الهی بودن زرتشت

21:40 - 1391/10/16
از نظر تاريخى در بنياد دين زرتشت ابهامات زيادى وجود دارد و براى اولين بار مسلمانان به استناد پاره‏اى از نصوص دينى آنان را اهل كتاب آسمانى به حساب آوردند. بنابراين احتمال دارد دين زرتشت، در اصل از اديان آسمانى بوده اما در طول تاريخ دچار تحريف‏ها و دگرگونى‏هايى شده است....
الهی بودن زرتشت

از نظر تاريخى در بنياد دين زرتشت ابهامات زيادى وجود دارد و براى اولين بار مسلمانان به استناد پاره‏اى از نصوص دينى آنان را اهل كتاب آسمانى به حساب آوردند. بنابراين احتمال دارد دين زرتشت، در اصل از اديان آسمانى بوده اما در طول تاريخ دچار تحريف‏ها و دگرگونى‏هايى شده است(1). بر اين اساس على‏القاعده دين زرتشت بايد در اصل توحيدى بوده و سپس به ثنويت پيش از خود بازگشته است. «اوستا»ى موجود نيز در اين باره ابهام دارد ؛ زيرا قسمت‏هاى مختلف اين كتاب، تفاوت فاحشى با يكديگر دارد . بخش «ونديداد» اوستا صراحت در ثنويت دارد ؛ ولى از بخش «گاتاها» چندان دوگانگى فهميده نمى‏شود . به علت همين تفاوت و اختلاف بزرگ برخى برآنند كه اوستاى موجود اثر يك نفر نيست ؛ بلكه هر بخش آن از يك شخص است و نفوذ ثنويّت در آن، از ناحيه سوابق دو خدا انگارى در نژاد آريا، قبل از زرتشت بوده است .
از طرف ديگر «گاتاها» را نيز نمى‏توان ملاك توحيدى انگاشتن آيين زرتشت قرار داد، زيرا توحيد كامل شامل امور زير مى‏شود:
1. توحيد ذاتى؛ يعنى يكتايى و يگانگى خداوند.
2. توحيد صفاتى؛ يعنى يگانگى ذات و صفات الهى و عدم اتصاف خداوند به وصفى زايد بر ذات.
3. توحيد افعالى؛ يعنى اين كه تنها فاعل مستقل خداوند است؛ و خالق و پروردگارى جز خداوند در دار هستى وجود ندارد.
4. توحيد در عبادت و پرستش؛ حداكثر آنچه به استناد «گاتاها» مى‏توان گفت اين است كه زرتشت طرفدار «توحيد ذاتى» بوده است ؛ يعنى، تنها يك موجود را قائم به ذات و غير مخلوق مى‏دانسته و آن «آهورمزدا» است.
در نتيجه اين انگاره همه موجودات ديگر حتى اهريمن(انگره مئنيو ) آفريده آهورمزدا است. به عبارت ديگر احتمالاً زرتشت براى درخت هستى، بيش از يك ريشه قائل نبوده است . اما - به حسب مدارك تاريخى - از نظر خالقيّت، كاملاً ثنوى است ؛ زيرا از تعليمات آن استفاده مى‏شود كه قطب مخالفِ «انگره مئنيو» (خرد خبيث )، «سپنت مئنيو» (خرد مقدس ) است. سپنت مئنيو، منشأ اشياء نيك است ؛ يعنى، همان اشيائى كه خوب است و مى‏بايست آفريده بشود. اما انگره مئنيو يا اهريمن، منشأ اشياء بد است ؛ يعنى، منشأ اشيائى كه نمى‏بايست آفريده شود و آهورامزدا يا سپنت مئنيو مسئول آفريدن آنها نيست؛ بلكه انگره مئنيو مسئول آفريدن آنها است. از طرف ديگر زرتشت هرگز نتوانست دوگانه‏پرستى و شرك در پرستش را ريشه‏كن سازد و به گونه‏هاى مختلف آيين او گرفتار شرك و انحطاط شده است(2). بنابراين اگر گاتاها را - كه اصيل‏ترين، معتبرترين و توحيدى‏ترين اثرى است كه از زرتشت باقى مانده است - ملاك قرار دهيم، زرتشت را در شش و پنج خير و شر، و اينكه نظام موجود، نظام احسن نيست و با حكمت بالغه جور نمى‏آيد، گرفتار مى‏بينيم . اين جهت، او را از پيامبران آسمانى، جدا مى‏سازد. مگر آن كه همه اينها تحريفات و اضافات پس از زرتشت باشد و دين حقيقى او مشتمل بر همه مراتب توحيد بوده و اكنون از ميان ما غايب است.
پي نوشت ها:
1) براى آگاهى بيشتر در اين زمينه رجوع كنيد:
الف . جلال الدين آشتيانى،زرتشت .
ب . داود الهامى، چهره زرتشت در تاريخ .
پ . مترجم مازندى، پارسيان اهل كتابند .
2) جهت آگاهى بيشتر پيرامون گونه‏هاى شرك در آيين زرتشت ر .ك :
الف. شهيد مطهرى، مجموعه آثار، ج 14، صص 200 - 236، تهران : صدرا.
ب. علامه سيد محمد حسين حسينى طهرانى، اللّه شناسى، ج 3، صص 83 - 110، مشهد : علامه طباطبايى، چاپ دوم، 1418ه.ق.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
3 + 13 =
*****