14:46 - 1397/02/23
رویای صادقه حجت است یا نه؟
-------------------------------------
کاربران محترم ميتوانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: http://www.btid.org/fa/forums
همچنين ميتوانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: http://www.btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران ميتوانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي را که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگهدارند و به آن استناد کنند و همچنين نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مديرانجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد: www.btid.org/fa/user/register
انجمنها:
http://btid.org/node/133178
خواب حجیت شرعی ندارد، یعنی حتی اگر کسی در خواب از طرف معصوم(علیه السلام) به انجام کاری مأمور شود، در بیداری چیزی به عهده ندارد. علامه مجلسی در این باره میفرماید: «اگر(معصومین) در رؤیا مطلبی خلاف ظاهر بگویند، سزاوار نیست از آن تبعیت شود و اگر موافق شریعت چیزی بفرمایند، عمل به آن واجب نیست؛ زیرا زیارت امام(علیه السلام) در رؤیا موجب وجوب اتباع در بیداری نمیشود.(یعنی واجب نیست انجام شود)» (بحارالانوار، ج61، ص238) امام صادق(علیه السلام) در این مورد میفرماید: «ان دین الله عزوجل أعز من أن یری فیالنوم»؛ «دین خداوند برتر از آن است که در خواب دیده میشود.» (همان، ص237)
متاسفانه یکی از اشکالات عوامانه اهمیت دادن بیش از حد و نامعقول به رویاهاست که موجب اتهام ما به خرافهپرستی و گاه کفر و ارتداد میشود. آیـة الله مکارم شیرازی برای مبارزه با همین خرافهسازیها هشدار دادند و گفتند: «اخیراً با استناد به برخی خوابها امامزادهسازی در بعضی جاها معمول شده است که مثلاً فلان امامزاده در فلان منطقه مدفون است یا این که نیاز به آب و غذا دارد و هر کسی با این امور مخالفت کند، به بلا گرفتار میشود. در مورد مسجد جمکران نیز بارها گفتیم که (جریان مربوط به شرافت آن) در بیداری اتفاق افتاده و در خواب نبوده است. در شرع اسلام این مطالب درست نیست و نمیشود بر این اساس مطلبی اسلامی درست کرد. (سایت تحلیلی خبری عصر ایران، کد خبر 100946)
هیچ رؤیایی نمیتواند همه دلیل برای صدور حکمی باشد؛ همچنین نمیتواند سندی دال بر ایمان یا کفر کسی باشد؛ حتی اگر رؤیای انسان برجستهای باشد. دخالت صدها امر چون تغذیه تفکر، تلقین، اعتقادات، مشاهدات روزانه، تخیلات، امیال و آرزوها و ... در رؤیا باعث میشود که رؤیا کاملاً از اعتبار «واقعی بودن» ساقط شود، بلکه از طریق رؤیا تنها میتوان تا حد تقریبی خود بیننده را شناخت و به روحیاتش پی برد که البته این نیز از عهده روانکاوان برمی آید آن هم از این جهت که هر کسی رؤیایی دارد که مطابق با منش و تفکر خود اوست.
فضیلت تراشی از طریق رویا برای خود یا دیگران، هیچ اعتبار دینی یا علمی ندارد بلکه تنها می تواند طرز فکر خود بیننده را نسبت به فرد دیده شده نشان دهد حتی اگر برخلاف عقایدش چیزی را ببیند باز هم سند صحت آن محسوب نمی شود بلکه می تواند نشانه شک و تردید وی یا وسواس و یا حتی دخالت شیطان باشد. در روایت است از أبى بصیر از امام صادق علیه السلام که فرمود: ابلیس یك شیطانى دارد بنام (هزع) كه در هر شب بخواب مردم آید بنابراین خوابهای درست و غلط با هم آمیخته اند و از حجیت ساقط شده اند.
بر فرض آنکه رویا به گونه ای باشد که بیننده را مطمئن به صحت آن سازد، تنها خود می تواند به آن معتقد شده و عمل کند. حق ندارد برای دیگران تعریف کند و بخواهد از طریق رویا چیزی را ثابت کند این گونه کارها ریشه دینی ندارد و تنها موجب خرافه پرستی و سوء استفاده خواهد بود. اینکه در بعضی مجالس مذهبی، کسی را از طریق رویا بالا می برند و یا می کوبند همه اقدامات ضددینی است که نشانه جهل و ضعف فکری است. در این مجالس گاهی دیده می شود چیزی را که خلاف روایات و آیات قرآنی است از طریق استناد به رویا اثبات می کنند. گاهی شخص فاسقی را که ابتدائا خودشان از فسق و فجورش مفصلا تعریف می کنند بواسطه یک رویا مثلا، به جهت گریه بر امام حسین علیه السلام، تبرئه می کنند و جایگاه بالایی هم به او می بخشند. اینگونه مسائل نه تنها ارزش گریه بر امام حسین را معلوم نمی کند بلکه قبح گناه را از بین می برد و مردم را نسبت به کل مسائل دینی به شک می اندازند و عوام را خرافاتی و غیر واقعی تربیت می کند. این همه روایت در باب ثواب گریه و عظمت آن کافی است تا اعتقاد مردم را تقویت کند دیگر نیازی به این چیزها نیست.
حتی رؤیای پیامبران(ع) نیز که به اعتقاد برخی علمای شیعه همواره صادق بوده و الهام غیبی و بلکه همپایه وحی قلمداد شده، از نظر علامه مجلسی برای انبیاء(ع) حجتآور نبوده و به تنهایی علت افعال ایشان قرار نمیگرفته است. و می فرماید: «اگر از ما سؤال کنند، نظر شما در مورد رؤیای انبیاء چیست و به چه علت به صحت آن حکم میکنید و آن را همپایه وحی میدانید، میگوییم، ما قطع به صحت اخبار مربوط به این مسئله نداریم و این اخبار نیز از اخبار متواتر یا مستفیض نیستند که موجب علم شوند؛ البته آنچه ممکن است آن است که خداوند در مورد خاصی به پیامبرش قبلاً از طریق وحی اعلام کند. (بحارالانوار، ج61، ص 216)