18:49 - 1393/03/28
هانیه
با سلام
خواهش میکنم کمکم کنید الان یکساله بلاتکلیفم. دختری 19 ساله هستم که دوسال نامزدی و یکساله عقدم بخاطر بی توجهی و عدم ابراز احساسات و تعصبات بیجای نامزدم کم کم از او سرد شدم و نفر سومی وارد زندگیم شد که عقاید و احساساتش شبیه من و بسیار مرا دوست دارد ولی پدر مادرم شدیدا مخالف طلاق من از نامزدم و و ازدواج با نفر سوم هستن و شدیدا طردم میکنند چون خانواده بسیار مقیدی هستن و میگویند من خیانت کرده ام و میگویند یا با نامزدت ازدواج کن یا با هیچکس اجازه نمیدیم در حالی که من نسبت به نامزدم متنفر و به دیگری علاقه شدید دارم و این دو طرفه است واقعا درمانده ام و نمیدونم چه بکنم/ لظفا هرچه رودتر راهنمایی بفرمایید ممنون
انجمن‌ها:
http://btid.org/node/31406
با سلام
همان طور که در پاسخ ابتدایی شما گفته شد و ما نیز مقدمتا آن را تکرار میکنیم
و حال بای در آخر نیزاین مطلب را حتما در نظر بگیرید که تحت هر شرایطی که باشید مرتکب اشتباه شدن هیچ توجهی ندارد.
برای حل این مسئله نیاز به مشاورهای جزئی تر با زمان بیشتر دارید.
با آرزوی توفیقات روزافزون برای شما...
نامزدي مربوط به فرهنگ غربي است. شما که ازدواج کردي ميتوني هر لذتي با همسرت ببري. بايد صريحا در مورد نيازت به ابراز محبت با شوهرت حرف بزني تا متوجه اشتباهش بشه.
برای من سواله چرا یه مرد که به دختر نامحرمه ابراز علاقه اش از یه شوهر بیشتره .................. ؟ در حالی ممکنه اون دختر به اون نامحرمه اصلا بها نده .تحویل نگیره .ولی شوهرش رو بهش ابراز علاقه به هر شکلی بکنه.(با حرفش .عملکردش.هدیه و ...)
واقعا چراااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
حالا جدای از این سوالی که هانیه جون گفتن.
من به هیچکس غیر شوهرم فکرم نمیکنم .یعنی همه فکر و ذکرم شوهرمه.ولی شوهرم یه مدتی میشه که انگار دیگه مثل 5 ماه اول عقدمون نیست. وقتی میگمش ... یا میگه وقت نداشتم .یا کار داشتم .یا شارژ نداشتم ....... وقتی میگم ازم ناراحتی .میگه نه .ولی اصلا مثل قبلن حرف نمیزنه .
به نظرم جواب تو خود سوالت بود. بها ندادن و تحویل نگرفتن.
به مرد نباید بیشتر از خودش محبت کنی. حتی گاهی اوقات اونه که باید بهت محبت کنه و نازت رو بکشه.
شما اشتباه نمیکنی که همسرت از دستت ناراحت باشه و بی محلی کنه. شما در واقع زیاد محبت میکنی و این باعث میشه اون فکر کنه هیچی برات کم نذاشته به خصوص در محبت.
و همچنین لذت شروع محبت رو ازش میگیری.
سلام
دوستان نکات آموزنده را تذکر دادند فقط یک مطلبی به ذهن حقیر رسید :
همیشه وقتی برای حل کردن مشکلات به فکر خراب کردن می‌افتیم دیگر برای درست کردن تلاشی نخواهیم کرد
با سلام
حل مشکل شما احتمالا به این چند نکته ربط داشته باشه
اولا بحث ابراز علاقه به نفر دوم تا زمانی که شما در زوجیت همسرتون هستید نه عقل و نه شرع و نه قانون هیچ کدوم اجازه چنین کاری رو به شما نمیدن وقطعا گناه بزرگی حساب میشه.
ثانیا اول تکلیف فرد دوم رو مشخص کنید برای خودتون که اگه ایشون میدونند که شما متاهلید و با علم به این مسئله به شما ابراز علاقه میکنند پس نمیتونه گزینه مناسبی در فرض طلاق گرفتنتون برای شما باشه.این کار ایشون هم خیانت به شماست و هم خیانت به همسرتون.
ثالثا حالا بیاید سراغ همسرتون
1.اسلام تاکیدش بر سازگاری و تحمل هستش و برای اون اجر بسیاری در نظر گرفته پس گزینه طلاق آخرین گزینه هست و قبل ازاون خیلی گزینه های دیگه رو میتونید دنبال کنید.طلاق بار روانی منفی ایی داره که در موردش میشه خیلی حرفها زد از جمله اینکه از کجا معلوم همون فرد دوم بعد طلاقت بخواد یا بذارند با تو ازدواج کنه آخه شما میشد فردی که یک بار طلاق رو تجربه کرده و خیلی ها از این مسئله نمیتونند به راحتی بگذرند.
2.شما باید شوهرتون رو جدا از هر گونه مقایسه با هر فرد دیگه بررسی کنید و سیستم مقایسه اونم بین شوهرت که ریزترین خصوصیاتش رو میدونی با کسی که هنوز روتون تو روی هم باز نشده خیلی غیر منطقی و غیر منصفانه هستش.
3.برای بررسی و کنکاش در خواسته ها تون و علت سردیهاتون نسبت به هم، بهترین راه صحبت کردن صادقانه با همسرتونه
4.مطالعه و کسب اطلاعات کافی در این زمینه و استفاده از مشاوران باتجربه و دلسوز هم بهتون میتونه خیلی کمک کنه.
خیلی کار درستی کردید که به مشاور مراجعه کردید.ان شاءالله که خدا راه درست رو جلو پاتون بذاره.
آخه عزیز من خدا پس زبون رو برای چی به ما داده؟ اگه از چیزی ناراضی هستی خب باید به نامزدت میگفتی بعضی مردها از نظر عاطفی کمی سردن اگه بهشون نگی فک میکنن حتما راضی هستی که چیزی نمیگی! اگر هم گفتی ولی اثری نداشته باید همون موقع میرفتی مشاوره و یا تصمیم به جدایی میگرفتی نه اینکه خیانت کنی در ضمن اون آقای دوم اگه مرد بود به هم جنس خودش خیانت نمیکرد
چرا ما زنها خودمون رو مظلوم میدونیم و وقتی بهمون خیانت میشه به اون زن که وارد زندگیمون شده میگیم نازن و پست فطرت که از ضعف ما سو استفاده کرده اما در موقعیت مشابه خودمون رو حق به جانب میبینیم و حرف از عشق میزنیم؟ واقعا اسم این کار عشقه؟
شاید واقعا دلیل نفرتت به حق باشه ولی این راهش نیست اگه واقعا فک میکنی حق با توست اون مرد دوم رو از زندگیت برای همیشه بنداز بیرون و جوری جوابش رو بده که کاملا نا امید بشه و بره اون وقت بعد از چند ماه ببین میخوای بازم از شوهرت جدا بشی چه اون آقا باشه چه اون آقا نباشه ؟جدایی از همسر به دلیل نفرت نباید به حضور یا عدم حضور شخص ثالت ربطی داشته باشه اگه کوچکترین ربطی پیدا کردی بدون سر بزرگ مشکل خودتی
سلام
دنیا کوچیکه . دست بالای دست زیاده.
باور کن خواهرم دنیا میچرخه و میچرخه و همون بدی که کردیم میزاره تو کاسمون برا اون نه بخدا برا خودت دل بسوزون بعضی کارا تا ابد نمیتونی پاکش کنی نمیتونی
اون اقا اگه الان بگه دوستت دارم دوروزه دیگه هر غلطی کرد به شما دیگه حق حرف زدن نمیده و کاره الانتو به روت میاره
سلام. علت بی تفاوتی همسرتون که باعث شده ازش سرد بشی چیه؟ آیا در مورد علت این موضوع فکر کردید؟ شاید مشکل از طرف شما بوده که ایشون بی تفاوت شده و عواقبش دامن خودتونو گرفته.... یا شایدم ایشون مقصر باشه...
چقدر به ریشه یابی این مسئله فکر کردید؟
چی شد که قبل از گشتن و پیدا کردن راه حل، رفتید که صورت مسئله رو پاک کنید؟!
تعصبات بیجای نامزدتون چی بوده؟ میشه توضیح بدید؟
آیا واقعاً راهی برای جلب توجه و محبت مجدد همسرتون وجود نداره؟
آیا اگر ایشون دوباره به شما عشق بورزه و از نظر احساسی اشباعتون کنه باز هم نسبت بهش سرد خواهید بود؟
منتظر پاسختون به سؤالاتم هستم... (لطفاً در اسرع وقت جواب بدید تا بحث رو ادامه بدیم...)
نفر سوم اگه خوب بود هیچ وقت سمت یه خانم متاهل نمی یومد که زندگی شو خراب کنه اون یه شیاده . بعدم شما شوهر داری باید بهش توجه کنی بجایی اینکه با نفر سوم باشی یه ذره برای شوهرت وقت بزار ببین اونم شوهرت همون میشه که میخوای وقتی خودت ولش کردی رفتی سراغ یکی دیگه چه توقعی داری؟فکرکردی خوشبخت میشی ؟نه عزیز طلاق بگیری بدبختی همونم ولت میکنه میره.
بند اخر
کلمه حیف انگار از دستم در رفتو نوشته شد
اشتباه شد ...
فکر میکنم تا همسرت بهت عشق ورزیده به خودت گرفتیو گفتی حتما یه چیزی دارم ک این کارو میکنهو بدت اومده
الان شعورت قد نمیده
پس فردا ک افتادی تو چاهو کسی نبود بیاد کمکت کنه میفهمی چیکار کردی ک به اینجا رسیدی
فقط حیف به اقا و خانومایی ک لیاقت یه زندگی خوبو ندارنننننننننننننننننننن
زن یکی شدی بعد با یکی دیگه رابطه دوستی داری؟؟؟؟!!!!! این چه وضعشه!! بخدا خیر از زندگیت نمیبینی این راه خیلی اشتباهه که پا توش گذاشتی.زندگی الان مشکلات زیاد داره باید باهاش کنار اومد نه اینکه بری ... :/
ببین دوست عزیز به قول دوستان اینکه حالا داری ایشونو با دیگران مقایسه میکنی 100 درصد اشتباهه در ثانی بدون که اون آقا اگر میدونه شما همسر داری و داره ابراز علاقه میکنه بدون یه شیاده و انسان بی وجدان و مطمئن باش اهل زندگی هم نیست و خیلی زودتر از آنچه فکر کنی بهت خیانت میکنه.و در آخر اینکه اگر اینو ول کردی و با اون نامزد شدی از کجا معلوم بهتر از این آقا دیگه پیدا نشه؟؟؟؟ ینی نیست؟؟؟ اون موقع میخوای چیکار کنی؟؟؟
سلام عرض میکنم خدمت سوال کننده گرامی که یه دختر خانوم 19 ساله است .....
دوستای دیگه جواب های عالی و قاطعی دادن و خیلی خوب این موضوع رو توضیح دادن ...
مخصوصا سیتا خانم و بعدش هم کوثر خانم ...
من دلم واسه اون پسر سوخت که داره زندگیش رو ، روی آب بنا میکنه و کسی رو به عنوان همسر و شریک زندگیش انتخاب کرده که یه همچین آدمی هست .....
جالبه که هیچ دلیلی هم واسه به هم زدن ندارید واقعا جالبه که عدم ابراز احساسات رو دلیلی واسه طلاق انتخاب کردید ....
همه اینها خیلی جالبه که هنوز معنی زندگی مشترک رو نمیدونی و داری زندگی یه نفر دیگه رو هم خراب میکنی ....
جالب تر از همه اینها اینه که یه نفر سومی رو انتخاب کردی که خیلی عوضی تر از اون چیزی هست که فکر میکنی و اصلا موقعیت خودت رو نگاه نمیکنی ....
یه اقایی اومده و داره زندگیت رو خراب میکنه ...حالا تو میخای باهاش ازدواج کنی ؟؟؟
دختر خوب ...دختر عاقل ...
شما وارد یه زندگی جدید شدی ...یه زندگی که بهش میگن زندگی مشترک ...یعنی شما باید الان زندگی کنی و همسرت رو با هیچ چیز مقایسه نکنی ....تمام این مقایسه ها واسه قبل از ازدواج است .واسه وقتی هست که اومدن خواستگاریت ....نه الان که 3سال هست در واقع همسر یه مرد دیگه هستی ...الان تا آخرین روز زندگیت باید حرف از بد بودن همسرت نزنی ....باید اصلاح کنی رابطه ات رو ...باید مدیریت کنی رابطه ات رو ....باید همسر خوبی باشی ....
ببخشید این سوال رو میپرسم ولی یه خورده احساس نمیکنی داری خیانت میکنی ؟؟؟ احساس نمیکنی چوب این خیانت رو بعدا میخوری ؟؟؟ احساس نمیکنی از این نفر سوم بهتر هم هست و در اینده امکان داره این نفر سوم هم ولش کنی ؟؟؟
و از همه مهمتر احساس نمیکنی این نفر سوم که به فرض انسان خوبی باشه میتونه یه دختر خوب و بهتر از تو پیدا کنه و باهاش ازدواج کنه ؟؟؟ احساس نمیکنی تو واسه این اقای به ظاهر خوب میتونی چندمین نفر باشی ؟؟؟
هیچ وقتی همچین احساس ها و فکرایی به ذهنت رسیده ؟؟؟
اگه خودت رو دختر خوب و با احساس میدونی و خودت رو خائن نمیدونی .... مثل یه دختر خوب و عاقل زندگی مشترکت رو مدیریت کن نه اینکه بذاری یه مرد غریبه بیاد واست مدیریت کنه و زندگیت رو نابود کنه ....اگه یه دختر خوب و عاقل و درستی هستی از زندگی خودت پاسداری کن ...
از زندگی خودت حفاظت کن ...
از زندگی خودت دفاع کن
نذار یه مرد کثیف زندگیت رو خراب کنه و تو هم ساده لوحانه هر فکر شیطانی به ذهنت میرسه به زبون بیاری ....
حتی این فکرایی هم که به ذهنت رسیده گناهه و زندگیت رو نابود میکنه
این بار بیا و مردونه پای همسرت بمون و تا اخرین لحظه عمرت همسر نمونه ای باش .......
مرد باش مرد !!!!!!
دختر خوب
یادت باشه که هر ادمی در عین خوب بودن مییتونه برای کسی بد باشه .... پس این نفر سومی میتونه بدتر از اون چیزی باشه که فکرشو نمی کردی.
اولن به شوهر بها بده. اسمس محبت امیز و رفتار محبت امیز و از خلاقیت های خودت بگو از کاراش تعریف کن
اگه بازم بهت کم محبت بود .اونوقت بهش بگو که چرا اینجوری هستی که شک ندارم ... شکت به یقین تبدیل میشه که ایا واقعا اونجوری هست که تو میخای یا نه .
اونوقت در مورد جدایی بهش فکر کن .نفر سوم بیخیال.............
سلام،
نامزدی دوران قبل از ازدواج هست که دو طرف به هم وعده ازدواج میدن و کسی اجبار به قبول عقد نکاح نیست ودر دوران نامزدی هر لحظه امکان داره طرفین نامزدی رو به هم بزنند.در واقع تعهدقانونی متصور نیست.
شما در حال حاضر عقد نکاح رو جاری کردین و اون اقا همسر شرعی و قانونی شماست. نه نامزد.
خواهشمندم زمانی که عقد بسته شده است نام یکدیگر را نامزد نپندارید! شما زن و شوهر هستید.یه ذره حرمت برا هم دیگه واقعا جا داره...
شوهرتون تعصبی و بی احساسه ،صحیح .اما < ازدواج قرارداد لذت است >تعهد وفاداری به یکدیگر در کنار سختی های زندگی.درست نیست تا دیدی بداخلاقه بری با یکی دیگه شروع کنی. خودتون از زوایای غیر اخلاقی این عملتون با خبرید و من هم اشاره ی چندانی نمیکنم. اما لطفا خودتونو برای جوابی که به خیانت مرتکب شده باید بدید اماده کنید.
اگر میدونستید که آدم روز های سخت نیستید همون جلسه خواستگاری به پسره میگفتی من نمیتونم خودمو کنترل کنم!تا ناراحتم کنی بهت خیانت میکنم!میگفتی کم طاقتم!که اون هم تکلیف خودشو باتو روشن میکرد.
این جمله سیتا رو مورد احترام قرار میدم که انتظار خیانت از طرف اون رو هم داشته باش.
وجدان خوب چیزیه ،وفاداری عمل مهمی قرار داده شده.
من معتقدم ادمایی که با افراد متاهل رابطه برقرار میکنن ،پست ترین و {با عرض معذرت،کثافت ترین} حیوونای رو زمینن. دیگه چی بدترین از این که داره در نهایت بی رحمی تو از هم پاشیدن زندگیت کمکت میکنه و تو چه خوش باورانه در خواب خرگوشی به سر میبری.
فکر نکن خوشبختت میکنه همون طور که مطلقت کرد همون طورم بعد از ارضای نیازهاش رهات میکنه.
اینم بگم با بد بی غیرتی رفیق شدی، < خانم متاهل و متعهد >
عزیزم شما گناه کردی درسته!
وقتی عقد کردی دیگه نباید به مرد دیگه ای فکر کنی و همسرتو با مرد دیگه ای مقایسه کنی. این مقایسه ها کمکی بهت نمیکنه. مخصوصا اینکه اون آقا مجرده و هنوز شخصیت واقعیش بروز نکرده.
تمام تمرکزت باید روی اصلاح این رابطه باشه و اصلا فکر نکن که اون مرد بهتر از همسرت خواهد بود. حتما همسر شما هم ویژگی های خوبی داره که اون آقا نداره عزیزم. اون آقا هم حتما ویژگی های بدی داره که همسر شما نداره.
بگرد این ها رو پیدا کن.
علاقه تون دو طرفه هست؟! یعنی اون آقا با وجود اینکه میدونه شما متأهلی بهت ابراز علاقه کرده؟ اگه اینطور باشه که انسان بی وجدانی باید باشه و اگر هم با اون ازدواج کنی باید این انتظار رو داشته باشی که بلایی که سر همسرت آوردی رو همین آقا سر خودت بیاره و بهت خیانت کنه.
دقیقا-آفرین