سلام.
فرق بین حسادت با حس از دست دادن و دلکندن چیه؟
برای خانومی که شوهرش با زن دیگشه
وقتی شوهرم پیش همسره دیگش قراره بره من شدیدا احساس از دست دادگی دارم در حالی که به هیچ عنوان نه از شوهرم نه از اون خانوم بدم نمیاد ولی حس میکنم دارم شوهرمو و جایگاهمو از دست میدم
من بیست و هشت.همسرم سی و چهار.
سه چهارسال دنبال این قضیه بود و چهار بار صیغه ساعتی داشت.
اما الان یک ماهه عقد موقت برای آشنایی قبل عقد دائم کرده و تقریبا ازدواجشون قطعیه...
از اول ازدواجمون تو فکرش بودن
بخاطر طبع گرمشون
و همینکه حالا اون خانوم درخواست داده چون موقعیت ازدواج عادی نداشته و سن ازدواجش گذشته
مشاوره حضوری نداشیم خیر و ایشون هم بخاطر جایگاه شون جایی مشاوره نمیرن!
تنها جایی که مشورت کردن با چندنفر از دوستانش بوده بوده که خودشون چند همسر داشتن
با من مشکلی ندارن و خیلی به من ابراز علاقه میکنن و یکسره محبت کلامی و غیر کلامی دارن و سعی میکنه دل منو بدست بیاره که رضایت داشته باشم و مخالفت نکنم
یکسره هم میگه اگه تو نخوای ادامه نمیدم ولی خودت باید جوابگوی خدا و اهل بیت باشی که مانع از زندگی و آرامش یه نفر شدی و نذاشتی نسل سادات زیاد بشه
منم در مقابل اهل بیت حرفی ندارم بزنم
-------------------
کاربران محترم ميتوانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: https://btid.org/fa/forums
همچنين ميتوانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: https://btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران ميتوانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگهدارند و به آن استناد کنند و همچنين در مرور زمان نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد: https://btid.org/fa/user/registe
با سلام و عرض ادب خدمت شما
از اینکه میتوانیم از تخصصمان در راستای کمک به شما استفاده نماییم خدای را سپاسگزاریم.
واقعیت این است که بحث چندهمسری حکمی است از جانب پروردگار که مانند هر حکم دیگر مختصات خاص خودش را دارد که یکی از این موارد بسیار مهم در این بحث بحث عدالت است.
طبیعتاً افراد از لحاظ احساسات و عواطف متفاوتاند و اگر شخصی بخواهد رعایت حال فردی را بکند باید میزان عواطف و شرایط روحی او را در نظر بگیرد.
در بحث چندهمسری و ازدواج مجدد یک اصلی کلی وجود دارد و آن این است که ازدواج مجدد در صورتی باید اتفاق بیفتد که فرد بتواند زندگی قبلی خود را به درستی حفظ و حراست کند و خدای نکرده تشکیل یک زندگی موجب فروپاشی زندگی قبلی فرد نشود.
در اینجا البته مرزهای خیلی دقیق و ظریفی وجود دارد که رعایتش با توجه به زمانهای که ما در آن قرار داریم قدری سخت به نظر میرسد. گاه حتی اگر زن هم قبول کند اما به مرور در گذر زمان اگر نتواند جو ایجاد شده علیه خودش را مدیریت نماید ممکن است کم بیاورد و از آن طرف نیز باید توجه داشت که فرق است میان ازدواج مجدد و اینکه فرد بخواهد صرفاً برای تأمین نیاز جنسی خود دست به این کار بزند. در ازدواج مجدد تعهد باید موج بزند و حتی بیشتر از زمان قبل از آن باشد و تأکید قرآن و خداوند رحمان نیز بر این مساله است.
به نظر ما تشخیص این مساله که این حس شما حس حسادت است یا حس کنده شدن دل در جایی معنا پیدا خواهد کرد که واقعاً شما حقی از همسرتان تضییع کرده باشید مانند اینکه واقعاً نیاز بر زمینماندهای از همسرتان وجود داشته باشد که حتی اگر ایشان بخواهد مراعات شما را بکند باز هم شما نتوانید از پس تأمین آن بر آیید اما باز هم دلتان نخواهد که همسرتان به هر صورتی که باشد این نیاز را تأمین کند و خدای ناکرده از این مسیر دچار مشکلات دیگری شود که در این صورت شاید بتوان نام حسادت را بر آن حس گذاشت اما اگر غیر از این باشد یعنی شما نیاز را میتوانید تأمین کنید یا اینکه به هر حال از پس این شرایط بر نمیآیید، نه اینکه خودخواهی داشته باشید و در این اقدام همسرتان آسیب جدی به شما وارد می شود دیگر نمیتوان نام آن را حسادت گذاشت و هر کس باشد باید به احساس شما احترام بگذارد.
پیشنهاد نهایی ما مطالعه بیشتر در زمینه چندهمسری و ازدواج مجدد است تا بهتر بتوانید از پس تصمیمات و عواقب آینده آن بر آیید و برایش تصمیمی درست بگیرید تا خدای ناکرده پس از سالیانی دراز خود را مورد ظلم ببینید و حسرت آن را بخورید که چرا این مساله را قبول کردم. در اینجا شناخت دقیق همه جوانب کار حرف اول را میزند.
با تشکر از صبر و حوصله شما.