با عرض سلام و قبولی طاعات و عبادات شما
من 38 سال دارم خانم و مجرد هستم خیلی دوست دارم ازدواج کنم از طرفی هم به همان میزان خیر.... رفتار برخی آقایون و مشکلات زندگی برخی متاهلین این احساس ناخوشایند رو در من ایجاد کرده و بالعکس زمانی که زندگی خوبان و خوبیهای ازدواج رو بررسی می کنم گرایش به ازدواج در من تشدید میشه اصلا نمیدونم باید چیکار کنم حقیقتا الآن خواستگار ندارم اما نحوه برخورد با افرادی که احساس می کنم قصد خواستگاری دارند رو هم نمیدونم و در این مورد هم مهارتی ندارم... از خواستگاری سنتی و رسمی با واسطه هم خاطره خوب ندارم اما خواستگاری سنتی بدون واسطه رو دوست دارم.... همکار مجرد دارم نمیدونم ایشون چند سال دارند اما از برخی رفتارهای ایشون احساس می کنم ایشون قصد خواستگاری دارند اما رفتار من به گونه ایست که ایشون نتوانند مستقیم بیان کنند نمونه رفتارهای ایشون هر گاه که من در ساختمان اداری حضور پیدا می کنم ایشون هم حاضر میشن یا اینکه یک روز من اولین نفر و زودتر از موعد مقرر از درب مربوط به آقایان وارد نماز خانه شدم ( درب ورودی نماز خانه خانم ها بسته بود) و ردیف آخر نماز خانه مربوط به خانم ها نشستم که از لا به لای پرده دیده نشم بعد از اتمام نماز و هنگام خروج از درب آقایان ایشون رو دیدم هم ردیف و در فاصله نزدیک به من نشستند و کفش خود رو با فاصله بسیار نزدیک و میلیمتری سمت چپ کفش من قرار دادند ( من کفش خودم رو با فاصله زیاد از درب ورودی آقایان و منظم قرار دادم ایشون هم ) سریع و با احتیاط( جوری که کفش ایشون جابجا نشه ) کفشم رو پوشیدم و رفتم .... وقتی هم حضور ایشون رو احساس می کنم ناخواسته دچار هیجان و تپش قلب میشم اما سعی کردم کنترل کنم و دور شم بالاخره ذهنم رو درگیر کرده در صورتی که کارشناسان محترم سایت پست هایی در ارتباط با موضوعاتی از این قبیل ارائه دادند و ممنونم البته ناگفته نماند ایشون شناخت نسبی از من پیدا کردند روزهای اول شروع به کارم با واحد ایشون ارتباط داشتم
------------
کاربران محترم مي‌توانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: https://btid.org/fa/forums
همچنين مي‌توانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: https://btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران مي‌توانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگه‌دارند و به آن استناد کنند و همچنين در مرور زمان نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد: https://btid.org/fa/user/register
مخاطب گرامی، سلام؛ از اعتماد شما به این مجموعه از شما تشکر می کنیم. ازدواج مهم ترین تصمیم زندگی است و باید در این انتخاب نهایت دقت بکار گرفته شود تا فردی را برای همسری انتخاب کنید که همتای شما باشد. افراد شیوه های مختلفی را برای انتخاب همسر بکار می گیرند. معرفی خواستگار با واسطه، وصلت با فامیل یا آشنا یا همسایه یا همکلاسی، همه مدل هایی از خواستگاری و ازدواج هستند و مهم این است که چارچوب شرع و عرف و با فکر و تامل و مشاوره باشد.
این یک واقعیت است که وقتی با آمار طلاق روبرو می شوید یا کسانی که زندگی مشترک موفقی ندارند، نسبت به ازدواج دلسرد می شوید ولی وقتی کسانی که زندگی مشترک موفقی دارند را الگوی خود قرار می دهید حس خوبی به ازدواج دارید. ازدواج یک نیاز طبیعی است و نمی شود بخاطر آمار طلاق آن را انکار کرد. کاری که باید بکنید این است که با روش علمی و با فکر و تامل، مشورت و مشاوره و داشتن ملاک های درست ازدواج کنید.
رفتارهایی که از همکارتان توصیف کردید، نمی تواند بیانگر احساس یا تصمیم خاصی برای ازدواج باشد. این رفتارها می تواند کاملا اتفاقی باشد. بر فرض که رفتار او با شما خاص باشد، باز نمی شود گفت که قصد ازدواج دارد. شما نباید ذهن تان را درگیر او کنید، زیرا در اینصورت روز به روز به او علاقه مند می شوید. ولکن احتمال اینکه او از شما خواستگاری کند خیلی کم است. اگر به او وابسته شوید، فراموش کردن او سخت خواهد بود. پسرها مثل دخترها حیا ندارند و اگر به دختری علاقه داشته باشند بیان می کنند و اقدام می کنند. دختر نیاز نیست رفتار خاصی داشته باشد تا پسر به خواستگاری اش بیاید. بلکه رفتار سرسنگین و برخواسته از حیا برای پسر جذاب است. بنابراین بهتر است سعی کنید او را فراموش کنید. البته راهکارهایی هم برای فراموش کردن فرد مورد علاقه وجود دارد که اگر بخواهید می توانیم در مورد آنها نیز گفتگو کنیم.
در حال پاسخدهی