جدایی سخت پس از یک رابطه؛ می‌خواستم زن دومم بشه

با سلام به شما کاربر محترم

پاسخ اجمالی:

به نظر شما چرا باید ان دختر که 25 سال سن دارد و بالطبع گزینه‌های بیشتری برای ازدواج هم پیش رویش هست، بخواهد به عنوان همسر دوم با شما ازدواج کند؟

هر دلیلی هم که باعث شده که ایشان با شما قطع رابطه کند، چندان مهم نیست و بهتر است شما در تصمیم گیری تان تجدیدنظر کنید. باتوجه به اینکه حاصل ازدواجتان یک فرزند بوده، بهتر نیست بیشتر روی زندگی مشترکتان سرمایه گذاری کنید و احیانا اگر خلأهایی در زندگی مشترک احساس می‌کنید به اتفاق همسرتان به فکر برطرف کردن برآیید!
درباره فشار روحی که از قطع این رابطه متوجه شما شده باید عرض کنم؛ وقتی ماشینی با سرعت زیاد در حال حرکت است، هنگام ایستادن ناگهانی یک خط ترمز روی زمین بوجود می آید. رابطه عاطفی هم همین طور است. بعد از پایان رابطه، مدتی طول می کشد که شرایط عادی شود. این زمان در درجه اول به پذیرش شما بستگی دارد.
در گام بعدی؛ اگر دوست دارید، می توانید احساساتتان را روی کاغذ بریزید. البته به شرطی که صادق باشید و خودسانسوری نکنید. وقتی می نویسید احساساتی را روی کاغذ خواهید آورد که خودتان هم از دیدنش تعجب می کنید و در نتیجه یک شناخت عمیق از خودتان پیدا می کنید که می توانید در رابطه‌ خود با همسرتان از فواید آن استفاده کنید. علاوه بر این، نوشتن، از بار غمهایتان کم می کند و راحت می شوید. مضاف برهمه این‌ها در حال حاضر، وقت مناسبی است که بیشتر برای خانواده خود وقت بگذارید و رابطه‌تان را با همسرتان بهبود دهید و عشق واقعی را در خانواده خود جستجو کنید.

پاسخ تفصیلی:

اشاره کردید که متاهل هستید و قصد ازدواج با ان دختر را داشتید، آیا ایشان را به عنوان همسر دوم می‌خواستید؟ آیا همسرتان از این موضوع مطلع است؟ واکنشش نسبت به این موضوع چیست؟ آیا فکر نمی‌کنید که با این کارتان، همسر اولتان را از دست بدهید؟ آیا رابطه‌تان با همسرتان خوب است؟ انگیزه شما از ازدواج با این دخترخانم 25 ساله چیست؟ از طرفی؛ به نظر شما چرا باید ان دختر که 25 سال سن دارد و بالطبع گزینه‌های بیشتری برای ازدواج هم پیش رویش هست، بخواهد به عنوان همسر دوم با شما ازدواج کند؟ بر فرض که ایشان هم مایل به ازدواج با شما باشد، آیا به نظر شما، خانواده‌اش با این وصلت موافقت می‌کنند؟

به نظر می‌آید آن دخترخانم از همان اول هم قصد ازدواج با شما را نداشته و صرفا یک رابطه و تجربه برای ایشان بوده است و چه بسا از همان اول هم قصد ازدواج داشته، ولی بعدا بیشتر به عاقبت این رابطه اندیشیده و به این نتیجه رسیده که این رابطه را با شما قطع کند. البته این احتمال هم وجود دارد که پای کسی درمیان است و به کسی دیگر دلبسته شده است.

به هرحال هر دلیلی هم که داشته باشد، بهتر است شما هم در تصمیم گیری تان تجدیدنظر کنید و به این فکر کنید که دلیل رابطه شما با آن دختر چه بوده است؟ آیا از رابطه تان با همسر اولتان لذت نمی‌برید؟ آیا در رابطه تان با همسرتان مشکلی وجود دارد؟ باتوجه به اینکه حاصل ازدواجتان یک فرزند بوده، بهتر نیست بیشتر روی زندگی مشترکتان سرمایه گذاری کنید و احیانا اگر خلأهایی در زندگی مشترک احساس می‌کنید به اتفاق همسرتان به فکر برطرف کردن برآیید! البته ما به طور کلی از ازدواج‌های چند همسری منع نمی‌کنیم ولی برای هرکسی هم توصیه نمی‌شود؛ بلکه ازدواج چند همسری نیاز به شرایط و ضوابطی از جمله اینکه ازدواج دوم فرد به زندگی اولش ضربه نزد و باعث سستی آن نشود. اگر بنا باشد که ازدواج دوم، بنیان ازدواج اول را خراب کند که اصلاً این ازدواج دوم صحیح نیست و باید توجه داشت که ما انسانها نسبت به اعمال و کردارمان باید پاسخگو باشیم و نمی‌توان بدون بررسی عاقبت کار اقدام نمود.

امّا راهکارهایی برای از یاد بردن آن دختر در ذیل به شما ارائه می‌شود که امیدوارم مفید باشد.

1- وقتی ماشینی با سرعت زیاد در حال حرکت است، هنگام ایستادن ناگهانی یک خط ترمز روی زمین بوجود می آید. رابطه عاطفی هم همین طور است. بعد از پایان رابطه، مدتی طول می کشد که شرایط عادی شود. این زمان در درجه اول به پذیرش شما بستگی دارد.

2- نسبت به احساسی که دارید، آگاه باشید؛ یکی از دلایل مهم در بیراهه رفتن احساسات این  است که ما نسبت به آنها آگاه نیستیم. اگر دلبسته کسی شده اید که علاقه ای به شما ندارد و می خواهید از این موقعیت خلاص بشوید، با تمرکز کردن آگاهانه روی احساساتتان شروع کنید و جنس آنها را بشناسید.

3- از تمام محیط هایی که شما را به یاد ایشان می اندازد دوری کنید. به هیچ وجه سعی نکنید به او یا خانواده اش، دوستانش و ... نزدیک شوید. همچنین تمامی چیزهایی که شما را به یاد او می اندازد را دور بریزید؛ مثل آهنگ ها، وسیله ها، کادوها و ... .

4- ویژگی های منفی ایشان را هم بیاد بیاورید.

5- احتمالا بعد از مدتی وارد فاز نفرت می شوید و فقط دوست دارید فریاد بزنید، از همه چیز عصبانی و خشمگین هستید. سعی نکنید از او متنفر شوید؛ چون همین احساس نفرت هم برایتان مشکل ایجاد خواهد کرد. برای کنترل این خشم می توانید جایگزین پیدا کنید و به عبارتی انرژی خود را تخلیه کنید؛ مثلا ورزش کنید یا ... .

6- اگر دوست دارید، می توانید احساساتتان را روی کاغذ بریزید. البته به شرطی که صادق باشید و خودسانسوری نکنید. وقتی می نویسید احساساتی را روی کاغذ خواهید آورد که خودتان هم از دیدنش تعجب می کنید و در نتیجه یک شناخت عمیق از خودتان پیدا می کنید که می توانید در رابطه‌ خود با همسرتان از فواید آن استفاده کنید. علاوه بر این، نوشتن از بار غمهایتان کم می کند و راحت می شوید.

7- در چنین شرایطی، وقت مناسبی است که بیشتر برای خانواده خود وقت بگذارید و رابطه‌تان را با همسرتان بهبود دهید.

موفق باشید.