خیلی سر در گمم

00:30 - 1395/08/23

سلام من دختری هستم ۱۸ساله که وقتی ۵ساله ام بود برادرم فوت شده و حالا من تنها بچه خانواده هستم پدر و مادرم همیشه اصرار داشتن ک من زودتر ازدواج کنم من با این مسئله مخالف بودم ولی حالا از تابستون کلی خواستگار برایم امدن ک هر کدام رو به نحوی رد کردم ک هم موقعیت شغلی و اجتماعی شون خوب بود ولی حالا یکی شون خیلی اصرار داره پسری هست با ۲۸سال سن از بچگی پدرشون فوت شده و با مادرشون زندگی میکن و موبایل فروشی دارن و سالم هستن ولی ثروت آنجنانی و تحصیلات نداره ولی از یه خانواده متشخصه و خانواده ام نسبتأ راضی هست چون میگن سالمه حالا نمیدونم چیکار کنم همش احساس میکنم دارم عجله میکنم و موقعیت بهتری برام پیش میاد

-------------------------------------

کاربران محترم توجه داشته باشند که ادامه‌ی ارتباط با کارشناسان سایت و درج نظرات جدید برای رسیدن به پاسخ نهایی و جامع، تنها با عـضویـت در سایت ممکن خواهد بود؛ برای عضویت در سایت به آدرس مقابل مراجعه فرمائید: www.btid.org/fa/user/register

http://btid.org/node/101045

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
12 + 3 =
*****
تصویر Niyousha
نویسنده Niyousha در

۱۰۰% موقعیت بهتری خواهی داشت اگر تلاش کنی و درستو ادامه بدی.

اما ببین اون پسر به اخلاق پایبنده یا نه بیشتر تحقیق کن و بخصوص از پدرت خواهش کن تحقیقات از محل کارش و محلشون انجام بده.

 

اگر کیس خوبی باشه و انسان درستی باشه دنبال این نباش که شاید و شاید در آینده مورد بهتری داشته باشی.

به عنوان یه آدم تحصیلکرده میگم که حتی اگر دانشگاه هم بری نمیتونی با پسرای لیسانسه و دانشجو ازدواج کنی چون شرایط مالی بدی دارن و وابسته به خانواده ان. مگر اینکه توی محیط کار شانسی برای ازدواج داشته باشی و به شرط اینکه منشی نباشی!

اگر شوق پیشرفت داری میتونی  حتی با طرفت طی کنی که بعد از ازدواج اجازه ادامه تحصیل بهت بده. 

اگه فکر اینکه مرد بهتر میتونی داشته باشی خیلی تو ذهنت میاد لطفا ازدواج نکن. چون میشی مثل یکی از دوستان دانشگاهی من که ۱۸ سالش بود ازدواج کرد خانم چادری هم بود اما فوق لیسانسشو که داشت با کمک شوهرش میخوند یه دفعه بمن گفت که دیگه شوهرمو نمیخوام چون سطح علمیش دیپلمه و فشن هم نیست! الان خبر ندارم مرد بیچاره رو بدبخت کرده یا مث آدم داره زندگی میکنه....

 

 

تصویر mohammad_69

اگه قرار باشه طرف تا یه نفرو دید که از همسرش سرتره، دلش بلرزه که همون ازدواج نکردن به صلاحه. اصلا به ریسکش نمی ارزه.

تصویر حلما
نویسنده حلما در

سلام

انتخابی داشته باش که اگه پنج سال دیگه به گذشته نگاه کردی از انتخابت پشیمون نشده باشی و بالعکس خیلی هم راضی و خوشحال باشی از ازدواجت.

یازهرا(س)

تصویر Mr_Ali
نویسنده Mr_Ali در

نمیدونم چرا به نظرم خیلی دختر مادی هستید! (معذرت میخوام اینقد رک و راست گفتم)...
ولی نباید بخاطر موقعیت مالی با کسی ازدواج کنید و یا کسی رو رد کنید...
تا حدودی درسته که به موقعیت مالی توجه کنید ولی وقتی آقا پسر شغل دارند (مخصوصا وقتی توی شغلی هستن که خودشون رئیس خودشون هستن) دیگه نباید به امور مالی توجه زیادی کنید.

البته این به وضع زندگی خودتون هم بستگی داره که از لحاظ اقتصادی هم کفو هستید یا نه...

با این افکار شاید هنوز موقع ازدواجتون نباشه...ولی اگر ازدواج کردین زیاد توقعات مادی از همسرتون نداشته باشید و مطمئن باشید همسر شما از هیچ چیزی که توانشو داشته باشه دریغ نمیکنه واسه تون...

تصویر mostafavi
نویسنده mostafavi در

خطاب به Niyousha

منظور از استقلال مالی، یعنی فرد مسئولیت پذیر و جوهره کار کردن را داشتن باشد. البته ممکن است جوان تازه ازدواج کرده، نیاز به کمک مالی هم داشته باشد، این اشکالی ندارد، امّا آنچه مهم است این است که چنین فرد مسئولیت پذیر و بدنبال کار و درامد باشد ولو اینکه میزان درآمدش پایین باشد.

لذا بسیاری از جوانهای امروزی برای ازدواج، استقلال مالی (به این معنی که نیاز مالی نداشته باشند)، ندارند، امّا لازم است که جوانان امروزی برای ازدواج، مسئولیت پذیر و جوهره کار کردن را داشته باشند. برخی ممکن است نیاز مالی هم نداشته باشند، ولی جوهره کار کردن را ندارند به قولی از زندگی فقط خوردن و خوابیدن را فهمیده‌اند. بنابراین جوانی که مسئولیت پذیر و به دنبال کار و روزی حلال باشد، ولو درآمد پایینی هم داشته باشد، امّا برای زندگی مشترک قابل اعتماد است و می‌توان به او در زندگی تکیه کرد.

تصویر Niyousha
نویسنده Niyousha در

اتفاقا خیلیییی خوب کاری میکنه به شرایط مالی فکر میکنه. این نشون میده عقلش از منه ۲۷ ساله بیشتره.

پارسال در کمال ساده لوحی گفتم پول و مادیات مهم نیست با یه بیکار ازدواج کردم نتیجه ش شد این که ۱۲ ساعت در روز خواب بود! و مادرش برای پول جمع میکرد. هرچی هم میگفتم تشریف ببر سر کار میگفت چرا به من میگی برم سر کار؟ اصن میدونی چیه من کنار تو آرامش ندارم چون به مردت اعتماد نداری!

:)) شیوه مو عوض کردم یه مدتی بهش نگفتم و برعکس بهش گفتم عزیزم تو تکیه گاه منی و میدونم به فکر زندگیمونی... نتیجه: قرصای آرامبخششو ( که قبل ازدواج نمیدونستم قرصیه) کم کرد به جای ۱۲ ساعت فقط ! ۱۰ ساعت خوابید و بقیه مدتو تلکیزیون نگاه کرد^_^

به منم با مدرک فوق لیسانس اجازه کار نداد چون معتقد بود من باید به کارای خونه برسم^_^

 

و الانم طلاق.

 

پس خانم های محترم. مثل من ابله نباشید با کسی ازدواج کنید که هم استقلال فکری و هم مالی داشته باشه.

تصویر mostafavi
نویسنده mostafavi در

با سلام به شما کاربر محترم

در مورد زمان ازدواجتان باید عرض کنم که باید خودتان به این نتیجه برسید که آیا زمان ازدوجتان رسیده است یانه و اینکه نیاز به ازدواج را در خود احساس می‌کنید یا نه؟ لذا گرچه والدین روی ازدواج شما تاکید دارند ولی نباید از روی فشار آنان تن به ازدواج زود هنگام و شتابزده بزنید. بلکه سعی کنید منطقی و عاقلانه تصمیم گیری کنید. البته گرچه سنتان برای ازدواج بالا نیست، ولی نباید خیلی هم در این زمینه دیر عمل کنید؛ چرا که در حال حاضر هم از جهت کمیت و کیفیت خواستگاران متعددی دارید که بهتر است قبل از اینکه بدون دلیل موجه، آنها را رد کنید، لازم است شرایط آنها را بررسی و بعد تصمیم گیری کرد.

در مورد خواستگار فعلیتان، اختلاف سنی ده سال به شدت زیاد است و چه بسا این اختلاف، در زندگی مشترک مشکل ساز شود. امّا خود این اختلاف سنی، به خودی خود مشکل ساز نیست؛ مگر اینکه این مقدار اختلاف،
اولاً؛ منجر به اختلاف زیاد درک، فهم و علم مربوط به مهارتهای زندگی بشود.
ثانیاً؛ طرفین در زمینه افکار، رفتار، علایق و سلایق، حساسیتها، تمایلات و خواستها تفاوت زیادی داشته باشند.
ثالثاً؛ خانواده دختر و پسر، طرف مقابل را نپذیرند.
پس اگر این اختلاف سنی منجر به اختلافات فوق الذکر نشود، مشکل ساز نیست. 

در مورد اینکه آقاپسر خود ساخته است و با فوت پدرش در کودکی، توانسته به صورت سالم رشد و تربیت شود و روی پای خودش بایستد، نکته مثبت ایشان است و فوت پدرشان در کودکی هم در صورتی که موجب مشکلی در شیوه تربیت ایشان نشده باشد، مشکلی ندارد.

امّا برای اینکه شناخت شما نسبت به ایشان به حدی برسد که بتوانید تصمیم گیری درستی داشته باشید، می‌توانید از طریق جلسات خواستگاری، گفتگو و همچنین از طریق تحقیقات و نظرات خانواده و صاحب نظران شناخت لازم را از ایشان پیدا کنید. مهم این است که بفهمید طرف مقابلتان از نظر اعتقادی، اخلاقی، فکری، فرهنگی و رفتاری چه جور آدمی است و آیا با شما تناسب دارد یا نه؟ پس در جلسات آشنایی و خواستگاری هر قدر که توانستید با او صحبت کنید و هر مقدار هم که نتوانستید، از راه‌های دیگر؛ از جمله تحقیق و مشورت با والدین و افراد با تجربه به دست بیاورید. بعد از بررسی اگر به این نتیجه رسیدید که در بسیاری از جهات با شما تناسب دارد و او را به عنوان همسر می‌پسندید، ازدواجتان می‌تواند موفقیت آمیز و رضایت بخش باشد.

با آرزوی موفقیت