از همسرم خوشم نمیاد! ازدواج رویایی می خواهم!!

23:54 - 1395/08/15

سلام دوستان

پسری هستم 32 ساله با کار و موقعیت اجتماعی خوب،حدود 4 ماهه با ی خانم ک چهار سال کوچکتر از خودم عقد کردم،خانواده ها از نظر مالی و فرهنگی تقریبا شبیه هم فقط خانواده من پرجمعیت تر.تا قبل ازدواج با دختر رابطه آنچنانی و جدی نداشتم . این دو سه سال اخر اصلا نیازی نمیدیدم ب جنس مخالف ولی یخاطر اصرار خانواده و اطرافیان ازدواج کردم بعد از حدود هفت مورد دیدن دختر و به اصطلاح خاستگاری.

ولی الان پشیمونم از ازدواج ن اینک مشکل خاصی باشه چ دختر یا خانوادش فقط احساس میکنم میتونستم با ی نفر دیگ ازدواج کنم ک از این همسر فعلی برتر و یهتر باشه.تقریبا از همون هفته اول این احساس پشیمانی و خودخوری دارم یکی دوبار ب خانوادم گفتم ولی اونا میگن نه و قسمتت همین بوده و دختر خوبیه و گناه دار و ....

شاید ی خرد کم از نظر ظاهر و اندامش خوشم نیاد و بیشتر همین مورد میاد تو ذهنم و این احساس پشیمونی بیشتر و بیشتر میکنه.تو ای چند ماه شده ک ی هفته نرفتم و ندیدمش اونم نیومده،تو صحبتای قبل عقد گفته بودم ک ادم بی احساس و سردی ام،تنهایی دوس دارم،هدفم از ازدواج فقط ازدواج کردن چون همه اینکارو میکنن،بعد بچه دار شدن و...

این حس پشیمانی مخصوصا وقتی تنهام داغونم میکنه،دوس ندارم برم خونه پدرخانمم ولی اونا میگن حداقل ی سال دیگ تو عقد بمونه دخترشون،فک نمیکنم بتونم تحمل کنم.

ازدواج این شکلی دوس نداشتم تو رویام این بود ک عاشق بشم و ازدواج کنم ولی نشد.کاش حرف خواهر و مادر ... گوش نمیکردم و مثل چنتا خاستگاری قبلی راحت میگفتم نه

جالبه واسم ی مدت ک میگذر و نمیرم ببینمش اونم نمیاد خونه ما البته الان دیگ تنهام و همه ازدواج کردن ولی اون داداش و خواهرش هستن هنوز ،میگه دوس دارم شوهرم ازم بخاد،منم گفتم خب من دلم تنگ نمیشه اون اندازه حالا اگ تو دلت تنگ میشه بیا خونه ما ولی تاحالا نشد ک بیاد غیر از ی بار ک اونم خودش گفت فقط واس سورپرایز.

در کل شاید مهمترین موضوع ک خیلی سخته واسم همین احساس ک میگه شاید بهتر ازین پیدا میشد و کاش میتونستم امکان انتخاب داشته باشم هنوز.

نمیدونم اینده مون با این فکرا چ میشه و میتونیم ادامه بدیم یا نه،دوستان کمک کنین و نگین برو پیش مشاور چون رفتم و تاثیری نداشته و این خودخوری هنوز هست...یا علی

http://btid.org/node/100698

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
1 + 5 =
*****
تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

سلام .داداش من هم شبیح تو ام هم یه آدم روک هستم پس حرف مو میگم.تو یه بار تو زندگیت قرار بود زن بگیری اونم که شانسی انتخاب کردی و خوب هم در نیومده.الانم که بخای بری یه زن دیگه بگیری صد در صد بدتر میشه.پس هیچ راهی نداره جز صبر کنی گذر زمان حلش کنه حل که چه عرض کنم ان قد صبر کنی تا رویاهات تو وجودت بمیرن و عادت کنی به این زندگی لعنتی.

بعدشم تو فکر میکردی (چورک آراسندا حلوا وار)

تصویر zm@45
نویسنده zm@45 در

پیش یه مشاور برین و خیلی جدی این مسئله رو پیگیری کنین...شرایط خیلی سختیه

تصویر متفکّر

با سلام؛
کارشناس محترم نکات خیلی خوبی را بیان فرمودند و بنده در کنار آن مطالب فقط از شما می‌خواهم، این فکر را: «منتظر باشید، همسرتان به سمت شما بی‌آید» فراموش کنید؛ زیرا این طرز فکر تنها بر مشکلات شما خواهد افزود!
برای رسیدن به خوشبختی تلاش کنید؛ خوشبختی الماس گران قیمتی است که جز با تلاش نمی‌توانید به آن برسید.
نهایت محبت و عشق خود را تقدیم همسرتان کنید تا طعم سعادت را بچشید!

خوشبخت باشید.

تصویر mostafavi
نویسنده mostafavi در

با سلام به شما کاربر محترم

معمولا برخی از افراد بعد از عقد، دچار چنین ابهاماتی نسبت به طرف مقابلشان می‌شوند که مثلاً مبادا در انتخاب دچار اشتباه شده باشند یا اینکه آیا بهتر از ایشان وجود نداشته و ... تاحدودی این مسئله طبیعی است، ولی توجه زیاد به آن، می‌تواند انسان را مستأصل کند و بر ابهام و دودلی او بیفزاید.

اشاره کردید در بیشتر موارد با ایشان تناسب دارید و تنها به قول خودتان حس علاقه شدید به ایشان را ندارید و از جهت ظاهری برای شما جذاب نیست که باید عرض کنم که از کجا معلوم که اگر شما با کس دیگری ازدواج می‌کردید، بازهم چنین ابهاماتی را با او نداشته باشید؟ اشاره کردید که کمی سرد و کم احساسی هستید، فکر نمی‌کنید بخشی از آن به همین مسئله برمی‌گردد؟ فکر نمی‌کنید توجه زیاد به این مسئله، باعث شده ابهام و دو دلی‌تان بیشتر شود؟

برای برطرف کردن این حس، لازم است به نکاتی که گفته می‌شود توجه کنید و بکار ببنید:

1. اشاره کردید که مدتی است عقد کردید و هنوز وارد زندگی مشترک نشدید، فعلاً برای ورود به زندگی مشترک دست نگه دارید.

2. به نظر می‌آید تاحدودی از جهت ملاکهای ظاهری، مشکل پسند باشید و این ناشی از ایده آل گرایی است؛ لذا باید توقع و ایده آل گرایی در این زمینه را رها کنید و واقع گرا باشید. واقعیت این است که همسرتان، با شما در بسیاری از مسائل به گفته خودتان و خانواده، مناسب شماست. پس به نقاط مشترک و قوت او بیشتر توجه کنید تا به نقاط بعضا منفی.

3. برای ایجاد علاقه بیشتر، به زیبایی‌های شخصیتی، اخلاقی و رفتاری همسرتان توجه کنید.

4. از همسرتان کناره گیری نکنید؛ با فاصله گرفتن چیزی حل نمی‌شود، جز اینکه به شک و تردیدتان افزوده می‌شود. پس این فاصله را از بین ببرید و علیرغم عدم تمایل، رابطه را نزدیک‌تر کنید و به نقاط مشترک و قوت همسرتان توجه کنید و رابطه احساسی را بوجود آورید. هرچقدر رابطه میان شما و همسرتان عاطفی‌تر شود، حس طرفین نسبت به هم به مرور زمان تغییر مثبتی خواهد کرد. پس امتحان کنید و هیچ گاه به خودتان تلقین نکنید که آدم بی احساس و ... هستید؛ چون این تلقین‌ها مانع از برقراری یک رابطه عاشقانه میان شما و همسرتان می‌شود.

شاید در گذشته رابطه داشته اید و دچار مقایسه شده اید و یا اینکه چون از بدن خانمها اگاهی ندارید فکر می کنید که اندام خانمتان مشکل دارد مثلا گاهی اوقات بعضی مردها تصورشان از بدن خانمها تصور مردانه است و این باعث مشکل می شود در حالی که اگر اگاهی شان را ببرند بالا می فهمند که طبیعت زن همین هست

امیدوارم بعد از بکاربستن این موارد، مشکلتان حل شود. اگر با گذشت مدتی احساس کردید که علاقه‌تان به او، نسبت به قبل بهتر شده، همین رویه را ادامه دهید تا به علاقه شدید منجر شود. امّا اگر با بکار بستن این موارد، همچنان تغییری در وضعیت موجود ایجاد نشد، لازم است قبل از هر کاری، به مشاور به صورت حضوری مراجعه کنید تا با کمک او بتوانید بهترین تصمیم را برای زندگی خود بگیرید.

موفق باشید.