- پیامبران الهی تلاش میکنند دستورات خداوند متعال را در جامعه اجرا کنند، اما دیکتاتورها بر اساس هوای نفس عمل میکنند.
شبهه: توتالیتاریسم سیاسی چیست؟ توتالیتاریسم با دیکتاتوری فردی و نبود احزاب سیاسی مشخص میشود. توتالیتاریسم هیتلر و استالین متکی بر استبداد فردی و رد هر گونه تنوع سیاسی و پلورالیسم و چندگانگی احزاب سیاسی استوار است. توتالیتاریسم اسلامی موجود در تاریخ سیاسی با وجود نهاد قدرت مستبد امتزاج داشته است. در آیه ۶ سوره احزاب: «النَّبِیُّ اَوْلی بِالْمُوءْمِنِینَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ» پیامبر به عنوان فردی معرفی میشود که برای دخالت در زندگی مردم «اولی» و دارای ولایت است. محمد به مثابه معصوم نه تنها به عنوان مبلغ شرع، بلکه به عنوان «ولی امر» و حاکم و رئیس و مداخلهکننده حوزه سیاست و مدیریت و حکومت است. علامه طباطبایی مینویسد: به دلیل اطلاق آیه شریفه، این اولویت در تمامی امور دنیا و دین است. بنابراین اسلام یعنی حکمرانی پیامبرش بر تمام مردم و این عین دیکتاتوری است.
پاسخ: برای روشن شدن پاسخ ابتدا لازم است واژه دیکتاتوری معنا شود؛ دیکتاتوری، یعنی سیطره، خودرأیی، استبداد، مطلق العنانی؛ حکومت مطلقهی فرد یا گروه یا طبقهای خاص، بدون اینکه ملازم با رضایت مردم باشد. این اصطلاح از دوره رومیها سابقه دارد. حکومتهای دیکتاتوری اعم از اینکه تحت اراده یک شخص یا گروه باشد، عملاً در دست یک شخص رهبر قرار دارد. یکی از انواع نوین حکومت دیکتاتوری رژیم توتالیته است که حکومتی دیکتاتوری و تک حزبی است، این اصطلاح بالاخص در مورد حکومت فاشیستی ایتالیا و حکومت نازی آلمان به کار رفته است.[1] پس حکومت دیکتاتوری یعنی حکومت خواهشهای نفسانی یک فرد بر مردم، رهبر آن جامعه، آنچه را دوست دارد به عنوان قانون وضع کرده و مردم ناچارند آن را انجام دهند. حال باید دید اسلام نیز چنین است؟
این درست است که در قرآن بیان شده از پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) تبعیت کنید و به صورت مطلق هم فرموده: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا أَطیعُوا اللَّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُم [نساء/59] اى کسانى که ایمان آوردهاید! اطاعت کنید خدا را! و اطاعت کنید پیامبر خدا و اولو الأمر [اوصیاى پیامبر] را» یعنی از همه دستورات آنها تبعیت کنید؛ اما آیا این به معنای استبداد و خودکامگی است؟ بدون شک چنین برداشتی صحیح نیست، زیرا همین قرآن در جای دیگری در شان پیامبر عظیم الشان اسلام(صلیاللهعلیهوآله) میفرماید: «وَمَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَىٰ * إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَىٰ [نجم/4-5] و هرگز از روی هوای نفس سخن نمیگوید! گفتار او چیزی جز وحی که به او نازل می شود، نیست» لذا طبق این آیات و آیاتی مشابه آن، پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) هرگز از روی هوا و هوس خود چیزی نمیگوید، هر آنچه به عنوان دستور -چه در حوزه فردی و چه حوزه اجتماعی- بیان میکند، دستور خدا و وحی الهی است که بر او نازل میشود.
بنابراین بین پیامبر عظیم الشلان اسلام(صلیاللهعلیهوآله) و دیگر پیامبران الهی، و دیکتاتوران عالم فرق بزرگی وجود دارد، پیامبر خدا تلاش میکنند که فرامین خدا و دستورات الهی را در جامعه پیاده کند و هرگز هوا و هوس و لذت و کامجویی خود را دخیل نخواهند کرد، اما رهبران دیکتاتور و ظالم عالم، به دنیال هوا و هوس و لذات دنیایی و قدرت طلبی خود بوده و تنها منافع خود را در نظر میگیرند و همیشه با ظلم و ستم به توده مردم میانجامد و مردم بیگناه را به بردگی گرفته و با زور و تهدید آنها را به اطاعت از خود مجبور میکنند.
بر این اساس است که میبینیم همیشه پیامبران الهی بر علیه زورگویان عالم قیام کرده و تلاش میکنند به کمک مردم، آن پادشاهان فاسد و ظالم را شکست داده و حکومت بر مبنای عدالت و نفی تبعیض تشکیل دهند. آنان نیز مانند سایر مردم در کمال سادگی و فقر زندگی کرده و هرگز برای خود کاخ و ثروتی جمعآوری نکردهاند. قرآن در این زمینه میفرماید: «لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ [حدید/25] همانا ما پیامبران خود را با دلایل روشن فرستادیم و با آنان کتاب و ترازو [ی تشخیص حق از باطل] نازل کردیم تا مردم به عدالت بر خیزند». پیامبران الهی آمدند تا مردم را از ظلم و ستم ظالمان رها کرده، به سعادت برسانند.
اگر به سیره و رفتار پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) دقت کنیم میبینیم ایشان هرگز به سیره سلاطین و ظالمان عالم رفتار نکرده و چنان زندگی ساده و محقری داشتهاند که همه را شیفته خود کرده و حتی در جوانی و قبل از نبوت نیز به امین و درستکار معروف بود و به عنوان شخصی مورد اعتماد شناخته شد. داستان ایمان آوردن عدی بن حاتم نیز جالب است، او ابتدا با حمله مسلمین به قبیله آنها برای از بین بردن بتهای آن قبیله، فرار میکند، اما زمانیکه سیره و روش پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) را میشنود، مشتاق میشود خود از نزدیک رفتار ایشان را مشاهده کند، لذا به مدینه آمده و چند روزی در خدمت پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) است و بعد از آن با خود میگوید این خوی و این رفتار تنها از پیامبران الهی سر میزند و هرگز پادشاهی چنین رفتاری ندارد، به همین خاطر به پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) ایمان آورده و مسلمان میشود.[2]
بنابراین زمین تا آسمان فرق است بین پیامبران الهی و سلاطین و زورگویان و دیکتاتورهای عالم، پیامبران الهی تلاش میکنند دستورات خداوند متعال را در جامعه اجرا کنند که به نفع مردم بوده و همه تبعیضها و بیعدالتیها و کدورتها را از بین میبرد، اما دیکتاتورها ظلم و ستم را به ارمغان آورده و خون مردم را میمکند.
_______________________________________
پینوشت
[1]. لغتنامه دهخدا
[2]. برای مطالعه به این مطلب مراجعه کنید.
شبهه: در آیه ۶ سوره احزاب پیامبر به عنوان فردی معرفی میشود که برای دخالت در زندگی مردم «اولی» و دارای ولایت است. بنابراین اسلام یعنی حکمرانی پیامبرش بر تمام مردم و این عین دیکتاتوری است.
پاسخ: زمین تا آسمان فرق است بین پیامبران الهی و سلاطین و زورگویان و دیکتاتورهای عالم، پیامبران الهی تلاش میکنند دستورات خداوند متعال را در جامعه اجرا کنند که به نفع مردم بوده و همه تبعیضها و بیعدالتیها و کدورتها را از بین میبرد، اما دیکتاتورها ظلم و ستم را به ارمغان آورده و خون مردم را میمکند.
نظرات
با عرض سلام
راستش من اصلا قانع نشدم. خلاصه چیزی که من برداشت کردم این بود که چون پیامبر حرفایی که میزده از سمت خدا بوده و چون پیامبر ساده زیست بوده و چون رفتار خوبی داشتن پس اسمش دیکتاتوری نیست.
اما طبق تعریف خودتون دیکتاتوری به معنی خودرایی و استبداد و سیطره هست و ربطی به مهربان بودن یا نبودن فرد دیکتاتور و یا اینکه مبنای فکری دیکتاتوری دستور الهی باشه یا بر اساس یه فلسفه دیگه باشه یا خودخواهی و ساده زیست بودن فرد دیکتاتور نداره. خیلی از دیکتاتورها اومدن که زندگی مردم رو بهتر کنن و وقتی به راس هم رسیدن اهل عیش و نوش نبودن اما دیکتاتور بودن. لطفا بیشتر توضیح دهید.
با سلام خدمت شما.
ببیند دوست عزیز، دیکتاتور یعنی کسی که بر اساس نظر خودش عمل میکنه، بدون در نظر گرفتن نظر دیگران، یعنی کاری به مشورت و نظر دیگران نداره و اصلا برای نظر دیگران ارزشی قائل نیست و هر کاری که به نظرش برسه انجام میده، حالا ممکنه به نفع مردم باشه ممکنه به ضرر اونا باشه، اما چیزی که اینجا مهمه اینه که اون شخص بر اساس نظر خودش عمل میکنه و کاری به نظر جمع و مشورت با مردم و ... نداره.
اما پیامبران الهی هرگز حرفی از جانب خودشون نگفتن، بلکه هر چی را گفتن حرف خداوند متعال بوده، یعنی تمام تلاششون این بوده که دستورات الهی در جامعه اجرا بشه و مردم رعایت کن، لذا هرگز سخنی از جانب خودشون نگفتن و هرگز چیزی از جیب خودشون به دین و به دستورات الهی اضافه نکردن، لذا این شعر در وصف انبیا معروفه: «در پس پرده طوطی صفتم داشته اند آنچه استاد ازل گفت بگو میگویم» یعنی انبیا مانند طوطی بوده اند که دستورات خدا را بیان کرده اند و طوطی وار تکرار کرده اند، لذا انبیا با دیکتاتورهای عالم فرق دارند.
شاید بگید اینجوری خدا دیکتاتوره، اینجا دیگه باید گفت خداوند متعال مالک و خالق انسانه و خود عقل هم میگه که باید از خدا اطاعت کرد و دستورات الهی رو مد نظر قرار داد تا به سعادت دنیا و آخرت رسید، یعنی بهشت و سعادت اخروی در گروه عمل به دستورات خدا و انجام تکالیف الهی است.
بله حرف شما درسته ممکنه برخی از دیکتاتورها هم کارهای خوبی انجام داده و به سود مردم عمل کرده باشن، لذا در این نوشتار ما در صدد این نبودیم که بگیم دیکتاتوری خوبه یا بد؛ فقط میخواستم فرق دیکناتورهای عالم و انبیا رو بگم.
هر چند این نکته قابل تذکره که همه دیکتاتورهای عالم به سود و زیان خودشون عمل کردن، همه ثروت و قدرت و ... کشور رو برای خودشون و اقوام خودشون خواستن، کمتر کسی رو میتونید پیدا کرد که بتونه بر این نفس سرکش غلبه کنه و نفع مردم رو در نظر بگیره.
ممنون از پاسخگوییتون
اصلا انتظار نداشتم جواب بدید چه برسه به اینکه با این سرعت پاسخگو باشید.
منم دوست داشتم نتیجه گیری خودمو بگم و یه بازخوردی بفرستم تا بحث بدون نتیجه نمونه.
یه مساله ای که وجود داره اینه که همه دیکتاتورها یا بیشترشون یه نظام فلسفی پشت حکومتشون دارن. مثلا کمونیست یا فاشیست یا نازیسم یا حتی خیلیاشون معتقدن که از سمت خدا انتخاب شدن که در خیلی پادشاهان هم دیده میشه.
من به این نتیجه رسیدم که با توجه به حرف شما شباهت حکومت دیکتاتور و پیامبر در اطاعت هست و تفاوتش در این هست که خودخواهی و دروغ در اون وجود نداره و از اشتباه هم مصون هستن و فقط ادعای از سمت خدا بودن ندارن بلکه واقعا از سمت خدا هستن.
تشکر
با سلام مجدد خدمت شما.
بله دقیقا همینه پیامبران چون عصمت دارند و هیچ خطا و اشتباه و هوای نفس و بدخواهی برای مردم ندارند.
اما نکته ای که نباید از اون غفلت کرد اینکه که اولا: انبیا برای اثبات مدعای خودشون معجزه نشون دادن، یعنی کاری کردن که هیچ انسانی نتونسته انجام بده، اینجوری مردم یقین کردن که اونا راست میگن، اما رهبران مکاتب دیگه چنین چیزی نداشتن پس مشخصه که دروغ گفتن، ثانیا: برخی از این مکاتبی که نام بردی، اصلا خدا رو قبول ندارن و مادی گرا هستن و میگن خدایی وجود نداره. ثالثا: انبیا با دستوراتی که آوردن سعادت ما در دنیا و آخرت رو تامین کردن، یعنی ما به بهشت میریم، اما دستورات مکاتب دیگه اصلا ما رو تو آخرت سعادت مند نمیکنن.
در ادامه نظر قبلم به نظرم اینکه بیاید توجیح کنید که دیکتاتوری همیشه هم بد نیست و بعضی دیکتاتورا زندگی مردم رو بهتر کردن قانع کننده تر از اینه که بگیم پیامبرا دیکتاتور نبودن چون در واقع بودن. اصلا شاید در اون زمان چندان نظام غیر دیکتاتوری هم وجود نداشته و جامعه باید یه همچین نظامی رو میپذیرفته