقتی آدم میبینتش دلش کباب میشه و هزار تا فوش میده به خانواده پسره اینم بگم چندین بار خواستن طلاقش بگیرن که پدر مادر همین آقا نذاشتن با هزار وعده وعید..وضع این پسر که قرار بود خوب بشه    مثلا یه هفته یه هفته میره بیرون مسافرت خلاف یا شب ساعت 3 برمیگرده خونه  چه میدونم این حرفا هیچ رابطه ای با همسرش که نداره  خبرا میرسه دیگه همه میدونن جدا از هم میخوابن.
مثلا با پا درمیونی این آقا میاد یه روز دو روز کار میکنه مثه آدم  بعد دوباره آب همون آب کاسه همون کاسه
شباهت های این همسایه ما با پسر عموی شما اینه که
 تا راهنمایی سواد داره ، درسشو ول کرد
تو جا زدن هم مهارت داره
و اینکه این هسایه ما عاشق دختر عموش بود که نشد و جریان داره.
شمارو به همون خدا خوب و با تفکر و تحقیق کافی نسبت به خواستگارتون جواب بدید.
موفق باشید
 

تصویر Knight
نویسنده Knight در

واقعا جای تأسف داره خانم، انقدر عزت نفست پایینه که به مردی که واسه یه دختر دیگه خودکشی کرده و مسلما به اون علاقه داره جواب میدی

حالا خدانکنه دختر قبل ازدواجش با یه پسر خندیده باشه، دیگه هیشکی نگاهشم نمیکنه، باید آفتاب مهتاب ندیده کامل باشه

اون وقت این آقا خودکشی میکنه ولی آدمایی مثل شما بهش جواب میدید، واقعا اینقدر مونده شوهر هستی که به یه مرد روانی جواب میدی.

بعدش یه بار بعد جواب مثبت شما خودش گم و گور کرده، ولی باز دوباره بهش جواب دادی

واقعا جای تأسف داره، از همون اول باید ردش میکردی، این پسر روانیه

پسرا خوب کاری میکنن دنبال آفتاب مهتاب ندیده ان، عزت نفس خودشون پایین نمیارن ولی متأسفانه بعضی از دخترا به مرد افتضاح هم جواب میدن و متأسفانه به خاطر شرایط جامعه است که دخترا حقی در انتخاب همسر ندارن و باید انتخاب بشن.

البته دختر اگه خوشگل باشه اگه قبل از ازدواج هزار تا گندکاری هم کرده باشه، صد دوست پسر هم داشته باشه، بازم خیلیا میخانش، ولی خدانکنه زشت باشه، هیچکس نمیخادش

تصویر خانم آسمان

من اگه دختر فلج هم داشتم دست همچین ادمی نمیدادم.
به نظرم اکثر ادمهایی که تو دوران راهنمایی و دبیرستان ترک تحصیل میکنن مشکل های شدید روحی و روانی دارن.
شما با هر کی خواستی ازدواج کن جز این اقا.

تصویر yasin1366
نویسنده yasin1366 در

تو که دختر بازاری هستی دیگه چرا این حرف میزنی برخی ها علاقه به درس ندارند اتفاق موفق هم بودن مثل خیلی از بازاری ها

تصویر Knight
نویسنده Knight در

شاید خانوادش اجازه ادامه تحصیل بهش ندادن

بعدم خیلیاشون وارد بازار کار میشن و اتفاقا تو کارشون حسابی موفق هم میشن

ببینم خانم بیل گیتس و مارک زاکربرگ هم از دانشگاه انصراف دادن ولی میبینی آخرش به کجا رسیدن و هر روز هم پیشرفتشون بیشتره.

تحصیلات هیچ ارتباطی با شعور آدما نداره چون تو مدارس ایران میخوان ابن سینا بار بیارن نه کسی که طریقه زندگی کردن رو بلده

بدرست برخلاف مدارس اروپا که میخوان آدم بار بیارن نه ابن سینا.

تو مدارس ایران تکنیک های زندگی آموزش داده نمیشه، بلکه فقط یه سری دروس حفظی، چندتا طوطی که این مطالب بدرد نخور حفظ میکنن، تست میزنن، میرن دانشگاه، آخرشم هیچی

تصویر mahdipour
نویسنده mahdipour در

با سلام
آنچه در این مسئله به چشم می خورد, این آقا پسر دلش در جای دیگری است و این احساس را نمی تواند در خودشان حل کنند, و این تعلق خاطر اگر به طور عاقلانه مدیریت نشود و شخص با تصمیم جدی و همراه با احساس علاقه نیاید, این زندگی مبارک نخواهد بود, و این فرد در رفتارهای خودشان این موضوع (تعلق علاقه و عدم قدرت بر تصمیم گیری ) را کاملا نشان داده است. از این جهت, رد ایشان شاید به مصلحت باشد.( مگر اینکه شخص واقعا از احساس و علاقه قبلی دست کشیده و عاقلانه تصمیم بر ازدواج دارد, در این صورت اگر شرایط و تناسب کافی باشد, می توان جداگانه بررسی کرد)
منتها در این شرایط شما:
راهکارهای حل مشکل :
1. اتمام حجت با ایشان از طریق بزرگترها (از بزرگان فامیل و آشنا که فرد نافذی است, واسطه قرار دهید, و این موضوع را به طور محترمانه با پدر و مادرشان در میان بگذارند و از طرف شما اعلام کنند که شما علاقه ای به وصلت با آنها را ندارید, و از خانواده آنها در خواست کنند که مانع خواستگارهای دیگری نشوند.)
2. خانواده شما به خواستگار اعلام کنند که با خواستگار قبلی به تفاهم نرسیده اید و هیچ انگیزه ای برای آنها ندارید, و هر تعلق و علاقه از سوی ایشان, بیجا و اشتباه است. لذا در صورت امکان تا مرحله عقد موضوع را با کسی در میان نگذارند.
البته آنچه در آموزه های دین هست, بهتر است خواستگاری درپنهانی باشد و موقع ازدواج آن را فاش کنند.
در روایتی از پیامبر اکرم نقل شده است: « مراسم ازدواج را آشكار برگزار كنید و خواستگاری را پنهان »[1]
3. مراحل تصمیم گیری را سریع تر کنید.( عقد و صحبت و تحقیق و آزمایش و گفتگو و خرید و...)
پی نوشت:
[1]. كنز العمال . ح44532