21:44 - 1394/01/10
با سلام. من مدت بیش از دو سال با دختر خوبی در ارتباط سالمی بودم و الان میخوام برم خواستگاریش. متاسفانه به چیزهایی گیر میدم که اصلا جالب نیستن. مثلا به اینکه چرا برادر نداره و یا اینکه چرا موهای سرش فلان جور هستش و یا اینکه چرا مثلا شلوارش اونجوریه. خودمم خندم گرفته اما شما ببخشید. واقعا اعصابم خورد میشه و میترسم بعدا از چیزهای دیگرم بهانه بیارم.چیزهایی که هیچ پسری باهاشون اصلا قبل از اردواج آشنا نبوده. چیزهایی مثل نرم بودن پوست صورت گرفته تا اینکه مثلا چرا فلان خصیصه رو نداری. خواهشا بگید چیکار کنم وسواس نداشته باشم؟ همش فکر میکنم دخترای دیگه از این بهتر هستن و یا اینکه این دختر حتما مشکلی داره. تازشم به این گیر میدم که مثلا چرا پدر و مادرش در یک شهر دیگه هستن و یا غیره. این وسواس هام بی دلیل هستن.
انجمن‌ها:
http://btid.org/node/60619
شما فقط به دليل يكي ترس از رد شدن و پذيرفته نشدن توسط اين خانوم و خانوادشون مي ترسيديد. اين احساس براي آقايون مخصوصا در زمان پيش قدم شدن براي آشنايي و خواستگاري پيش مي آيد.
اين سوال به صورت " آيا من در انتخابم دچار اشتباه شدم؟ " است كه پاسخ اين سوال در جواب اينكه " آيا او مرا مي پذيرد ؟" هست.
ذهن شما براي جلوگيري از شكست احتمالي ايراد هايي رو در نظر مي گيره تا در صورتي كه مشكلي پيش آمد از منزلت شما پيش خودتون و خانوادتون چيزي كم نشه و شما ايراد هايي رو كه مدنظر داشتيد مطرح كنيد.
كه خدارو شكر خواستگاري شما به خوبي برگزار شد.
اميدوارم موفق باشيد
دوستان وسواس هام کاملا حل شد. الان از خواستگاری برگشتیم و همه چیز به خوبی و خوشی,تموم شد . من فقط اضطراب داشتم. الانم به شدت از تصمیمم خوشحالم و اتفاقات خوبی هم افتاده که واقعا حس,میکنم رو ابرام. خدارو هزار مرتبه شکر که الان هیچ دغدغه ی فکری ندارم.
حالا ما يه توضيحي داديم منفي و مثبت گرفتيم...
به اين بنده خدا كه تبريك گفته چرا 5تا مثبت و 57 تا منفي دادين ؟!!
خداروشک که همه چی بخیروخوشی تموم شد
مبارک باشه انشالله خوشبخت و عاقبت بخیرباشید
سلام دلیل این فکر شما اینه ک شما این خانومو از ته دل دوستش نداری ،فکر میکنی بهش علاقه داری و مناسبه و .....ولی قلبا نمیخوایش
پس اولین کار ،کات کردن با ایشونه
دوم مطالعه خودت و برطرف کردن حباب های فکری و تربیتی ک در گذشته داشتی و پی علت باش برادر
سلام
اولش یه گلایه بکنم؛ خوب خود ایشون مشکل دارن و ناراحت هستند از این کارشون برا همین شما رو اهل مشورت و کمک می دونند اومدند سراغ شما بزرگواران. پس ادب و احترام رو تو این موقعیت ها نباید کنار گذاشت.
فرمایش آقا مصطفوی کارشناس محترم رو جدی بگیرید و عملیش کنید وگرنه کار از این مشکلتر خواهد شد.
موید باشید
فقط بی زحمت به اون دختر خانم بگو بی خیال شما بشه و خودشو بدبخت نکنه.
________________________تمام_______________________________
اگر این شک و تردیدهای شما منجر به وسواس آزار دهنده هم برای شما و هم برای طرف مقابلتان می‌شود، لازم است قبل از ازدواج(چه با این مورد و چه با مورد دیگری) به روانشناس مراجعه کرده و مشکل خود را حل کنید وتازمانی که وسواس فکری خود را درمان نکردید، برای ازدواج اقدام نکنید.
با آرزوی موفقیت