- با عدهای بیمارِ روانپریش طرفیم که هر روز، سخنی جدید به زرتشت و کورش و ... نسبت میدهند! روزی نامه چارلی چاپلین به دخترش را به اسم کورش جعل میکنند و روزی دیگر، متن سخنرانی آبراهام لینکلن را به نام زرتشت!!! خسته هم نمیشوند! جدیداً هم چراغی به دست زرتشت دادند تا شبگردی کند!
زرتشت، چراغ و شمشیر
مدتی است که در شبکههای اجتماعی و پیامرسان، چنین متنی با انتساب به «زرتشت» در حال انتشار است: «ستيز من تنها با تاریکی است و برای نبرد با تاریکی، شـمشـیر نمیکشم، چـراغی میافروزم.»
پاسخ:
اولاً سالیانی دراز این متن را به کورش منسوب میداشتند. اکنون گویا این سخن را از حلقوم کورش بیرون کشیده و بر پیشانی زرتشت چسبانده اند! چه شد؟! روزی کورش را و روزی دیگر، زرتشت را بازیچه خود میکنند! ثانیاً در تمامی متن اوستا و متون پهلوی چنین سخنی منتسب به زرتشت وجود ندارد. لذا میتوان گفت که این متن، محصول خیالپردازی مُشتی متوهم است. ثالثاً ما هم میگوییم که زرتشت شمشیر نمیکشید! چون نیازی نداشت! در منابع زرتشتی آمده است که وی شورچشم بود. یعنی با چشمِ شورِ خود (چشم زخم) برخی را به سرای باقی فرستاد (اسطوره زندگی زرتشت، ص 39). رابعاً زرتشت هر چند خود شمشیر نکشید (به همین دلیلی که عرض کردیم!) ولی شمشیر به دست بسیاری داد. طبق روایات زرتشتی، با تحریک او، میلیونها نفر از مردم آسیانه میانه، قتل عام شدند.(بنگرید)
پینوشت:
ژاله آموزگار، احمد تفضلی، اسطوره زندگی زرتشت، تهران: نشر چمشه، 1386.