شوهرم اصلا به من اهمیت نمی‌دهد

20:40 - 1394/10/23

به کانال مشاوره ازدواج و خانواده در تلگرام بپیوندید برای ورود همین جا کلیک کنید.angel
یک سال است که زندگی مشترکم رو شروع کردم. متاسفانه شوهرم اصلا به نظرات من اهمیت نمی‌دهد و تنها به نظرات مادر و خانواده‌اش توجه می‌کند. اگر چیزی ازش بخواهم جوابش یک کلمه: "نه" است. اما در مورد خانواده‌اش اینطور نیست. لطفا مرا راهنمایی کنید.

http://btid.org/node/83725
تصویر ستاره
نویسنده ستاره در

با شوهرت حرف بزن بالاخره شوهرت هست درد دل کن همین مشکلت بهش بگو با ملایمت  بهش محبت کن تا بیاد طرفت نکه با لجبازی و نقطه ضعف گیر اوردن بخوای درست کنیا اصلا جواب نمیده بدترم میشه  .احترام به مادر شوهرتم بزار الکی خودت از چشم نداز 

تصویر الهه نازززز

قبل از ازدواج چه جوری بود؟؟؟
نگاه کن ببین خونوادش چه جوری ازش می خوان و شما چه جوری ازشون می خواین.
حتما هم سخنرانی های دکتر حبشی رو که یه روانشناس معروف هست از سایتشون بخر. یک هفته ای با پست میارن دم خونه.
خیلی دکتر خوبی هست. خدا خیرش بده. من که خیلی چیزها ازش یاد گرفتم.
شما هم سخنرانی هاش رو نگاه کنی خیلی چیزها یاد می گیری.

تصویر Ba.nu
نویسنده Ba.nu در

درضمن آقاي محترم شما اگ اين طرز فكر رو دارين ك زن چون ممكنه طلاق بگيره و مهريه بذاره اجرا پس بايد باهاش بدرفتاري بشه و حرفو نظرش مهم طلقي نشه و مادر آقا اجازه داشته باشه هر نظري ك داشت تو زندگيتون اعمال كنه پس بهتره براي هميشه ور دل مادر محترمتون بمونين و قصد بدبخت كردن كسيرو نداشته باشين.

تصویر Ba.nu
نویسنده Ba.nu در

آقاي موسي كسي نگفت ك ب مادر شوهر بايد بي احترامي كرد،بله احترام بزرگترها واجبه اونم مادري ك پسرشو بزرگ كرده و الان در اختيار شما قرار داده،اما بنظرتون مادر چون مادر هست اجازه داره در همه مسائل زندگي كسي نظر بده و دخالت كنه؟نخير آدم عاقل ميشينه تا ازش نظر بخان و جواب بده نكه خودشو نخود هرآشي بكنن و باعث بشه ك ١دختري ك با هزار اميد و آرزو ازدواج كرده ١سال بعد از ازدواجش احساس شكست بكنه،بله تذكر دادن ب جوونا لازم و واجبه چون هنوز جوونن و بي تجربه ،اما همه چيز راهي داره و حدوحدودي،شما خوشتون مياد همسرتون در زندگيش فقط پيرو حرف مادر پدر خودش رفتار و حركت كنه و براي حرفو نظر شما تره هم خرد نكنه؟؟؟!

تصویر وحید 68

خواهر من با گفته های شما، شوهرتان بی انصافی میکنه با این رفتارش.
به نظر من شما یه مدت سختی بکش و تا نظری نپرسیدن، پیشنهادی نده، بعد از یه مدت قول میدم حتما پشیمون شده و از شما نظر خواهی و مشورت میگیره، قول میدم ولی زمانشو نمیدونم کی هست.
ببینید شما سعی کنید با فکر کردن به سوالا و کارهای ایشان بهترین و قانع کننده ترین جوابو بدین که دیگه هیچکس نتونه ردش کنه. اما با آرامش نه تعنه

تصویر Ba.nu
نویسنده Ba.nu در

يعني چي آقاي موسي ك از چشمش ميوفتين!!؟خب ايشون ازدواج كردن ك ١خانواده مستقل برا خودشون تشكيل بدن الان بايد براي همسرشون حرف و نظر خانومش مهمتر از نظر مادرش باشه اگ قرار بود هيچ احترامي ب نظر اين خانم گذاشته بشه اگ آقا ب حد از بلوغ فكري نرسيده ك مادر جاي خود همسر جاي خود و اين زندگيه اين دختر خانومه ك مادرش نبايد توش دخالت كنه اصلا چرا ازدواج كردن؟
خانم تو اين زندگي نياز ب حمايت همه جانبه همسرش داره با اين اوصاف چطور ميتونه امنيت رواني داشته باشه؟!؟

تصویر الهه نازززز

اگه مادر از زن عزیز تر هست چرا زن می گیرن؟؟؟
بشینن ور دل مامان جونشون و مامان جون هم غذا میذاره جلوشون.
دیگه هم لازم نیست خرج عروسی و مهریه و خرج زندگی رو بدن.
وای که چقدر از پسرهای مامانی متنفرم.
یکی از شرایطم اینه که پسره مادر نداشته باشه.

تصویر موسی
نویسنده موسی در

خواه پند بگیرین خواه ملال. من حرفیو زدم که رعایتش باعث میشه زندگی طرفین شیرین بشه چون پسرم می دونم برای پسرها، مادرشون حکم عزیزترین شخص هستش و قطعاً از زن عزیز تر هستش دلیلشم اینه که مادر تا اخر عمر مادر باقی میمونه و زن ممکنه طلاق بگیره و بره و مهریه اجرا بذاره و ... اینا رو پسرا می دونن و اگه شما میخواین محبوب شوهرتون باشید باید به مادرش احترام بذارید

تصویر وحید 68

تقریباً تو یجاهایی با شما موافقم.
هیچ چیز تو دنیا به عدالت نمیرسه، و در زندگی یا باید عدل در رفتار داشته باشی یا فداکاری. که هردوت زندگیو شیرین میکنه.
همسر (چه مرد. چه خانم) باید درکشون خیلی بالاتر از این بچه بازیا باشه که بین پدر و مادر و همسر مجبور بشه یکیو انتخاب کنه، چون زندگی باهم بودنش قشنگه.

تصویر موسی
نویسنده موسی در

قطعاً مادر شوهرتون خوبی و خوشی شما رو میخواد با این دید نگاه بکنید که انگار مادر خودتون هست و سعی کنید همیشه احترامش رو حفط کنید چون مادر برای پسرها خیلی خیلی خیلی مهم هستش و اگه شما مادرشو قبول نکنید از چشمش میوفتین

تصویر doki
نویسنده doki در

سلام جناب موسی. این حرفتون دقیقا درسته و حتی اگر حرف مادرشوهرت ممکنه لطمه ی بزرگی به زندگی شما بزنه نباید علنی باهاش مخالفت کنی و در وهله ی اول اگر ممکنه باهاش کنار بیا و اگر نتونستی کم کم رو شوهرت کار کن که به حرفت گوش بده نه با اجبار و قهر. زمان میبره تا رگ خواب شوهرت دستت بیاد و با هم مچ بشید. همه اوایل این مشکلات را دارن حالا یکی کمتر یکی بیشتر.
جناب موسی ی چیزی خواهرانه عرض کنم، تفکرات شما نسبت به همسر و زندگی مشترک نقص های زیادی داره که بعدا باعث بروز مشکل در زندگیتون میشه. همسر نقطه ی مقابل شما نیست که فکر کنید بعضی اعمال و رفتار باعث برنده بودن شما تو زندگی میشه. زن و مردی که با هم ازدواج میکنن میشن 1 نفر و همه ی سود و زیانشون با هم مشترکه و هیچوقت نباید فکر کنید که همسرتون در وهله ی دوم قرار داره. مردی موفقه که بتونه بین نظرات مادر و همسرش جوری مدیریت کنه که به هیچکدوم بر نخوره نه اینکه بخاطر احترام به مادرش دقیقا نظرات اونو توی زندگی اعمال کنه.

تصویر الهه نازززز

گول حرفهای این آقایون رو نخورید.
اگه مادر شوهر اذیتتون می کنه، جلوی شوهر مظلوم نمایی کنین. اما وقتی که شوهرتون نبود مادر شوهر رو سر جاش بنشونید.

تصویر joehart
نویسنده joehart در

آهان اینجا باید میگفتم طلاق ییگیر
خلاص

تصویر خانم آسمان

هر کسی یه رگ خوابی داره باید رگ خواب شوهرت رو پیدا کنی.

تصویر mostafavi
نویسنده mostafavi در

با سلام به شما کاربر گرامی

گاهی اوقات همسران در زندگی مشترک دچار تنش‌های مخفی و پنهانی می‌شوند که باعث بحث‌های ناکام و تخریب گر در میانشان می‌شوند. متاسفانه همسران درباره این مسائل به صورت روشن صحبت نمی‌کنند. لذا رفتارهای غیرقابل توجیه و بعضا آزاردهنده‌ای از خود بروز می‌دهند که نشانگر نیازها و انتظارات ابراز نشده‌ در زندگی هستند.
مثلا ممکن است انتظار پنهان همسرتان این باشد: که دوست دارد همسرش به خانواده او اهمیت دهد و در واقع نیاز او اهمیت دادن شما به خانواده‌اش باشد. چه بسا سوالی که همسرتان به طور پنهان از خودش می‌پرسد این است: چرا همسرم به اندازه من برای خانواده‌ام احترام قائل نیست؟ به دنبال این سوال، ذهن همسرتان در جستجوی پاسخ‌های مرتبط به این مساله است و هرگونه بی توجهی جزئی شما به خانواده‌اش و یا حتی درخواست منطقی شما را برای تنها بودن با همسرتان به عنوان جوابی برای سوال خودش می‌پندارد که در نهایت موجب ناراحتی و عصبانیت او می‌شود.
از سویی دیگر شما نیز درخواست، نیازها و سوالهای پنهان خودتان را دارید که مانند همسرتان هرگز به طور آشکار بیان نکرده‌اید. اگر قبلا مسائل پیش امده را به گونه‌ای بیان می‌کردید چه بسا هرگز دچار بی توجهی از سوی همسرتان نمی‌شدید. البته باید یاد بگیرید جمله بندی‌ها و درخواست‌هایتان را تغییر دهید. برای این کار از تحقیر و سرزنش همسرتان اجتناب کنید، برچسب نزنید، برای جملاتی که شما را ناراحت می‌کنند، جواب مناسب و محترمانه‌ای داشته باشید. جمله‌هایتان را با "من" شروع کنید؛ زیرا جملاتی که با "تو" شروع می‌شوند اغلب حس سرزنش کردن را به طرف مقابل می دهند؛ مثلا من از آن کاری که انجام دادی ناراحت شدم و ...  این‌ها بخشی از مهارت‌های ارتباطی هستند که نیاز دارید یاد بگیرید.
فکر کنید و از خود بپرسید چه چیزی در همسرتان وجود دارد که شایسته قدردانی است؟ توجه داشته باشید که رابطه شما باید متعادل باشد، اگر دائما در حال انتقاد از همسرتان باشید، حتی اگر انتقادتان سازنده باشد، تعادل رابطه شما به هم خواهد خورد و تلاش‌هایتان برای بهبودی رابطه اثری نخواهد داشت. بنابراین بر نکات مثبت همسرتان تمرکز کرده و آن‌ها را نیز پررنگ کنید. در هر نوع انتقادی که مطرح می کنید باید حداقل دو نکته مثبت از او را به او بگویید و سپس انتقادتان را مطرح سازید. در آخر مطالعه کتاب‌هایی در زمینه مهارت ارتباطی همسران برای شما آموزنده خواهد بود.

با آرزوی موفقیت