با سلام و عرض ادب. دختر خانمی هستم، پیرو یکی از فرقه ها، و از حقانیت آن هم مطمئنم، البته بحث این نیست، می خواستم بدانم اگر خواستگار از باقی مکاتب داشته باشم چگونه باید این مسئله را بیان کنم، چون دیدم که بعضا جبهه گیری های تندی نسبت به آن دارند، من هم تقیه می کنم و می ترسم این مسئله را بیان کنم واین موضوع باعث شده خواستگار های زیادی را رد کنم، از آنجایی که این یک اختلاف عقیدتی است (البته در احکام و اکثر اعتقادات شبیه بقیه دیگر شیعیان است) ودر زندگی مشترک نیز تاثیر زیادی دارد و البته در زندگی اطرافیان دیدم که به پسر غیر این فرقه شوهر کرده و مشکلاتی را هم در پی داشته.
ممنون از راهنماییتون.
-------------------------------------
کاربران محترم ميتوانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: https://btid.org/fa/forums
همچنين ميتوانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: https://btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران ميتوانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگهدارند و به آن استناد کنند و همچنين در مرور زمان نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد: https://btid.org/fa/user/register
کاری به فرقه اینها ندارم کلا چگونه باید مسئله تفاوت اعتقادات را بیان کنیم دقیقا با چه جملاتی که طرف فورا جبهه گیری نکند یا تعصبی رفتار کند یا مثل شخص ناشناس نگه خطرناکن و.. انسان مختار است هر راه دروسی که خواست را برگزیند وکسی هم نباید زود قضاوت کند که در روز قیامت شرمنده خدا و ائمه نشود
ببین عزیزم خواستگار با هر شخص دیگری فرق داره.
شخص ناشناس که شما فرمودید، بقول شما بهش این موضوع ربطی نداره که اعتقادات من و شما چی هست؟ ولی هر زمانی هم همون ناشناس آشنا شد و مثلا باهامون دوست شد حق انتخاب داره که دوستیشو ادامه بده یا نه؟ (میخوام بگم ما ناشناس یا دوستمون رو هم نمیتونیم وادار کنیم که باهامون راه بیاد و همراهی کنه!)
ولی خواستگار، شما رو بعنوان شریک زندگی و به نوعی شریک دنیا و اخرتش میخواد انتخاب کنه. خواستگار شما رو بعنوان مادر بچه هاش میخواد انتخاب کنه. خواستگار میخواد فردی رو وارد خانواده اش کنه که خواه ، ناخواه رفتار و اعتقاداتش ممکنه اثراتی در خانواده اش داشته باشه. و ...
ببین یکچیزی میخوام بگم عزیزم، امیدوارم که حمل بر خودستایی نکنی. من زمانی که دیپلمم رو گرفتم. در صدد توبه و جبران یگ گناه ، یک انقلاب روحی درم بوجود آمد. از خدای خودم خواستم منو توی مسیر دین و صراط مستقیم خودش قرار بده. و سالها بعد که چرخش زندگیم رو ارزیابی کردم دیدم چه فرایندی رو طی کردم تا از یک دانش آموز رشته ریاضی سر از مباحث اعتقادی و کلامی و ... دراوردم. و خوب که بررسی کردم متوجه شدم همون دعای خودم بود که اجابت شد. اینو میخوام بگم : زمانی که من رفتم توی وادی دین شناسی تا زمانیکه به باور قلبی رسیدم چند سالی طول کشید (در طی این سالها هم مثل یک ادم معمولی تکالیف شرعی ام رو انجام میدادم. البته هنوزم کاملا معمولیم و اصلا فرد خاصی نیستم؛ بحثم چیز دیگه است) ولی وقتی خودم به اطمینان قلبی رسیدم خیلی از اعضای خانواده و کم و بیش فامیل از من اثر گرفتند. مسیر خانواده ام (بگفته مادرم) تغییر کرد. یکی از بستگان نزدیکم که اون زمان فرد میانسالی بود متاسفانه کارش به کفر گویی رسیده بود ایشون در کمال ناباوری یکروز به خانه ما تماس گرفتند (خانه اش را دزد زده بود) به مادرم گفتند میخوام با دخترتون صحبت کنم. ظاهر حرفهاش التماس دعا داشت ولی حرفهایی زد که با حرفهای ایشون ، حقیقتا من سالها بر خودم لرزیدم که تا این حد افرادی که من فکرش رو نمی کنم و اصلا به مخیله ام خطور نمی کنه ممکنه به من توجه کنند و هرکاری ازم سر بزنه ملاک اسلام باشه؟!
تنها و تنها هدفم از تعریف این قضیه این بود که بگم هرکسی در این جهان یک اثری از خودش میذاره. خواستگار شما به این مسائل باید توجه داشته باشه و ما نمیتونیم انتظار داشته باشیم که چون ما مختاریم هر روشی رو برای دین و زندگیمون برگزینیم ، خواستگار ما نباید ما رو قضاوت کنه!
( اینکه گفتم در انتخاب دین مختاریم ؛ بحث برانگیز نشه، فارغ از اینکه در پاره ای موارد ایه "لا اکراه فی الدین" درست فهمیده نشده؛ بحث میکنم)
عزیزم اتفاقا هر پسر و دختری پیش از ازدواج و موقع خواستگاری باید پیش خودش قضاوت و سبک و سنگین کنه!
(قضاوت جایگاهی داره و اتفاقا واژه "قضاوت" هم درست فهمیده نشده)
(فرد پرسشگر طرف خطاب مستقیم بنده نیستند. کلی عرض میکنم)
....
از همه این حرفها گذشته؛ من توصیه ای به شما دارم. ( کاری به این ندارم که شما از پدر و مادر اهل فرقه خاصی هستید یا بقول معروف خودتون تصمیم گرفتید خروج از مذهب داشته باشید و مذهب خاصی رو برگزینید. به این مساله ورود نمی کنم). ولی به شما و همه دختران و پسران جوان خصوصا خصوصا در استانه ازدواج توصیه میکنم با انتخاب و اراده خودتون مسیری رو انتخاب نکنید که سالها بعد حاصلش بشه ندامت و پشیمانی که سالهایی طلایی زندگی با یک گرایش نادرست یا احیانا جوگیری نامناسب و .... از دست رفت. همه چیز رو با هم در نظر بگیرید.
ان شاء الله خدا نگاه ویژه اش شامل حال منو و شما بشه!
موفق و مؤید باشید عزیزم
خروج از مذهب نیست که، فقط تفاوت اعتقادی هست، یعنی همان شیعه اثنی عشری با همان اصول و فروع دین واحکام دینی منتها با تفاوت هایی حدود 94 درصد مشترکه که عدهای آن را رد کردن ولی عده ای پذیرفتن، حالا اگر در این سایت اجازه می دادند بیشتر توضیح می دادم
ابتدا درباره تیر سوال بگم، هواسم نبود کامل ننوشتمش که مهم نیست، فرقه واین ها را هم توضیح داده بودم، مثل اینکه مسئولان سایت تغیرش دادن، نه بابا شیعه 12 امامی
تو رو خدا یه نفر دیگه رو بدبخت نکن
بهش بگو
بزار خودش تصمیم بگیره
با سلام به شما کاربر محترم
گرچه ما نمی دونیم که شما از چه فرقهای هستید و اینکه آیا با انتخاب خودتون این فرقه رو انتخاب کردید یا ... در هرصورت دانستن این مسئله برای خواستگارتون لازم و ضروریه! چرا که طرف مقابل طبیعتا با این نیت و قصد با شما ازدواج می کند که شما مثل او شیعه 12 امامی هستید. مضاف براینکه یکی ملاکهای مهم ازدواج تناسب اعتقادی میان طرفین است. لذا طبیعی است که طرفتون باید بداند که آیا طرف مقابلش با او تناسب اعتقادی دارد یا نه. از این رو مطرح کردن این مسئله از سوی شما برای خواستگارتون ضروری است.
اما درباره زمان بیانش، بهتر است این موضوع رو در جلسات اولیه مطرح نکنید؛ زیرا چه بسا در جلسات اولیه نظر خودتون یا طرف مقابلتون کلا منفی باشد و لزومی ندارد که شما در همان جلسه اول همه چیز رو بیان کنید. لذا بهتر است بعد از یکی دو جلسه که نظر اولیه طرفین نسبت به هم مثبت بود، اون وقت درباره این موضوع می توانید باهم صحبت کنید.
موفق باشید.
نویسنده عزیز، امیدوارم که خوشبخت بشید.
اینکه شما چه فرقه و یا مذهبی دارید که قطعا به بنده حقیر ربطی ندارد و نخواهد داشت.
بنده از این جهت پرسیدم که یادم هست یک کتاب ادیان و مذاهب سالهای 79 _80 خواندم . برخی مذاهب و فِرَق بسیار با هم فَرق داشتند. خب طبعا این تفاوتهای بسیار، قابلیت اختلافات بسیار خواهد داشت.
ولی مثلا مکتب فقهی زیدیان به مذهب حنفی نزدیک است. یا مثلا شیخیه تا انجا که اطلاع دارم 12 امامی هستند.
بهرحال بنظرم روحیات خود فرد هم بی تاثیر نیست. خیلی از شیعیان اثنی عشری ما اروپا میرن و با فرد مسیحی یا یهودی ازدواج می کنند و سالها زندگی می کنند و مشکلی از جهت دین با هم ندارند. چون میزان تقید و اعتقادات و انعطاف پذیری همه در مساله دین یکسان نیست.(اصلا کار به مساله شرعیش ندارم؛ از منظر تعامل و تناسب عرفی عرض میکنم)
مثلا فردی که معتقد است به اینکه نه عشق و نه هیچ چیز دیگری نمیتونه علت برای تغییر دینش باشه ، خب قطعا با کسی که به پلورالیسم دینی(تکثر در ادیان) اعتقاد داره فرق داره. بایدها و نبایدهای متفاوت، قطعا دو مسیر متفاوت ایجاد میکنه.
بهرحال براتون ارزوی سعادت دارم. ان شاء الله از مشاوره مشاوران متخصص سایت بهره مند خواهید شد. بنده من باب تبادل نظر و همفکری عرض کردم.
ما نمیتونیم فرهنگی که باهاش بزرگ شدیم رو عوض کنیم
باید قبول کنیم برای ما ها تعصبات حرف اول رو میزنه
گویا پیام من ابهام بیشتری ایجاد کرده. (خخخ)
بله درسته. بنده هم نمیتونم دین و مذهبی (مسلمان، شیعه، اثنی عشری) رو که تحقیق کردم و خودم به حقانیتش رسیدم، در مقام گزینش با سایر انتخابهایم قرار دهم.
ولی ما باید بپذیریم که همه مثل هم نیستند.
صحبت از برحق بودن عقیده و حکم شرعی و حرمت برخی ازدواجها نمی کنم. (که آنهم در جای خود مباحث زیادی می طلبد که بنده در مقام بیانش نیستم) صحبت من این هست که افرادی هست که دین و مسائل اعتقادی اولویتشان نیست و جایگاه خاصی در نزدشان ندارد.
برخی افراد هستند که برای اصل دین محلی از اعراب قائل نیستند؛ تا چه رسد به احکام و ضروریات و فروعیات دین. منتها ما می بینیم که این افراد هم به امداد عام الهی و از فضل بیکران خدا متنعم هستند و ازدواج میکنند و ... .
البته مساله دین چیزی نیست که بشود پنهانش کرد و صد البته حق مسلم هر دختر و پسری هست که بداند چه کسی را شریک زندگی میگیرد. منتها بنده از زاویه دیگری قضیه رو مطرح کردم که منافاتی با انچه شما و کاربر محمدصادق و مشاور سایت فرمودید ندارد.
این نکته رو هم اضافه می کنم: این پیام من کلی هست و نویسنده سؤال مخاطب مستقیم من نیستند.(در کل عرض کردم).
یا علی. مؤید باشید.
نمیدانم عزیز مثل همیشه عالی بود
خوشبخت باشید و دلتون پر از آرامش
البته از نظر شرعی ازدواج مسلمان با غیرمسلمان جایز نیست
منظورتون اینه که پیرو فرقه ای از فرق شیعه هستید؟
از مکاتب دیگه یعنی چه مکاتبی؟
سوالتون ابهام داره.
حالا هر فرقه ای مثلا زیدیه ، اسماعیلیه ، شیخیه ، احمدالحسنی ، کیسانیه و ....
یقینا در اصل سوال تغییر نمیکنه
میگه من برای یک فرقه هستم ، آیا بگم به خواستگارم؟ چون برخی دخترهای فرقه ما ازدواج کردند و نتونستند با شوهراشون بسازند
دقیقا
تنها چیزی که اهمیت نداره این هست که مال کدوم فرقه هست
احتمالا درویش هستند یا شیخیه
ولی هر کدوم باشند اهمیت نداره
ازدواج با هردوشون خطرناک هست