خدا باید دهن مردمو ببنده!

17:53 - 1394/02/18

سلام خدمت دوستان و مدیر سایت .اولین باره ک ب سایت خوبتون سر زدم ب طور کاملا اتفاقی .امروز بعد نماز صبح خوابم نبرد و داشتم سایت طلاق برااولین بار نگاه میکردم ک وارد سایتتون شدم.
متاسفانه برای معرفی باید بگم زنی هستم22ساله.بخاطر عجول بودن و سادگی خودم و خانواده در سن 16سالگی درگیر مسائل ازدواج شدم پسره هم سنی نداشت21ساله اما بگم ک اصلا ویژگی خوبی نبود ک بهش امیدوار باشم سرباز فراری بود و کار درست درمونی هم نداشت گچکار بودمثلااااا .اردیبهشت سال 88بود ک نامزد و ماه خردادش عقد کردم .مهرماهم عروسی.انگار همه چیز خیلی زود پیش میرفت
توی مدت عقد ک اذیتی ازش ندیدم اما چشمتون روز بد نبینه بعد از عروسی انگار ورق برگشت و همه چیز خیلی بد اتفاق افتاد ب فرد خیلی بدی تبدیل شد طوری ک خود زنی میکرد چن بار خودکشی باقرص داشت و تیغ ..هم منو میزد .بددهن و بیکار توی خونه ...ک بخام بگم ی رمان میشه ازش داورد بعد از یکسال و 4ماه زندگی مشترک ک توی این مدتم خیلی قهرکرده بودم و بازم با واسطه رفتم سر زندگی ب خونه پدرم برگشتم اسفند89بود ک رفتم دادگاه و دوماه نشده اردیبهشت90 طلاق گرفتم بدون مهر ک بخشیدم بهش توافقی جداشدیم .. الان مدت4ساله طلاق گرفتم خاستگارای زیادی داشتم بطوری ک تا دوسال پیش همه خاستگارام پسر بودن نردیک 30تا شایدم بیشتر ..ک هرکدوم میفهمیدن مطلقم میزاشتن میرفتن .حالا این بماند .چن تا خاستگارم داشتم ک شرایطمو میدونستنو اومدن اما همین ک باهم صحبت کردیم رفتن و دیگه نیومدن چهره ی خوشگلی هم دارم بنظر خیلیا .از نظر خانواده هم خانواده خوبی دارم اما احساس میکنم پشتم حرف میزنن مردم .احساس میکنم بختم بسته شده .اما اعتقادم اینه ک خدا هرکاری بخاد میتونه بکنه حتی دهن مردمو ببنده ولی انگار خدا فراموشم کرده.سوالم اینه چرا این خاستگارای خوبی ک دارم درست نمیشه ؟؟ایا واقعا بختم رو بستن؟یا مشکل ازجای دیگست؟

http://btid.org/node/64682

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
9 + 10 =
*****
تصویر avakhanoom
نویسنده avakhanoom در

سلام مرسی از نظرهای خوبتونheart

تصویر خانم آسمان

به نظرم شما قربانی یه اشتباه شدین و هیچ تقصیری ندارین خوب هیچ کس نباید از یه دختر خانم شانزده ساله توقع داشته باشه به نظرم برو خدارو شکر کن که بالاخره تونستی طلاق بگیری بعضی ها هستن که نمیتونن طلاق بگیرن باید با اینجور ادمهای روانی یه عمر زندگی کنن پس به این جنبه هاش فکر کن که چقدر ادم خوش شانسی تو طلاق بودی من ادمهای زیادی دیدم که تو سن های مختلف و دوره های مختلف طلاق گرفتن به نظرم همه چیز اول به خود شما و بعد به خانوادتون بستگی داره مطمئنا شما خواستگار دارین و خواهید داشت ولی باید یه انتخاب درست کنید من دیدم که خانم های مطلقه ای که ازدواج های دوم موفق داشتن الان نوه و نتیجه هم داشتن باید به خدا توکل کنی ادم پرتوقعی نباشی که بگی ای این سنش بالاست این قدش کوتاه هست به نظرم الان به صداقت و اخلاق و ایمان طرفت کار داشته باش قیافه و قد به درد نمیخوره. اعتماد به نفست رو هم ببر بالا و تحت هیج عنوان به هیچ خانواده پسری باج نده.
من نمیدونم شما تو چه شهری زندگی میکنید و دید مردم چطور هست ولی خیلی خانم ها رو دیدم اینجا سوال مطرح کردن که مطلقه بودن که یا تو دانشگاه یا تو محل کار موارد خوبی براشون پیدا شده بود که اقا پسرها عاشقشون شده بودن به نظرم شما باید برین تو اجتماع کار کنین و برین دانشگاه با تو خونه موندن به خاطر حرف مردم هیچ مشکلی درست نمیشه مردم رو هیچ جور نمیشه دهنشون رو بست.
به نظر من وضعیت یه خانوم مطلقه بسیار بسیار بهتر از یه دختر هست که وضع و حال و روز درست و حسابی تو جامعه نداره و معلوم نیست با چند تا پسر بوده شما اگر هم الان دختر نیستین دلیل دارین که قبلا ازدواج کردین و با شوهرتون بودین و کار خلاف شرع نکردین.

تصویر sadegh37
نویسنده sadegh37 در

اون خانم مطلقه ای که شما میگید جز اقلیت مطلقه ها میباشد.
واقعیت جامعه اینه که دختری که عقد هم کرده باشه پسر ها خیلی با احتیاط جلو میرن یا جلو نمیرن این که طلاقه.
قصدم دفاع از این رفتار نیست ولی واقعیت رو هم نمیشه نادیده گرفت.
بنظر من بهترین کار تلاش برای کسب موفقیت تحصیلی و کاستن از خواسته ها برای ازدواج میباشد.

تصویر پری
نویسنده پری در

اینها همه تلقین منفی که خودت به خودت میکنی اگر میبینی واقعا در شما یا خانوادت مشکلی هست حل کن اگر مشکل نداری به خدا توکل کن و از خودش کمک بخواه خودش بهترین شخص رو سر راهت قرار میده... اینطور که گفتی توی زندگیت کم سختی نکشیدی اینو بدون که خدا بعد از هر سختی آسانی قرار داده به شرطی که بهش اعتماد کنیم و اشتباه گذشته رو تکرار نکنیم

تصویر احسان69

من نمیدونم چرا هر کس یه مشکلی داره زود میگه خوا فراموشم کرده، خدا منو نمیبینه و.... این حرفا چیه میزنید؟ شما که کمکاری نکردید و اشتباهیم مرتکب نشدی. حتما صلاح این بوده که تاالان ازدواج نکنی. بعدآ هم خیره انشا ا.... به شماهم توصیه میکنم بری تودفاتر ازدواج ثبت نام کنی. وقتی اونجا شرایطتو بگی قطعا کسانی میان خاستگاریت که شرایطت رو میدونن. من خودم دو هفته پیش خواستم برم خواستگاری کسی که قبلا ازدواج کرده بود. طرف دوست خواهرم بود. ما اصلا با این قضیه مشکلی نداشتیم و مهم واسمون اخلاق طرف بود اما وقتی زنگ زدیم گفت دوباره ازدواج کرده. خب قسمت همین بوده. شما اگه تو دفاتر ازدواج ثبت نام کنی کار امثال منو آسون میکنی چون افراد زیادی هستن که مراجعه میکنن به اونجا و با شرایط شما مشکلی ندارن.
انشاا... شما هم خوشبخت میشی

تصویر احسان69

دفاتر ازدواج توی همه ی شهرها هستن. معمولا مراکز مشاوره ازدواج تو این جریان هم فعالیت میکنند

تصویر سروناز20

ببخشید این دفاتر ازدواج کجان ؟؟؟؟

تصویر mazhararamesh

مخاطب گرامی!

یقینا اگر 1- انرژی حاصله از ازدواج ناموفق خودتون رو آزاد کنید 2- معایب قبلی خود رو تبدیل به احسن کنید 3- آشنایی به معیارهای همسرگزینی و شناخت به آیین همسرداری پیدا کنید با علم و معرفت بیشتری به پیشواز نوبت دیگه ازدواج میروید

تمام تلاش و همت خود رو بکنید تا با معلومات حقیقی، بار علمی بیشتری را کسب کنید تا از درون خود با آگاهی به خدای متعال و با توسل به معصومین خواسته خود را اعلام کنید
انشالله با یک امید و یقین، خواستگار و انرژی ازدواج پیش رو نزدیکتان خواهد شد

 

تصویر پروانه

سلام دوست خوبم میدونم شرایط خیلی سختی رو تجربه کردی عزیزم همسرسابقتون به احتمال زیاد اختلال شخصیت مرزی بودن و خداروهم باید شکرکنید که زود متوجه شدید و قبل از بچه دارشدن طلاق گرفتید طلاق بعضی وقتها واقعا نعمت بزرگیه
اما درمورد شرایط فعلی تون درک میکنم خیلی سخته آدم اینهمه خواستگار داشته باشه ولی هیچکدومش به نتیجه نرسه حس بدی به آدم میده ولی شما نباید ناامید بشی عزیزم نسبت به خداهم نباید بدبین باشی که گناه بزرگیه خدا هیچوقت هیچکدوم از بنده هاش رو فراموش نمیکنه این ما آدم ها هستیم که به هم رحم نمیکنیم ازقدیم گفتن در دهن مردم رو نمیشه بست وواقعاهم حقیقت داره اینهمه راجب کبیره بودن گناه غیبت وتهمت گفتن چه تاثیری داشته؟!! غصه نخورعزیزم حتی خیلی از دخترهای مجرد هم هستن بااینکه هیچ مشکلی ندارن و کلی هم خواستگار دارن ولی شرایط ازدواج شون فراهم نمیشه میخوام بگم این فقط مشکل شما نیست البته خب چون شما یه بارهم سابقه ازدواج داشتی شاید کمی کار سختتر باشه ولی توکلت به خداباشه عزیزم کسی که ازهمون اول نمیتونه با این قضیه کناربیاد همون بهتر که بره چون نمیتونه خوشبختت کنه برای خودت دعاکن و از خدا یه شوهر خوب بخواه که باجون ودل دوستت داشته باشه از رحمت خداهم ناامید نباش امیدوارم که به همین زودی باخبرخوش ازدواج ت خوشحالمون کنی:-)

تصویر سما27
نویسنده سما27 در

سلام
عزیزم وقتی مصلحت باشه خودش جور میشه . به این حرفا نیست . در ضمن شرایط شما با بقیه از این جهت متفاوته که باید با کسی ازدواج کنید که دارای پختگی و شعور و متانت بالایی باشه و به هیچ وجه گذشته رو به روتون نیاره. پس نگران اونایی که میرن نباش  چون ظرفیت پذیرششون پایینه. انشاا.. خدا بهترین بنده شو واستون بخواد.

تصویر سروناز20

سلام ..متاسفانه تو فرهنگ ما هنوز طلاق واژه ترسناکیه..... علت مشکل هم اینجاس ....

تصویر hosseinz
نویسنده hosseinz در

متاسفانه؟؟؟؟؟؟؟؟؟

تصویر حسین وجدانی «مشاور»

با سلام

از انتخاب گروه مشاوران رهروان ولایت برای راهنمایی متشکریم امیدوارم پاسخها راهگشا باشد.

در مورد درستی یا غلط بودن انتخاب شوهر در سابق صحبت نمی کنم چون هر چی بوده تمام شده اما درباره عوارضش مطالبی را عرض می کنم چون مربوط به حال میشه.
باید توجه داشته باشید که شما یک بار ازدواج کرده اید و این یعنی پایین آمدن شانس ازدواج تا 50 در صد ( طبق عرف جامعه امروزی ایران خانمهای مطلقه چنین وضعی دارند بماند درست  یا غلط بودنش) پس بنا براین انتظار نداشته باشید مثل زمانی که دختر بودید خواستگار براتون بیاد و لذا وقتی از شرایط تون با خبر می شوند اکثرا از ازدواج منصرف می شوند.

برای حل این مشکل نکاتی را عرض می کنم ان شا الله راهگشا باشد.

1- گفتید مردم پشت سرتون حرف می زنند این مسئله به خاطر در معرض اتهام بودنتونه لذا باید طوری رفتار کنید که دهن مردم بسته شود مثلا اگر همه تو محله با مانتو می رن بیرون شما چادر کش دار سر کن و انچنان رفتاری داشته باش که کسی جرات چنین حرفی را نداشته باشد و اصلا این اتهامات نچسب باشد اما اگر رفتارتون طوری باشد که هر حرفی بهتون بچسبه اون وقت باید خودتون را مذمت کنید و انتظار نداشته باشید از طریق معجزه الهی دهن مردم بسته شود.

2- مسئله ازدواج سابق را بذارید برای مراحل آخر خواستگاری و همان ابتدا از بیانش خودداری کنید.

3- بیان مشکل خیلی مهمه و شما می توانید یک حادثه را طوری تعریف کنید که مردم گریه کنند و همان حادثه را با شیوه دیگر می توان طرح کرد که همه بخندند از انجایی که در نوشته نمی توان این حالات و بیان را آموزش داد می توانید برای یادگیری بیان به مشاور روان شناس متدین و متخصص مراجعه کنید.

4- از ایده آلگرایی بپرهیزید و از چینش شرط و شروط محال برای خواستگار خودداری کنید تا راه ازدواج تون هموار شود.

5- قبل از ازدواج به اشتباهاتی که در زندگی گذشته مرتکب شدید فکر کنید و نسبت به رفع آنها اقدام کنید و الا ممکن است دامن شما را در زندگی جدید هم بگیرد.

6- توکل و توسل به ائمه معصومین راهگشای همه مسلمین به خصوص شیعیان واقعی خواهد بود لذا دعا و توسل فراموش نشود.

آرزوی موفقیت و سربلندی دام