با سلام و خسته نباشید
خواهرم مدت 9 سال است که ازدواج کرده. یک دختر 4 ساله داره. شوهرش بعد از گذشت 5 سال سرطان گرفته. و الان مدت 4 سال هست که سرطان داره واز کار افتاده و خونه نشین شده. در طول این مدت خواهرم از او پرستاری می کند ولی شوهرش مانند یک کلفت با او رفتار کرده و دائم فحش و ناسزا می دهد. خواهرم و دختر کوچکش هم افسردگی گرفتند. همیشه خواهرم را کوچک می کند . حتی در خیابان هم از فحش و ناسزاگویی ابا ندارد و همه جا آبروی خواهرم را برده. خواهرم در این مدت خیلی صبوری کرده . و گفته میخواد طلاق بگیره . شوهرش هم گفته هر جا میخوای برو شکایت کن هیچ کس طرف تو نیست و دادگاه به نفع من است. دخترت هم به تو نمیدهم. مشاوره هم نمی رود. وقتی می گوییم از خدا بترس می گوید خدایی وجود ندارد. لطفا بگویید تکلیف خواهرم چه می شود؟ چکار باید انجام دهد. دیگه تحمل نداره. ممنون از راهنمایی شما
-------------------------------------
کاربران محترم ميتوانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: http://www.btid.org/fa/forums
همچنين ميتوانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال و از طریق کدپیگیری که دریافت میکنید پاسخ را مشاهده نمائید: http://www.btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران ميتوانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي را که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگهدارند و به آن استناد کنند و همچنين نظراتشان جهت نمايش بعد از فعالیت مفید، ديگر منتظر تاييد مديرانجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد: www.btid.org/fa/user/register
سلام کاربر گرامی
آیا این شرایط عصبی شوهر خواهرتون از ابتدای ازدواج بوده؟یا بعد از بیماری سرطان اتفاق افتاده؟
اگر از ابتدا عصبی بودند دو حالت داره که یا در ایام مریضی شرایط روانی اش بدتر شده یا تغییری نکرده
اگر بدتر شده باشد که ناشی از بیماری و فشارهای عصبی ناشی از آن است و اگر تغییری نکرده است به علت پرستاری از همسر و عصبایت های همسر میزان تحمل خواهر شما کاسته شده و مسائل بزرگتر از آن چه هست برایش نمود میکند.
و در نهایت اگر بعد از بیماری حالت های عصبی پدیدار شده بخشی از آن طبیعی می باشد چرا که مردی که خانه نشین شود و با بیماری دست و پنجه نرم کند زیر فشار روانی زیادی است که سلامت روانش را به خطر می اندازد و لازم است که اطرافیان با رعایت مسائلی کمک به آرامش پدر بیمار کنند
نکته آخر این که با توجه به این که شوهر خواهرتان تمایلی به مشاوره ندارند از کسی که حرف شنوی دارد کمک بگیرید تا با او حرف بزند و دلیل رفتارهایش را بپرسد و به او بفهماند که با شرایط مریضی اش همسرش بهترین پرستار اوست و بعد از فهمیدن دلایل به یک سری توافقاتی جهت کنترل عصبانیت برسند.
ضمن این اتفاق خواهرتان از یک مشاور هم کمک بگیرد تا با مرور اتفاقات بعد از ازدواج تا به امروز بتواند با راه کارهایی که پیشنهاد میدهد در جهت کمتر شدن و یا کنترل عصبانیت همسرشان کمک کند.
همیشه به یاد داشته باشید که طلاق آخرین اقدام بعد از تلاش برای اصلاح شرایط موجود میباشد مخصوصا در زمانی که یک فرزند در میان باشد چرا که بچه در هر شرایطی نیاز به پدر و مادر دارد و وجود هر یک نمیتواند جبران عدم حضور دیگری را کند.
موفق و سلامت باشید.