درک نادرست از مفهوم مرگ

15:38 - 1399/07/01

با سلام خدمت کارشناس محترم  : دوستی دارم که به معنای واقعی کلمه دوست است و حق دوستی را در سختی ها و خوشی ها به خوبی به جا می آورد. ولی نسبت به خدا و زندگی عقیده ای خاص دارد. آدم افسرده ای نیست ولی به نظر او این زندگی دنیا با این همه نعمت و برکت ارزش  یک عمرترس و نگرانی از مرگ معاد و راز های نا شناخته و تجربه نشده ی زندگی پس از مرگ را ندارد. به نظر او  هر قدر که از خوشی های دنیا بهره ببریم لحظه مرگ در یک آن شیرینی همه لذت های حلال زندگی  را از بین می برد. و خیلی بر این نکته پا فشاری می کند  که این امر چگونه می تواند با عدالت سازگار باشد؟ و تصور خدا از انسان چه بوده است ؟ می خواهم به او کمک کنم. لطفا راهنمایی بفرمایید. با تشکر فراوان از شما.

-------------------------------------

کاربران محترم مي‌توانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: https://btid.org/fa/forums
همچنين مي‌توانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: https://btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران مي‌توانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي را که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگه‌دارند و به آن استناد کنند و همچنين در مرور زمان نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد: https://btid.org/fa/user/register

http://btid.org/node/154247

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
6 + 10 =
*****
تصویر محمد فرضی پوریان

با سلام خدمت شما.

من خیلی متوجه منظورتون نشدم، آیا این دوست شما قیامت و جهان پس از مرگ رو انکار می‌کنه؟ آیا اعتقادی به خدا و بهشت و جهنم و .. نداره؟ یا اعتقاد داره اما یه طور دیگه برای خودش تفسیر می‌کنه؟ 

در کل باید بهش بگید(البته مطالعه کنید تا بتونید با استدلال و برهان و دلیل عقلی بهش ثابت کنید نه فقط ادعا باشه و اونم بگه نه نظر من اینه) انسان سه سوال اساسی داره که برای رسیدن به آرامش باید بهش پاسخ مناسب بده و الا همش با خودش درگیره و در نهایت به پوچی می‌رسه؛ از کجا آمده ام    آمدنم بهر چه بود     به کجا می‌روم و آخر ننمایی وطنم

اینکه من چی فکر می‌کنم که حقیقت رو تغییر نمیده، مثلا من فکر کنم توی خونه کسی نیست و هی با خودم بگم توی خونه کسی نیست و .... ایا واقعا خونه خالی از سکنه میشه؟ آیا با فکر و اندیشه من واقعیت خارج عوض میشه؟؟؟؟؟ همیشه گفتن «با حلوا حلوا گفتن دهن شیرین نمیشه» یعنی با حرف و خیال و توهم که واقعیت عوض نمیشه، لذا واقعیت ثابته و باید مطالعه کرد تا واقعیت رو شناخت.

شما باید بگی وجود جهان آخرت  و بهشت و بجهنم قطعیه، بدون شک عذاب و جهنمی هست، چون خدا هم عادله و هم حکیم و بیهوده کاری انجام نمیده، مگه میشه کسی که گناهان کبیره رو مرتکب شده، با کسی که انجام نداده مساوی باشن و هیچ خبری اون طرف نباشه؟؟؟؟؟

باید بر اساس قرآن و سنت پیامبر از آخرت شناخت پیدا کرد و واقعیت ها رو شناخت؛ نه اینکه با خیال خام خودمون فکر کنیم خبری نیست و جهنمی وجود نداره و ... خوب شما بپرس دلیل تو بر این حرف‌ها چیه؟؟؟ برهان ایشون چیه؟؟؟؟

بنابراین ما باید با مطالعه و شناخت عالم و واقعیت ها، تصور درستی از واقعیت داشته باشیم، نه اینکه برای خودمون خیال بافی کنیم و بعدا با واقعیت مواجه شویم و غرق در عذاب بشیم.

نکته دوم اینکه: کی گفته اگر ما به جهنم و عذاب الهی اعتقاد داشته باشیم همش با ترس و لرز و وحشت زندگی می‌کنیم؟؟؟؟ نه هرگز چنین نیست، وقتی من دستور خدا رو انجام داده باشم دیگه ترس از عذاب معنا نداره، وقتی من واجبات رو انجام بدم، گناهان رو هم بذارم کنار و پاکیزه زندگی کنم، هیچ ترسی نباید از آخرت داشته باشم، از چی بترسم، خدا بسیار مهربونه، اصلا منو خلق کرده تا توی بهشت زندگی کنم و آرامش داشته باشم و لذت ببرم، کی گفته خدا ترسناکه و عذاب برای همه هست و باید از آخرت ترسید و یه عمر با ترس زندگی کرد؟؟؟؟؟

بله اگر من ولنگار باشم و هر گناهی که تونستم رو انجام بده و .... باید بترسم و بدونم عذابی سخت در انتظارم هست، بدون شک، چون دستور خداوند متعال رو رعایت نکردم، خدایی با عظمت، خدایی بزرگ و عالی داره دستور میده، چرا بی توجه بودم و بی حرمتی کردم، بله چنین شخصی باید عذاب بشه، بدون شک.

لذا شما باید ابتدا بر اساس ادله عقلی و برهانی براش اثبات کنید خدایی هست، آخرتی هست، بهشت و جهنمی هست؛ سپس بهش ثابت کنی راه رسیدن به بهشت، اطاعت از خدا و بندگی اوست، سپس بگی اگر ما بندگی کنیم ترسی از آخرت نداریم و خیلی راحت و با آرامش زندگی می‌کنیم: «أَلَا إِنَّ أَوْلِيَاءَ اللَّهِ لَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ [یونس/62] آگاه باشید! یقیناً دوستان خدا نه بیمی بر آنان است و نه اندوهگین می شوند.»