- از جمله عوامل موثر در فکر و خیالات جنسی را می توان آلوده بودن محیط زندگی یا دوستان و یا نگاههای حرام و تحریک کننده دانست که انسان می تواند با برنامه ریزی و ورزش و دوری از محیطهای خلوت از آسیبهای پیشرو در امان باشد.
سوال: دختری 20 ساله و گرم مزاج و دارای قوهی جنسی بالایی هستم، بطوری که گاهی اوقات ارتباط با همسر آیندهی خودم را در ذهن مجسّم می کنم و لذت میبرم؛ البته آنقدر حس نیاز به عشق و محبت از این طریق برای بنده زیاد است که در خیالاتم هم وقتی به ارتباط جنسی فکر میکنم، بیشتر به خاطر بُعد احساسی و قلبیش، ارضای عاطفی میشوم. چیکار کنم؟ شنیدهام در بعضی روایات خودارضایی گناه شمرده نشده و از آن چشم پوشی شده؛ درسته؟!
پاسخ: بدون شک يكی از نيرومندترين غرايز در انسان، غریزهی جنسی است که متاسفانه برخی افراد به خاطر وجود ضعف در تفکرات یا اعمال، موفّق به كنترل و مهار آن نيستند و حتی چه بسا به مرور زمان به انحرافات جنسی نیز مبتلا شوند؛ در این بین برخی از عوامل را میتوان، از اسباب تشدید این مشکل دانست که عبارتند از: 1ـ عدم التزام به دستورات دینی در محیط خانواده 2ـ دوستیهای آلوده و مشكوک 3ـ نگاه حرام و مشاهده صحنههای محرّک؛ اگر مبتلا به یکی از این عوامل مورد اشاره هستید باید جهت تصحیح آن قدم بردارید؛ چراکه پیشگیری بهتر از درمان است؛ البته بهترین راهکار برای دفع این افکار و ذهنیات ازدواج است؛ منتها شما می توانید قبل از مهیّا شدن شرایط ازدواج از این توصیهها نیز استفاده کنید: الف- برنامه ریزی و دوری از بیبرنامگی ب- خالی کردن نیروی اضافی بدن با ورزش ج- دوری از محیطهای خلوت؛ عمل به هریک از این عوامل بسیار برای کنترل فکر و خیال مفید است و پیشنهاد میدهیم شما بجای تمرکز افکار برروی مسائل جنسی، با انجام سیر مطالعاتی و کارهای عملی مفیدی که مورد علاقهی شما است، خود را از آفتهای جنسی دور کنید. در مورد خودارضائی هم باید عرض شود هیچ روایتی مبنی بر تجویز آن در روایات وارد نشده بلکه شدیدا نیز از آن نهی شده است. ابو بصیر از امام صادق(علیه السلام) شنیدم که فرمود: «خداوند در روز قیامت با سه گروه حرف نمی زند و به آنان نظر نمی کند و آنان را از گناهان پاکیزه نمی سازد و برای آنان عذابی دردناک است، یک از آن گروه کسانی هستند که با خود نکاح (استمناء) کردهاند.» [وسائل الشیعه، ج2، ص131]
پینوشت:
شيخ حر عاملى، محمد بن حسن، تفصيل وسائل الشيعه، مؤسسه آل البيت، قم، چاپ: اول، 1409 ق، ج2، ص131.