دختر محجبه به کلاس زبان می رود. در جای خود که می نشیند همکلاسی اش که آن چنان حجاب مناسبی هم ندارد از او می پرسد:
چرا چادر سر می کنی؟ چرا اینقدر محجبه ای؟ در سازمان خاصی کار می کنی؟
پاسخ می دهد: نه مگر فقط کارمندان دولتی محجبه اند؟
گفت: آخر آنهایی که با جاهای خاص در ارتباطند این جوری حجاب کامل دارند. انگار هنوز قانع نشده بود پرسید: شهرستانی هستی؟ دختر چادری جواب داد نه. حتماً درنظرش دهاتی ها و شهرستانی ها باحجابند!!
بازهم دست بردار نبود. پرسید دانشجو هستی؟ پاسخ داد بله. پایان نامه دکتری می نویسم. گفت چه رشته ای؟ جواب داد: علوم قرآنی.
انگار رمز جدول را پیداکرده باشد گفت: آهااان!! دختر محجبه که انگار قبلاً تجربه چنین برخوردی را داشته است بلافاصله و با اعتماد به نفس فراوان جواب داد:
نمی‌دانی چه لذتی دارد وقتی سیاهی چادرم، دل مردهایی که چشمشان به دنبال خوش‌رنگ‌ترین زن‌هاست می‌زند.
احسنت وهزاران احسنت.
تشکر از همه بزرگوارانی که این مطلب رو خوندن
یاحق
یادمه دانشگاه بودم چادری شدم .نصف دخترای کلاسمون باهام لج شدن ... خیلی برام عجیب بود.... چون من همون ادم سابق بودم فقط لباسم عوض شده بود.... گاهی بعضی رفتارها. خیلی ناراحتم میکرد...منم اشکام برای خودم بود و به روی خودم نمیاوردم ... همون روز ها بود که فهمیدم این چادر لیاقت میخواد.... هر کسی. سمتش نمیره...هر کسی هم تحملشو نداره...هر کسی نمیتونه چادری بشه....منم هر روز که بیشتر مگدشت ببشتر عاشقش.میشدم..چادر خط فاصله من باخیلی چیزا شد....!!!!!!!.سخته بگم چقدر عوضم ک د.....را
یکی از همکاران خانمم در سن 24 سالگی چادری شد.
چون من ادم نسبتا مذهبی هستم. دلیل این تغییر را جویا شدم، واقعا جالب بود که مدتها تصمیم این کار را داشته ولی تحمل شرایط جامعه و تغییر نگاه اطرافیان کمی برایش سخت بوده. و از تجربیات این تغییر رفتارها حتی در خانواده که گفت واقعا جای تاسفه که جامعه با این سمت میره که دخترهای چادری بیشتر از غیر چادری های اذیت میشوند.
همه دنیا -مردم عادی نه بیفرهنگ سازان- افتادن دنبال حجاب
اونوقت ما هنوز تو همون تفکرات عهد جاهلیت گیر کردیم!
با سلام.
مطلب زیبایی بود.
کیف کردم از این جملــــــــــــه....
نمی‌دانی چه لذتی دارد وقتی سیاهی چادرم، دل مردهایی که چشمشان به دنبال خوش‌رنگ‌ترین زن‌هاست می‌زند.
دقیقا یه بار تو اتوبوس یکی از من پرسید شما درس حوزوی می خونید؟
من لبخند زدم و گفتم:چطور؟
گفت:حجابتون شبیه طلبه هاست...
خندم گرفت و گفتم : نه، من حوزه تحصیل نمی کنم.
تعجب کرد و بیشتر کنجکاو شد و پرسید: پس حتما معارف یا اخلاق اسلامی و یا قرآن می خوونید.
گفتم: نه اتفاقا رشته من از شاخه های پزشکی...
بیشتر تعجب کرد.
گفتم: اتفاقا رشته من و رشته های پزشکی انسان و که بیشتر با دین خدا آشنا می کنه، چون برای شناخت خدا فقط کافی است کمی به سیستم بدن خودمون علم داشته باشیم...اگر ظاهر من غیر این بود باید تعجب می کردید...
سلام و ممنون زندگی
این مشکل خیلی از ما خانومهای محجبست وقتی توی جمعی قرار میگیریم که ظاهرشون مثل ما نیست دید متفاوتی نشون میدن حتی بعضیا موضع میگیرن و میخوان با کم محلی و ندیدن بگن که این پوشش رو قبول نداریم خود من اینجور وقتها به یه جمله اکتفا میکنم：بیرق حضرت زهرا س رو سرم کردم تا چشم مردای چشم چرون دربیاد
بعدش دیدن چهره ی شاکی طرف انقد لذت بخشه :-D البته یه جاهایی وقتی طرف مقابل رو آماده شنیدنه حرف منطقی میبینم براش دلیل و برهان و آیه میارم خیلیا قانع میشن و حداقل دیدشون نسبت به حجاب و زن محجبه عوض میشه
در کل فکر میکنم ایطور وقتا باید ملایم برخورد کرد چون تندی و موضع گیری نامناسب تأثیر منفی میذاره و اسلام هم دین جذبه نه دفع چه بسا خانومهای زیادی اول جذب رفتار مؤدبانه و منطق محکم خانومهای محجبه بشن و کم کم ظاهرشون رو عوض کنن مخصوصا تو دوره ای که وهابیت و اسلام آمریکایی با برنامه های پیچیدشون قصد منحرف کردن جوونای مسلمونو دارن, وظیفه ما اینه که با رفتار و طرز برخوردمون ذهنیت خوبی برای اوندسته از افرادی بسازیم که بیشتر بیشتر در معرض انحرافن.
حقیقت داره مرسی من ک نخونده بودم
تکراری بود.قبلا دوستان دیگه همین پست رو گذاشته بودن
شرمنده دیگه تکرار نمیشه