بعد چند ماه دارم پست جدید میزارم که اینم یکی دیگه از جدیدترین مشکلاتمه که احساس میکنم از قبلی ها بدتره و البته شاید از دید خیلی ها مسخره و پیش و پا افتاده باشه و احتمال میدم بعد گداشتن این مطلب بعضی دوستان منو سرزنش کنن ولی باید قبول کنید که تو این جامعه هرکسی یه جور مشکل داره و منم این مدلی ام.
مشکلی که الان پیدا کردم اینه که من با وجود تصمیم قاطع به ازدواج اصلا توانایی پیدا کردن اون موردی که باید به خاستگاریش برم رو اصلا ندارم و علت های مختلفی داره که خانواده و خودم و اطرافیان کاملا مقصر هستن. که هر کدوم رو توضیح میدم:
پدر : بنده خدا آدم زحمت کش و دلسوزی و ساده ای هست ولی تو این زمینه نه تنها نمیشه روش حساب کرد ممکنه به ضررت هم کار کنه و یه جاهایی هرچند خودش هم عمدا نمیخاد ولی به دلیل اختلاف سنی و سنتی بودن و قدیمی بودن طرز فکر و ... اصلا نمیشه روش حساب کرد هرچند در فرایند ازدواج مطمئنا و صد در صد پشتوانه باید باشه و من روش حساب کردم ولی در انتخاب نه.
مادر : بیچاره مادرم مدت هاست مریضه و اصلا از خونه نمیتونه بیرون بیاد چه برسه به اینکه بخواهد واسه من دختر پیدا کنه
خواهر : اونها هم درگیر زندگی هستن و تا الان چندین بار نشستم صحبت کردم و ازشون کمک خواستم و در مجموع به این نتیجه رسیدم که نمیشه رو اونا هم حساب کرد
زن داداشام : خیلی باهاشون انقدری صمیمی و راحت نیستم که بخام تو این زمینه ازشون کمک بخام و گذشته از اون یه حسی بهم میگه هیچوقت زن داداشت دنبال جاری بهتر از خودش نمیگرده (نمیدونم منظورم رو فهمیدین یا نه )
دوستان و آشنایان : دوستای صمیمی جالبه مجردن و بدرد کار من نمیخورن و همینقدر که تا حالا بواسطه دوستی با اونا از ازدواج منصرف نشدم خودش کلی هست چون اونا اصلا تو فاز ازدواج نیستن و منم خیلی رغبتی به کمک گرفتن از اونا ندارم
فامیل و اقوام نزدیک : نمیدونم شما هم همچین قوم و خویش دارین یا نه ولی باید بگم همینقدر که از جانب اونا به ما آسیبی نمیرسه خدا رو شاکریم. متاسفانه باید بگم افراد فوق العاده حسود و کوته نظر و بی معرفتی هستن و بحثی در موردشون نیست.
و اما خودم : لعنت به خودم که هر چی میکشم از خودم هست. به خاطر خصوصیات اخلاقی که دارم نمیتونم خودم کسی رو پیدا کنم و از این طریق برم جلو. البته اخلاق خاصی ندارم منظورم اینه که نمیتونم نسبت به دختری ابراز علاقه کنم و یا تا حالا اصلا همچین موردی واقعا نبوده که بخام نسبت بهش در مورد ازدواج فکر کنم. اگرم بوده تا یه خورده فکر میکردم در مورد خصوصیات خانواده خودم کلا پشیمون میشدم و مدت ها بهش فکر نمیکردم
مطمئنا با توجه به شخصیتی که دارم اکثرا توصیه میکنن که بایستی از طریق خانواده یا واسطه برای ازدواج اقدام کنی.
خب با توجه به اینکه وضعیت خانواده ام به این صورته که بالا توضیح دادم و خودمم که این تیپی هستم شما بگید چیکار کنم ؟
یه خواهشی از دوستان دارم قبل از اینکه پاسخی به این مطلبم بدن از گذاشتن این مواردی که میگم خودداری کنن : 1- برو پیش روانشناس یا مشاوره 2- به حاج آقا یا روحانی و ... بسپار برات دختر خوب پیدا کنه 3- تو محل کارت یا اطرافیان اگه گزینه مناسبی دیدی اقدام کن 4- اعتماد به نفست پایینه برو کتاب افزایش اعتماد به نفس بخون 5- و کلا از این جور جواب های کلیشه ای که تو هر پستی گذاشته میشه
از دوستان بابت طولانی شدن سوالم عذرخواهی میکنم
با تشکر از دوستانی که در این بحث شرکت داشتند.
این مطلب را می‌توانید در این لینک دنبال فرمائید:
http://www.btid.org/fa/news/97112
سلام خدمت تمامی دوستان
مدت زیادی رو تو سایت نبودم یعنی خیلی کوتاه سر میزدم و میرفتم برگشتم به انجمن تا تولد یک سالگی عضویتم رو اعلام کنم. الان که این پست رو مینویسم دقیقا یکساله که از حضورم تو این سایت میگذره. چقدر هم زود گذشت. باورکردنی نیست. عین برق و باد گذشت. بهانه من برای حضور تو این انجمن به نتیجه رسوندن اون هدفی بود که داشتم اما تا الان موفق به انجامش نشدم. پارسال که اومده بودم اینجا پیش خودم به این فکر میکردم که نکنه منم مثل خیلی از دوستای دیگه چند سال از حضورم بگذره و هیچ اتفاقی واسم نیوفتاده باشه که به نظر میرسه داره اینجوری میشه. تو این مدت از تجربیات و مشاوره های خیلی از دوستان استفاده کردم ولی در نهایت نتونستم به اون چیزی که میخاستم برسم و دلیلش رو دقیقا نمیدونم. این اواخر هم یه کارایی کردم و اقداماتی انجام دادم ولی بازم بی نتیجه موند.دیگه نمیدونم چیکار کنم. دچار افسردگی و یه جور بی انگیزگی تو زندگی شدم. هنگ کردم. نمیدونم چی درسته چی غلطه کی راست میگه کی اشتباه
خخخ امید یادته اون روز عصبیت کردم همون موقع که عمل داشتی یا میخواستی بری عمل یه واکنشای عجیبی از خودت داشتی از همون روز شناختمت تو شخصیت خیلی ضعیفی داری خیلی ولی پسر بسیار بسیار خوش قلبی هستی خیلی خیلی سخت میگیری تا خودت نخوای نمیشه منو تو یه ویژگی مشترک داریم اونم اینه که هنوز مثه خمیریم شکل و قیافه نداریم نه اینکه نخوایم داشته باشیم نه ، خودمون میخوایم که هنوز شکل نگیره چون منتظر اتفاق های عجیبی هستیم خودتو دیوانه نکن برو دست یه دختری بگیر زندگیتو بکنننننن والا بخدا دنیا ارزش این همه زجری که به خودت میدی نداره . یه زن خوب میتونه تورو بسازه
لا اقل بیهوده نمیمیری ، ازین وضعت بهتره
فقط اینکه لیسانسم کار ندارم پول هیچی ندارم نه خونه نه هیچی حتی بیشتر از دو دس لباس بیشتر ولی خداوکیلی خیلی خیلی پاکککککککککککم هم ذهنم هم جسمم .
یه راه دیگه داره امید جون اقدام کن برای اعزام به سوریه بشو مدافع
الهه ناز آدرس بده چش گوش بسته میام میگیرمت چه کنم دیگه میخوام یه کار خوب تو زندگیم بکنم
البته میدونم منم رد میکنی
شما کلاوستون بالاس
نمیشه یه کم توقعاتت بیاری پایین؟؟ خب به یه هیچی ندار ازدواج کن چی میشه ماشالله شما که پوووولدارین
هعی روزگار
منم مثل شما هستم.
یک ساله توی این سایت هستم اما هنوز مجردم.
دارم دق می کنم.
خدمت دوستان عرض کنم که از نظر من قطعا کسی این سایت رو پیدا کرده و واردش شده که در رابطه با ازدواج یا مسائل اون مشکل یا سوالی داره پس نمیشه این سایت رو بعنوان سرگرمی در نظر گرفت. اینو به این خاطر گفتم که خانم merida از خانم الهه الهه بابت بعضی کامنت ها گله مند بودند و انتقاد داشتند که چرا داره خودشو و سطحش رو پایین میاره به خاطر ازدواج کردن. که البته از نظر منم موافقم و نباید انقدر اعتماد به نفسشون رو پایین بیارن و این شکلی کامنت بزارن ولی از طرفی هم راست میگن. چون تو همین چند روزه یکی از بحث های منو دوست های مجردم در مورد اینه که چرا نمیشه افرادی مثل ما دخترایی مثل خودشون رو پیدا کنن یا اینکه چرا ما نمیتونیم به خواستگاری هر دختری بریم و قدمی برداریم. اصلا موضوع مشکل منم هم یجورایی همینه و من نمیتونم بفهمم باید به دنبال کدوم دختر برای ازدواج باشم ! تا یه سرچی از محیط اطرافم میکنم میبینم خب من با این خصوصیات اصلا اعتماد به نفس اینو ندارم که به خواستگاری یه دختری که شاید احساس کنم یکم سطحش بالاتر از منه برم و جالبه میشونم که همون دخترا هم از پسرایی مثل ما شاکی هستن که چرا پا پیش نمیزارن و قدمی بر نمیدارن ( دقیقا همون چیزی که خانم الهه الهه گفتن) یه حالتی پیش اومده که احساس میکنم دخترها و پسرهایی مثل ما از هم دور هستن و هیچ راهی نیست که نسبت به هم شناخت بهتری پیدا کنن و آشنا بشن. اوج این مشکل دقیقا تو بین دهه شصتی ها وجود داره. نمیدونم شاید ماها نسبت به هم خیلی دیگه خشک و رسمی هستیم و با وجود احساس درونی در برخورد و ظاهر از همدیگه طرد میشیم و هیچ حسی نداریم!
همین چند وقت پیش یه موردی بود خواستم اطلاعاتی رو از طریق کسی که ایشون رو میشناسن بدست بیارم که خبر اون دختره گفت اصلا قصد ازدواج نداره و من موندم چطور میتشه اولا همچین دختری رو از اینکه میگه قصد ازدواج ندارن پشیمون بشه(چون مطمئن هستم برخلاف میل باطنیش هست) و ثانیا یکی مثل من بعد از اینکه مطمئن شد قدمی برداره و بره جلو برای آشنایی یا خواستگاری . مخصوصا یه آدمی با خصوصیات من که با شنیدن این خبر که" فلانی گفته من قصد ازدواج ندارم" کلا قید اون نفر رو میزنه و فرار میکنه
سلام الهه خانم همش بخودم میگم وارد بحثایی نشو که لبه پرتگاهه ولی باز نمیشه.منو ببخشید بابت حرفام ولی اگ نگم اذیت میشم !!
خانم الهه شما میگید تحصیلات دارید پس چرا عین ادم های قدیمی فکر میکنید!
وقتی شما عین اونا فکر کنید پس فرق یبین شما و اونا که قدیمی فکر میکنن نیست! ازدواج نکردن برا قدیمیا خیلی مهمه و میگن دختر ترشیده میشه یا پسر پیر میشه! هرچی ب سرمون میاد حقمونه!این چه فکره اشتباهیه!اینهمه ازدواج نکردن انقد رو جنبه های ددیگه زندگیشون موفقن !
برا من بعنوان یه خانم خیلی سخته برام یه هم جنسم انقد شان خودش در یه محیط عمومی پایبن بیاره..شما قید ازدواج زدید؟خب تموم شد ! بقیه هم هرچی میخوان بگن!ادم برا خودش زندگی میکنه نه برا ملت!شما خودتون زمینه حرف دیگران ایجاد میکنید..با یه سری حرفاتون
ازدواج حساب و کتابی ندارد قسمت هست اونم ازدواج های امروز که پشیزی نمی ارزد اونم براساس آخرین آمارها ازهر ۲.۸ ازدواج در تهران یکی منجر به طلاق می شود.
منوببخشید
همیشه سالم وتندرست باشید
چهل روز بعد از طلوع آفتاب سوره یس رو با حضور قلب بخونین.
خیلی خوبه. خودم هم می خونم.
زن روسی بگیر + پول + اقامت روسیه
من اگه مرد بودم درنگ نمیکردم.
عجبااااا
کاری به خودتون ندارم!! مردای دیگرم بدبخت میکردین 
خدارو شکر که مرد نیستین
یه نکته هست خواستم بگم و اونم اینه که احساس میکنم خدا از من روی برگردونده. دلیلش رو درست نمیدونم. آقای yasin66 قبلا گفتن آدم مذهبی نیستم که در مورد این موضوع موقعی که اتاق گفتگو فعال بود با بچه ها کلی بحث کردیم و اینکه منظور از مذهبی بودن یعنی چه و من به شخصه شاید اهل خیلی چیزها نباشم مثلا اهل مسجد رفتن و دعا و هیئت و فعالیتهای مذهبی و ... نباشم ولی به اصول دین پایبندم و اعتقاد دارم و نسبت به ائمه خصوصا امام حسین (ع) اردات وصف ناپذیری دارم و زندگیم وصل به اونه . ولی خب تو برخی مسائل خیلی کار ندارم یعنی مسئله حجاب برای من مهمه و اگه خانواده ام یا همسر آینده ام رعایت کنه خیلی دوست دارم و بهتره ولی کاری به کسی که یه طور دیگه هست ندارم و خیلی برام اهمیتی نداره هرچند شاید برای منم اگه همسر آینده ام به جای چادر مثلا مانتو بپوشه عیبی نداشته باشه ولی نباید دیگه خیلی حرمت ها شکسته بشه و از پوشش های نامتعارفی که متاسفانه الان داره تو سطح جامعه زیاد میشه استفاده کنه و اون موقع منم نسبت بهش واکنش نشون میدم و نمیپذیرم.
مساله اینجاست که اگه منظور از مذهبی نبودن من به این خاطر هست که اعتقادم به خدا کمه یا بحث توکل هست باید بگم اینطور نیست و من همیشه توکلم به خدا بوده و هست و تو دوران زندگی اگه خدا کمکم نمیکرد بدبخت بودم ولی حالا نمیدونم چرا حالات روحی و روانی بدی پیدا کردم که زندگی رو واسم خیلی سخت کرده و دارم اذیت میشم. احساس میکنم خدا منو رها کرده و حرفای منو نمیشنوه که خیلی تلاش کردم تا بفهمم مشکل و خطای من چی بوده که اینجوری شدم. حتی گاهی اوقات متاسفانه منم با خدا به خاطر این موضوع قهر میکنم و تو عبادتام کاهلی میکنم و میگم حالا خدا منو تحویل نمیگیره پس فایده ای نداره باهاش درد و دل و راز و نیاز کنم. یا بعضی موقع ها خدا رو تهدید میکنم و میگم حالا اینطوریه منم بلایی سر خودم میارم و یا کار دست خودم میدم. البته باید بگم این وضعیتی که واسم پیش اومده همش به خاطر این نیست که چرا نمیتونم ازدواج کنم ولی خب خیلی ناراحت کننده است و دلم میسوزه می بینم تو این شرایط که همه جوره با مشکل مواجه میشی و کل مشکلات و سختی پیش روت هست و آدم ها هم نه کمکت میکنن و نه به دردت میخورن حتی خدا هم به فریادت نمیرسه
سلوووم.گیریم که ازدواج کردی حالا هرجوری بماند
به امید اون روز امید جان
یه دختری که بشه زن تو چطور میتونه بهت تکیه کنه؟ و به قول یاسین بشی قهرمان زندگیش؟
از نظر من خیلی خیلی شخصیت ضعیفی داری ، سوُء تفاهمی پیش نیاد امید جان ، اینجا هویت ها تا حدی ناشناسه، فرصت خیلی خوبیه که به رفتارمون و خودمون توجه ویژه ای کنیم.
اول رو خودت کار کن وقتی به جایی رسیدی که شکی نبود در تو بسم الله
با توانایی هایی که میدونی که داری بدون کمک کسی هم که شده حقتو بگیر...هم از خودت هم از دنیا.
ناسلامتی سن سالی ازت گذشته
در مورد سفیدی مو بگم بهت اتفاقا باید بگم ک خوشتیپ تر میشی آره جیگر
من دیدم برخی از مردا میرن رنگ میکنن موهاشونو یه خورده البته
ز میدونم تنهایی و شرایطت خیلی سخته ولی حسم بهم میگه تو ازون دسته مردایی هستی که وقتی ازدواج کردی زمین تا آسمون فرق میکنی....
بهتر و پیشرفته تر و صد البته کامل تر میشی
موفق باشی دوست عزی
البته استخاره برای زمانی است که انسان مردد بین مثلا دو چیز باشد؛ اما در اینجا ایشان تردیدی ندارند، بلکه به دنبال راهکاری هستند که با آن بتوانند شریک زندگی آینده‌ی خود را پیدا کنند.
ولی در مورد فراز اول صحیح فرمودید، که ایشان باید هرچه سریعتر(با تقویت توکل و روحیه‌ی خود باوری) به اراده‌ای محکم، دست یابند که در غیر این صورت، در زندگی آینده خود نیز، اثرات منفی این رویه را شاهد خواهند بود.
"با احتیاط دل رو به دریا بزن..."؛ در این راستا کلامی از امیرالمومنین علی(علیه‌السلام) است که حضرت می‌فرمایند: «هرگاه از کاری ترسیدی خود را در آن بینداز زیرا ترس از آن کار بزرگتر از خود آن کار است». (1)
بله، ایشان باید منطقی و با احتیاط، هرچه سریعتر اقدامات لازم را انجام دهند.
با آرزوی موفقیت برای ایشان و همه کاربران محترم این انجمن.
-------------------------------------------------------------------------------
پی‌نوشت:
1 - إذا هِبتَ أمراً فَقَع فیهِ فإنَّ شِدَّةَ تَوَقّیهِ أعظَمُ مِمّا تَخافُ مِنهُ [نهج البلاغه ح 175]
ممنون از نقد و بررسیتون....
سلام آقا امید
خوبی دوست عزیز, قبلا هم گفتم : محیط جدید , دوستان جدید , ذهنیت جدید و حرکت جدید داشته باش .
قبل از عید بود که شمارمو بهت دادم گفتم تماس بگیر یه کم باهم گپ بزنیم تا شاید بتونیم با کمک هم مشکل رو حل کنیم. ( انصافا دوست داشتم باهات صحبت کنم) نه اینکه من آدم دانشمندی باشم, اصلا. منم خیلی گره هایی تو زندگیم دارم که برای خیلیا مثل آب خوردن باز میشه . ولی مطمئنم خداوند هر چیزی رو, بهر کاری آفریده چه برسد به انسان که اشرف مخلوقاته
ببین 2 تا از دوستانم که تقریبا کارشناسی و ارشد دارند, حالا حالا ها قید ازدواج رو زده بودن اما با 3 تا 4 بار صحبت کردن راضی شدن برا ازدواج و یه کارایی بکنن و مثل من دارن دنبال مورد خواست خودشون میگردن .
پس لطفا جبهه نگیر و تو مسیرهای جدید با آدمهای جدید حرکت کن که مطمئنم که مشکلت حل میشه, شک نکن حتی یه اپسیلون . چون شک کردنه که آدمو زنجیر میکنه.
فقط و فقط یک جا نشین و از شکست حرف نزن . هر روز یه کار جدید واسه هدفت انجام بده.
یا علی ...
سلام
آقا امید...آقا امید....آقاا امید!
درسته که مشکل هر کسی واس خودش سخته، چون درگیرش هست، این قابل درکه
اما از جانب ماهایی که از بیرون داریم نگاه می کنیم، خداییش بدونید که قابل حله، شاید کمی زمان ببره، فقط باید این افکار رو از ذهن و دلتون بیرون کنید، دل بد مکن برادر...
«باور داشته باشید ک تو بدترین شرایط هم هزار و یکی راه هس ک بخاطر باورهایی ک داریم، اونها رو نمی بینیم...»
شما نباس انتظار داشته باشی ک همه راه های ممکن رو ببندید، بعد خبری هم بشه
خب هر کاری راهی داره، اصولی داره
من فرض میکنم پدر و مادرتون سن شون بالا هس و هیچ کمکی نمی تونن بهتون بکنن، خب این همه لینک.....بسپرین به دوستای متاهل تون، بهترین گزینه هستن ب نظرم
زیبایی و ب دل نشستن حقیقتا نسبیه
در مورد چهره تونم که قبلا گفتین الحمدلله خوب هستید، سفیدی مو مشکلی نیس، خیلی ها جذاب تر میشن، جدی عرض می کنم
حتی برخی جلوی موهاشونم کمی ریخته، باز هم خاص هستن از نظر ظاهر ، چون به خودشون میاد.
شکر خدا چاق نیستید! البته خیلی ها هم هستند ک از مرد چاق خوششون میاد، خیلی ها
می بینید چقدر سلیقه افراد متفاوته؟؟
پیش نیومده تا حالا افرادی رو ببینید، همینطور مات بمونید ک این پسر از چی چی این دختر خوشش اومده و یا برعکس!!
خب به دل اون نشسته و کلی هم واس هم غش و ضعف میرن:)
پس این فکرا بیرون لطفا...
مرد که نبااااید شفت و شل باشه، چ معنی داره؟؟!!!
اما خیلی جدی و اخمو بودن هم جلوه خوبی نداره، عادی رفتار کنید، باید رو نحوه ارتباط گرفتن تون قدری کار کنید، این مسئله قابل اصلاح هست، شک نکنید......فکر کنید، رفتاراتون رو ارزیابی کنید.
ان شاءالله موفقید حتما
آرزوم خوشبختی شماست
عرض سلام خدمت شما خانم یاد و تک تک دوستانی که لطف میکنن وقت میزارن و راهنمایی میکنن
جا داره یه تشکر ویژه از شما و دیگران دوستان که نمیشه اسم تک تکشون رو بنویسم بکنم و اینکه همه تون مثل خواهر و برادر های من میمونید و از اینکه دلسوزانه به دنبال حل مشکلاتی یکی مثل همنوع تون هست و درک میکنید واقعا ممنونم. متاسفانه اینجا نمیشه ریز زندگی و اتفاقاتش رو نوشت چون بعضی چیزا رو که اصلا درست نیست آدم بگه و هم اینکه طولانی کردن مطلب ممکنه باعث بی توجهی کاربرا بشه و کسی اهمیتی بهش نده هرچند گاهی با توضیح دادن بعضی مشکلات زندگی و موارد خصوصی تر بشه راهنمایی های بهتری گرفت و راحت تر به نتیجه رسید.
در مجموع من هر روز دارم به این پستام سر میزنم و مباحثی که اینجا مطرح میشه رو در نظر میگیرم تا بتونم مشکلاتم رو حل کنم. مثلا تو همین یک هفته اخیر با وجود اینکه اینکار خیلی واسم سخت بود ولی دارم یه تغییراتی در خودم میدم و به قول دوستان رو به جلو حرکت میکنم و تو این مدت هر جا که انگیزه ام تو این مسیر کم میشد و شارژم تموم میشد دوباره میمودم تموم این پستا رو مرور میکردم و از نو شروع میکردم.
به امید موفقیت و سربلندی و عاقبت به خیر شدن تک تک بچه های انجمن و خسته نباشید خدمت بانیان این سایت. من کماکان منتظر راهنمایی ها و تجارب شما دوستان هستم
الهه الهه:
««واقعا من موندم این دخترها و پسرهای دهه هفتادی چه جوری دارن ازدواج می کنن»»
سلام دوست من
اولا اینکه موفقیت و شکست تو ازدواج رو نمیشه دهه بندیش کرد.
اما یه مسئله ای که هس اینه که تو دهه هفتادیا، عموما تعداد بچه ها کمه، چرا که تو اوج شعار فرزند کمتر زندگانی بهتر!! بوده اون دوره... خیلی از خونواده ها عموما ۱،۲ و نهایتا ۳ تا بچه داشتن، که این شرایط هم حسنایی داشته و هم زیان هایی...
قاعدتا رفاه بیشتر، تو دوره های مختلف زندگی شون حمایت خونواده رو داشتن و برا ازدواج هم در حد توان و همه جوره ساپورتشون میکنن.
اما تو دهه های قبل تر، هر خونواده ای یه عااالم بچه قد و نیم قد داشتن، طرف از یه سنی نمی تونسته دیگه حسابی رو خونواده باز کنه، طبیعتا شرایط مجبورشون میکرد رو پای خودشون واستن، چه تو دوران تحصیل شون و چه بعدش، همین باعث میشده که تهیه حداقل ها واس ازدواج شون زمان ببره و تو سن های بالاتری مزدوج بشن.
******
سلامتیه اونایی که
به عشق دوچرخه و آتاری معدلشون بالا شد…
ولی براشون دسته بیل هم نخریدن
دهه شصتیا رو ميگم
:)
سلام
شما نمیتونید تصمیم بگیرید....این به ضرر زندگی آیندتونم هست چون خانمها هر چقد هم خود رأی باشن بنظر من باز هم دهن شوهرشونو نگاه میکنن...این بنظرم باعث میشه شما رو کم به حساب بیاره.خدای نکرده....با احتیاط دل رو به دریا بزن...همه چیزم بخدا بسپار...نمیدونم مثلا استخاره کن....
آقا اميد درسته مادر نميتونن از منزل بيرون بيان ولي تلفن كه هست دوست و آشنا هم كه دارند
مادر مورد رو پيدا ميكنه شما هم جلسه اول با دختر بيرون منزل صحبت ميكنيد كه مادر اذيت نشن
اگر اكي بود جلسه بعد با مادر ميرين خونه دختر خانم اگرم نه مورد بعدي
مشكلتون حل شدنيست
در رابطه با موهاتونم برميگرده به درك و شعور دختر و خانوادش.اگر بخوان ايراد بگيرن نشون ميده خانواده ظاهرنگري هستن و كيس خوبي نيست اگر نه كه عالين
ماها كه بدتريم اوني كه ميخوايم بايد بديم بسازن
خداروشكر كنيد
وااااا
پس از خودتون انتظار داشته باشيد.خودتون دست به كار شيد
من از مادرم هیچ انتظاری ندارم. مادرم رو چشم من جادارن
سلام خدمت تمامی دوستان و مشاورین
میخواستم جواب چند تا از کامنت ها رو بدم تا شاید مشکلم رو بتونم بهتر بازگو کنم
در جواب مشاوره محترم سایت باید بگم که میگین این سوال نیست و حالت درد دل داره، اتفاقا این سوالی که مطرح کردم یک مشکل جدی هست و واقعا باهاش مشکل دارم و برای همین بعد چند ماه در قالب سوال مطرح کردم. در ضمن شما اتاق گفتگو رو غیر فعال کردین و باعث شد به قول شما خیلی از این درد دل ها رو نشه کرد.
در جواب سایت همسریابی هم اگه من دنبال این روش بودم که مستقیما میرفتم تو اون سایت و مزاحم شما نمیشدم.
در ادامه مباحث دیگه هم باید بگم که انقدر این زندگی و جامعه بد شده انقدر آدما پست شدن غیر قابل اطمینان شدن که دل و جرات رو ازم گرفته و توان حرکت کردن رو ندارم. اصلا نمیدونم باید از کجا شروع کنم و چجوری رفتار کنم. یه عمر با یه سیستم بزرگ شدم الان که مهمترین مرحله از زندگیم هست داره سرم کلاه میره چون عرضه اش رو ندارم. منظورم این نیست که بی عرضه ام. چون نوع رشد امثال من تو این زندگی و جامعه این شکلی بوده حالا که وقتش شده نمیتونیم و بلد نیستیم درست رفتار کنیم. باور کنید نمیتونم با پدر و مادرم درست ارتباط برقرار کنم و منظورم رو درست بفهمونم. چه میخاد تو زمینه ازدواج باشه چه میخاد تو زمینه های دیگه باشه. افراد دیگه خانواده هم به شدت درگیر مخارج زندگی و کار و ... هستن که یا اونا هم مثل پدر مادرم هستن یا فایده ای نداره و یا حتی خودمم هم دلم نمیاد مزاحم اوقاتشون بشم و ازشون کمکی بخام که گرفتاری واسشون پیش بیاد. به افراد غیر از اینا هم به هیچ عنوان تاکید میکنم به هیچ عنوان اعتماد ندارم چون چیزایی دیدم و شنیدم که ترجیح میدم رو نندازم چون آدمای این دور و زمونه به طرز وحشتناکی منفعت طلب و سواستفاده گر شدن.. بازم تاکید میکنم مشکل اصلی من و امثال من اینه که حالا که به این سن رسیدیم بلد نیستیم چطور باید رفتار کنیم و باشیم و اوضاع وقتی بدتر میشه که دیگران هم به دردت نخورن.سرمون رو انداختیم پایین و کاری به کار کسی نداشتیم و شر نکردیم و واسه پدر و مادرمون بچه ناخلفی نبودیم و اهل خیلی از رفاقت ها و بی بند و باری ها و دود و دم و کثافت کاری ها نبودیم ولی حالا که سنمون به اینجا رسیده میبینم هی دل غافل، درسته آدم بدی نبودی ولی زندگی فقط به این چیزا نیست چون تو این شرایط باید و محکم به اینی که خودت گلیمت رو از آب بکشی بیرون و ...
دوستان گفتن بنده خجالتی و کم رو هستم که البته منکرش نیستم ولی تا اونجایی که من میدونم انقدرها هم اوضاعم وخیم نیست و تو محل کار و ... خیلی مشکلی ندارم ولی خب یه خورده دیرجوش و با کسی که زیاد نشناسم صمیمی نیستم و چهره ای غرق در فکر و تا حدودی اخمو (به گفته دیگران) دارم که شاید تاثیر گذاشته باشه و فکر کنن آدم سرسنگینی هستم
قیافه ام هم زشت نیست و تیپم خیلی خوبه فقط موهام داره سفیده میشه که این موضوع اعتماد به نفسم رو پایین آورده چون دیگران فکر میکنن سنم بالا هست آخه خودمم فکر میکنم شاید اگه تو شرایطی هم باشم که نسبت به کسی نظری داشته باشم ، اون طرف احتمالا فکر کنه که سنم بیشتره یا اصلا ازدواج کردم که همین موضوع به خودی خود باعث پسرفت من و درست استفاده نکردن از موقعیت ها میشه که این قضیه تو محل کارم بارها پیش اومده
ببین ما یک خطر فکری داریم به اسم ذهنیت
بس که میشینی برای خودت ذهنیت ایجاد میکنی و غرق در فکر میشی از واقعیت دور میشی
همش داری جای دیگران فکر می کنی که این خطر بزرگی هست
همش داری جای دیگران تصمیم میگیری این بده
و اینقدر این افکار تکرار میکنی که باورت میشه واقعا هست
خب شما این همه همکار داری بهشون بگو کیس خوب سراغ نداری
یاهمون دوستای خودت بگو شما کیس سراغ ندارین
خودتم بگرد
تو پیدا کن دیگه خواهرت میره برای تحقیقات اولیه حتی اگر بلد نیست آموزشش بده
این مشکلاتی که تقریبا همه پسرها دارند اما با دست گذاشتن روی دست مخالفم
گفتم اقداماتت مکتوب کن
اصلا برادر بیا گزارش کارهات تو همین پست بنویس
خانم الهه الهه
چند تا از ازدواج های دهه هفتادیا که اخیرا مشاهده نمودم میگم
الف: دختر دانشجوی پرشکی شده زن پسر رشته علوم و حدیث. پسر فاقد هرگونه مسئولیت مردانه. کلیه خرج های این پسر را پدر میده از نون گرفته تا عروسی و اجاره خونه و کلا همه چیز. فاقد قد و بالا تنها چیزی که داره پدری پولدار. از نظر اخلاقی هم پسر بدی نیست (یعنی درواقع هنوز موقعیت بدی براش پیش نیومده که بتونیم بگیم خوبه یا بد)ولی مرد زندگی نیست. خیلی از آداب و رسوم و اجتماعی هم بلد نیست یک پسری که پدرش همه کاریش براش کرده.
خب این مقایسه کن با پسرای دهه شصتی که از بچگی تابستونا را کار کردن وحاضرن مجرد بمونن اما زالو صفت نباشند ضمن اینکه کفویت تحصیلی هم مهم است.
ب: پسر با دختر ازدواج کرده پدر دختر همه مخارج داده، تو محضر هم ثبت کرده که حق طلاق، حق سکونت، حق تحصیل و همه با دختر باشه مهریه هم 1373یا1374
حالا در نظر بگیر که پسرای دهه شصتی میگن ما توغار بریم به از اینکه بخواهیم بریم زیر یوغ پدر زن خودشونم بکشن هیچکدوم از این حقوق به زن نمیدن
ج:یکی دیگه اینکه دختر زشت (به گفته همه زنهای فامیل) را داده یک پسر. پسر فاقد هرگونه امتیاز به اضافه اینکه خانم باز هم تشریف داشتن فقط به خاطر اینکه از دختر از نظر قیافه کمی سرتر بوده این پدر کلیه مخارج عروسی داده و یک پژو206کادوی عروسی داده
د: دیشب بهم گزارش داده که یک پسر دائم الخمر و دائم السکس که عکس مشروبخوردنش میذاره تو گروه دوستاش که بله ما اینیم قیافه و خانواده معمولی، شغل پرستار. رفته دانشجوی پزشکی گرفته خب لامصب یکم تحقیق کن دو روز دیگه میاد اینجا میگه خدایا مگه من چه خطایی کردم یک عمر سالم زیستم حالا چرا شوهر من اینجوری بعدم میاد مشاوره میگه شوهری دارم به کنج خونه مشروب میخوره تو آشپزخونه
ه: دختر متولد شده1375 شده زن پسر 1363 من موندم این دوتا چه ویژگی مشترکی داشتن آخه مگه زندگی شوخی هست حالا پسر شعور نداره خانواده دختر مگه میخوادبرای دخترتون بابا بگیرید لامصبا مگه دخترتون ایدز داره یا سرطان که میخواید فرتی شوهرش بدید مگه زندگی فقط پول هست
و: یک اقوام داریم یارو سپاهی هست رفته یک دختر گرفته ازاین دهه هفتادیا تاقبل از مراسم عروسی که کلی با هم قهر و آشتی داشتن حالا هم پسره بزور میخواد چادر سرش کنه یک عروسی هم گرفتن که اگر عروس و داماد نمیشناختن میگفتن اینا بوی از مذهب نبردن
خلاصه میخوام این بگم درسته کمیت ازدواج دهه هفتادیا بیشتر اما کیفیتشون فوق العاده پایین هست یعنی من یک ازدواج دهه هفتادی ندیدم طبق یک اصول عقلی باشه
خروجی کار چی شده؟
برو یک سر دادگاه از این طرف دهه هفتادیا ازدواج می کنند از اون طرف فرت و فرت طلاق میگیرن
یعنی تمامی واژه ها و معادلات عقلی و علمی ریختن بهم
علتش اینه که نیاز جنسی و عاطفی دارن فرتی ازدواج می کنند بعد متوجه میشن که ازدواج و زندگی جدی تر ازین حرفاست و فقط عجیجم و عشقم و سکس نیست
آمار طلاق به شدت افزایش دادن و یک نسل جدیدی درست کردن به اسم زنان مطلقه کم سن زیر25سال
از اون طرف فرت فرت خودشون می کشن
یعنی این نسل دهه هفتادیا آمار خودکشی هم بردن بالا یک دهه شصتی زمانی خودکشی می کنه که دیگه آخر خط باشه یک دهه هفتادیا همون اول خط
برای رسیدن به خواسته هاشونم تلاش نمیکنند که هیچ، انتظار دارند پدر و مادر همه چیز براشون فراهم کنه به همین دلیل هم وقتی ازدواج میکنند در واقع پدر پسر، زن جدید گرفته.
حالا نمیخوام بگم همشون بد هستند و یا ما خوبیم اما اصلا نمیشه حسرتشون خورد درسته ممکن ما دهه شصتیا کمی دیرتر ازدواج کنیم اما ازدواجمون اصولی تر خواهد بود و اینکه اگرم بریم طلاق بگیریم دلایل منطقی تر هست و کمیتشم هم پایین.
پس کیفیت فدای کمیت نکنیم
بابا مرد زندگی گفتن غرور و عزتی گفتن تکیه گاهی گفتن
بچه ننه بودن در زمان ما دهه شصتی ها مایه ننگ جامعه بشری بود اما حالا پسر دهه هفتادی میاد من دستم میذارم روی دهنم گریه میکنم در خلوت خودم
یا دختر اومده اینجا نوشته 21سالمه 6سال با پسری دوست هستم همه گونه رابطه ای هم داشتم حالا میگه به درد هم نمیخوریم چون پسر هیچی ندارد خب اصلا ما همسن اینا بودیم زن و مرد از هم تشخیص نمیدادیم فکر میکردیم بچه را خدا میده
خب درست که باید ازدواج کرد آخه نه به هرقیمتی نه به هر وسیله ای بالاخره هر چیزی اصول دارد
ازدواج های دهه هفتادیا مثل جنس چینی هست درسته کارت راه میندازه اما کیفیت نداره
سلام آقا یاسین
دمت گرم پسر خوب اومدی, موقع خوندن متنت کلا خنده رو لبام بود , احساس میکنم یه کم آمپرت زده بود بالا , نه؟
باید برای زندگیت با تمام توانت بجنگی، خشن باشی ، محکم باشی ،
مثل یک دونده ماراتن که به جز پایان مسیر به هیچ چیز نباید فکر کنه
حتی نباید حس کنه خسته شده یا پاهاش درد گرفته ....
نه کتاب افزایش اعتماد به نفس بخون نه پیش روانشناس برو
بشین روی این موضوعات فکر کن ساعتها و روزها
یک پیشنهاد دیگه هم دارم اگه اهل فیلم هستی
بشین فیلم های قهرمان محور هالیوودی رو تماشا کن ، اکشن و هیجان انگیزهاش
10 ، 20 تا فیلم بگیر ببین تو این سبک و حال
شاید یه تاثیر مقطعی داشته باشه ولی میتونی متمرکز بشی روش و بعدش یک نگاه جدید برای زندگیت بسازی
بعد از هر فیلم بشین رو شخصیت های داستان فکر کن
اول و آخر خودتی و خودت .
یاحق
منظور محکم بودن هست
خانم ریحانه منظور از خشن قاطع و جدی بودن هست
خشن...=-O
سایت های همسریابی خوبه. چون ضررش برای پسرها کمتر از دخترهاست.
یه ایراد دیگه من تحصیل کرده بودنم هست.
تقصیر من چیه که تا حالا یه آدم درست و حسابی نیومده خواستگاری؟
تا موقعی که پسرهایی مثل امید به زندگی و یاسین و چند نفر دیگه که اسمشون یادم نیست در مورد ازدواج هیچ کاری نمی کنن، سرنوشت دخترهایی مثل من سرکوفت شنیدن از همه هست.
آقای علی قبلا هم گفتم لطف کنید و زیر کامنت های من کامنت نذارید.
هنوز هر وقت که کامنت پارسال شما یادم میاد اشکم در میاد.
من همه چیزهایی که یه دختر باید داشته باشه رو دارم.
ایرادهام رو میگم.
پسرهای خوب نمیان خواستگاری و پسرهای بد.
یتیم بودنم و خواهر کوچکترم عقد کرده و وضع خونه زندگیمون و عینکی بودنم و سن بالای من و چادری نبودنم و حرفهای مادرم و وجود خواستگارهای خیلی سطح پایین، اینها هستن.
آخه اینها ایراده؟؟؟
عجب
منم میدونم منظورت خانم الهه الهه بود....
کلی عرض کردم...
مشکل اینه که به مردا زیاااادی بها دادن
سلام عرض شد
بنده با الهه الهه بودم که مردی برازنده شما نیست؟؟شما الهه الهه هستین؟
خانم الهه خودشو یه دختر با قالب شخصیتی خوب و با موقعیت خوب و ظاهری خوب همه چی تقریبا اوکی تو ذهن ما مجسم کرده برای من بسیار سواله که چرا ازدواج نکردن هنوز؟میگم شاید اون مردیکه برازندشونه هنوز وجود نداره خلق نشده.مزاحه البته.
من گفتم ایرادتون کجاست؟
ایراد در مورد اینکه هنوز مجردین؟و خواستگار خوب ندارین؟
اگه گفتم خب بشین ببین ایرادت کجاست ازدواج نکردنت خواستگار خوب نداشتنت ناشی از چه عواملیه
بیکاری نه نمیشه گفت ایراد ولی یه حسن خوب و تاثیر گذاره تو انتخاب و تصمیم یه مرد
ولی مشکل چیزای دیگست بنظرم. رفتار تحصیلات خانواددددده محیطی که درش هستید زندگی میکنید وضعیت روحی جسمی ظاهرتون عوامل زیادی هست ریز درشت کلی جزئی بدقت بررسی کنید وضعیت جامعه وو غیره..شایدم مشکلی خاصی نیست واقعا به قول بعضیا قسمت اینه نمیدونم ..خواهشا زیاد و زیاد و زیاد رو ازدواج حساس نباشید جوری نباشه که از پیشرفت و آپدیت شدن منظورم رو به جلو حرکت کردن غافل بمونید و شب و روز ناله..غم نداشتن خواستگار خوب واقعا آدمو شکسته میکنه مواظب باشید خانم ساقه مجرد موندن بهتر از یه ازدواج ناموفقه اینو یادتون باشه. به قول یه دوستی از خیرش بگذر تا خودش بیاد درست شه. بعضی وقتا باید تمرکز فکر و توجه رو به سمت دیگری ببری تا درست بشه اوضاع خودتو دست کم نگیر خانم ساقه
بنده از کجا بدونم که مشکل شما چیه؟ بگرد ببین از دوروریات دوستان صمیمیمیمیمیمت بپرسید لطفا
الهی خوشبخت بشید.
یه بار گفتین بشین ببین ایرادات کجاس....من گفتم بیکاری ایرادی نیست که صاحب پست معلوم نبود چی گرفت....الانم میگید یه مرد برازنده شما نیست نیومده...خب اینا یعنی چی؟؟؟
میخوام بدونم مشکل من چیه؟
شاید منظور منو اشتباه متوجه شدید
یه خورده واضح بگید لفطا
هرکی؟
بد پسند؟
عیب؟
آقا علی
چرا فک میکنید هر کی سنش یکم بالاس یا بد پسند بوده یا عیبی داشته؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
سلام. ببخشید همه.
باشه شما بگرد تو سایت همسر یابی ان شاءالله یه مورد بسیار بسیار خوب پیدا میکنی...
ماهم دعا میکنیم.
با تعریف هایی که از خودتون داشتید اینکه هنوز موندید بسیار بسیار بسیار شک برانگیزه یه چیزایی یه حرفایی یه گفته هایی ،یعنی یه مردی که برازنده شما باشه تو فامیل محله آشنا محیط هایی که رفت و آمد دارین نیستتتتتتتتتتتت نیومده ؟ یه بار دیگه میپرسم اون مرد وجودداره؟
لطفا آخرین راه برای ازدواج رجوع به سایت همسر یابی رو نقبولونید به دیگران درست نیست.
بخدا آرزوی خوشبختی برای شما یکی دارم.
اگه این جوری باشه که باید کلا قید ازدواج رو بزنیم.
واقعا من موندم این دخترها و پسرهای دهه هفتادی چه جوری دارن ازدواج می کنن.
برای سایت های همسریابی باید به رفتارشناسی مجازی تسلط داشته باشی
از طرفی خب دختری پیدا کردی میخواهی به خانواده بگی از کجا پیداش کردم
یک مشکل دیگه هم اینه که یک نوعی شکاکی ایجاد میشه
خلاصه خیلی اصول داره و پسر باید خیلی حرفه ای و لارج باشه
تو سایت های همسزیابی عمدتا فیلتر هست بعد اینقدر میترسونن که کیس های تاپ معمولا نمیان
کاش مشاورین این سایت فکری برای این آقا و امثال این آقا بکنن.
یکیش خود من که واقعا درمونده شدم. الآن امیدم فقط به خداست.
دخترها نمی تونن دیده بشن و پسرها نمی تونن ببینن.
خب شما میگین اینا رو نگو. من چی بگم؟
طرح همسان گزینی تبیان خوبه. که برای تهران هست.
می تونین برین جاهای مختلف دخترا رو زیر نظر بگیرین. مثلا کتابخونه یا دانشگاه یا محل کار یا مسجد یا امامزاده یا کوه یا جاهای دیگه.
واسطه هم خوبه. کلی دختر می تونن به شما معرفی کنن.
ولی از همه مهمتر اینه که باید روی خودتون کار کنین.
شرایط منم شبیه شماست. اما خیلی وقته که خودم رو تغییر دادم. هم ظاهرم و هم اخلاقم رو عوض کردم.
سلام امید خان
با تمام صحبتهای آقا یاسین موافقم و انصافا خیلی خوب راهنمایی کردند
آقا امید هر عملی , عکس العملی داره . شما اگه یک متر هم به جلو بری به همون اندازه به هدفت نزدیک شدی. پس شروع کن به سمت هدفی که داری حرکت کن و مطمئن باش درب تازه ای به زندگیت باز میشه , کم کم میبینی که نمیشه ها دارن میشن
کم کم فکرت چنان باز میشه که یه آدم با تجربه تو اون مسیر میشی و صاحب نظر.
خداییش انقد نا امید نباش , با آدمای جدید هم کلام شو , رفیق شو , جاهای جدید برو حتما ذهنیتت عوض میشه
چرا مگی نمیتونی با دختر هم کلام بشی و خواستتو بگی ؟ مگه دختر غیر از اینکه که مثل خواهر و مادر فامیلا هستش
انقدر برو با دخترهای مختلف بحث کن (پیشنهاد ازدواج) تا تو این کار استاد بشی.دفعه اول نمیشه دفعه دوم نمیشه سوم نمیشه , ولی بالاخره که میشه . قانون دنیا اینه که همه چیز شدنیه.
ببین پسر خوب تا خودت شروع نکی کسی برات شروع نمیکنه , تا خودت نخوای حتی خدا هم برات نمیخواد , هر چی خودت بخوای دنیا هم همونو برات میخواد.
فقط و فقط خودت شروع کن .
بازهم میگم خودت شروع کن خودت شروع کن خودت شروع کن
سلام اقای امیدبه زندگی
این شرایطی که ذکر کردید مشابه شرایط خیلی از پسرهای جامعه ماست ..
اما اون پسرهایی ک مشابه شرایط شما رو دارند خودشون با همه کم رویی و خجالت و البته خانواده مشابه خانواده شما دست به اقدام زدند .!جالبه !نه ؟!خودشون با منطق و برهان عقلی درست شروع به بررسی کیس های اطرافشون کردن...وبه نتیجه رسیدن!
بنظرم ی مقدار کم رو هستیدکم رو در برخورد با جنس مخالف .برای بررسی کیس ها باید کم رویی کنار بذارید..
بنظرشما همه که ازدواج میکنن دارای خانواده سلطنتی هستند؟یا خودشون فلان چهره رو دارن ..؟هزاران مورد برا نقض همچین فکری هست ...
شما باید کم رویی رو کناربذارید!!!و خودتون دست به بررسی کیس های اطرافتون کنید...همین ..!وقتی تنها هستید تمرین کنید ...روحرف زدن رو سیاست رفتاری خودتون در مواجهه و بررسی یک کیس.
از لازمه ی زندگی نرمال علاوه بر داشتن حس های خوب داشتن حس نا امیدیه نا امیدی ک فکر فرد ب کاربیفته نا امیدی ک فرد خودشو به چالش بکشه ... تا راه حل مشکلشو پیدا کنه ..
طرز برخورد ادم ها با مشکلاتشون متفاوته اونم برمیگرده به جنبه و ظرفیت هر فرد.اینو کاش هممون متوجه بشیم..
موفق باشید
ببین پسر خوب دیگه کم کم داری میری تو 28سالگی بقول بچه ها داری برای خودت مردی میشی
زشته بخوای همش از نا امیدی و یاس حرف بزنی
وقتی تو اسم ازدواج بذاری افسانه
یا همش بخواهی نا امید باشی یا خودت سرزنش کنی انتظار داری دخترا بتونن بهت تکیه کنند؟
تو ادعا میکنی از بچگی سختی کشیدم کسی که سختی بکشه پخته میشه مجرب میشه کارو یاد میگیره
ما باید بر اساس شرایط واقعی و امکانات موجود برنامه ریزی کنیم
شما داری بر اساس ذهنیت و جو اطرافت و روحیه داغونت تصمیم میگیری این کار را خراب میکنه
خب برای هز شرایطی یک برنامه وجود دارد منتهی باید اقدام کرد
شما به قیافت ایراد گرفتی خب قیافت یک دختری می پسنده یکی نمی پسنده چه زیباترین پسر باشی چه زشت ترین قیافه یک چیز سلیقه ای است
در مورد شرایط شغلی خب شما میری خواستگاری شرایطتت توضیح میدی یا قبول می کنن یا نه اینم یک مساله سلیقه ای است
با شرایط حقوقی تو ممکن بشه دیرتر به خواسته های مادی رسید
اما در مورد انتخاب کیس
ببین وقتی تو نسبت به همه مسائل بدبینی اصلا ذهنت کار نمی کنه که بخواهی راه حل بدی
آدم مذهبی هم نیستی که بگیم به خدا توکل کنی تا اون کمکت کنه(آدم مذهبی نا امید نمیشه، نمی ناله، شاید شکوه کنه اما این شکوه برای فکرکردن برای راه حل جدید است)
راه حل چیه
فرض کنیم شما مدیر بحران زندگی خودت هستی
بدترین شرایط در نظر بگیر
نهایتش اینه که وضعت همینی که هست از این بدتر که نمیشه پس آب از سر توگذشته حالا باید شروع کرد در جنگل تاریک زندگیت شمعی روشن کنی
خب این میطلبه که به جای افسردگی اقدام کنی
وقتی اقدام کردی خود به خود هم روحیت بهتر میشه هم کارو یاد میگیری
زندگی وقتی راکد شد میشه اول بدبختی
پس نذار راکد بشه
اول اینکه به خدا توکل کن اگر مذهبی هم نیستی مذهبی باش
این خدایی که آتش را بر ابراهیم سر کرد موسی را از دست فرعون نجات داد هوای عیسی و مریم داشت براش کاری نداره بخواد برای تو زنی انتخاب کنه منتهی اون میخواد تو شعور پیدا کنی و رشد کنی و به خودت روی پای خودت بایستی
پس توکل به خدا کن
دوم مجموعه اقدامات برای زن گرفتنت را بنویس خودت موظف کن که گزارش بنویسی وقتی مکتوب شد تازه می فهمی که میشه کار کرد
کردن ب
پس به جای ناله اقدام کن وقتی اقدام کردی تازه دستت میاد تازه می فهمی همچین سخت هم نیست
برای هزینه های زندگی من راه حل های اقتصاد مقاومتی دارم برات خوبه چون از نزدیک با کسانی که از صفر شروع بودم تا کسانی که دستشون تکوندن رفتن سر خونه و زندگیشون
عالی بود......
سلام امید چطور متوری پسر
مگه کجا زندگی میکنی؟ چرا نسبت به دوروریات ایقد احساس منفی داری؟؟؟ یه آدم مثبت یه آدم حسابی که قابل اعتماد باشه اطرافت نیست؟؟؟؟یعنی شما یه دوست قابل اعتماد نداری تو کل سال هایی که زندگی کردی یکی که درکت کنه خودتو شرایطت رو؟؟؟خداوکیلی تو شهر ما بودی میسپردم به اهلش دختری واست پیدا کنن که کیف و حال کنی تا آخر عمرت با یه انتخاب صحیح و درست ...نمیشه مشهدی بودی دیگه ها امید جان؟
امید جان عزیز دل برادر ایقد سخت نگیر؟
گاهی وقتا باید ساده فکر کرد تصمیم گرفت حرکت کرد تا قفل ها باز بشه یکی پس از دیگری
این مواردی که بالا عرض داشتی تقریبا همه خانواده ها شاملش میشن
اگه خودت پسر پاکی هستی شک ندارم که هستی
از خودت پاک تر قسمتت میشه .بگو خدا به امید تو بقیش حله..... تمام گزینه هارو یادداشت کن به یکی اعتماد کن شرایطت رو بگو برات پیداش میکنه
درست میشه فقط کافیه اعتماد کنی همین
آرزوی بهترینارو برات داآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآرم الهی که خوشبخت بشی و شاد به حق حضرت فاطمه س
روز مادر رو به همه مادرای دنیا تبریک میگم...و همچنین روز زن رو به همه زن های دنیا اللخصوص ایران خودمون و کسایی که نمیدونن چقدر پر اهمیت خوش نقش هستن...
سایت همسریابی
با سلام و تشکر از شما بابت اعتمادتان به گروه مشاوران "رهروان ولایت"؛
مطلبی که در اینجا آورده شده بیشتر حالت یک درد و دل را دارد و اصلا اسم سوال را برای آن نمی‌توان قرار داد!
ایشان می‌فرمایند، احتیاج به همسر دارند ولی برای پیدا کردن آن نه به پدر، نه مادر، نه خواهر، نه برادر، نه دوست، نه فامیل، نه همکار، نه روحانی، نه مشاور نه ... نمی‌توانند مراجعه بفرمایند و می‌گویند از طریق واسطه نمی‌شود و خودشان هم امکان پیدا کردن یک دختر و برقراری ارتباط گفتاری را ندارند، در این بین دیگر راهکاری باقی نمی‌ماند و یقینا هر پاسخی هم به این سوال داده شود با توجه به این که ایشان پیش شرط فرموده‌اند کلیشه‌ی نباشد، خواهند گفت این را نمیپذیرم چون کلیشه‌ای است! پس با این پیش فرض پاسخی نمی‌توان بیان داشت!
اما به هر حال بنده به حسب وظیفه، پاسخم را عرض می‌نمایم هرچند به اتّهام کلیشه‌ای بودن شاید پذیرفته نشود!
برفرض آنچه شما فرمودید را قبول کردیم و پذیرفتیم شما برای پیدا کردن همسر آینده نه به پدر نه مادر نه خواهر نه برادر، نه دوست، نه فامیل، نه همکار، نه روحانی، نه مشاور نه ... نمی‌توانید مراجعه بفرمایید و هیچ کس شما را نمی‌تواند کمک نماید، باید عرض شود، قاعدتا خودتان باید دست به کار شوید و خجالت را به هر صورت که می‌توانید باید کنار بگذارید. زیرا اگر شما نتوانید به خاطر خودتان قدمی بردارید، چگونه می‌توانیم انتظار داشته باشیم که دیگران را بتوانید برای این کار بسیج نمائید؟!
آیا در بین اقوام، همکاران، همسایگان و ... فردی را نمی‌شناسید که شاید شرایطش به شما نزدیک باشد؟
اگر این را هم بفرمائید نه! شاید به عنوان آخرین گزینه بتوانیم سایت‌های همسریابی را به شما معرفی نمائیم که البته در آنجا هم دقت و مدیریت فکری شما را در انتخاب مورد صحیح می‌طلبد.
در پایان عرایضم به این آیه شریفه اشاره‌ای میکنم شاید برای بنده و شما حاوی درسی باشد:
«و آنها که در راه ما (با تمام توان و حقیقتا) تلاش کنند، قطعا به راه‌هاي خود، هدايتشان خواهيم کرد؛ و خداوند با نيکوکاران است.» (1)
به هر حال امیدوارم همسری مناسب را پیدا نمائید و در نهایت خوشبخت شوید.
-----------------------------------------
پی‌نوشت:
1 - وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِينَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ [سوره عنکبوت آیه 69]