19:56 - 1393/12/07
چکیده: زنی 35 ساله هستم 8 ساله که با همسرم عاشقانه زندگی میکنم چند ماه پیش وقتی بچه دومم را باردار بودم متوجه تماس تلفنی و پیامکی همسرم با زنی شدم با او در میان گذاشتم حاشا کرد یک ماه بعد دوباره تکرار شد و این بار همسرم اعتراف کرد با زنی هرزه فقط ارتباط تلفنی داشته و همین معذرت خواهی و ...... اما من زندگی برام جهنم شده چکار کنم تا بحال به کسی نگفتم ؟ ببخشم و فراموش کنم ؟ یا نه؟
انجمن‌ها:
http://btid.org/node/57546
بچه ها ج ندادید
نظر ندادید. پیشنهاد ندادید
سلام از قسمت نوار ابزار بالای سوال
همونجا ک نوشته ارسال سوال بفرستید.
کمک میخوام از کاربرا
بچه ها سلام.نمیدونستم سوالمو کجا عنوان کنم. هرجام میخوام بنویسم میگه اجازه ندارید. نمیدونم. تا اینجارو دیدم ک مرتبط به سوالمه یا اگه کسی میدونه سوالمو انتقال بده به جای دیگه
دوستی دارم ک نزدیک2 ساله ازدواج کرده هربار ی اتفاقای میفتاد شماره ای تو گوشی شوهرش میدیدو ز میزدو و ی سری اتفاقا عذر خواهیو...دیگه خبری نبود .شوهرش ادمه ساده و ذاتا ادم بدی نیس بنابر کارش خیلی راحت ازش سواستفاده میشه اما باز این دلیل نمیشه ک ی مرد بخواد اینجوری...
تا نزدیک یک ماهی هس باز شماره ای تو گوشی شوهرش دیده و باز مطمئینه ک ی خانومه .ب هیچ عنوان چیزی برای شوهرش کم نمیزراه .اون نیس خدای بالا سرش هس به چشم دیدم ک...داغونه زندگی براش جهنم شده ولی همچنان روپاشو به شوهرش محبت میکنه ک شاید اشتباه شده باشه شاید دیگه اون شماررو نبینه اما باز داره میبینه شوهرش همه تلاششو داره میکنه ک این نفهمه..
حالا نمیدونه چ کنه میگه اول به اون شماره ز بزنه بهش بگه بهتره چون اون خانوم خودشو جم میکنه یا اول به شوهرش بگه میترسه باز اون خانوم خبر ک نداره این آقا باز کار خودشو یواشکی بکنه.اما اون خانوم بدونه بهتره شاید این اقا نگفته متاهله.
خستس خیلی خستس تو شهر غریب تنها. بزور رو پاشه.
تصحیح میکنم نوار ابزار بالای صفحه:ارسال سوال رو کلیک کنید.
ما ی استاد داشتیم با اینکه خودشم مرد بود میگفت:آقایون تنوع طلبن.
متاسفنه جامعه خیلی آلوده شده البته من استنباطم اینه ک یکی از دلایل منحرف شدن آقایون میتونه وجود
دخترای بزک کرده خیابونی باشه...........خدااز دخترایی ک اینطوری با بی عفتی وارد جامعه میشن و باعشوه گریاشون ی
زندگی رو ازهم می پاشن نگذره. لعنت خدا در دنیا و آخرت پیشکششان باد.
و در مقابل خداهم از اون دخترای پاک و باعفت انشاا...محافظت کنه و عاقبت ب خیر بشن انشاا...
خواهر خوبم زندگی براتون جهنم شده چون همسرتون ،شریک زندگیتون برای تامین نیازش اعم از جنسی یا عاطفی به شخصی غیر از شما رجوع کرده!
حس کنونی شما حاصل از خود موضوع نیست بلکه علتش غرورتون که لگد مال شده ، این حس که به شعورتون توهین شده و جایگاه و نقش شماست که از سوی نزدیک ترین فرد به شما نادیده گرفته شده! ناراحتی شما از اعتمادتون که مورد سو استفاده قرار گرفته !
همه اینها رو همه ما به خوبی درک میکنیم و حتی شاید به نوعی تجربه کرده باشیم! اما بنده از شما می خوام از یک زاویه دیگه هم به این موضوع نگاه کنید
از این زاویه که گاهی آدم ها به علت روزمرگی ها و مشکلات فراموش می کنن که اساس ارتباط و نبض حیات یک رابطه وجود ارتباط صمیمانه است و این صمیمیت نباید با اشتراک در لحظات خصوصی اشتباه گرفته شود (صمیمیت با پوشیدن بیژامه جلوی هم به وجود نمیاد)
شما و همسرتون ممکنه به خاطر روزمرگی و مشکلات به خصوص بارداری به لحاظ عاطفی از هم دور شده باشید اما چون کنار هم هستید این دوری رو درک نمی کنید.
از سوی دیگر روابط خارج از عرف بعضا با هیجانات کاذب همراهه که وسوسه هاس نفسانی و شیطانی بهش آب و رنگ هم میده و چه بسا همسرتون در پی فاصله عاطفی و به دنبال هیجانی به این ارتباط کشیده شده!
پس راه حل مشکل شما در گفتگوست،برای همسرتون وقت بزارید و فرای از تامین نیازهای جنسی و عاطفی ایشون بیاندیشید! اونقدر بهش نزدیک بشید که گویی بخشی از ایشون هستید و اونقدر ایشون رو به خودتون نزدیک کنید که گویی ایشون بخشی از شماست.با همسرتون وقت گذرونی کنید حتی اگر به قدر کافی وقت ندارید.
از سوی دیگر اگر شما و هر کسی این مطلب رو می خونه به دنبال راهکاری برای بیمه کردن ازدواجش از خیانته به این نکته توجه کنه:
لذت جنسی دارای دو بُعده:
یکی بُعد جسمی که بستگی به مهارت ها و پیش زمینه های تربیتی (دوران رشد و بلوغ ) داره و دیگری بُعد روانی و عاطفیه یک رابطست
برای بیشتر مرد ها داشتن رابطه بیشتر جنبه جسمی داره اما اگر همسری این توانایی رو در خودش ایجاد کنه که همسرش رو به لحاظ عاطفی وابسته خودش کنه محاله از همسرش خیانت ببینه
شبیه به یک فاجعست که شما با کسی ارتباط داشته باشید که به شما احساسی نداره اما پسرهای زیادی برای رهایی از فشار غریزه تن به چنین روابطی می دهند ولی در مردهای متاهل (مشروط به سلامت اخلاقی مرد) فقط وقتی خیانتی رخ میده که به لحاظ عاطفی از همسرش نامید شده باشه ( این قاعده کلی نیست اما موارد بسیاری رو پوشش میده)
این رابطه عاطفی جز با صمیمیت و گفتگوی صمیمانه حاصل نمی شه!جز با شناختن نیازها و توقعات یکدیگر و شناساندن نیاز ها و توقعات خود به همسرتون حاصل نخواهد شد.
اما عمق فاجعه اونجاست که بسیاری از همسران بخصوص خانم ها از ترس قضاوت شدن از سوی همسرشون از گفتن نیازها و خواسته هاشون امتنا میکنن و بعضا تظاهر به رضایتمندی هم میکنند تا جایی که این رفتار یا خودشون رو به سطوح میاره و یا از همسرشون بیزار میشن!
خواهر خوبم مهارت های گفتگو را بیاموزید و به همسرتون هم کمک کنید تا بیاموزه و هـر دوی شما بیاموزید درست زندگی کردن رو!
خدای رحمان نگهدارتون باشه
یا علی
اگه همسرتون تو به کردند از کاروشون پشیمون شدند شما هم ببخشید و فراموش کنید
از این به بعددنبال علت باشن چرا همسرتون این کار رو کردن شاید خودتون مقصر این کارا شدید خبر ندارید
این مسئله ای نیست که بشه به راحتی از کنارش گذشت و بی تفاوت بود.. اول علت رو در خودت جسنجو کن .ببین توچه چیزهایی براش کم گذاشتی که باعث شده بره سراغ یکی دیگه. اگه عیب توخودت بوده باید در روش زندگی و تعاملت با اون تجدید نظر کنی تا به طرفت برگرده. و این زمان می بره. اگه عیب کار از تو نیست و اون هوایی شده باهاش منطقی حرف بزن و اگه متقاعد نشد پای بزرگترها رو پیش بکش و اول از اونهاکمک بگیر و اگه نتیجه نداد از طریق دادگاه ( البته اگه مدرک محکمه پسندی داری ) پیگیر حقوقت باش . لا اقل حق و حقوقت رو روشن کن و اون رو سر جاش بنشون. و با حربه قانون رامش کن . و الا بعدا مشکلاتت رو زیادمی کنه .
شما آقایون همش میگین ببین کجا براش کم گذاشتی که مردت رفته سراغ رابطه نامشروع.
اگه زنی هم خیانت میکرد باز به مرده برمیگشتین میگفتین ببین برا زنت کجا کم گذاشتی؟یا میگفتین ببخش و فراموشش کن.
آخه این زن خیانت رو چجوری ببخشه در حالی ک هیچ تظمینی هم برا تکرارش نشدنش نیست؟
اصلا کم گذاشتن زن توجیح قانع کننده ای برا خیانت مرد و یه همچی ضربه ی روحی بزرگی به زن هست؟راه دیگه ای نبود.چرا زن پای صحبت رو با مرد خیانت کارش باز کنه؟چرا مرد قبل از خیانتش نرفت با زنش از کمبودهاش حرف بزنه و اونو آگاه کنه؟ چرا اینقد کار مرد ها توجیح میشه و زن مقصر شناخته میشه.
اگه زن خیانت میکرد چی.بازم مردهارو دعوت به صحبت کردن و فراموش کردن میکردین؟
تو تنهایی خودم اشک میریزم . نمیتونم ببخشمش چون تو بدترین شرایط من این کارو باهم کرد خیلی زجر کشیدم چند ماه کارم گریه بود .معجزه خدا بود که دخترم سالم به دنیا اومد اما خودم احساس افسردگی میکنم . الان آرامش قبل از طوفان بر زندگی ما حاکمه
اقایون اکثرا نمیفهمن یک خانم تو دوران بارداری و زایمان اصلا حالت روحی طبیعی ندارن و فوق العاده استرس دارن و زود رنج و افسرده میشن حالا همسر این خانم اینهارا درک نکرده هیچ تازه با کاراش افسردگی را بیشتر کرده و تازه بهش میگن ببین کجا کم گذاشتی.اقایان لطفا اینو بفهمید که خانمها تو دوران بارداری معمولا دچار افسردگی میشن
با سلام خدمت دوستانی که وقت گذاشتن و جواب دادن . می خوام توضیح بیشتری در این مورد بدم که برخی ابهامات رفع بشه. بر خلاف تصور بعضی دوستان من از شوهرم غافل نبودم و نیستم حتی با خودش که صحبت کردم گفت ازت راضیم همه جوره وقتی علت کارش رو پرسیدم گفت زیاده خواهی کردم و شیطون گولم زد . اما در مورد اینکه رابطش فقط تلفنی بوده منهم باورم نشده. الان باهاش رفتار عادی دارم اما میدونه که نبخشیدمش. بعد از اون موضوع بیشتر بهم محبت میکنه و حواسش بیشتر بهم هست با توجهبه اینکه من دور از شهر و خانواده هستم سعی میکنه هوامو بیشتر ازقبل داشته باشه .ولی من بهش گفتم فصل مدرسه که تموم شد انتقالی میگیرم میرم شهرمون چون به دوست داشتنت شک کردم اگه واقعاً منو بچه هاتو میخای بیا اونجا زندگی کنیم اون فقط سکوت کرد!!!!!!!!!! سرتونو درد آوردم .سعی کردم خلاصه کنم. ممنون . التماس دعا
سلام مجدد
خوار گرامی همانطور که در پاسخ قبلی هم عرض شد اگر میخواهید زندگی خوبی داشته باشید و دیگه از این اتفاقات دیگه نیفته بعد از معذرت خواهی همسرتون این قضیه رو فراموش کنید و به همسرتون القا نکنید که هنوز نبخشیدینش چون این باعث میشه ازتون فاصله بگبره و دوباره وارد رابطه بشه.بازم تاکید میکنم به روش نیارید و الا دوباره اون قضیه رو تجربه خواهید کرد.
خاصیت غریب به اتفاق مردان اینه که وقتی یه مدت ناز کشی بکنند و ببینید که بازم طرف مقابل سر موضع خودشه و نمیخواد ازش بگذره برمی گردند سر خونه اول.
سلام علیکم
ببینید در این وضعیت نبخشیدنش چه مشکلی رو حل میکنه ؟ شاید کم محلی و یا سرد شدن رابطه شما با ایشون علت این اتفاق بوده . هم مشکل رو از ریشه حل کنید و هم ببخشید ، اما فراموش نکنید .
اللهم عجل لولیک الفرج
این ماجرای مردهای متاهل هم جالب شده میان با دخترهای مجرد دوست میشن تا چند سال هم با طرف دوستن و نقش مجردها رو هم بازی میکنن بعد هم به زنه میگن دختره هرزه بود نمیگن من به دروغ گفتم که زن ندارم.
چند وقت پیش داشتم یه جا میخوندم یه خانمی میگفت من از همه لحاظ عالی هستم شوهرم کار هر روزش هست با دخترهای مختلف دوست بشه بهش میگم چرا اینکار رو میکنی میگه من که هر روز نمیتونم کباب بختیاری بخورم خسته میشم!
حرفهاشون رو هم بشنوی میگن زنم به خودش نمیرسه نمیگن لیاقت ما همون دخترهای خیابونی هست.
دوستان راست میگن علنی کن اونوقت بگه من مرد هستم اسلام بهم اجازه دادم چهار تا زن عقد کنم و هزار تا هم صیغه کنم تازه ثواب هم کردم.
این رو هم در نظر بگیرید این خانوم دو تا بچه داره اگه بچه نداشت نسخه اش میتونست چیز دیگه باشه.
دوبار جلو بچه ها دعوا کنن اونوقت دیگه اون پدر پدر نمیشه.
بعدم شوهر شما هشت سال خوب بوده الان پاش لغزیده شوهر دوست من از سال اول ازدواج انواع خانومها رو وقتی خانومش نبود می اورد خونه تلفنی هم در ارتباط بود بعضا با زن متاهل هم بود خوب شوهر ایشون با اون اقا خیلی فرق داره.
دوست منم چون هیچ حامی ای نداشت نشست زندگی کرد الان هم دوتا بچه داره ولی اگه پشتوانه مالی داشت حتما طلاق میگرفت.
بحث حامی نداشتن خانمها را کاملا قبول دارم اما اینم درنظر بگیرید که این خانم الان کل واقعیت را نمیدونه و معلوم نیست شوهرش از اول اینطور بوده یا نه.مضافا اینکه هیچ تاثیری هم تو اصل قضیه نداره.چه از اول اینطور بوده و چه بعد ۶سال.متاسفانه این هم از اون ظلم هاییه که در حق خانمها میشه و در عین اینکه از درون دارن میسوزن نباید صداشون دربیاد تا یک اقا بالاسر داشته باشه.حالا اگر قضیه برعکس بود کسی نمیومد بگه اقا ببین چی در حق زنت کم گذاشتی.مشکل جامعه ما اینه که زنها برا اینکه مدال به گردنشون باشه که شوهر یا دوستپسر دارن باید هرکاری بکنن که مردها را راضی نگه دارن.همین میشه که اقایون طاقچه بالا میذارن و وقتی با دختری ازدواج میکنن انگار که در حقش لطف کردن
نه جناب حسرت اگر ما میگیم ببخشه به خاطره مرد بودنش نیست این چه صحبتیه شما میفرمایید خب زن و شوهر باید هوای همو داشته باشن اگر برعکسم بود من شخصا میگفتم ببین کجارو کم گذاشتی ولی اکثرا خانوما به خاطره دوره بارداری و بچه داری از همسرشون دور میشن و اکثرا آقایون از این اشتباهات میکنن و میشه برگردند از این راه چون اصلا بحثه احساس توش نیست ولی قبول کنید که اگر خانومی اینکارو کرد پای احساسش وسطه برگردوندنش سختتره ....هر کس تو زندگیش اشتباه میکنه حالا بعضیا اشتباهشون بزرگه حماقت میکنن ولی میشه درستش کرد ما نمیتونیم اینطوری قضاوت کنیم که این آقا شاید از اولش اینجوری بوده الان لو رفته شایدم نبوده ....کسی بهشون در عمل هیچ مدالی نمیده اینو مطمئن باش اون جوکایی هم که گاهی میخونیم در این مورد کاره خودشونه نه دخترا شاید به شوخی طاقچه بالا بذارن ولی من هیچوقت ندیدم یه آقا برا دختری که میخواد طاقچه بالا بذاره خیلیم کوتاه میان ولی جلوی دختری که نمیخوانش کوتاه نمیان مثله ما دخترا ...کلا دختر یا پسری که این جک ها و متنایی در مورده ازدواج که مینوسینو باور کنه ادمای ساده و سطحی بینی هستن چون در واقعیت همچین چیزی نیست
خیانت بحثیه که برای هرکسی قابل گذشت نیست.اقایون راحت میگن گذشت کن اما خبر ندارن تو دل زن بدبخت چی میگذره و تا قیامت فراموش نمیکنن و خواه ناخواه فردا روز که سن خانمشون بالای ۵۰شد بمروز خانمها خودخواه تر میشن و برعکس اقایون دلسوز و عاطفی(حرف روانشناسو میگم)اونوقته که ادم میبینه زنه از شوهرش سراسر کینه و نفرته و تو سن پیری بهش بی توجه.البته اینایی که گفتم چیزایی بود که من دیدم
من حرفتونو میفهمم کاملا با نظرتون موافقم ولی این خانوم دارن میپرسن ببخشم یا نه وقتی اینو میپرسن یعنی به بخشش فک میکنن ما نباید بدتر ایشونو پشیمون کنیم که اگر میتونن خب ببخشن ما هم نمیگیم که حتما اینکارو بکنن خودشون پرسیدن جناب حسرت این حرفای شما باعث ناراحتیه بیشتره این خانوم میشه الان ایشون باید اول به آرامش برسه تا تصمیم بگیره نه بدبینی مطلق
یک زن باردار همش تو اوج استرسه بعد بجا اینکه شوهرش بفکرش باشه تازه باید استرس کارای شوهرشم تحمل کنه.این واقعا بی انصاقیه!
ایشون اشتباه بدی کردن ولی زندگیتونو به خاطره این اشتباه خراب نکنید اول باهاش برخورد کنید یه مدت قهر کنید ولی تو خونه باشید و خوشپوش باشید تو خونه بعد که حسابی عذر خواهی کرد ازش بخواید سیم کارتشو عوض کنه و دیگه این مورد پیش نیاد و دیگه قهر نباشید و مثله یک دوست ازش بخواید دلیله کارشو بگه و به حرفاش گوش کنید اصلانم دیگه باهاش بحث نکنید بگید دیگه بهش اعتماد کردید و ازش قول بگیرید چون یه بار حرف زده و معذرت خواهی میکنه نشون میده به اینکار عادت نداره ولی این سیاسته شماست که کاری کنید از همین الان دیگه سراغه اینکار نره ..ببخشیدش ابدا به کسی نگید حتی به عنوان دردودل
سلام
نميدونم راه درستی هست یا نه اما بنظرم راه بدی نیست و برای همین عرض میکنم.
یه زمان که همسرتون متوجه نیستن گوشیشون رو بردارید و شماره خانم رو بلاک کنید تا نتونه پیام بده یا زنگ بزنه
ان شاء الله که مشکلتون حل بشه
اما اینکه با جدل و بحث به فکر چاره باشید قطعا جواب نميده سعی کنید نشون بدید که حالا که فهمیدید اتفاق خاصی نيفتاده و بیشتر از گذشته محبت کنید تا در این جامعه ناامن خلا عاطفیشون به وسیله دیگری پر نشه
ان شاء الله خوشبخت باشید.
اینم از اون حرفاست
با یه زن هرزه فقط تلفنی حرف زدم یعنی چی؟ مثل اینکه یکی بگه مجردی میرم پاتایا فقط از مناظر طبیعی لذت ببرم.
جامعه که خرابه بحثی نیست منتهی مطلب اینه که آقا هم دلش میخواد خب
بشین باهاش صحبت کن ببین دردش چیه؟ چی ازت میخواد که در شما پیدا نمیکنه و اونو تو زنهای دیگه جستجو میکنه پاشین برین مشاور باهاش حرف بزن وگرنه مثل کفتر پر میزنه و میره اگه تا حالا نرفته باشه.
کاملا موافقم.خیلی خوب گفتید.ببین اینجور مواقع زن هرزه که اماده هرکاری هست و ففط یک مرد لازمه که دلش بخواد یک رابطه را شروع کن و بعد دیگه هیچ محدودیتی برای هیچ کاری بینشون نیست.اونم تو جامعه الان که طرف اهل هیچکاری نیست یک شبه همه کاره میشه دیگه تکلیف یک مرد با یک زن هرزه کاملا مشخصه.اونم یک روز نه یک ماه!اینکه مثل کبک سرتونو داخل برف کنید و بگید همه چیز گل و سنبله واقعیات تلخ را تغییر نمیده.همسرتون پسر بچه ۱۸ساله نیستکه بگیم از رو کنجکاوی رفته پی این مسائل بلکه خودش میخواسته
منم اگه به جای شما بودم تا از کل قضیه با خبر نمیشدم ول کن نبودم البته یواشکی بدون اینکه همسرم متوجه بشه
به نظرم به شوهرت بگو بخشیدمت من به تو اعتماد کامل دارم این ی اشتباه بود وشیطون گولت زد میدونم دیگه تکرار نمیشه وازاین جور حرفا که فک کنه بهش اعتماد داری
ولی از اون ور هم بیخیال نشو ته توشو دربیار ببین از کی بوده چطوری شده چیکارا کردن وحتی یواشکی برو دخترو ببین اگر که ممکنه
وای خدا من اگه به جای توبودم شبا از فکروخیال خوابمم نمی برد خداصبر بده بهت
ولی زرنگ باش و زندگی وشوهرتو نگهدار هرچی دق ودلی داری سر زنه خراب کن شوهرت خوبه متاسفانه زن بد زیاد شده تو جامعه
توصیم به همه خانومای متاهل اینه
دودستی شوهرتونو نگهدارید وبهش بچسبید که جامعه خیییییییییییییییییییلی داغون شده
من بودم ته قضیه را درمیاوردم ببینم رابطشون درچه حد بوده.اینکه گفته فقط درحد حرف زدن بوده بنظر من خیلی بچه گانست و واقعیت را نگفته.ته قضیه را نامحسوس دربیار و بعد تصمیمتو بگیر.نمیشه ادم به همین راحتی چشم پوشی کنه و ندید بگیره.بدون دعوا و مشاجره ریز جزئیات قضیه را دربیار
خانوم های با تجربه قدیمی معمولا میگن اصلا نباید موضوع رو به روی شوهرتون بیارین.
اگه شوهرتون قبلا این اخلاق رو نداشتن ممکنه یه دوره اینطوری بشه و بعد خودش پشیمون بشه.
دیدی گاهی اوقات نوزاد گریه میکنه میگن محلش نکن خودش خسته میشه ساکت میشه ولی اگه محلش کنی اعصابت رو خورد میکنه و یه جورایی نقطه ضعفت رو پیدا میکنه.
یعنی من کشته مرده این مشاوره های شما خانم دکتر اونیکی دکتر حمیدم. انگار داری با باجی کبری و مشدی مراد حرف میزنی وقتی میخونم هوس چایی کمر باریک میکنم.
شما دو نفرید یا هردوتون یکی هستید ؟ با هم نسبتی ندارید؟ اگه دارید بگید بابا مجلس بی ریاست.
خانم های با تجربه قدیمی از علم ارتباط زن و شوهر آخه چی میدونن؟ عقیدشون اینه که بذار زندگی پا برجا بمونه هر چی نباشه مرده مردی که سر و گوشش نجنبه که بدرد لای جرز میخوره بچسب به زندگیت خواهر !! اینا عصاره تجربیاته زنهای با تجربه به قول شما و خاله باجیا از نظر منه
آخه خانم دکی یه مردی که دو تا بچه پس انداخته رو با نوزاد بی زبون مقایسه میکنی که عمده تحرکش از دهان تامین میشه؟؟ بابا شما هیچی نگین کسی به دکتریتون شک نمیکنه خب این حرفا چیه دو تا آدمن باید بشینن حرف بزنن ببینن گیر کارشون چیه پیش یه متخصص خانواده برن حل کنن مشکلو نه اینکه مرده هرز بره زنه بشینه ببینه خدا چی میخواد چی میگین شما واسه خودتون
یه مطلب دیگه هم که باید بگم اینه که من رشته ام ریاضی کاربردی (تحقیق در عملیات) هست یه وقت فکر نکنید من با عنوان مشاور این مطالب رو مینویسم.
منم مثل دیگران تجربه ام رو مینویسم.
سلام خانم دکتر
شما هم مثل دیگران تجربتو مینویسی؟؟
یعنی هر چی که اتفاق افتاده برای دیگران همئنهم برای شما اتفاق افتاده؟؟
خیلی درد کشیده هستی اگه اینطور باشه
حتما نباید خودش تجربه کرده باشد
الان تقریبا بیش از هفت سال دانشگاست
اگر خوابگاهی هم بوده باش دیگه خدای تجربه میشه
فرق تجربه و استفاده کردن از تجربه های دیگران رو خب نمیدونی من چی بهت بگم. ترجیح میدم حرفی نزنم .
خوب من میدونم راه حل این خانوم اینه که بره پیش مشاور حضوری حرف بزنه اگه میخواست بره که سوالش رو اینجا مطرح نمیکرد.
بعدم من پدرم مشاور هست همیشه میگه ادم تا جایی که میتونه نباید به روی شوهرش بیاره که مرد پررو بشه اگه قبلا یواشکی تر یه کاری رو انجام میداده حالا دیگه علنی کنه.
علنی یا غیرعلنی فرقی نداره!مردی که سر و گوشش بجنبه کار خودشو میکنه و این خانمم دلش خوشه دارم شوهرمو حفظ میکنم
این بستگی به همسر شما داره که چطور آدمیه.با قید و بند مذهبی و اخلاقی یا بدون اینها.اگه به اصول اخلاقی و مذهبی پایبنده ممکنه پاش لغزیده باشه حالا یه بار یه غلطی کرده باشه ،بهترین کار اینه که باهاش صحبت کنید و ببخشیدش تا بیشتر از این طرفین اذیت نشن.اما از اونجایی که خانم ها خودشون هرکاری میکنن کسی نمیتونه بهشون حرف بزنه اما اگه آقا کاری بکنه روزگارشو سیاه میکنن،این قدر سمج بازی درمیارن که اون صمیمیت از بین میره اون حجاب بین زن و شوهر از بین میره که به نظرم دیگه بدرد نمیخوره.پس از شما خواهر گرامی میخوام اگه همسرتون ارزشش رو داره بیستر ازین کش ندید که آینده خوبی در انتظارش نیست.
خانم لابد اینقدر به بچه هات توجه کردی که از شوهرت غافل شدی
حالا اگر فقط یک تلفنی هست
میشه چشم پوشی کرداما مراقبش باش و بهش توجه کن
سلام
از اینگه گروه ازدواج رهروان ولایت را برای همراهی انتخاب کردید سپاسگذاریم
گاهی در رفتارهای همسر نشانه‌های واضح و واقعی مبنی بر وجود ارتباط خارج از حریم خانواده دیده می‌شود، به طوری که نادیده گرفتن این مساله برای زندگی مشترک آسیب زاست؛ در این صورت دیگر مخفی کاری لازم نیست. بهترین راهکار مطرح کردن این موضوع و دغدغه‌های خود با همسرتان در فضایی آرام و تلاش برای حل مسئله است تا این موضوع به مشکل جدی زندگی تبدیل نشود.
شما باید قبل از هر چیزی دنبال علت این قضه باشید چون گفتید این جریان در طی بارداری دوم شما بوده، که میتونه مشکل سر قضیه بارداری باشد.
معمولا زن ها موقع بارداری حالتی بهشون دست میدهد که از جنس مرد بدشون میاد، و علاقه چندانی به برقراری رابطه عاطفی و جنسی با همسر را ندارند. از طرفی هم بعضی از مردها چون در این زمینه اطلاعات کافی ندارند این بی میلی زن را حمل بر بی اعتنایی می کنند. و با خودشون می گویند، حتما همسرم من را دوست ندارد. و به فکر شروع یک رابطه جدید می شود.
بنابراین به احتمال زیاد مشکل همسر شما هم بعد عاطفی و جنسی باشد. پس شما بصورت واضح از ایشون بخواهید که اون خانم رو کامل فراموش کنه، و حتی خط تلفنش رو هم عوض کند. تا یه وقت از طرف اون زن وسوسه نشه. شما هم این قضیه رو کاملا فراموش کن و به روش نیار و تجدید خاطرات نکن. چون وقتی حرف از اون قضیه به میان بیاد دعوا و مشاجره راه میفته که خود بحث و حدل باعث بوجود اومدن فاصله عاطفی بین شما خواهد شد. پس تو ظاهر نشون بدید که اون قضیه رو فراموش کردید و به ایشون اعتماد کردید اگه یه وقت برای اطمینان گوشی ایشون رو هم چک کردید متوجه نشه.
و از طرفی هم در بعد عاطفی و جنسی هم بیشتر تحویلش بگیرید. مثلا تا حد امکان تو خونه برای همسرتون آرایش کنید. لباس های زیبا بپوشید، به درخواست های جنسی حتی الامکان پاسخ مثبت دهید، سعی کنید تو خونه معنویت رو زیاد تر کنید به مراسمات مذهبی و دعای کمیل و زیارت عاشورا و...برید چون هر چقدر انسان با دعا انس گرفت و به خدا نزدیکتر شد به همون مقدار از گناه فاصله خواهد گرفت. یه مدت که اینجوری پیش برید و نیازهای ایشون برآورده بشه دیگه خود به خود دست از اینکار برخواهد داشت. بنظر میاد احساس نیاز باعث شده که به این سمت کشیده شود.
بازم اگه سوالی داشتید زیر همین پست میتونید مطرج کنید
موفق باشید