فایده ی امام غائب چه هست اگر این موضوع را منهای ولایت تکوینی و واسطه ی فیض بدانیم چه دلیلی باقی می ماند که امام زمان فایده اش چیست؟ مگر گفته نشده که خداوند امامان را قرار داده تا همواره از گمراهی ما جلو گیری کنند و نگذارند که ما از مسیر واقعی دین خارج شویم. اگر من در محضر امام صادق یا یکی از امامان بودم می توانستم شبهاتم را از ایشان بپرسم و گمراه نشم ... اما الان امام زمان من حضرت مهدی هست که من بایستی از ایشان بپرسم سوالاتم را اما چجوری؟ کو؟ کجاست که من برم نزدشون و سوال بپرسم ؟ این چه جور امامی هست که فقط اسمشو با خودمون حمل می کنیم و هیچ خیری از جانبش به ما نمی رسه ..... واقعا چجوری هست؟
-------------------------------------
کاربران محترم ميتوانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: https://btid.org/fa/forums
همچنين ميتوانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: https://btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران ميتوانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگهدارند و به آن استناد کنند و همچنين در مرور زمان نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد: https://btid.org/fa/user/register
شما فرض کن امام غایب نبود. و فرض کن بستر حاکمیت ایشان در جهان کاملا فراهم بود.
اونوقت اجرای ولایت ظاهری و حاکمیت ایشون اقتضا میکرد که ایشون در مکانی مستقر شوند.
مقر فرماندهی ایشون هم لزوما که ایران نیست؛ چراکه امام عصر ، تنها امام ایرانیان و مسلمانان که نیست. بنابراین باز فرض کنید ایشون در کوفه یا هرجای دیگری از جهان مستقر بودند.
اونوقت سوال من از شما این هست؛ ایا شما واقعا تا مقر حکمرانی ایشون می رفتید و سوالاتتون رو میپرسیدید؟ یا به جواب نمایندگان ایشون در شهر خودتون بسنده میکردید؟ (در خلوت خودتون به این سوال پاسخ دهید)
سوال دوم این هست ایا الان ایشون نماینده ای ندارند؟ اگر دارند سوالات خودتون رو از ایشون پرسیدید؟ آیا ایشون وظیفه پاسخگویی به فرد فرد افراد جامعه رو دارند؟ و اگر فکر میکنید ایشون در قبال هریک نفر باید پاسخگو باشند؛ ایا بنظرتون این فرض عقلانی و شدنی هست؟ با توجه به اینکه ایشون هم مثل ما انسان هستند و همان 24 ساعت شبانه روز رو در اختیار دارند و بعلاوه وظایف بسیار مهمتر و خطیری بموازات دشمنان داخلی و خارجی و نقشه های براندازی اسلام و نظام و .... دارند که هر کدام حدیث خاص خودش را در نامه حضرت علی ع به مالک اشتر در نهج البلاغه داریم. (میتونید رجوع کنید به عهدنامه مالک اشتر که امام علی به مالک میگه مسئولیت های خطیر رهبری شما رو از رسیدگی به مردم معاف نمیکنه ولی برای اینکار نماینده تعیین کن)
بهرحال شما با سوالاتت باید چه کنی؟ یا باید جواب نگرفته شبهاتت رو رها کنی که هیچ خدا و پیامبر و عقل سلیمی نمی پذیره. یا باید خودت تحقیق کنی و از افرادی که فرصت تحقیق داشتند بپرسی.
و خدا در قرآن، هم گفته که یه عده ای باید متصدی اینکار بشند که مردم سوالاتشون رو از ایشون بپرسند. «وَ ما كانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً فَلَوْ لا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَ لِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ » « شايسته نيست مؤمنان همگى (بسوى ميدان جهاد) كوچ كنند. چرا از هر گروهى از آنان، طايفه اى كوچ نمىكند (و طايفه اى در مدينه بماند)، تا در دين (و معارف و احكام اسلام) آگاهى يابند و به هنگام بازگشت بسوى قوم خود، آنها را بيم دهند؟! شايد (از مخالفت فرمان پروردگار) بترسند، و خوددارى كنند.».
و هم خدا به مردم گفته این افراد رو پیدا کنید و سوالاتتون رو ازشون بپرسید. «فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لا تَعْلَمُون» « اگر نمىدانيد، از آگاهان بپرسيد.»
خود امام زمان عج هم فرموده : «وَ أَمَّا الْحَوَادِثُ الْوَاقِعَةُ فَارْجِعُوا فِيهَا إِلَى رُوَاةِ حَدِيثِنَا فَإِنَّهُمْ حُجَّتِي عَلَيْكُمْ وَ أَنَا حُجَّةُ اللَّهِ عَلَيْهِمْ» در مورد رویدادهای زمان به راویان حدیث ما رجوع کنید که آنان حجت من بر شمایند و من حجت خدا بر آنها می باشم.
و جواب سوال اولتون که فایده امام رو خواستید بدونید فکر میکنم با تامل در همین حدیث حضرت و دقت در این نکته که "أَنَا حُجَّةُ اللَّهِ عَلَيْهِمْ" فکر میکنم روشن بشه. (حجت یعنی دلیلی که راه هر دستاویز و بهانه و اعتراضی رو می بنده)
گرچه در زمان پیامبر هم از ایشون پرسیدند فایده امام غایب چه هست؟ فرمود: امام در عصر غیبت مثل خورشید پشت ابر میماند که همه جور بهره ای میده ولی فقط دیده نمیشه.
موفق و مزین به نگاه امام عصر عج باشید.
یاعلی
با سلام و احترام
امام غائب علاوه بر تأثیرات تکوینی در جهان هستی مانند واسطه فیض بودن آثار مختلفی در زندگی فردی انسانها دارد یکی از مهمترین این موارد زمینه سازی برای خودسازی انسانهاست زیرا که مانع عدم درک حضور امام خود افراد هستند به همین خاطر یک فرد مشتاق به درک حضور امام تلاش میکند خویشتن را آماده کند تا بتواند امام را درک کند.
نکته دیگر اینکه غائب بودن امام به این معنا نیست که جامعه بشری از هدایت امام بی بهره هستند بلکه افراد و بزرگان شیعه در آن بزنگاههایی که نیازمند هدایت هستند، امام زمان(روحی فداک) جامعه را هدایت میکنند، که موارد متعددی از آنها در طول تاریخ برای شیعیان اتفاق افتاده است مواردی مانند: داستان شیخ مفید یا ماجرای ملاقات محمد بن عیسی بحرینی با امام زمان(علیهالسلام) یا ماجرای مخالفت امام با حکومت نظامی در 22 بهمن 57 نمونه هایی از این موارد است.
تنها تفاوتی که در این زمینه بین دوران حضور امام و دوران غیب وجود دارد این است که فقط افراد مخلص و با شرائط خاص میتوانند امام را درک کنند البته لازم است که به این نکته اشاره کنیم که در دوران دیگر ائمه اطهار(علیهمالسلام) نیز این گونه نبوده است که شیعیان همگی بتوانند هر زمان که بخواهند محضر امام را درک کنند بلکه ارتباط بیشتر شیعیان با نمایندگان آن حضرات بوده است، زیرا که خلفای عباسی و اموی به شدت این بزرگواران را تحت نظر قرار میدادهاند.