22:06 - 1393/09/24
آقایی هستم 28 ساله که مدت 3 سال است ازدواج کردم، 11 ماه پیش همسرم برای ادامه تحصیل به خارج از ایران رفتند و می بایست 4 سال در انجا بمانند، از طرفی من مردی بسیار گرم مزاج هستم و نیاز شدید جنسی دارم ولی به دلیل عدم حضور همسرم نمی توانم غریزه ام را ارضا کنم.
به همین علت درصدد برآمدم تا نیاز خود را از طریق ازدواج موقت برطرف کنم، در این راستا این پیشنهاد را به یکی از همکاران زیردستم که خانمی بیوه هستند دادم که با واکنش بسیار شدید ایشان مواجهه شدم.
حال واقعا درمانده شده ام، از طرفی نیاز بسیار شدید دارم و از طرف دیگر به دلیل جایگاه اجتماعیم از آبرویم بسیار می ترسم
لطفا کمکم کنید و راه حلی به من بدهید
انجمن‌ها:
http://btid.org/node/49075
باسلام
جمع بندی نظرات:
هر کاری را باید از راهش وارد شد، چون از نظر عرفی متاسفانه هنوز دقیقا شرایط و قوانینش برای مردم روشن نشده لذا باید غیر مستقیم مثلا از طریق کتاب یا مقاله یا سایت این مطلب را منتقل کنید، یا فرد بسیار مطمئن مثل پیش نماز مسجد را واسطه کنید که رسما خواستگاری کند و با عنایت به اینکه ایشان مجرد هستند پس یقینا نیازهای هم دارند و طبیعتا مخالفت نخواهند کرد.... .
اهم نظرات کاربران گرامی:
1-ازدواج موقت مخصوص افراد خاص نیست و همه مردان می توانند با زنانی که مانع ازدواج (مثل داشتن شوهر) ندارند ازدواج نمایند.اگر در هر صورت تصمیم گرفتید به ازدواج موقت می توانید در مرحله اول موقعیت آن خانم را بررسی کنید ببینید شرایطش چه جوریه چون هر شخص بیوه ای شرایط ازدواج ندارد و یا اینکه شرایطش مناسب ازدواج دایم می باشد پس قطعا کسی که شرایط ازدواج دایم را دارد دلیلی ندارد ازدواج موقت کند پس در صورت داشتن شرایط ازدواج موقت می توانید به طور رسمی از طریق اشخاص ذی صلاح و با تجربه این مسئله را باهاش در میان بگذارید و در صورت موافقت ازدواج کنید ناگفته نماند روش شما در بیان مستقیم و بدون واسطه توهین به شخص تلقی می شود و چه بسا به خاطر این کارت واسطه را نیز قبول نکند.
2-اسلام واسه مساله جنسی یه اتوبان سه بانده درست کرده.1-ازدواج دائم2-خویشتن داری3-ازدواج موقت.واسه هر باندش باید حواستون به سرعتتون باشه ، گزینه ازدواج موقت بهترین راهکار واسه شماست به نظر بنده ! شما که نمیتونید 4 سال خویشتن داری کنید با توجه به اینکه به قول معروف تجربه رابطه هم دارید.فقط حواستون جمع کنید و به مشکلات صیغه هم فکر کنید....به حرفای خانمای مجردی که اینجا زدن زیاد توجه نکنید چون بیشترش از رو احساسه و فکر اون خانم بیوه ای رو نمیکنن که شرایط ازدواج نداره (بحثای مالیش بماند) باید بره بمیره ؟! یا بره فاحشه بشه ؟! اون بنده خدا باید نیازش چگونه برطرف شه ؟؟
3-تو این شرایط خانوما و بعضی مشاورا توقع خویشتن داری دارن که واقعا غیرمنطقی هست
4-خوشا به سعادتت که همسر داری و چقدر خوب که اسلام برای هر چیزی راهی گذاشته . خداروشکر که شرایط اسلام برای افراد متاهل آسان تر است و پیشنهاد ازدواج موقت رو به شما میده . خوشحالم که مشاور محترم راهی به غیر از خویشتن داری رو پیشنهاد کردند .
5-شرایطتون طوری نیس که شما برین پیش همسرتون؟ دوست عزیز شما وقتی مزاجتون گرمه و اینقدر نیاز جنسی دارید خوب چرا اجازه میدین همسرتون برای مدت 5 سال برن جایی درس بخونن که امکان برگشتش هم مشکل باشه، به همسرتون بگین تحمل این دوری براتون غیر ممکن شده تا با هم چاره ای بیاندیشید.
6-شما که به قول خودتون اینجوری هستین چرا به همستون اجازه دادین بره?اونم چهار سال!!!
7-خیلی ببخشید اگه شما خانم های محترم به فکر نیاز های جنسی نیستید.پس چرا و چطوری ازدواج میکنید.
8-حالا مگه چی می خونن که تو ایران نمی تونستن ادامه تحصیل بدن؟ به جای یه اشتباه دیگه، اشتباه اولت رو درست کن برادر! به همسرتون بفرمائید تشریف بیارن و همین جا درسشون رو بخونن.
9-ما تحصیل و کار رو برای زندگی بهتر میخوایم، نه اینکه برعکس زندگی رو بسوزونیم تا چراغ کار و تحصیل رو روشن نگه داریم.
10-جسارتا اگر خانومتون دراین 4 سال نیازی پیداکنند چی؟؟؟تکلیف ایشون و نیاز و عواطفشون چی می شه؟؟؟
11-در مورد ازدواج موقت تا آنجا که می دانم همسرم چندان مشکلی ندارد زیرا کاملا به نیاز من آگاهی دارد و خود ایشان در رفع این نیاز بسیار با من همراه بودند و با توجه به درک بسیار خوبی که از زندگی دارند ( الحمدالله ) خود ایشان چندین بار به من گفته اند که هر کاری که صلاح می دانم انجام دهم. وفقکم الله
به حوزه علمیه شهرتون مراجعه کنید تا دلتون بخواد شماره زن صیغه ای دارند اینو یی از افراد محصل آنجا میگفت!
2نکته:
1-با اجازه همسر خود این کار را انجام دهید تا بعدا زندگیتون خراب نشه!
2- زنی که انتخاب میکنید سعی کنید ویژگی هاش از زن خودتون کمتر باشه تا زنتون از چشمتون نیوفته!
اسلام واسه مساله جنسی یه اتوبان سه بانده درست کرده
خویشتن داری
ازدواج موقت
ازدواج دائم
واسه هر باندش باید حواستون به سرعتتون باشه ، گزینه ازدواج موقت بهترین راهکار واسه شماست به نظر بنده ! شما که نمیتونید 4 سال خویشتن داری کنید با توجه به اینکه به قول معروف تجربه رابطه هم دارید
فقط حواستون جمع کنید و به مشکلات صیغه هم فکر کنید...
به حرفای خانمای مجردی که اینجا زدن زیاد توجه نکنید چون بیشترش از رو احساسه و فکر اون خانم بیوه ای رو نمیکنن که شرایط ازدواج نداره (بحثای مالیش بماند) باید بره بمیره ؟! یا بره فاحشه بشه ؟! اون بنده خدا باید نیازش چگونه برطرف شه ؟؟
....
برادر من
سلام، ازین همه حرفای نا امیدکننده، خسته نشی
کاملا حرفاتو حستو میفهمم،
همسرتون دونسته رفته و به شما هم اجازه داده، شما هم این کارو بکن ولی راهش اینی که انجام دادی نیست، متاسفانه می بایست اول با طرفتون رابطه عاطفی پیدا کنین و بعد چهارچوب رابطتون رو درست کنین.
ولی برادر من، به جای روحانیون و دفترخونه و غیره ، که همش حرفه، فقط و فقط توکلت به خدا باشه و از خودش بخواه.
saman222005 امثال خود شما توی کوچه و خیابون به همدیگه می گویند زمانه چه خراب شده! روزگار چه بد شده! کثیف شده!...
لطفا از این پیشنهادها به خانمی ندهید. این کارها و امثالهم آخر و عاقبت خوشی ندارد
والا حتی گفتن اینکه من میخوام ازدواج موقت کنم به خانواده خود ادم سخته دیگه چه برسه به همسر ادم! بعضی کارها واقعا رومیخواد. تو این سایت بعضیا حرفهایی میزنن که ادم شاخ درمیاره.
من اگر جای همسر شما باشم تو همون کشور خارجی دنبال مرد زندگیم میگردم و بعد که برگشتم کارهای طلاق را انجام میدم که برم و یک زندگی جدید را شروع کنم.شما هم برو هزارتا زن صیغه کن.زن که قرار نیست بخاطر ندونم کاری و بی وفایی شما یک عمر بسوزه.مردی که این حرفها را میزنه تکلیف عشق و محبتش از الان مشخصه!
نباید یه طرفه به قاضی بریم... به نظرم خانم ایشون که انقدر زندگی مشترک واسشون بی اهمیت بوده که حاضرشدن مجردی 4سال خارج زندگی کنن نباید چندان انتظاری م از این آقا داشته باشن...به نظرمن که ایشون خیلیم خویشتن داری کردن تاالان :|....
به نظرمن شما از همون اول باید قبول نمیکردین حالام که به اینجا رسیده بهتره صادقانه با همسرتون در میون بزارین ایشون میتونن بین اینده کاری و تحصیلی شون و اینده زندگی مشترک یکی رو انتخاب کنن ...
البته من نظرات قبلی رو نخوندم و مث همیشه میگم دوستاانی که دنبال بحث کردنن ....این فقط نظر منه
سلام دوست عزیز
من از مشکل شما زیاد اطلاع ندارم,آقایون بهتر میدونن,من فکر میکنم اگه خانومتونو دوس دارین نکنین این کارو,
همه زنا شیرینن و راهت جاشونو باز میکنن, از اون روزی بترسید ک بعد از چند مدت این خانوم جدید انقد توی دلتون جا باز کنه ک زن خودتون یادتون بره,و بخوایید برای همیشه ایشون جایگزین بشن.خانومتون هم ی زنه و مطمینا از سر ناچاری شاید فعلا موافق باشه ولی بدونید این موضوع لطمه بزرگی بهشون میزنه,لطفا این کارو نکنید
من فکر میکنم شما هم کاراتونو بکنید و برید پیششون, ب هر قیمتی ک شده
سلام.
درشرایط فعلی شما ازدواج موقت راه بدی ست اما بین بد و بدتر باید بد رو انتخاب کرد. چون امکان بازگشت همسرتون وجود نداره باید از راه شرعی به نیازهاتون پاسخ بدید که جز ازدواج موقت راه دیگه ای نداره.نظر من کاملا با نظر دوستان دیگه متفاوته.
فقط با در نظر گرفتن چند نکته این کار رو انجام بدید:(البته دوستان هم اشاره کردن اما من مجددا خدمتتون عرض میکنم)
ممکنه به همسر دوم علاقه مند بشین و عشق بین تون بوجود بیاد و دیگه بعد از چند سال با برگشت همسراولتون نخواهید باهاشون به زندگی ادامه بدید.
دوم اینکه ممکنه از همسر دوم بچه دار بشید که طبیعتا مسئولیت شما در قبال ایشون و بچه تون چندین برابر خواهد بود و در این صورت یا باید از همسر اول جدا بشید یا باید با هردوشون به یه توافقی برسید.
موفق باشید
اگر کسی واقعا عاشق یک نفر دیگه باشه به نظر من محاله که بخواد یکی دیگه رو حتی به صورت موقت بیاره جایگزینش کنه برادر محترم، شما دوست دارید همسرتون تو این مدت با یکی دیگه رابطه داشته باشه؟ من خودم زنم شرایط تحصیلیمم مشابه همسر شماست، توی یکی از دانشگاههای خوب کشور درس خوندم و شوهرم برای ادامه تحصیل به من اصرار میکنن برو خارج از کشور دکترا بگیر، اما چون شرایط مزاجی همسرم مشابه شماست و واقعا هم به این عقیده دارم که زن و شوهر باید درکنار هم باشن حاضر نیستم همچین کاری رو بکنم، این رو هم من که زنم به شما بگم یک زن اگه بتونه با دست به زن شوهرش، با نداریش ،با فحش و ناسزاش یا هر ایراد بزرگ دیگه ای که طرف مقابلش داره بسازه با وارد شدن یکی دیگه به زندگیش نمیتونه بسازه، این نفر سوم زندگی رو داغون خواهد کرد اونم برای شما که تازه اول زندگیتونه.خیلی از خانوما که با زن دوم میسازن به خاطر آبروی بچه ها و آینده ی اوناست، دیگه امید و تمرکزشون به صورت مطلق متوجه همسرشون نیست اونا به نفس بچه هاشون بندن تا چیزهای دیگه.
وا این همه آدم نظر دادن چرا گیر دادی به نظر من زنتم با خواستت موافقه بدون ی چی زیر کلاشه از ما گفتن بود داداش آخه کدوم زنی حاضره شوهرش زن صیغه کنه شما بگید دروغ میگم
من خودم به عنوان ی دختر 27 ساله که تا حالا دوس پسر نداشتم ولی همه مردا رو میشناسم همشون سر وته ی کرباسن دخترایی که میان اینجا میگن خواسگار نداریم بدبختن بدبختا خدا دوستون داره مردای امروزه به درد نمیخورن نشستید خونتون سنگین ورنگین میخواید یکی برید چند تا برگردید خود دانید هههههههههههههههههههههههه بترشید به مردم چه حرف مردم باد هواسسسسسسسسسسسسسسسسسس
همه مردا رو با یه چوب نزنید ..........
ایشون مشخص نیست چجور رابطه ای با زنش داره و خودش و زنش چجور ادمی هست !!!!!!
برادر خوب البته قبل از اینکه تصمیم به رفتن خانمتون گرفته بشه باید فکر این مسایل رو هم میکردید دیگه بالاخره دو تاهمسر نیاز دارند کنار هم باشند .ولی حالا یک کار میتونید بکنید و اینکه به یک فرد مورد اعتماد خودتون و خانمتون که واقعا با جفتتون صمیمی باشه و بعد ها براتون مشکلی پیش نیاره مشکلتون رو بگید و ازش بخواید که غیر مستقیم ب خانمتون بگه که شما اکنون به اینکه کنار همسرتون باشید نیاز دارید و این یک چیز طبیعیه و خلاصه خیلی منطقی و درست با خانمتون صحبت کنه و حرف دلتون رو به همسرتون بگه ولی طوری که همسرتون واقعا قانع بشه که یک جوری دوباره بیاد کنار شما و ازدرس خوندن در خارج منصرف بشه .منتها چیزی که هست اینکه باید خیلی منطقی و ظریف باایشون صحبت بشه که اصلا احساس ناامنی نکنه و فکر نکنه شما میخواید سرش هوو بیارید و اعتمادش به شما سلب نشه و خودش بلند بشه بیاد اینجا . در غیر این صورت به نظرم بازهم هیچ چیز رو از همسرتون مخفی نکنید .به هیچ عنوان هیچ چیز رو.و یک نکته مهم که خیلی اقایون بهش دقت ندارند متاسفانه اینکه شرط اسلام برای داشتن همسر دوم این هست که کاملا عادلانه با هردوشون برخورد بشه و مثلا وقتی این خانمی که بهش پیشنهاد دادید می دونه که قراره همسر دوم و موقتی شما بشه و می دونه که شما همسر دیگه ای هم دارید پس زن اولتون هم باید مطلع باشه از اینکه شما همسر موقتی گرفتید و این عدالته و به نظرم حتی رعایت نکرن عدالت بین دوهمسر عقد رو باطل هم میکنه. در هر صورت فعلا فقط حواستون به برگرداندن همسر اولتون به خونه باشه.
سلام
بعضی دوستان اعتراض می کنن که چرا درمورد بقیه قضاوت می کنیم؟ این یه نمونه:
می فرمائید که همسرتون از شرایطتون آگاه هستند و چندان مخالف صیغه نیستند.
یعنی همسر شما هیچ ترسی از این مسائل نداره:
1- ازدواج موقت زیر زبون شما مزه کنه و دیگه نتونید اون زن رو رها کنید و بخواهید رابطتون رو باهاش برای همیشه حفظ کنید.
2- خدای نکرده همسر صیغه ای باردار بشن.
3- الان مشکلات و بیماریهای جنسی و مقاربتی خیلی زیاد شده. کسی هم که صیغه می شه بار اولش نباید باشه. عجیبه که همسر شما ترس از این نداره که شما از همسر صیغه ای بیماری بگیرید و به ایشون منتقل کنید!
در هر صورت اگه ایشون مشکلی با صیغه نداره می تونه خودش کسی رو که بهش اطمینان داره بهتون معرفی کنه.
موفق باشید
بهترین راهه خخخخ
سلام به سایت حافظون مراجعه کنید سایت رسمی ازدواج موقت با تشکر.
این چی میگه!
چرا ناراحت و نگرانید ؟؟؟
خب اطلاع رسانی کرده دوست گرامی .....
فقط این وسط یه مشکلی هست که جای تامل داره ....
با ایجاد اینجور فضاها بجای اینکه از گناهان کم بشه و اصطلاحا جلوی مفسده گرفته بشه همیشه بدتر هست و تاثیر منفی تری هم داره ... یعنی میان همچین جاهایی درست میکنن که مثلا طبق شرع عمل بشه ولی ..............
و در ضمن بجای اینکه اون ادمایی که اهل این چیزا نیستن ...بیان و در قید و بند قرار بگیرن و به قول معروف یه چهارچوبی ایجاد کنن برای خودشون حالا حتی با همین سایت ها ...... ولی برعکس ادمهایی که اتفاقا نیاز هم ندارن وارد همچین جاهایی میشن ..............
در واقع از هر طرف حساب کنیم گام مثبتی برداشته نمیشه ..............................................................
والسلام!
راستی یه نگاهی که به سایتش کردم دیدم نوشته ثبت نام افراد متاهل خلاف قوانین سایت هست
پس با این حساب دوستمون باید بیخیال این سایت بشه یا اینکه .............................
سلام
از نگاه یک زن خدمتتون عرض می کنم اگر دور مسایل دینی و اعتقادی رو فاکتور بگیریم و فرض و بر این بگذاریم که که همسر شما هم در طول این 4 سال دوری میتونستن از گزینه ازدواج موقت استفاده کنن و نیاز های جنسیشونو رفع کنن آیا شما موافق بودین که 4 سال با اقایی رابطه داشته باشن ؟
از لحاظ احساسی هم ایکاش به قضیه فکر بکنیم
سلام
من نمیدونم بعضیا چه راحت حرف میزنن. یکی میگه به زنت بگو برگرده یا خودت پاشو برو مگه به همین راحتیه ؟ طرف اینهمه زحمت کشیده تافل گرفته و کلی هزینه و ...با توجه به اینکه گفتن 4 سال نمیان فک میکنم آمریکا رفته باشه چون اونجا به این راحتیا ویزا نمیده که بره و بیاد یا کلا 4 سال باید بمونه یا قیدشو بزنه و بیاد....یا اون خانومی که کلی دعوا راه میندازه که مردا واسه هوسشون این کارو میکنن و اسلام گفته تو شرایط خاصی باید صیغه کرد من موندم شرایط خاص چیه واقعا؟ از این خاص تر؟؟مگر اسلام صیغه رو واسه ایجاد محبت و همدلی گذاشته؟ یا میخواسته بنیاد خونواده محکم تر بشه؟خوب واسه همون هوسه دیگه منتهی خواسته این هوس کنترل شده باشه واسه همین شرایط خاصی تعیین کرده. مگه اون زن یا مرد که همسرش مرده نیاز نداره؟ نگو که نیازش هوس نیست !!! البته این ها فقط واس این بود که بین حرف برخی دوستان تناقض دیدم و دلالت بر این نیست که خودم خوشم میاد از این کار که اتفاقا برعکسه.
من خودم از اون تیپ آدمام که واقعا سخته واسم تحمل کردن این نیاز جنسی .اگه میتونی تحمل کنی تحمل کن که چیزی شیرین تر از این نیست خودتم مزشو میچشی در آینده، ایننکه وفادار بمونی واسه همسرت مطمئنا فکر کردن بهش در آینده خیلی واست خوش آینده چون اگه نتونی کنترل کنی خواه نا خواه یه فکرایی میاد تو ذهنت( قطعا اینکه صیغه درسته و حکم دین دلیل بر این نیست که بی عارضه باشه. مطمئنا عوارضی داره مثلا این حس که زنتو واسه نیاز جنسی کنارت داری شاید بیاد تو ذهنت یا زمانیکه همسرتم پیشت باشه به سمت خانومای دیگه کشیده بشی و ...)پس اگر میتونی کنترل کن ولی اگر نتونستی کنترل کنی مبادا به زنت بگی میخوام صیغه کنم این صداقت نیست اسمش حماقته. ضمنا سعی کن طرف قیافه اونچنانی نداشته باشه که رابطه عاطفی شکل بگیره خیلی
سلام.یعنی خانمتون هیچ مشکلی نداره که شما نیاز جنسیتونو از یه راه دیگه و با یک زن دیگه برطرف کنید؟اخه میگید در جریان مشکل من هستند....اخه چه جوری میشه.نمیشه هضمش کرد.خانما خیلی,رو این موارد حساسن.مخصوصا وقتی که همسرشون و واقعا و از ته دل دوست داشته باشن هیچ وقت راضی نمیشن .مگر اینکه علاقه ای به همسرشون نداشته باشن این پیشنهادو به شوهرشون میدن..به نظر من حفظ,زندگی مشترکش از,درس خوندن و اینکه میگید برای کشور مفید فایده باشه مهمتره
عرض سلام و ادب
ان شاءالله که مشکل جنابعالی به زودی مرتفع شود و به آرامش برسید
دوست بزرگوار
وقتی شما در چنین جایی مسئله خودتون رو مطرح می کنین، نباید انتظار داشته باشین که مورد کم لطفی واقع نشین، هر کسی از دیدگاه خود مسئله را ارزیابی می کند. مسلما مسئله ای که مطرح کردین، حساسیت زاست ( با اینکه مایل نبودم در مورد پست شما نظر دهم اما لازم دیدم این نکته را متذکر شوم).
امیدوارم با بررسی همه جانبه مسئله، تصمیم درستی بگیرید.
در پناه خدا
التماس دعا
با سلام خدمت تمامی دوستان گرامی که وقت گذاشته و مطالب را درج نمودند.
قبل از هر چیز خواستم داستانی کوتاه که برایم بسیار جالب بود را حضورتان تعریف نمایم:
روزی مردی داخل چاهی افتاد و بسیار دردش آمد.
یک دانشمند عمق چاه و رطوبت خاک آن را اندازه گرفت.
یک روزنامه نگار در مورد دردهایش با او مصاحبه کرد.
یک یوگیست به او گفت: این چاله و همچنین دردت فقط در ذهن تو هستند در واقعیت وجود ندارند.
یک پزشک برای او دو قرص آسپرین پایین انداخت.
یک پرستار کنار چاه ایستاد و با او گریه کرد.
یک روانشناس او را تحریک کرد تا دلایلی را که پدر و مادرش او را آماده افتادن به داخل چاه کرده بودند پیدا کند.
یک تقویت کننده فکر او را نصیحت کرد که: خواستن توانستن است.
یک فرد خوشبین به او گفت: ممکن بود یکی از پاهات بشکنه.
سپس فرد بیسوادی که از آنجا می گذشت دست او را گرفت و او را از چاه بیرون آورد.
در واقع تمامی صحبت های دوستان محترم است اما اکثرا جنبه ارشاد و نصیحت داشتند و فکر می کنم برخی دوستان نسبت به اینجانب کم لطفی داشتند.
اولا در مورد شرایط اینجانب ، من و همسرم برای ادامه تحصیل اقدام کردیم که به دلیل شرایط شغلی و موقعیت من ، کشور مقصد با پذیرش من موافقت نکرد و فقط به همسرم ویزا اعطا کرد، در نتیجه ایشان به شدت از رفتن امتناع کردند که بالاخره با اصرار زیاد من و خانواده شان با رفتن موافقت کرد زیرا به هر حال به نظر من با وجود این تحصیلات، وجود ایشان بسیار مفید تر برای ایران می باشد تا اینکه من به خاطر خودخواهیم جلوی پیشرفتشون رو بگیرم
حتی در فرودگاه هم در حال منصرف شدن بود که ما همگی با وی صحبت کردیم و راهیش کردیم.
الان هم به دلیلی مسایل سیاسی تا پایان تحصیلشان نمی توانند ان کشور را ترک کنند و یا اینکه من به انجا عزیمت کنم.
ثانیا ایشان در مورد نیاز من هم کاملا آگاه هستند و چندان مخالف نیستند چون می دانند که من واقعا عاشقانه ایشون رو دوست دارم تا آنجایی که معمولا در صحبت هایم حتی پس از 11 ماه هر دویمان شروع به گریه می کنیم ولی می دانیم این شرایط بالاخره به پایان می رسد.
من در اینجا پیام گذاشتم تا از تجربیات و راهنمایی های دوستان استفاده کنم نه آنکه نصحیت بشنوم ، به هر حال این نیاز در من وجود دارد و مدت هاست که در حال مبارزه با آن هستم اما احساس می کنم در حال شکست خوردن هستم و پایم به طرف گناه کشیده می شود.
حال چه کنم تا شرمنده خدای خود نشوم، اگر راهی به نام ازدواج موقت وجود دارد خوب چرا از آن استفاده نکنم، اگر نیست که خوب باید به فکر دیگه ای باشم.
در ضمن در جواب برخی دوستان که فرموده بودند من به خانم ها به چشم یک کالا برای اطفا نیاز خود می نگرم باید بگویم این کاملا بی انصافی هست زیرا برای من تمامی بندگان خدا اعم از مرد و زن بسیار محترم هستند و خدا را گواه می گیرم هیچ موقع از دایره انصاف در رفتار با بانوان خارج نشده ام .
حال قرار نیست که پیشنهاد من به آن خانم بشود پیراهن عثمان بر علیه خودم، شاید من اشتباه کردم اما حال پشیمانم.
به هر حال دوستان گرامی باز هم خوشحال می شوم نظرات شما را مطالعه کنم شاید توانستم نکته ای برای حل مشکل خود بیابم.
قبلا صمیمانه از تمامی شما کمال تشکر را دارم
نصیحت کردن با راهنمایی کردن چه فرقی داره داداش ؟ راهنمایی هم یه جور نصیحته دیگه . شایدم بالعکس
بعدشم شما که خودتون فکراتونو کردید و تصمیمتونو گرفتید و میگید باید صیغه کنم . دیگه وجه این سوال پرسیدنه چیه ؟ اگر شک دارید که صیغه کنید یا نه که دوستان در همون مورد راهنمایی کردن . اگر هم مطمئنین که باید صیغه کنین ، تنها وجه سوال پرسیدن شما این می تونه باشه که کیسشو از کجا پیدا کنین که فکر نمی کنم تو این فضای مجازی امکان دلالگی برای کیس ازدواج موقت وجود داشته باشه . اون دیگه به تلاش خودتون بستگی داره
من حالت دیگه ای در تصورم نمیاد از سوال شما .
سلام دوست عزیز
ما قضاوت بیجا نکردیم و نمیکنیم مقصر خودتونین که اول یه پست مینویسین با 4-5 خط بدون اینکه مسئله باز شده باشه و انتظار دارین دیگران هیچ جور قضاوت دیگه ای نکنن
در ثانی بنظرم با تمام این اوصاف فقط و فقط خودت مقصری چون شما از طبع خودت خبر داشتی و میدونی که نمیتونی پس چرا اونو به زور راهی کردی؟؟
اون خودش خیلی مایل نبوده بره چرا زورکی و با التماس و گریه راهیش کردی که حالا کاسه چه کنم دستت بگیری؟؟؟
زن هر کی که باشه و هر تفکر و عقیده ای هم که داشته باشه الان شاید بهت اجازه بده بری ازدواج موقت کنی ولی محـــــــــــــــــــاله این جریانو یادش بره و مثل اوائل زندگیت باشه.
در ضمن بعضی وقتها باید با توپ و تشر حرف زد وگرنه طرف به میزان اشتباه خودش پی نمیبره
ما هر حرفی زدیم بخاطر خودت زدیم وگرنه به حال ما هیچ فرقی نمیکنه اصلا برو 100 تا زن صیغه کن !!!
خود دانی....
بخدا نهایت کیفم را بردم از شما.
ببین فقط به اون لحظه که این ۴ سال لعنتی تموم شده و اون تازه برگشته ...... فکر کن همینو بس .....
سلام
ممنون از توضیحاتتون...
باتوجه به اینکه در این پست کامنت گذاشته بودم،خواستم از سوال کننده محترم عذرخواهی کرده باشم اگر قضاوتشون کردیم و یا نظراتی نچندان مفید ارائه دادیم.
ان شاالله بهترین راه حل رو انتخاب کنید.
موفق باشید.
ممنون که اومدید و جهت تنویر افکار عمومی توضیحاتی روشنگرانه دادید
بنظر من درگیر شدن شما تو رابطه موقت باعث درگیر شدن احساس تون خواهد شد قطعا و بی شک...چون همه ی ما میدونیم که چه مرد و چه زن تا به طرف مقابلش حس محبت و عاطفه نداشته باشه نمیتونه وارد رابطه ...بشه اینم بر میگرده به ماهیت ما آدمها که بقول معروف بنده ی محبتیم و جنس این نوع رابطه هم بنظر من از محبته...( البته استثنائاتی هم بر این اصل مترتب می باشد مصداقش خانه های فحشا و روابط نامشروع که در بسیاری از کشورها بعنوان شغل محسوب میشه و مالیات براش پرداخت میکنند در این فضاها دیگه رابطه جنسی بر اساس محبت نیستش که داتسانش کلا متفاوته)
اگر میدونید می تونید این احساس و رابطه رو مدیریت کنید که بنظر من از حلال الهی استفاده کنید و گرفتار گناه نشید چون اسلامی دینی هست که بن بست نداره و برای هر چیزی نسخه ای دارد
وقتی واجد شرایط هستید پس با درنظر گرفتن خدا و همینطور شرایط خودتون میتونید از افراد معتمد بخواید بهتون افراد واجد شرایط رو معرفی کنند..
برادر گرامی یقینا هم شما و هم همسرتان از روحیه و طبع گرمتان مطلع بودید و بالاخره اگر عاشق همسرتون هستین باید تحمل کنید.
اینکه صیغه در اسلام حلال است ولی درکشور ما قبیح و منفور ، به علت دست آویز قرار دادن این سنت حلال خدا از طرف مردان هوسباز وآبیاری حس تنوع طلبی در مردان زیاده خواه است.
حال اگر شما مطمئنید که به احساس و محبتتون به همسرتون لطمه ای نمی خوره و با صیغه یک زن به گناه نمی افتید اینکار را به روحانی باخدا و بسپارید تا برایتان کیسی بیابند ، البته خدا کند آن زن صیغه ای دل شما را نرباید وپس از بازگشت همسرتون بتونید این رابطه رو تمام کنید.
و نکته آخر : از تمام دوستانی که اینجا در پای سوالات عزیزان جوابیه می گذارند تمنا می کنم علائق شخصی و شوخی را با مشاوره و راهنمایی دخالت ندهند بصرف اینکه من زنم و از صیغه متنفرم و مردی اینجا حرف از صیغه که زد اورا تیرباران کنم دور از انصاف است.خوبست بدون جانب گرایی و دانش توام با احترام به سوال کننده راهنمایی داد.
خدانگهدار همه شما باد
خز شد ...
به نظرم قبلش حتما به همسرتون اطلاع بدید .شاید تصمیمش عوض شد و برگشت .حتما باهاش خیلی منطقی موضوع رو مطرح کنید.
به نظرم قبلش حتما به همسرتون اطلاع بدید .شاید تصمیمش عوض شد و برگشت .حتما باهاش خیلی منطقی موضوع رو مطرح کنید.
تــــــعجــبـــــــی نــــــدارد ...
وقتــــی به هوایِ بارانــی می گویـند خرابــــــ ــــ ــ ـ .
به صیغه هایِ ساعتـی هم می گویند ثوابـــــــ ـــــ ــ ـ
دم شما گرم . واقعا عاشق واقعی واقعی هستی
آقا محمدمهدی !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
از شما بعیده ..این چه قیاسیه بزرگوار؟؟؟
جمله بیشتر جنبه طنز گونه داشت البته به حقیقتی که در اخرین جمله نقش بسته نیز دقت کنید .........
11 ماه تحمل کردی گرم مزاجی ؟؟؟؟ سرد مزاج بودی چقدر وقت تحمل می کردی ؟؟؟؟
11ماه تحمل کردی
خب بقیشم صبر کن 
عکس العمل اون زن معقوله و شما حق نداشتی به او با چشم کالای مصرفی نگاه کنی . اگه نیازت شدیده برو پیش زنت بمون یا اون بیاد پیش تو . صیغه موقت اگرچه شرعا اشکالی نداره ولی باید شرایطش هم مورد توجه و رعایت قرار بگیره و نباید مفسده ای داشته باشه .
به نام خدا
با سلام
منم با دوستانی که فرمودند با خانمتون صحبت کنید برگردند موافقم ..ببینید برادر شما دوسال و یه ماه با همسرتون زندگی کردید و از طرف دیگه سه سال و یک ماه دیگه از درس همسرتون مونده بعبارتی اگر شما بخواید با یه خانم ( با فرض عدم تنوع طلبی شما) عقد موقت کنید مدت بودن با همسر موقت تون بیش از بودن شما با همسر دائمتون خواهد بود و طبیعتا انکار ناپذیره که وابستگی و علاقه بین شما ایجاد میشه
عقد موقت یه حکم و دستور مترقی در اسلام هستش که شرایط خاص خودش رو داره اما برادر مزایای عقد موقت نباید شما رو از دیدن معایبش بازداره (چه ادبی شد
) یکی از معایبش اینه که شما تنوع طلب میشید و این خیلی خطرناکه و دیگری اینکه چه بسا همسر موقت تون بهتر بتونه نیازهای شما رو برآورده کنه و دیگه بعد از 4سال وقتی همسرتون برگشت دیگه تمایلی به بودن باهاش نداشته باشید و انتظاراتتون ازش بیشتر شده باشه
شما حق دارید نیازهاتون رو برآورده کنید اما برادر سعی کنید همسرتون رو قانع به برگشتن کنید یا اگر از تمکن مالی برخوردارید هر از گاهی برید پیش ایشون تا هم دیداری تازه بشه و هم هردوتون از بودن با هم آرامش بگیرید...
اگه از همسرتون خواستین و پیشتو نموند کاملا حق با شماست، یک زن چه وظیفه ای مهمتر از در کنار همسرش موندن داره؟ در غیر اینصورت اصلا ازدواج چه معنی میده؟ خب دوری و دوستی بدون مسءولیت اضافی!
دوست عزیز با عرض معذرت اگه خانمتون خدایی نکرده دور از چشم شما به شما در خارج از کشور که راه خیانت بازتر به شما خیانت کنه اونو می بخشین؟
شما کارتون و اشتباهتون رو با اصطلاح صیغه ی موقت توجیه می کنید ولی هوسبازی شما هیچ توجیهی ندارد چطور به چشم خانمتون نگاه می کنید؟
دوست نداشتم با سوال جواب بدم ولی منظورم از سوالام اینه که بخودتون بیاین و کسی رو که با هزار امیدو آرزو و با لباس سفید به خونه ی شما اومده نا امید نکنید.
با سلام. من نمیدونم چرا باید بعضی اوقات عادت کردیم لقمه رو دور سرمون بچرخونیم اقای سامان شما که ازدواج کردین و همسردائمی دارین حالا من نمیدونم ایشون چه رشته ای میخونن که اینقدر واجبه دور از شما باشن در یه کشور غریب و اون هم 4 سال . ولی قطعا اولویت با حضور ایشون در کنار شماست پس موضوع رو با همسرتون در میون بذارید ( فقط در این حد که بدونن باید در کنارتون باشن و .... که خودتون بهتر از بنده وافقید) حتما همسرتون به فکرتون هست. و اگر شما امکانشو دارین برید پیش همسرتون این کارو بکنید.
سلام. من اطلاع دارم که مراکزى براى معرفى موردهايي مناسب با شرايط شما وجود داره که همه مسائل در اون در نظر گرفته شده. حلال پرودگار هيچ مسئله اى نداره. عاقبت شما بخير.
معذرت میخوام آقای محترم؛ از پرسش شما به یه جواب دیگه ای برای خودم رسیدم؛
جوابی برای تمام اینایی که به ما جوونا میگن الان عقل ندارین ؛ حالیتون نیست ,
صبر کنین 25 سالتون بشه بعدش به فکر بیوفتین.
و صبر کنین و 30 سالگی زن بگیرین ؛
من بهشون برمیگردم میگه خانوم محترم! آقای محترم! شما دو هفته همسرت رو بفرست سفر زیارتی ؛ بعدش بیا منو نصیحت کن
گذشتشونو یادشون میره ملت... از استاد دانشگاه گرفته تا (((((((دکتر فرهنگ))))))! میاد آیه قرآن میخونه واسه جوونا ؛
میگه الان که زوده!
صیغه هم حلاله ولی شما بیخیال!
طبق این آیه اجر بسیار داری جوون!! برو تا 30 سالگی سرتو گرم کن!
بنظرتون بگم خدا بگذره ازشون ؟
دوستان و صاحب پست مرا ببخشن یه کم مزاح کردم...
والا نظر من فقط به عنوان یک کاربر یا یه دوست اینه نه کارشناسم نه مشاوره میدم کوچیک همتونم هستم.
بهترین کار اینه که
هر ۴ یا ۵ ماه پیش یا تو بری پیش اون یا اون بیاد پیش تو
تو مدت دیدار شما حسابی از خجالت همسر درآآآآ
تا ۵ ماه خودتو حسابی شارژ کن 
ناموسا فکر ازدواج وووو.....و....... از سرت بیرون کن
به خدا پشیمون میشی...اگه بدونی چه دردسر ها و عاقبت ناخوشایندی داره به ولله فک نکنم حتی یه لحظه ام بفکرش بیافتی
یادت نره این روز ها و دوری ها هم هم هم میگزرد به سرعت.......و مهم این است که چه میماند.....چهره اصلی شما بعد این سختی معلوم میشود
خودتو ثابت کن
ان شا الله به حق آقا امام زمان (ع) مشکلتون حل شه و این روزها برای شما آسون و همراه با تجربه لذت بخش بگذرد.
موفق باشید یا علی (ع)
نری دیوونه شی به خانمت بگی میخوام زن صیغه ای بگیرم
چون اگه اونجوری بگی، به احتمال زیاد خانم شما هم یه فکرایی میفته تو سرش، احتمال خیانتش میره بالا
بهش زنگ بزن بگو عزیزم دلش برات یه کوشولو شده
بعدش بگو خیلی دلتنگتم و دوریت برام خیلی سخته و خلاصه لی لی به لالاش بذار
یه کاری کن که برگرده زودی پیشت
صفحه‌ها