دو عاشق

18:16 - 1392/12/28

با سلام

من یک ساله ازدواج کردم خانمم عاشم هست منم دوسش دارم و عاشقش هر چی میخواد تا در توانم هست برایش مهیا میکنم.اما گاهی سر چیزای الکی بحث میکنیم.مثلا یه چیزی که جابجا میکنم اگه سرجاش نذارم ناراحت میشه .تلویزیون رو من روشن میکنم میگه خودت روشن کردی خودت خاموش کن.خونواده پدرم از وقتی ازدواج کردیم مخصوصا خواهرام اصلا پرس ما نمیکنن انگار نه انگار عروس دارن به همین خاطر با خونوادم بد شده بغیر مادر و پدرم .اما من با خونوادش کاملا راحتم همیشه اونجام .اونا واقعا احترام میذارن بهم .حالا من که زندگیمو دوست دارم باید چجوری رفتار کنم؟

http://btid.org/node/27393
تصویر امین-مشاور ازدواج

سلام

در مورد بحث هایی که بین خودتون پیش میاد بهترین حالت اینه که شما طوری رفتار نکنی که باعث حساسیت بشه. مثلا اگه ایشون به وسایل خونش حساسه و دوست داره هر چی سر جای خودش باشه شما هم سعی کن وقتی چیزی گرفتی سر جاش بذاری. اگر هم یادت رفت و ایشون گفت چرا نذاشتی، با شوخی مسئله رو حل کنی نه دعوا و جدی مثلا میتونی بگی ای بابا یادم رفت زحمتش افتاد گردن خانومم. یا میتونی بگی مرد همینه دیگه. اگه نظم و انظباط داشت که ازدواج نمیکرد! یکم هم در کنارش از با سلیقه بودنش تعریف و تمجید کنی قضیه حل میشه!

قاعده کلی اینه که زن و شوهر باید سعی کنن به همدیگه دستور ندن که فلان کار رو برام بکن. اگه شما به این مسئله عمل کنی خیلی از مشکلات حل میشه. مثلا اگه کنترل تلویزیون رو میخوای خودت بری بیاری یا اگه تلویزیون رو میخوای خاموش کنی خودت این کار رو بکنی، کم کم حساسیت ها از بین میره و دیگه خانومت در جواب شما نمیگه هر کسی روشن کرده خودشم خاموش کنه! باید این رفتار شما به جایی برسه که نه شما و نه همسرت فرصت گفتن خواسته هاتون رو پیدا نکنین و به محص اینکه احساس کردین طرف از شما خواسته ای داره بدون اینکه بگه براش انجام بدین. 

در مورد خونوادتون هم بهتره حد وسط رو نگه دارین یعنی نه کار اونها رو رد کنین و نه تایید کنین. اگه همسرت گفت چرا خبر مارو نمیگرن شما بگو حتما سرشون شلوغه. ما هم خیلی وقته ازشون خبری نگرفتیم. آخر هفته یه سر میریم خونشون ببینیم چیکار میکنن. باید طوری رفتار کنی که به همسرت بفهمونی نباید از کسی انتظار داشته باشی بلکه همیشه باید خودت رو بدهکار فرض کنی تا هم رابطت با دیگران خراب نشه و هم اینکه خودت آرامش داشته باشی چون وقتی انتظاراتت رو از اطرافیان به حداقل رسوندی در مقابل کم کاری های اونها ناراحت نمیشی و ...

پیروز و سربلند

تصویر DOONIA
نویسنده DOONIA در

فقط تامیتونی بهش محبت کن دیگه تمومه!!!!!!!!!!

تصویر سحر20
نویسنده سحر20 در

حتما چون از خانوادت ناراحته این ناراحتی رو سره تو خالی میکنه

باهاش صحبت کن

و سعی کن بهش آرامش بدی

بهش بگو که اون برات عزیزترینه

سعی کن آرومش کنی

بیشتر بهش توجه کنی

وقتی میبریش خونه پدر و مادرت بیشتر مورد توجه قرارش بده

بهش نشون بده که تحت هر شرایطی تو تکیه گاهشی

انشالله که مشکلت حل میشه

تصویر baharee
نویسنده baharee در

به نظر من حتمن از چیزی ناراحته که بهانه های الکی میگیره.. باهاش صحبت کن خیلی منطقی و اروم و قبلش هم بهش یاداور شو که عاشق اون و زندگیتون هستین اما بگو این بهانه ها و حرفاش ناراحتت میکنه و میخوای وقتی ازت ناراحته حرف دلت رو بهش بگی نه بهانه گیری. شاید خیلی وقتها هم سر همین خوب نبودت با خواهرتون چیزی ازون میبینه که بعد در مقابل شما اونطور برخورد میکنه.. بهترین راه یک صحبت آرام و منطقی هست. همیشه باید یک طرف گذشت کنه گاهی میبینی اون خیلی ناراحته شما گذشت کن و به دل نگیر اون رفتارهاشو. بخدا عشقتون مهم تره. با همین بچه بازی ها یهو نمیفهمی چطور یک زندگی عاشقانه به لجن کشیده میشه :(. بچه ها یکیتون منو هم راهنمایی کنین چظور سوالم رو اینجا طرح کنم من یک هفته میشه یک سوال مرتبط با مشاوره خانواده پرسیدم اما این مشاورای سایت جوابمو ندادن :( میخوام سوالمو اینجا طرح کنم شماها راهنماییم کنین اما نمیدونم چطور عنوان جدید بزنم.