حرکت امام حسین(علیهالسلام)، حرکت عاقلانه و سیاست مدارانه بوده است.
اهداف قیام امام حسین(علیهالسلام) از جمله موضوعاتی است که تبیین صحیح آن میتواند راهگشای مشکلات فردی و جمعی جامعه بشری باشد، ولی متأسفانه برخی تلاش کردهاند به نحوی این اهداف را مخفی کرده و نیات پلید خود را القا کنند. در ادامه در ذیل گفتگویی به تبیین اهداف قیام امام حسین(علیهالسلام) میپردازیم:
مخالف: شما شیعیان چرا میگید، امامان ما معصوم هستن و اشتباه نمیکنن، در حالی که (امام) حسین(علیهالسلام) شما نه تنها کار معصومانه انجام نداده، بلکه کار عاقلانهای هم انجام نداد!؟
شیعه: برای چی این رو میگی!؟
مخالف: کدوم آدم عاقلی میاد با مردمی که به پدر و برادرش کمک نکرده و حتی خیانت کردن، دوباره اعتماد کنه!؟ که (امام) حسین(علیهالسلام) شما آمده به مردم کوفه با وجود بیوفایشون نسبت به برادر و پدرش دوباره اعتماد کرده!؟ آنهم با مذمتهای متعددی که (امام) علی(علیهالسلام) در خطبههای متعددی از ایشان کرده و به قول قدیمیها آزموده را آزمودن خطاست.
شیعه: اول از همه، درسته که مردم کوفه، در برخی از حوادث کوتاهی کردن، ولی به این معنا نیست که دیگه هیچ خصلت خوبی نداشتن، بلکه بین آنها خصلتهای خوب هم بوده که امام علی(علیهالسلام) در برخی از نامههای خودش به آنها اشاره کرده، مثل نامه یک و دو نهج البلاغه. علاوه بر این امام بین کشته شدن به دست یزید در مکه[الإرشاد، ج2، ص67] و بین اعتماد به کوفیان باید یکی را انتخاب میکرد، در این صورت هر آدم عاقلی که باشه، دومی رو انتخاب میکنه، مخصوصاً اگه حدود 12 هزار نفر، برات نامه نوشته باشند، که اگر بیای ازت حمایت میکنیم.[الملهوف فی قتلی الطفوف، ص۳۵]
مخالف: گیرم حرفت درست باشه، پس چرا بعد از شنیدن خبر کشته شدن مسلم، دوباره به مسیر کوفه ادامه داده؛ این دیگه عاقلانه نبود!؟
شیعه: چون امام یک وظیفهای مهمتر بر عهده داشت که باید اون رو انجام میداد!؟
مخالف: چه وظیفهای، نکنه کشتن خودش و خانوادش!؟
شیعه: نه دوست عزیز، امام تلاش داشت که مرز بین حق و باطل رو مشخص کنه و جامعه رو اصلاح کنه، خوب توی مرتبه اول، هدف برپایی حکومت بود که چون کوفیها همراهی نکردن، امام از آن صرفه نظر کرد، ولی در مرتبه بعد با بیعت نکردن با یزید تلاش کرد، مردم رو هدایت کنه.
مخالف: چطوری!؟
شیعه: با فرق گذاشتن بین خلافت ظاهری و جانشینی پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله)
مخالف: یعنی چی!؟ میشه توضیح بدی!؟
شیعه: مردم یزید رو که مرد عیاش و فاسدی بود، جانشین رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله) میدونستن؛ به همین دلیل دینشون را از او میگرفتن، حالا اگر امام حسین(علیهالسلام) به عنوان خامس آل عبا و فرزند پیغمبر با یزید بیعت میکرد، یعنی یک مهر تایید بر تمام رفتارهای اشتباه یزید زده بود، به همین خاطر امام تلاش کرد با بیعت نکردن با یزید ملعون، به مردم بفهمونه که یزید جانشین پیامبر نیست، اگر چه به خاطر زور و ثروت بر مردم حکمرانی میکنه.
مخالف: خوب میومد مثل برادرش که با معاویه بیعت کرد، اون هم با یزید بیعت میکرد، تا جونش در امان باشه، بعد که اعوان و انصاری پیدا کرد، دوباره دست به قیام میزد و جامعه رو اصلاح میکرد!؟
شیعه: اولا: بین یزید و معاویه تفاوت از زمین تا آسمونه، یزید حتی ظاهر دین رو رعایت نمیکرد، در حالی که معاویه خودش رو دیندار جلوه میداد، به همین خاطر امام حسین(علیهالسلام) تأکید میکنه که با خلافت یزید باید فاتحه اسلام رو خوند، بعد به قول خودت آزموده را آزمودن خطاست، معاویه که معاویه بود، بعد از صلح با امام حسن(علیهالسلام)، صلح نامه را زیرپاش گذاشت [1]، حالا پسرش که بدتر از اون به قولش وفا نمیکنه!؟ لذا هیچ بعید نبود که بعد از بیعت، یزید ملعون، امام حسین(علیهالسلام) را بکشه[وقعة الطف، ص209]، همونطور که برادرش، امام حسن(علیهالسلام) رو به شهادت رسوندن، در حالی که شهادت امام حسین(علیهالسلام) در کربلا، هم یزید و طرفدانش رو رسوا کرد و هم جامعه اسلامی تا قیامت بیمه کرده و زنده نگه داشته.
مخالف: یعنی هدف حسین بن علی(رضیاللهعنه) رسیدن به حکومت نبود؟
شیعه: هدف امام همونطور که خود حضرت به صراحت بیان کردن بیداری جامعه و امر به معروف و نهی از منکر بود[بحار الأنوار، ج44، ص 329]؛ یعنی مردم از دین خدا دور شده بودن، لذا لازم بود در جامعه حرکتی انجام بشه تا مردم بیدار بشن، بالاترین منکر هم خود شخص خلیفه بود، لذا حضرت دوست داشت اگر مردم همراهی کنن خلیفه رو هم برداره و حکومت رو در دست بگیره، اما هدف نهایی نبود؛ هدف نهایی همون اصلاح امت و بیداری مردم بود. چرا که اگر هدف رسیدن به حکومت بود، بعد از رسیدن خبر شهادت مسلم بن عقیل نباید ادامه می داد و باید برمیگشت، در حالیکه به مسیر خودشون ادامه دادن.
______________________________________________________
[1].برای مطالعه به این قسمت مراجعه کنید.
ارشاد، شیخ مفید، كنگره شيخ مفيد، قم، 1413 ق.
سید ابن طاووس، الملهوف علی قتلی الطفوف، دارالاسوه، تهران، ۱۳۸۳ش.
وقعة الطف، ابو مخنف كوفى، جامعه مدرسين، قم،1417 ق.
مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، بحار الأنوار، دار إحياء التراث العربي - بيروت، چاپ دوم، 1403 ق.