08:27 - 1403/05/16
سلام
وقت بخیر.
آیا پیدایش جهان از انرژی بوده؟
یعنی خدا همون انرژی هست؟
----------------
کاربران محترم ميتوانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: https://btid.org/fa/forums
همچنين ميتوانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: https://btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران ميتوانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگهدارند و به آن استناد کنند و همچنين در مرور زمان نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد: https://btid.org/fa/user/register
انجمنها:
http://btid.org/node/317897
با سلام و عرض ادب خدمت شما
درباره آغاز جهان و چگونگی رخ دادن آن، دیدگاههای مختلفی وجود دارد. نظریه مهبانگ، کهبانگ و... از جمله این نظریات است.
نظریه مهبانگ را که پذیرفتهترین نظریه در حال حاضر است، اینگونه میتوان خلاصه کرد: حدود 20 بیلیون سال پیش تمام ماده و انرژی موجود در جهان، در نقطهای بسیار کوچک و فشرده متمرکز بوده است. این نقطه کوچک مرکب از ماده- انرژی منفجر شد و به فاصله چند ثانیه پس از انفجار این آتشگوی، ماده- انرژی با سرعتی نزدیک به سرعت نور در همه سو منتشر شد. پس از مدت کمی، احتمالًا چند ثانیه تا چند سال، ماده و انرژی از هم تفکیک شدند. و تمام اجزاء گوناگون جهان امروز از دل این انفجار نخستین بیرون ریختهاند. هواداران این نظریه ادعا میکنند تمامی کهکشان ها، ستارگان و سیارات هنوز تحت تأثیر شتاب ناشی از انفجار، با سرعت زیادی از همدیگر دور میشوند و این مطلب بوسیله مشاهدات «ادوین هابل» (1919 م) تأیید شد.
به هرحال این یک بحث علمی است و دانشمندان هستند که درباره آن نظر میدهند و دین متکفل پاسخگویی به آن نیست. با این حال برخی از آیات قرآن نیز میتواند تا حدی موید این نظریه باشد. به عنوان نمونه در آیه 30 سوره انبیاء میخوانیم «آيا كافران نمىدانند كه آسمانها و زمين بسته بودند، ما آنها را گشوديم و هر چيز زندهاى را از آب پديد آورديم؟ چرا ايمان نمىآورند؟» بسته بودن زمین و آسمان و باز شدن آن را میتوان بر تراکم و انفجار ابتدائی جهان منطبق دانست.
آیه 47 سوره ذاریات نیز میتواند ناظر به نظریه گسترش دائمی جهان باشد؛ آنجا که میفرماید: ما آسمان را با قدرت بنا کردیم، و همواره آن را وسعت مى بخشیم». مراد از توسعه دائمی جهان میتواند همان دورشدن اشیاء جهان از یکدیگر و گسترش فضا باشد که توسط هابل تایید شده است.
این مسئله درباره نحوه خلقت عالم است که همانگونه که اشاره شد، بیشتر یک بحث علمی است و اگر قران نیز به آن اشاراتی داشته برای تنبه ما و ذکر عظمت خلقت است و الا وظیفه قرآن و دین حل مسائل علم طبیعی نیست.
اما این مسئله هیچ ارتباطی به این که انرژی یا ماده اولیه همان خدا باشد، ندارد. ما هنگامی که از خدا سخن میگوییم مرادمان موجودی است که در وجود یافتن به هیچ چیزی نیازمند نیست و امکان ندارد که نباشد. با استدلال عقلانی ثابت میشود که این موجود عالم، قادر، مختار، حکیم، حی و... است؛ در حالی که ماده و انرژی هیچ یک از این ویژگیها را ندارند. انرژی و ماده اولیه، مخلوق خدا هستند. اگر نظریه مهبانگ درست باشد، معنای آن از نگاه دینی این خواهد بود که خداوند متعال ابتدا ماده و انرژی اولیه را خلق نمود و به واسطه آن، تمام جهان را به وجود آورد. همانگونه که میگوییم خدا ابتدا آدم را آفرید و همه ما را به واسطه ایشان آفرید.
اگر بخواهیم این مسئله را در قالب یک مثال توضیح دهیم باید بگوییم: یک لیوان را در نظر بگیرید. این لیوان از جنس شیشه است؛ پس به یک معنا میتوان وجود لیوان را از شیشه دانست. از طرف دیگر انسانی بوده است که ماده شیشه را شکل داده و تبدیل به لیوان کرده است. این انسان نیز به یک معنا به لیوان وجود داده است. انرژی اولیه مانند همان شیشه خام است که خداوند متعال به مثابه انسان ریختهگر آن را شکل داده و جهان امروزی را از آن آفریده است. البته میان خدا و انسان ریختهگر تفاوتی وجود دارد و آن اینکه انسان شیشه را نیافریده و از قبل موجود بوده است؛ اما همان انرژی و ماده اولیه نیز مخلوق خداست. در واقع خدا ابتدا آن ماده و انرژی را آفریده و سپس آن را گسترش داده و به شکل جهان امروزی در آورده است.