دامی که مرا اسیر خود کرده است

04:05 - 1394/09/17

به کانال مشاوره ازدواج و خانواده در تلگرام بپیوندید برای ورود همین جا کلیک کنید.angel

بنده دانشجو هستم و مثل خیلی از عزیزان آرزوی یافتن شخصی که نیمه گمشده بنده باشد
برای همین مدت های زیادی به دنبال این شخص گشتم و چون سنم بالا نبود مطمئن بودم میتوانم بهترین شخص را پیدا کنم
از طرفی شرایطم برای ازدواج هم فراهم بود و خانواده مخصوصا مادر بسیار مشتاق به ازدواج بنده بودند، و پدرم هم همیشه میگفت که غصه کار و ... را نخور چون خدا روزی را میرساند و به خدا توکل کن آشنایی بعد از مدت زمان کوتاهی به واسطه یکی از دوستان در یک شهر دیگر با دختری آشنا شدم که فقط عکس ایشان را دیدم و از لحاظ ظاهری ایشان را پسندیدم، میخواستم  مطمئن بشوم که از لحاظ اخلاقی نیز نمره قبولی می اورند که در چند برخورد که از محیط های مجازی  داشتیم و بعد از آن صحبت های کاملا محترمانه با تلفن به این نتیجه رسیدم شخص مورد نظر همان کسی است که دنبالش بودم،
به هیچ عنوان دوست نداشتم تا قبل از قطعی شدن و خبر دار شدن کامل خانواده ها، با فریب شیطان رابطه جنسی شکل بگیره پس رفتن به ان شهر را در ذهن خود قدغن کردم تا مشکلی بعد ها پیش نیاید
چند مدت بعد شماره وی را به مادرم دادم و گفتم این دختر کسی است که میتواند مرا کامل کند، مادرم هم با او در محیط های مجازی صحبت کرد و تایید اولیه را دادند شروع مشکلات
بعد از مدتی رابطه ما جدی تر شد و به فراخور آن تحقیقی انجام دادم [که ایشان خدایی نکرده در گذشته دچار مشکلی نشده باشند و کلا دور و اطرافیانشان چه کسانی هستند] متوجه شدم قبلا با کسی دیگری بوده و متاسفانه رابطه جنسی داشته اند
این تحقیق آب سردی بر پیکره بنده بود، چون کسی که فکر میکردم بهترین شخص برای زندگی ام است حال متوجه شده بودم که از وی فریب خوردم
مطمئنا بنده را درک میکنید کسی که دستش به انسان نامحرمی نخورده قطعا علاقه ای ندارد با چنین دختری ازدواج کند
ولی متاسفانه نمیدانم چرا انقدر دیر تحقیق کردم ! مشکل اصلی این بود که ایشان خود را دیندار جا میزدن و همیشه انکار میکردن که با شخص دیگری بوده باشن اما چیز دیگری ثابت شده بود
بسیار خشمگین شده بودم و به وی گفتم که نباید من را بازی میداد و این کار بسیار بد بود، او هم که راه گریزی نداشت بنده را تهدید به خودکشی کرد! و اینکه اگر من از وی جدا شود دنیایش نابود میشود پس ترجیح میدهد خود را بکشد
بعد از این قضیه بسیار ترسیدم و چند دقیقه بعد از او خواستم بلایی سر خودش نیاورد و من ناراحت نیستم... اما دروغ گفتم! چون آن دختر دیگر برای من وجود نداشت ادامه مشکلات به شکل بسیار گسترده تر
بعد از این قضیه بارها سعی کردم به خود بگویم بهترین باغچه را هم اگر بیل بزنم حداقل یک کرم درون آن دیده می شود پس سعی کردم با نرمش برخورد کنم و در زندگی اش همه جوره به وی کمک کردم ولی باز هم دلم رضایت نمیداد و مطمئن بودم نمیتوانم اورا همسر خود بدانم فقط به زور کنارش مانده بودم تا خودکشی نکند
تا کمی بعد عکس هایی که در محیط های مجازی قرار میدادند و میفرستادند متوجه این شدم حجابشان به شدت نزول کرده به نوعی که دیگر اسمش را پوشش نمیشد گذاشت، با اینکه به گفته خودشان از خانواده مذهبی بودند، بحث این را پیش کشیدم که حجابشان باید کامل باشد ولی ایشان دیگر سر چیز کوچک تهدید به خودکشی میکرد! بریدن از زندگی
واقعا سختی میکشیدم چون هر لحظه از شبانه روز کاری داشتند باید بنده برایشان انجام میدادم از پول گرفته تا دیگر چیزها
وگرنه میترسیدم تهدید به خودکشی خود را که سر هیچ کوچک و غیر کوچک آن را میگفت، عملی کرده و من خدایی نکرده به دلیل قتل غیر عمد به زندان بیفتم و آبروی خانوادگیمان برود
البته این را هم بی انصافی است اگر نگویم که آن دختر اینطور که خودش میگوید هیچکس را جز من ندارد و این را هم متذکر بشم که  بنده شدیدا احساسی هستم و الان دلسوزی و دلرحمی شدیدی نسبت به ایشان دارم، به گونه ای که فکر میکنم اگر من نباشم به هیچ شکل نمیتواند طاقت بیاورد، البته خودش بارها این را گفته، به هر حال یک وابستگی شدیدی به بنده دارد که الان بیشتر شبیه به پدر وی هستم تا همسر!!
ناگفته نماند ایشان شدیدا دچار افسردگی هستند که این قضیه روی بنده هم تاثیر گذار بوده
به هرحال روزهای سختی را پشت سر گذاشتم اما اکنون دیگر کار به جایی رسیده است که از زندگیم لذت نمیبرم
بنده در دانشگاه دولتی در شهری به جز زادگاهم مشغول به تحصیل بودم ولی بعد از این اتفاقات این ترم را کلا مرخصی گرفته ام چون واقعا نمیتوانم کاری کنم
به شدت منزوی شدم و چندین هفته است از خانه بیرون نرفته ام
من که همیشه نقل محافل بودم و در همه جا شادی و سرزندگی را تزریق میکردم به شدت بداخلاق و گوشه گیر شدم
احساس اسارتی به بنده دست داده که احساس میکنم اگر دین نداشتم و یا به آن دنیا اعتقاد شاید کار به جای باریک کشیده میشد! ولی باز هم همیشه خدارا شکر میکنم و مطمئن هستم آشناییم با این سایت میتواند مشکلم را حل کند
قطعا پشت هر سختی آسانی قرار دارد درخواست راه حل
الان میخواستم از شما دوستان و کارشناسان عزیز پپرسم که آیا راهی هست که از این باتلاق بتوانم بیرون بیایم؟! راهی که منجر به ضرر کمتری برای من شود،
یا مراجع عظام و همینطور دادگاه چه حکمی در صورت این اتفاق صادر میکنند؟ و چه کاری به صلاح است
تا حدی پیش رفته که به سرم زده شاید تقدیرم این است که باید با همین شخص ازدواج کنم و بسوزم و بسازم ولی مطمئن هستم بعد از ازدواج طلاقی در راه هست چون بعد از قضایای خودکشی که مطرح کردند و همچنین افسردگی ایشان که مدام در حال گریه هستند،  شدیدا خواسته ها و آرزوهایشان برای زندگی فرق کرد و این قضایا به قولی اهرمی برای فشار های بیشتر بر روی بنده شد
از این رو استدعا دارم در اسرع وقت به بنده پاسخ دهید تا بتوانم هرچه سریع تر خود را درمان کنم
از دوستان و علی الخصوص کارشناس گرامی تقاضای کمکی جامع و مبسوط دارم، باز هم اگر سوالی داشتین من در خدمتم و آن را توضیح میدهم
فقط کارشناس عزیز این را بدانید هر توصیه ای که شما بکنید بنده بی چون و چرا آن را انجام می دهم
ممنون
یا علی

http://btid.org/node/81000
تصویر mohammadi
نویسنده mohammadi در

با تشکر از دوستانی که در این بحث شرکت داشتند ، جمع بندی مطلب ارائه می‌شود.

در اینگونه موارد که شخص مقابل، برای رسیدن به اغراض خود، شروع به تهدید می‌کند، اطاعت از او می‌تواند به خرابتر شدن اوضاع و افزایش تهدیدات و توقعات فرد مقابل بی‌افزاید. لذا بهترین کار در اینگونه موارد این است که اگر می‌توانیم با او ارتباط مان را قطع کنیم، همین کار را انجام دهیم و اگر به هر دلیل این کار مستقیما از ما ساخته نیست، باید این تهدیدات، به مراجع ذیصلاح اطلاع داده شود تا اقدامات لازم قضایی یا درمانی صورت بگیرد.

این مطلب را در این لینک نیز می‌توانید مطالعه نمائید: http://www.btid.org/fa/news/86512

تصویر Ali7291
نویسنده Ali7291 در

عجب عجب.ای خدا داریم به کجا میری ما آدما، ما آدما.

تصویر پاکزاد

دوستان کاش جوری نظر میدادید که فرد سوال کننده و بقیه افرادی که وارد بحث میشن وقتشون تلف نشه
چون همه شاید شبانه روزی در این سایت نباشن
مثلا آقای کارشناس نظر بسیار خوبی داشتند که رفته در صفحات بعد!! کاش در طراحی بعدی سایت نظر مشاور همیشه به عنوان اولین نظر بمونه تا همه بدونن نظر سایت چیه،
خانم معین یا آقای پسر کرجی هم نظرات ارزشمندی داشتند ولی الان نظرات پایین رو ببینین :)
یک نفر برای بار هزارم گفته سکوت میکنم تا همه ببینند، یک نفر گفته من قضاوت نمیکنم، یک نفر دیگه هفت هشت نظر پشت هم داده در حالی که همه اش رو میشد در  یک نظر گنجاند

البته همه برای نظر دادن آزاد هستند و هیچ مشکلی نیست ولی کلاه خودمون رو قاضی کنیم حق الناسی رو بی خود و بی جهت ضایع نکنیم و موجب ناراحتی کسی نشیم. کسی که سوال مطرح میکنه نیاز نداره بدونه شما قضاوت میکنید یا نمیکنید یا سکوت کردین یا نه! به چه درد ایشون میخوره اینا؟
این نظرات فقط باعث میشه نظر کسانی که واقعا وقت گذاشتن و نظر دادن بره پایین و شمایی که برای احتمالا تفریح به سایت اومدین نظر اون ها رو هم خراب کنید

تصویر haserat
نویسنده haserat در

فقط امیدوارم که قضاوت های شما عین واقعیت باشه. اما من تا صحبتهای دوطرف را نشنوم هیچ وقت قضاوت نمیکنم.

تصویر ســـارا

از این موضوع ساده نگذرید اگه شما به اون خانم هم دین نداشته باشید به خودتون دین دارید اگه در واقع اون خانم سواستفاده گر باشه ممکنه شما مشکل ترس ترحم زیادی کمبود اعتماد بنفس عدم توانایی در نه گفتن داشته باشید و باید زمانو هزینه بذارید این مشکلات خودتونو رو رفع کنید یا ممکنه شما روحیه سالمی داشتید و اون خانم خیلی قهار بوده و باشما بازی کرده

تصویر merida
نویسنده merida در

متاسفانه به علت مدیریت کم اینجا راحت موضع گیری روی می اورند عده ای (منظورم شخص خاصی نیست دوستان دچار دوگانگی نشوند).
هرچند که من پاسخ دارم برای اون عده منتها سکوت رو جایزتر میدونم.
چقدر راحت میشه یک نفرو خراب کرد. من که قضاوت نمیکنم اون خانم رو. اما کلاهتونو بالاتر بزارید...
موفق باشید
یازهرا

تصویر ســـارا

از کابران هم عاجزانه تقاضا دارم که خودشون هم به حدیثها و آیات قرآنی و حرفا و پندهایی که میزنن عمل کنن اول از خودمون شروع کنیم امام جمعه هم میگه خودم و دیگرانو به تقوا دعوت میکنم

تصویر ســـارا

سلام
بنظر من در مورد مشکل شما خوبه که با اون دختر به مشاوره برید و اگر اصلا راضی نمیشن خودتون به مشاوره برید یه طرفه به قاضی بری راضی برمیگردی و توی چند خط هم نمیشه همه واقعه رو توضیح داد ممکنه اون خانم سواستفاده گر باشه ممکنه مریض روانی باشه ممکنه شما باهاش رفتاری کردید که بهش آسیب زدید ممکنه از شما کینه به دل بگیرنو قصد آسیب رسوندن پیدا کنن_ کسی که چیزی برا از دست دادن نداره خطریه_ ممکنه الان شما بهش دین داشته باشید بابت رفتار نادرست با اون ممکنه خود شما مشکل عدم توانایی در نه گفتن ترسو دلسوزیو ترحم بیش از حد داشته باشید هزار تا امکان هست من صلاحیت ندارم راه حلی بگم ولی به نظرم بیشتر مشورت کنید با یه مشاور روانشناس هم صحبت کنید توی انتخاب مشاور هم دقت کنید مشاورها هم حتی بعضی مواقع راه حل درستی نمیگن شما که هزینه و زمان زیادی تا بحال صرف کردید یه مقدار هم برای مشاوره زمانو هزینه بذارید

تصویر Mehrdad Ashti

دوستان نظر جناب اقاي تقي زاده درباره قطع رابطه رو براتون ميذارم،
بر خلاف اظهار نظرهاي احساسي و غير منطقي برخي دوستان، ايشان موضعي درست و به جا گرفته اند و يقينا بسيار مفيد هست
متن پايين از ايشان است، ضمنا در چند مشاوره همين نظر رو داشتن
 

همانطور که خود شما هم می دانید ادامه این رابطه درست نیست وباید رابطه را قطع کنید و بهترین راه برای قطع کردن رابطه، قطع یکدفعه و به طور کامل می باشد و قطع رابطه به صورت تدریجی درست نیست. شاید با قطع این رابطه دچار ضربه روحی بشه اما قطعا اگر این رابطه ادامه پیدا کند ممکن است به زندگی او ضربه وارد بشود و در زندگی آینده شما هم مشکلاتی ایجاد بکند.

شاید بگویی این طوری خیلی ضربه می خوره و اگر تدریجا باهاش قطع کنم بهتره جوابش اینه که این نوع قطع کردن ناراحتی داره اما خیلی زودتر نتیجه می ده و به فراموشی منجر می شه اما اگر بخواید براش دلسوزی کنید و رابطه رو ادامه بدید و اون از رسیدن به شما نا امید نشه درسته که درد نا امیدی اذیتش نمی کنه و از همین مقدار ارتباط خوشحال می شه اما این عشق تا مدتها در دلش می مونه و نرسیدن به شما اذیتش می کنه و ممکنه سالها طول بکشه و نتونه شما رو فراموش کنه  بنابراین جراحی دل در اینجا بهتر از مرهم موقتی است که جراحتش تا سالها باقی بمونه.

شما برای قطع رابطه باید چیزهایی که شما را به یاد او می اندازد را از بین ببرید و همچنین اگر رفتن به جایی ممکن است او را ببیند از رفتن به آن مکان ها خودداری کنید. شماره تلفن همراه تان را عوض کنید. و سعی کنید شماره همراه او را فراموش کنید. و حتما توجه داشته باشید که دیگر نباید به خاطر دلسوزی و یا رفع تنهایی این رابطه را ادامه بدهید. اشتباهی که قبلا چند بار آن را تکرار کرده اید و باعث شده که به هم وابسته بشوید. اگر این رابطه ادامه پیدا کند ممکن است این رابطه گناه آلود بشود.

تصویر Mohammad_1365

سلام
اين کارا چیه برادر من
طرف قبلا رابطه جنسی داشته، حجابشم که ظاهری بوده, دروغ هم که میگه،
پس از چی ميترسي??

شما ولش کن بزار هر کاری میخواد بکنه
زندگی خودت رو داری خراب میکنی، شما تا الان هم بیش از حد بهش خوبی کردی. البته اینا. اکثرا فقط حرف مفت میزنن،

تصویر farid94
نویسنده farid94 در

سلام مریدا خانم
اخه تا کی انسانیت؟؟؟؟ من هم همین فکر رو میکردم که گفتم تا اخر عمر باید با ایشون باشم ولی کم کم تصمیم گرفتم جدا شم زمینه سازی هاشو انجام دادم بعد سوالمو مطرح کردم.. شما که میگین انسانیت و اینها پس درست نیست بدون اینکه منو بشناسین قضاوت کنین و بگین با فحش و کارای حقیرانه جدا شدم!! کدوم کار حقیرانه؟ و کدوم فحش؟!!!!!! اینکه سالها از خوشی و خوبی های زندگی براشون گفتم و هرکاری خواستن براشون انجام دادم و اخرش همه مشکلات زندگیشونو برام اوردن؟ بالاخره همه مشکل دارن ولی همه اش مشکل نیست خوبی هم هست ..
به هیچ وجه هم خودخواه نبوده و نیستم
با این حال امیدوارم خدا کمک کنه هم ایشون رو هم دوستان را

تصویر pe3ar.karaji

جناب فرید
اصلاً میگوییم این دختر، مادرزادی روانی و دیوانه و خل و چل است
وابستگی و علاقه ای که به شما پیدا کرده که مادرزادی نبوده حالا چه یک دختر دیوانه را وابسته کرده باشید چه یک دختر عاقل را، اتفاقاً اینکه یک بیمار روانی را دچار وابستگی عاطفی کرده اید اشتباه بزرگتری بوده
شما روابطی محبت آمیز و صمیمانه با او داشته اید خود به خود که وابسته نشده
مدت زمان زیادی را به محبت و صمیمیت با  او صرف کرده اید، حال کاملا دلزده و پشیمان شده اید اشکال ندارد، کمی دیگر دندان روی جگر بگذارید با سیاست و مرحله به مرحله اثر خود را روی قلب این دختر پریشان حال، کم رنگ کنید و بعد برای همیشه تمامش کنید و بعد خطتان را عوض کنید و بعد از آن  هم در مورد وضعیت و حال و روزش کنجکاوی نکنید و تماسی نگیرید یا احوالپرسی نکنید و بگذارید بفهمد فراموش شده تا فراموش کند.

موفق باشید

تصویر merida
نویسنده merida در

من گفتم فکراین هم نکنید ک فحش و غیره بدید.گفتم فکر!!نگفتم ک انجام دادید.
البته عادت ماست ک همیشه حق بجانبیم ..
امیدوارم منظورمو رسونده باشم .
صلاح کار خویش خسروان دانند..
موفق باشید یازهرا

 

تصویر merida
نویسنده merida در

اقای فرید سلام
من نگفتم پرستار ایشون بشید و از ایشون مراقبت کنید گفتم کم کم جدا بشید طوری که ایشون خودش بی میل بشه !
نه با فحش و این کارای حقیرانه.
اون خانم مشکل روانی داره پس به نفع هردوی شماست ک کم کم دوربشید از هم.مثلا در عرض یک هفته ونیم با کم شدن تدریجی تماس و..
نگران همین انسانیتم که داره میمیره.
من میفهمم حال شما اما یکم خودخواه نباشیم و بذارید گذر زمان به شما و ایشون کمک کنه.
ممنون
یازهرا

تصویر merida
نویسنده merida در

بنظرتون اون ادم  نرمالی بوده ؟مسلما نه مشکل روانی داشته
اینجا قضیه فرق داره و طرف ی خانمه .احساسات داره هرچقد هم چهره سیاه بسازید ازش.و از اونجا ک مشکل روانی داره ممکنه واقعا حرفش عملی کنه!چون مشکل داره .و نمیتونه خودش کنترل کنه.
من نمیگم این اقا بره باهاش زندگی کنه اخرشم مثه فیلمای وسترن با بچه بیان تو صحنه!من میگم کاری کنن ک اون خانم بی میل بشه اونم بواسطه زمان .
کم کم در عرض ی هفته قطع کنن.یهو ک قطع کنن اولا از اونجا خودشون ترس این دارند خانم خودکشی نکنه وغیره جواب میدن براهمین میگم باید با عقلانیت پیش رفت تا خوده خانم بذاره بره.اینم با همون بی توجهی حاصل میشه .مثلا جواب زنگشون ندن بعد بگن سرکارن یا درس میخونن چندین بار به این صورت .اون خانم خودش دلسرد میشه ومیره.
 

تصویر معین
نویسنده معین در

مریدا میدونی همین کم کم دور شدن مثل شمع خود ادمو اب میکنه؟ من هرروز داشتم اب میشدم هرروز از خواب بیدار میشدم میگفتم پس کی تموم میشه کی این ادم از زندگی حذف میشه کی اب خوش از گلوم پائین میره هرروز توهین و تحقیراش بیشتر میشد هرروز فحش میداد بهم من نمیتونستم جواب توهیناشو بدم سکوت میکردم ولی تو دلم اشوب بپا بود اینطور ادما وقتی میفهمن طرف مقابل رئوف و عاطفیه دست میزارن رو نقطه ضعفش اونقدر از همون ناحیه بهش اسیب میزنن که فراری میشه دقیقا من هی سردتر و سردتر میشدم که خودش تموم کنه و ازم زده بشه ولی نمیشد توهین و تحقیراش بدو بیراه گفتناش به خانواده ام بیشتر میشد بجای اینکه من طلبکار باشم اون طلبکار بود منم همین حرفای تورو میزدم شرف و انسانیت ولی غافل ازاینکه این ادم داره منو روز به روز نابود میکنه .

 

تصویر پاکزاد

از دادن مشاوره ها احساسی لطفاپرهیز کنین صورت سوال پر واضح هست که این دختر خانم بویی از انسانیت نبرده و داره تا جایی که جا داره سو استفاده میکنه
در مشاوره دادن جنسیت رو اصل برای دفاع قرار ندیم. من تو عمرم ندیده بودم اقای محمدی اینطوری اقرار کنن که یک شخص سو استفاده گر هست
وقتی اقای محمدی به من مشاوره دادن رفتم و اکثر مشاوره هاشونو مطالعه کردم تا سابقه شون رو مورد بررسی قرار بدم و به جد میتونم بگم یکی از افراد کارکشته در این قضیه هستند و خوشحالم با ایشون اشنا شدم
اینجا هم فرمودشون رو مطمئنا با تحقیقی که روی قضیه داشتن و بیطرفانه اعلام کردن که من هم کاملا موافقم باهاشون
حتی اگر به خودم بود پارو فراتر میذاشتم و میگفتم اصلا این دختر به کل دروغ میگه و داره پشت قضیه به شما میخنده!! ولی این خط اخر رو شما جدی نگیر چون دیدم اینجا هم عده ای نااگاهانه و اشتباه میخوان احساساتیتون کنن و شما رو گمراه کنن گفتم که از تصمیم حقتون برنگردین و ادامش بدین

تصویر farid94
نویسنده farid94 در

سلام با تشکر از همه دوستان و مشاور عزیز که پاسخگو بودن و به برادرشون کمک کردند
از پایین به بالا پاسخ تک تک عزیزان را میدهم

آقای محمدی

ترسم از این بود که یک بنده خدا خود کشی که گناه کبیره هست رو انجام بده و من هم ناخواسته در این گناه مقصر شناخته بشم
ولی با یک وکیل صحبتی انجام دادم و احکام قضایی رو مطالعه کردم متوجه شدم که هیچ مشکلی در این موضوع پیش نمی اید و هرکس مسئول جان خودش است
و تصمیم گرفتم به صورت ناشناس به خانواده شون اطلاع بدم که ایشان را به روانپزشک ببرند تا مشکلش درمان شود
وگرنه نه کار خلاف شرعی انجام دادم، فقط میخواستم مشکلی برای کسی پیش نیاید

آقای نیمار

سپاس از نظرتون

آقا یاسین

ممنون دوست گرامی، نه خداروشکر شیشه خورده نداشتم تا حالا و قطعا تا لحظه ازدواج هم دستم به دختری نخواهد خورد

خانم مریدا

ممنون ازتون، شما از انسانیت صحبت کردین چیزی که دغدغه من هم هست، ولی اگر خودتونن چند ماه این وضع رو خدایی نکرده داشتین احتمالا نظرتون چیز دیگه ای بود، دقیقا من از یک شهر دیگه چه رفتاری رو میتونم داشته باشم که به نفع ایشون باشه؟ وظیفه دکتر بردنشون که به عهده پدر و مادرشونه یا این رسیدگی ها وظیفه من که نیست، از اول اینطوری فکر کردم که باید باهاشون خوب باشم تا خوب شوند ولی هیچ تغییری نکردند و سر هر چیز کوچکی مشکلات روانی دارند

آقا مهرداد

ممنونم ازتون، اره واقعا به همین شکله به نظر خودمم دختر مومن و نجیب خیلی زیاده و اینکه بهشون توصیه کردم برن دکتر اما نرفتن و نیاز ندیدن احتمالا!

پریسا خانم

متشکرم از شما، اما خوشبختانه یا متاسفانه فاصلمون از هم دوره و اینکه دوران افسردگی چه قدر طول میکشه که درمان شه؟ ایا با رفتار بهتر حل میشه؟

آقا موسی

خیلی ممنونم اما واقعا سخته اینکار هرچند بازم تلاشمو میکنم ولی اینکه تند برخورد کنم و ... رو ترجیح میدم کلا برخوردی نکنم

آقای پاکزاد

متشکرم ازتون، بله درسته شاید کوتاهی از خودمم بوده

آقای کرجی

با تشکر اما به خودشون هم اعلام کردم دیگه علاقه ای به ازدواج ندارم و این زمینه سازی بود برای اینکه بتونم خطمو عوض کنم برای همیشه انشاالله

خانم معین

واقعا ممنونم ازتون، فکر کنم در این برهه کسی که مشکل من رو دیده باشه دقیقا این رو درک کنه، با خوندن متنتون دقیقا یاد خودم افتادم، اتفاقا چندین بار گوشیمو خاموش کردم ولی باز هم گفتم نکنه مشکلی داشته باشن و به من نیاز داشته باشن و باز روشن کردم دیدم عکس از گریه خودشون و به همین شکل که شما گفتین میخواستن بفرستن!! که بگن بدون تو نمیتونم زندگی کنم و این صحبت هایی که روی هرشخص تاثیر میذاره
به هرحال هرچیزی که از ایشون بود و داشتم رو پاک کردم، باز هم میترسم که کاری با من دارند یا خیر و میخواستم سیمکارتم را دوباره روی گوشی بندازم اما سیمکارت رو کلا نابود کردم که دیگه نخوام برم ببینم، اما واقعا باز هم دودل بودم که با شماره جدید بهشون پیام بدم ولی با خوندن کامنت شما مطمئن شدم کارم درست بوده و تا اخر عمر دیگه سمت ایشون نمیرم
واقعا بدترین روز ها و شب های عمرم رو سپری میکردم هر شب با ترس خودکشی ایشون با یک چشم باز میخوابیدم که نکنه مشکلی پیش بیاد و هرلحظه باید گوشیو چک میکردم تا خدایی نکرده اتفاقی نیفته
به هرحال امیدوارم خدا در تصمیمم کمکم کنه
و امیدوارم برای هیچکس این اتفاق پیش نیاد چون واقعا واقعا سخته، مخصوصا اگه احساستون زیاد باشه و مردم براتون مهم باشن
بازهم ممنونم ازتون که لطف کردین وقت گذاشتین این داستان زندگیتون رو برای کمک به بنده و سایرین فرمودین

باتشکر از همه دوستان عزیز و مشاور گرامی از وقتی که صرف بنده کردین،
بسیار لطف فرمودین و هرگز فراموش نخواهم کرد
ارزوی روزهای بسیار خوبی را از خداوند منان برایتان دارم
امیدوارم عزاداری ماه صفرتان مورد قبول درگاه حق قرار گیرد و ربیع الاول را شاد و پر انرژی آغاز کنید

تصویر معین
نویسنده معین در

دوست عزیز

شرایط شما هم کاملا مشابه با شرایط من در سال گذشته است وقتی پست شما رو خوندم تمام صحنه هایی که برام اتفاق افتاده بود تداعی شد پارسال برای من نیز همین اتفاقات افتاد ولی با شدت و قوت  این سرگذشت رو برای شما و سایرین مینویسم که حواسشون رو بیشتر جمع کنین چندین ماه زجر کشیدم اخر با بدبختی و فلاکت تونستم خودمو از عذاب بیرون بکشم.

سال قبل با اقا پسری اشنا شدم که بعد از مدتی حس کردم اختلال روانی دارن و دروغای زیادی ازش دیدم اون زمان من دانشجوی فوق لیسانس بودم  وقتی بهش گفتم ما بدرد هم نمیخوریم و دلیلی برای ادامه این ارتباط نمیبینم دقیقا اونم همین حرکتا رو کرد منم ترسیده بودم میگفتم اگر خودکشی کنه من چیکار کنم بذار بمونم اشکال نداره اصن زندگیم تباه بشه ولی این نمیره یه وقت کار دست خودش نده اونقدر درگیری ذهنی برام پیش اومده بود که نمیتونستم حتی غذا بخورم بشدت افت تحصیلی پیدا کردم تا میگفتم نه خانواده ام راضی نیستن زنک میزد و هرچی فحش بود به من و خانواده ام میداد نفرین میکرد داد و بی داد راه مینداخت حتی تو خواب میدیدم خودشو کشته با وحشت از خواب میپریدم هربار تهدیدم میکرد که خودمو میکشم حتی خواستگارامم به خاطرش رد میکردم نمیدونستم کار درست چیه کار غلط چیه وقتی با دروغاش مواجه میشدم و بهش میگفتم میگفت من بخاطر اینکه به تو برسم این دروغا رو گفتم اخر سر گفتم هرچه بادا باد دیگه نمیتونستم تحمل کنم تصمیم کرفتم همه راههای ارتباطی رو قطع کنم حتی شماره موبایلمو عوض کردم ایمیل هر راهی که فکر میکردم ممکنه بهم اسیب برسونه وقتی اینکارو کردم خودمم دلم طاقت نمیورد تو وبلاگش رفتم دیدم فیلم رگ زدن دستش رو گذاشته باورتون نمیشه اونقدر حالم بد شده بود تا یک ماه با هیچ کس نمیتونستم حرف بزنم هرروز میرفتم تو وبلاگش ببینم چی شد ازش خبری نبود خط قبلیم رو شبا روشن میکردم که ببینم کسی زنگ زده هر شماره ناشناسی رو توجه میکردم که نکنه خبری ازش باشه برنامه واتس اپمو دوباره نصب کردم دیدم عکس های مستهجن برام فرستاده بود بعد از یه مدت حدودا دو ماه بعد دیدم پیامای عذرخواهی برام میفرسته اخرین پیامکی که برام فرستاده بود چند ماه پیش بود که عذرخواهی کرده بود و نوشته بود من میخاستم هرجور شده تورو نگه دارم ولی غافل ازاینکه دلت با من نبود حلالیت طلبید همه این ها رو گفتم که بگم دوست عزیز این طور ادما که سریع تهدید به خودکشی میگیرن مطمئن باش عمرا اینکارو بکنن این طور ادما اختلال روانی دارن به خانواده اش بسپرین شما مسئول زندگی خودتون هستین میدونم الان چه فشار روانی ای رو  دارین تحمل می کنین خودم درگیرش بودم خوب میفهمم ولی باور کن من یکسال از بهترین روزای زندگیمو بخاطر هیچ و پوچ از دست دادم  تو سن 23سالگی پیر شدم تمرکز نداشتم درس بخونم یک ترم مشروط شدم یک سال کابوس هاشو دیدم یکسال ارامش ازم گرفته شد . حتی اگر بخواین باهاش ازدواج هم بکنین باید اول مشکل روانیشون برطرف بشه الان شما داری بهش ترحم میکنی عین من . دلم براش میسوخت هربار میگفت تو بچه پایتختی و من روستایی رو نگاهم نمیکنی در صورتیکه یکبارم به این مسائل فکر نمیکردم دنبال هر بهانه ای بودم همه چی تموم شه اون روزا فقط از خدا و ائمه کمک گرفتم دست به دامن خانم فاطمه زهرا شدم دیگه از ازدواج زده شدم هنوزم تا حرف خواستگار میاد دست و پام میلرزه . اقا فرید نذار عین من افسوس یکسال از دست رفته رو بخوری. بنظرم هرچه زودتر این قضیه رو تمومش کن همه ی راههای ارتباطی رو قطع کن هرچیزی که باعث میشه دوباره بهش فکر کنی همه رو قطع کن .

 

تصویر pe3ar.karaji

با سلام
اول اینکه سعی کن یکبار صحبتهای اصلی خود و قول و قرارها و کم و کیف رابطه ای را که با او داشته اید، بصورت ایمیل یا چت با هم مرور کنید و بگذار اقرار و تایید کند سپس ذخیره(سیو) کن
یکبار هم در مورد نحوه ارتباط و کم و کیف رابطه قبلی و شخصی که با او ارتباط داشته در محیط چت یا بصورت ایمیل از او بپرس و متن اعترافات و اقرار ها را ذخیره کن
این کار را در محیطی و بگونه ای انجام بده که اثبات اینکه صحبتها و پیام های ارسالی از جانب او بوده امکان پذیر باشد (از روی شماره موبایل یا ایمیل یا ....)
یا اینکه این اقرارها را بصورت صحبتهای تلفنی ضبط بکن و نگه دار برای روز مبادا! (برای روزی که احیانا اتهام یا ادعایی خودش یا خانواده اش علیه شما مطرح کردند)

دوم اینکه فارغ از اینکه رفتار و صحبتهای شما هم اشتباه بوده، دختری که با او ارتباط دارید ممکن است فردی زیرک و فریبکار باشد و شما را ساده گیر آورده و یا ممکن است دختری معمولی و ساده اندیش است که یکبار به تور پسری فریبکار افتاده و از او سو استفاده شده و شکست خورده و چه بسا قبلاً هم به خودکشی فکر کرده ولی سعی کرده است بخت خود را باز هم بیازماید و شما را یافته و حالا با وابستگی به شما و همچنین برملا شدن رابطه قبلی اش واقعا دچار یاس و ناراحتی شده و به فکر خودکشی افتاده و این موضوع را به شما گفته تا شاید ترحم شما را به خود جلب کند و چون موفق بوده و با شناختی که از شخصیت و روحیه شما پیدا کرده، باز هم از این نقطه ضعف شما استفاده می کند

در هر صورت اگر شما قصد ازدواج با او را ندارید باید هرچه سریعتر به این رابطه پایان دهید
اگر مطمعن نیستید که فردی زیرک و فریبکار و کلاهبردار باشد:
اولین کاری که باید انجام دهید این است که رابطه خود را به بهانه های مختلف کم کنید،خیلی کم، توصیه نمیکنم که به یکباره قطع کنید به تدریج او را دلزده و خسته کنید فواصل ارتباط خود را زیاد کنید و به تدریج سرد تر و سردتر برخورد کنید تا اینکه او را خسته کنید از تماس تلفنی پرهیز کنید بگویید از ازدواج کردن کلا منصرف شده اید و با هیچ دختری قصد ازدواج ندارید، وانمود کنید سرد شده اید یا مشکلات مالی برایتان به وجود آمده و امکان ازدواج را تا سالها از دست داده اید... از دل برود هرآنکه از دیده رود... بعد از آنکه به تدریج از صمیمیت و ارتباط خود به اندازه کافی کاستید و او را نا امید و از خود دلزده و خسته کردید... دیگر جوابش را ندهید (سعی کنید تصورات مثبت او نصبت به خودتان را از بین ببرید و خنثی یا منفی کنید)

اگر هم می توانید مطمعن شوید که دختری فریبکار است و قصد سو استفاده دارد،  بی درنگ شماره اش را بگذارید در بلک لیست و تمام!
اگر هم تهدید کرد متن صحبتها و اعترافاتش را برایش بفرستید و از اینکه بتواند از شما اخاذی کند نا امیدش کنید

 

تصویر پاکزاد

سلام، جای دیگه برای تشکر از اقای محمدی پیدا نکردم و اینجا تشکر کردم
مشکل بنده حل شد و بعد از صحبت با پدر دختر موافقت شد که صیغه عقد در جمع اقوام نزدیک خوانده شد
ممنون ازتون
--
در مورد این دوست هم توصیه میکنم فرموده آقای محمدی رو گوش کنند
-
دوست گرامی باید اقرار نمایم این فرد از ساده‌لوحی و عطوفت غیرطبیعی شما نهایت سوء استفاده را انجام داده!
-
و این که واقعا مگه هرکی هرکیه که یکی رو محبور به ازدواج کنند و بگن اگر منو نگیری خودکشی میکنم!!
هرچه سریع تر جدا بشین
البته دانشگاه و اینا واقعا چیزی نیست که با این قضیه بخواد به هم بخوره! کلاس هاتونو برین مطمئنا تاثیر مثبت میذاره اگر توی اجتماع باشین

تصویر mohammadi
نویسنده mohammadi در

عرض سلام و تشکر از شما.

امیدوارم به حق حضرت زهرا و امیرالمومنین(علیهما السلام) خوشبخت شوید.

 

تصویر merida
نویسنده merida در

اون خانم با این حرفایی ک این اقا میزنن تعادل وثبات روانی درستی نداره و هرکاری ممکنه بکنه چون از نظر روانی مشکل داره درک این مسئله سخته؟کاری که میشه با چند وقت کم کردن ارتباط درست بشه چرا از این راه وارد نشوند؟خدایا دینت فرستادی تا انسانی تر رفتار کنیم ولی ما داریم انسانیت به کل از بین میبریم خودت کمک کن به همه ی مردم تو کل دنیا باهردین و مسلکی که هستن تا انسانیتشون از کف ندن..آمین.

تصویر موسی
نویسنده موسی در

سلام
این دامی هستش که این زن برای شما پهن کرده و سعی کنید ازش جدا شید چون کسی که با تهدید به خودکشی زندگی شروع کنه مشخص نیست به کجاها برسه. بدون هیچ دلسوزی ازش دل بکن و جدا شو و البته اینو بگم که بد اخلاق شو باهاش و باهاش به تندی برخورد کن که اونم از تو بدش بیاد امیدوارم در کید این خانم نیوفتی

تصویر merida
نویسنده merida در

ی عده ازدوستانی که میگن به این اقا ربطی نداره که این خانم خودکشی کنه ایا بویی از انسانیت بردند؟!!!!!!!!!!!!!
بله از نظر قانونی به این اقا هیچ ربطی نداره و وظیفه ای هم نداره از نظر انسانی چیه؟کاری که میشه با چند وقت کم کردن ارتباط درست بشه چرا از این راه وارد نشوند؟
یادمون باشه هرچقد انسانیت داریم دین داریم...

موفق باشید

یازهرا
 

تصویر merida
نویسنده merida در

همیشه معتقدم من مسئول سو برداشت دیگران از حرفم نیستم ولی بازهم از اونجا ک نمیخوام کسی رو برنجونم توضیح میدم .من نه  با شما نه با هیچ ادمی مشکل ندارم  ونداشتم .
منشا بحث یا بقول شما جنجال اخیر نظرهای بعضا تند شماو ی عده دیگه  بود .پست هنوز هست میتونید بخونیدش.
گاهی حس میکنم چقد راحت ادم ها دچار سوتفاهم میشن..
من نگفتم شما کینه جویید یا انتقام جویید یا چیز دیگه کجای متنم این حرف بود نمیدونم!
من توهین کردم؟؟؟؟؟کجای حرف من توهین بود ؟شما منو متهم کردید از افرادی ک تند رو و جنجال پرداز هستند دفاع کردم ..درحالی ک من گفتم نمیخوام حرف کاربرای دیگه رو بزنم هر چی هم گفتن بخودشون مربوطه نه ب من.
اینجا حریم داره حریم عمومی که من براش احترام قائلم .
ببخشید اگر استباه حرفم رسوندم در جوابم به شما.
این بیت شعر تقدیم شمابرای رفع سو تفاهمات  قبول(:

هر ذره که در هوا و در هامونست
نیکو نگرش که همچو ما مجنونست 
هر ذره اگر خوش است اگر محزونست
سرگشته خورشید خوش بیچونست  مولوی
موفق باشید
یازهرا

 

تصویر merida
نویسنده merida در

سلام برشما.
اقای مهرداد شما دنبال حاشیه اید؟
ولی من نیستم.
شما دنبال این هستید نظرتون تایید بشه توسط همه؟
ولی من نیستم.
دیگه هم جواب شما رو نمیدم .
تبریک میگم به مدیریت اینجا بابت سایتش!
این سایت هم برا شما!و افراد مثه شما!

انقد شعور دارم که درباره کاربرای دیگه با هر دین و مسلک واعتقادی که دارن حرف نزنم.قصد اونا هرچی هست به من مربوط نیست!
موفق باشید
یازهرا
 

تصویر Mehrdad Ashti

خیر متاسفانه هرکس دیگران را مثل خودش میبیند
بنده نه کینه جو هستم و نه دنبال انتقام از کسی
چون لذتی که در بخشش است در انتقام نیست ولی کامنتاتون رو دوباره مطالعه بفرمایین
اگر دلتون از جای دیگه پر هست لازم نیست بحث دوستمون رو خراب کنین
بنده توهینی به شما نکردم ولی شما با توهین به دفاع از جنجال های اخیر پرداختین که به قول خودتان رفتار هرکس رابطه مستقیم با شعورش دارد
و احتمالا به دلیل دختر بودن و احساساتی بودن نیز دخیل است
سایت بزرگ و وزین ولایت نت هم برای همه است و بنده هیچ دخل و تصرفی در آن نداشته و ندارم و فقط مثل همه یک کاربر جز هستم
با این حال بنده از شما عذر میخوام که گفتم جنجال و دعوا بد هست و نظراتتان مودبانه هست

 

تصویر merida
نویسنده merida در

سلام برشما.
لطف شماست.
ی نکته بگم .اولا اصلا دوس ندارم و نمیپسندم درباره کاربرای دیگه اینطور بگیداین اجازه رو به شما نمیدم..
دوما من اصلا منظورم به نظر شما نبود کلی گفتم.
سوما شما نه جای اون دخترید نه میتونید یک دختر رو درک کنیدونه میتونیدقضاوتش کنید..البته عادت ماست همیشه حق به جانبیم اینم برمیگیرده به همون عدم رعایت  هنجارها.

ممنون از شما.
موفق باشید
یازهرا

تصویر Mehrdad Ashti

سلام من از کسی اسم نبردم و احتمالا دوستان شما هم جنگ و جدل راه نمینداختن، ولی اگر هم واقعا کسانی که دنبال دعوا هستند را دوست خود میدانید بنده حرفی ندارم و امیدوارم موفق باشید
 

تصویر Mehrdad Ashti

سلام مريدا خانم
اول ممنون از اينكه اكثر مواقع در كمال احترام نظرتون رو ميگين
بعدش اينكه من هم عرض كردم با فرض سوال هيچ مشكلي نيست،
يعني نه ايشون دل خانم رو شكستن نه اذيتشون كردن و نه چيز ديگري، شايد شما اون دختر رو يه دختر پاك و معصوم تصور كردين مثل اكثر دخترهاي جامعه ولي با فرض سوال بدين شكل نيستن
و به اين دليل گفتم خودكشي به پسر ربطي نداره كه دقيقا مثل شما كه دختر رو درك كردين من هم ترس پسر رو درك كردم و خواستم بهشون دلداري بدم كه هيچ خطري تهديدشون نميكنه (چون احتمال خودكشي دختر باز هم ميگم بنا به فرض سوال صفر هست)
كجاي دنيا وقتي به دختري بگيم حجابتو رعايت كن ميگه خودكشي ميكنم؟ خب مشخصه داره از فوران احساسات پسر سو استفاده ميكنه
اصولا هم وقتي كسي جان خودش براش مهم نباشه و به حراج بذاره چه جوري ميتونه كسي ديگه رو دوست داشته باشه؟
به هرحال اكنون كه يك عده معلوم الحال ديگه براي جنگ و جدل به سايت نميان و خداروشكر سكوت كردن خواهشا همه با سعه صدر بيشتر پاسخ بديم و اين كار رو اول از خودم شروع ميكنم تا از اين سكوت نهايت استفاده رو كرده باشيم و سايت مثل قديم عالي و پربار بشه

تصویر samira asadi

یه نظر من یه مشاوره خوب با هم برین اگر نمیخوایی باهاش زندگی کنی هم باید باز هم همسرتونو ببرین پیش مشاوره چون منم خودم همسرم افسردگی داشت و دکترم که خیلی دکتر خوبی بودن گفتن الان تو موقعیتی که همسرم داره یعنی افسردگی نباید هیچ تصمیمی بگیرم به شما هم این پیشنهاد رو میکنم که اول برین پیش یه دکتر روان درمانگرا ی خوب و یه دکتر اعصاب و روان  تا به نتیجه برسید و مشاوره بگیرین و دلایل افسردگیتونو بیان کنید تا راهکار بدن و اگر تشخیص دادن که افسردگی دارین باید دوره افسردگیتون تمام بشه تا بتونید تصمیم نهایی با کمک مشاور بگیرید

تصویر Mehrdad Ashti

سلام، دوست گرامی کاملا واضح هست که شما باید از ایشون جدا بشین،
دختر مومن و نجیب بسیار زیاد هست، با کمی دقت بیشتر میتونین اون ها رو برای ازدواج بیابید
ایشون که از ابتدا این چنین با تهدید وارد شدن مشخصا از فردا خواسته های بیشتری رو مطرح میکنن و تا ابد باعث آزار و اذیت شما به این شکل می شوند
تهدید به خودکشی هم با فرض سوال که هیچکار خلاف شرعی انجام ندادین به شما مربوط نیست و هرکس خودش مسئول جون خودشه،
به نظرم به دختر توصیه کنید پیش روانپزشک بره و در اسرع وقت ازش جدا بشین

تصویر merida
نویسنده merida در

سلام برشما.
کسی که فکر وقصد خودکشی میکنه لزوما ادم ضعیفی نیست بلکه مشکل روانی داره...که درباره این خانم این مطلب صدق میکنه که مشکل روانی دارند..
با ترحم و دلسوزی نمیشه زندگی ساخت..مهمتراز همه عشق ایجاد نمیشه هرچی هست فقط دلسوزی برای طرف مقابل هست..
کم کم از ایشون دور بشید تا نه ایشون اسیب ببینه نه شما.مثلا اگر روزی 10بار تلفنی حرف میزنید تماس ها کمتربشه طی یک پروسه چند وقته.
حمایت روانی و مالی ممنوع!!نکته دیگه بهش ناسزا ندید شخصیتش خورد نکنید تا اون دختر دل بکنه این کار ادم های ضعیف و حقیره..کم کم قطع کنید رابطه رو .
امیدوارم به نیمه گمشدتون برسید..ولی قبلش یک مرد منطقی احساسی بشید..

موفق و سربلند باشید

یازهرا

 

تصویر Mehrdad Ashti

ضمنا این نظر رو حتما بخونین، چون همه کسانی که بهتون مشاوره دادن پسر بودن، اینجاهم میتونین از یک دید دیگه ببینین و بنده هم موافقم که تدریجی ولی بدون ترس و احساس زیاد، قطع رابطه کنین تا کسی اسیب چندانی نبینه

تصویر yasin1366
نویسنده yasin1366 در

من یک کمک غیر مبسوطی بهت میکنم
اگرخودت پاکی برو سراغ دختر پاک اگر خودت قبلا خورده شیشه داشتی
میتونی این مساله را نادیده بگیری
دختری که رابطه جنسی داشته و حجابش به قول تو متزلزل گشته و الان تهدید به خودکشی میکنه قشنگ داره فیلم بازی می کنه
خرش که از پل گذشت دیگه تو می مونی یک دادگاه دردهایی از جنس مهریه

این بذار تجربه اولت
اول اینکه ارتباطت باهاش قطع کن پس از مدتی خودش خود به خود خوب میشه
دوم دنیای مجازی یک فرصت اولیه برای این است که بدونی همچین فردی وجود دارد دیگه بقیش از راه واقعی پیگیری میشه وقتی میدونی گذشته دختر خوب نیست دیگه چرا ادامه بده
اون کسی که گفته باغچه را بیل بزنی کرم دارد منظورش این است که دختری سالم بوده یک مدت اغفال شده با پسری گفتگوی تلفنی و بعضا پیامکی داشته که الانم از کارش پیشمون هست و کارش تایید نمی کنه نه اینکه بره رابطه جنسی داشته باشد
به هرحال برای احساسی نشدن بهتر است ارتباطتتون قطع کن تا بتونی در یک محیط واقعی تصمیم بگیری

تصویر NEYMAR-JR
نویسنده NEYMAR-JR در

شما فکر کردی خودکشی میکنه واقعا؟؟؟smiley خوب گیرت آورده هاااا
تازه خودکشی هم بکنه به شما ربطی نداره
هر چی زودتر از شررش خلاص بشی بهتره

تصویر mohammadi
نویسنده mohammadi در

سلام و تشکر از اعتماد شما به گروه مشاوران "رهروان ولایت"

دوست گرامی باید اقرار نمایم این فرد از ساده‌لوحی و عطوفت غیرطبیعی شما نهایت سوء استفاده را انجام داده!
از سایر کاربران خواهش می‌کنم تصوّر نمایند که از فردا هر دختری جلوی پسری را بگیرد (یا بالعکس) و بگوید یا من را بگیر یا خودکشی می‌کنم. بعد ما هم حکم کنیم این فرد حتما باید با او ازدواج کند!
اگر قرار باشد صرف اینکه هر کسی تهدید می‌کند به خودکشی، خواسته او را همه اجابت کنند، از فردا همه راه خواهند افتاد و دیگران را تهدید می‌کنند که یا خواسته ما را اجابت کنید یا خود کشی می‌کنیم و دیگران هم باید اطاعت کنند تا اینها خود کشی نکنند!
هنوز هیچی نشده او شما را تهدید می‌کند به خودکشی، از شما پول هم می‌گیرد!
به قول شما بدون پوشش می‌گردد و شما می‌ترسید چیزی بگویید تا او خودکشی نکند!
خواسته‌های بیجا مطرح می‌کند و شما می‌گوئید ناچارم اجابت کنم تا خودکشی نکند!
و ...
آخه این چه برخوردی است که شما دارید؟!
یا شما خدایی ناکرده اشتباهات و مشکلاتی ایجاد کرده‌اید که از فاش شدن آن هراسان هستید، خب این بحثش جداست؛ و یا بنابر ادعای شما هنوز دستتان هم به او نخورده و مادر شما هم کاملا در جریان بوده که در اینجا ترسی وجود ندارد!
از چه می‌ترسید؟ از اینکه بگوید من از اینها پول گرفتم و مدام تهدید به خودکشی می‌کردم؟! اگر اینگونه باشد که او باید خجالت بکشد نه شما!
یاد این کلام امیرالمومنین علی علیه السلام افتادم که حضرت می‌فرمایند: ترس، با يأس، همراه است‏(1)
سر هیچ و پوچ افسردگی گرفتی و درس و دانشگاه را رها و در خانه منزوی شدی؟!
شما از فردی خواستگاری کردید و بعد از مدتی به دروغ‌گو بودن او رسیدید و فهمیدید قبلا با دیگری ارتباط جنسی داشته و الان هم بدون پوشش می‌گردد و ... و به هر دلیل مناسبتان نیست، شما هم نهایتا به او جواب منفی داده‌اید. خب بین شما چیزی نبوده که بخواهید از آن بترسید.
پیشنهاد بنده به شما به عنوان یک دوست این می‌باشد که خانواده خودتان را کامل از ماجرا مطّلع و ارتباطتان را با این دختر قطع نمایید و دیگر پاسخ مطالبات او را ندهید.(2)
یا او دست از سر شما برمی‌دارد که خب الحمدلله؛
یا اینکه بازهم شما را تهدید می‌کند که در این صورت به نظرم حتما و بدون فاصله از او شکایت کنید و تهدیدهای او را مبنی بر خودکشی و مطالبه پول و ... در اختیار نیروی انتظامی قرار دهید؛
یا او تعادل روحی دارد که در این صورت بعد از بازداشت و لو رفتن ماهیتش، به این فیلم پایان خواهد داد و تعهد برعدم تکرار خواهد نمود و همه چیز تمام خواهد شد؛
یا حقیقتا تعادل روحی ندارد که در این صورت خود مأمور نیروی انتظامی خواهد فهمید و او را به یک روان پزشک ارجاع خواهد داد.

موفق باشید.
--------------------------------------------------
پی‌نوشت:
1 - قُرِنَتِ الْهَيْبَتُ بِالْخَيْبَة [نهج‌البلاغه حکمت 21]
2 – حتی می‌توانید خط همراه خودتان را هم عوض نمائید.