هدف بلند امام حسين عليه السلام در مسير حفظ اساس اسلام بود كه مهم ترين وظيفه هر مسلماني است، در این مسير اگر انسان از جان و مال خود دريغ نمايد، به يقين تقصيري بي حد انجام داده، نه آن كه انجام اين وظيفه مخالف قرآن به حساب آيد.
پرسش: چرا امام حسین خودرا در معرض هلاکت قرار داد با اینکه قرآن ما را از این کار نهی میکند؟
پاسخ: پاسخ دقيق سوال شما در گرو تبيين كامل حقيقت هلاكت و بيان تفاوت آن با مجاهدت، فداكردن جان و مال و ... است ؛ به همين دليل ابتدا هلاكت و توصيه قرآن در اين خصوص را مورد توجه قرار مي دهيم .
خداوند به ما امر فرموده : « َ لا تُلْقُوا بِأَيْديكُمْ إِلَى التَّهْلُكه ؛ (1) خود را به دست خود، به هلاكت نيفكنيد » ؛ معناي هلاكت چيست ؛ در قاموس قرآن آمده :
« هلاك در اصل به معنى ضايع شدن و تباه گشتن است » (2) اما آيا هر نوع نابود شدن و كشته گشتني هلاكت محسوب مي گردد ؟
با تاملي كوتاه در آيات قرآن مي توان دريافت كه خداوند خود در جاي جاي قرآن مومنان را دستور به مجاهدت و بذل جان خود در راه اهداف بالاتر مي دهد . كشتن يا كشته شدن را يكي از دو نيكويي قلمداد مي نمايد(3) ، حال مي توان مجاهده اختياري در راه خدا را كه احيانا به شهادت منتهي مي گردد، به هلاكت انداختن خود و امري مذموم دانست ؟ پس به يقين منظور آيه خود را به هلاكت نينداريد، چيزي نيست كه برداشت نموده ايد .
با تامل در آيه به روشني معلوم مي شود كه حقيقت بر عكس مدعاي شما و به نوعي مويد رفتار امام است ، زيرا متن كامل آيه از اين قرار است :
« در راهِ خدا، انفاق كنيد! (با ترك انفاق،) خود را به دست خود، به هلاكت نيفكنيد! نيكى كنيد! كه خداوند، نيكوكاران را دوست مىدارد » ؛ مفسران تاكيد مي نمايند كه اين آيه در خصوص انفاق در مورد جهاد در راه خداست و كمك هاي مالي در تامين لشگري كه در راه خداوند به جهاد و قتال مي پردازد . خداوند ترك كمك در اين مسير را به منزله هلاك نمودن خود قلمداد نموده است .(4)
پس وقتي عدم تامين مايحتاج مالي براي سپاه به منزله هلاك نمودن خود و از دست دادن سعادت حقيقي است ، روشن است كه ترك جهاد در راه خدا و فدا نمودن جان خود در جايي كه لازم است اين وظيفه انجام بپذيرد تا چه حد غير قابل قبول خواهد بود .
در تفسير نمونه در اين باره آمده :
« جمله" وَ لا تُلْقُوا بِأَيْدِيكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ" هر چند در مورد ترك انفاق، براى جهاد اسلامى وارد شده، ولى مفهوم وسيع و گستردهاى دارد كه موارد زياد ديگرى را نيز شامل مىشود، از جمله اينكه انسان حق ندارد از جادههاى خطرناك (چه از نظر ناامنى و چه عوامل جوى يا غير آن) بدون پيشبينىهاى لازم بگذرد، يا غذايى كه به احتمال قوى آلوده به سم است تناول كند، و يا حتى در ميدان جهاد بدون نقشه و برنامه وارد عمل شود، در تمام اين موارد، انسان بىجهت جان خود را به خطر انداخته و مسئول است.
اينكه بعضى از ناآگاهان، هر گونه جهاد ابتدايى را القاي نفس در هلاكت پنداشتهاند، و گاه تا آن جا پيش مىروند كه قيام سالار شهيدان امام حسين عليه السلام در كربلا را مصداق آن مىشمرند، ناشى از ... عدم درك آيه است، زيرا القاى نفس در هلاكت مربوط به جايى است كه هدفى بالاتر از جان در خطر نباشد، و گرنه بايد جان را فداى حفظ آن هدف مقدس كرد، همان گونه كه امام حسين و تمام شهيدان راه خدا اين كار را كردند.
آيا اگر كسى ببيند جان پيامبر در خطر است و خود را سپر براى حفظ او كند (همان كارى كه على در جنگ احد كرد و يا در ليلة المبيت آن شبى كه در بستر پيامبر خوابيد) چنين كسى القاي نفس در هلاكت كرده و كار خلافى انجام داده؟ آيا بايد بنشيند تا پيامبر را به قتل برسانند و بگويد القاي نفس در هلاكت جايز نيست؟!» (5)
كار امام حسين عليه السلام هدف بلندش در مسير حفظ اساس اسلام بود كه مهم ترين وظيفه هر مسلماني است . در مسير تحقق اين هدف اگر انسان از جان و مال خود دريغ نمايد ،به يقين تقصيري بي حد انجام داده كه بايد پاسخ گو باشد ، نه آن كه انجام اين وظيفه مخالف قرآن به حساب آيد . قيام امام حسين نيز به يقين از همين مقوله بود .
پي نوشت ها :
1. بقره (2) آيه 195.
2. قاموس قران ، قرشى ، دار الكتب الإسلامية ، تهران، 1371 ش ، ج 7 ص 159.
3.توبه ( 9) آیه 52 -نساء (4) آیه 74.
4. الميزان فى تفسير القرآن ، طباطبايى ، دفتر انتشارات اسلامى جامعه مدرسين حوزه علميه قم ، 1417 ق ، ج 2 ،ص 64.
5. تفسير نمونه، مكارم شيرازى، دار الكتب الإسلامية، تهران 1374 ش، ج2، ص 36.
مرکزملی پاسخگویی به سئوالات دینی