جایگاه شیخ فضل الله نوری در بیداری نهضت مشروطه

06:57 - 1400/05/09

در جریان جنبش مشروطه تیزبینی، بصیرت و شم سیاسی شیخ فضل الله نوری که به تمام معنا از استاد خود میرزای شیرازی به ارث برده به خوبی نمایان است.

جایگاه شیخ فضل الله نوری در بیداری نهضت مشروطه

این خیلی مهم است که یک عالم دینی بتواند درک صحیحی از اوضاع و احوال محیط پیرامون خود داشته باشد و بداند درد و دغدغه اصلی زمانه‌اش چیست؛ دشمن دقیقاً کجا ایستاده و کدام هدف را می‌خواهد بزند. اینجاست که روحانیت مبارز و با بصیرت، باید این افق را ببیند و بداند چه موقع کدام حقیقت را فریاد بزند و چه موقع سکوت اختیار کند. شیخ فضل الله نوری نماد بارز این جریان بود. جرم شیخ فضل الله این بود که: «قانون باید اسلامی باشد!» او از نفوذ استعمار فرهنگ غربی در کشور احساس خطر می‌کرد و سلطه اجانب را که خلاف باوراسلامی و قرآنی بود هرگز برنمی‌تافت؛ چنان که می فرماید: «وَلَنْ يَجْعَلَ اللَّهُ لِلْكَافِرِينَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ سَبِيلًا؛[1] و خداوند هرگز بر [زيان‌] مؤمنان، براى كافران راه [تسلّطى‌] قرار نداده است.» ازاین رو ایشان مانند دیدبانی بیدار به خوبی اوضاع را رصد می‌کرد و بر همان اساس، حرکت علمی، فرهنگی و سیاسی خودش را بنا می‌نهاد. در این نوشتار به نقش حیاتی شیخ فضل الله نوری در بیداری نهضت مشروطه اشاره می کنیم.

عالم به مقتضیات زمان
عالمان دین زمانی می‌توانند نقش خود را به خوبی ایفا کنند که عالم به مقتضیات زمان خود باشند و از مناسبات دولت‌ها و مسائل جهانی و سیاست داخلی و بین‌المللی درک صحیحی داشته باشند. شیخ فضل الله یک از علمای برجسته و بیدار در تهران بود که با آغاز نهضت مشروطه در سال 1284 موقعیت را برای دخالت مناسب می‌بیند ازاین‌رو به همراه مبارزانی هم‌چون سیدعبدالله بهبهانی و سیدمحمدطباطبایی و با حمایت و مشورت علمای نجف از جمله آخوند خراسانی به حرکت خود مشروعیت می‌بخشد. اماهنگامی که یک‌سال بعد، فرمان مشروطیت صادر می‌شود و قانون اساسی مشروطه تدوین می‌شود، ازآن‌جایی که این قانون برگرفته و ترجمان همان قوانین کشورهای غربی بود و از سویی دیگر متوجه رویکرد و طرز تفکر مشروطه‌خواهان می‌شود، در صدد برمی‌آید که اصلاحات و متمم‌هایی بر این قانون صورت بگیرد.[2]

مبتکر قانون مشروطه‌ی مشروعه
ایشان دنبال این بود که نقش نظارتی علما در مصوبات مجلس به عنوان متمم قانون اساسی گنجانده شود. یعنی پیشنهاد ایشان این بود که اگر مجلس مشروطه بخواهد در مقام محدود کردن و نظارت بر اعمال حکومت استبداد شاهنشاهی برآید، باید قانون مشروطه به مشروطه‌ی مشروعه تغییر کند. یعنی قانون اساسی و دیگر قوانین حقوقی و جزایی آن باید با احکام قوانین اسلامی مطابقت داشته باشد؛ و این موضوع مورد استقبال علمای نجف نیز قرار گرفت. مرحوم آخوند خراسانی، مرحوم ملا عبدالله مازندرانی و در تهران مرحوم سید عبدالله بهبهانی از جمله کسانی بودند که روی این اصل پافشاری می‌کردند تا بلکه عملی شود و قوانین مصوب در مجلس با موازین شرع و اسلام منطبق باشد. وقتی مخالفانش به او تهمت مخالفت با مشروطه و طرفداری استبداد شاهنشاهی می زدند، او در پاسخ فرمود: «من والله با مشروطه مخالفت ندارم، با اشخاص بی دین و فرقه گمراه و گمراه‌گر مخالفم که می خواهند به مذهب اسلام لطمه وارد بیاورند.»[3]

تحصن و افشاگری در حرم حضرت عبدالعظیم
از آنجایی که طیف گسترده‌ای از مشروطه خواهان و عده‌ای از افراد افراطی حاضر در مجلس، روشنفکرانی غربزده بودند، تاب و تحمل این نگرش و تیزبینی شیخ را نداشتند و برتحقق خواسته‌های خود اصرار داشتند. اینجا بود که بین شیخ فضل الله و جنبش مشروطه‌خواهان تنش و درگیری رخ داده و شیخ فضل الله مجبور می‌شود که در حرم حضرت عبدالعظیم حسنی متحصن شود و به افشاگری بپردازد.[4] از سوی دیگر تحصن شیخ در حرم حضرت عبدالعظیم، با واقعه به توپ بستن مجلس توسط طرفداران محمدعلی شاه قاجار و دستگیری و اعدام برخی مشروطه خواهان همزمان شد[5] و برخی تصور کردند که شیخ فضل‌الله از حامیان استبداد است در حالی‌که قصد وی از این تحصن که همراهی بسیاری از متدینان را به‌دنبال داشت، «مشروطه مشروعه» بود.

جلوگیری از پناهنده شدن مردم در سفارت انگلیس
در حالی که مبارزات در حال رشد و شکوفایی بود و پیروزی نهایی و شکست دستگاه حکومتی قطعی به نظر می‌رسید، با نقشه استعمار پیر انگلیس روشنفکران غربزده و وابسته، در میان مردم و مبارزان و مجاهدان نفوذ کردند و با شایعه پراکنی و فریب افکار عمومی و با این شایعه که «حتماً مورد حمله دولت قرار خواهند گرفت» مردم را ترساندند تا برای حفظ جان خود به سمت سفارت انگلیس پناهنده شوند تا از این طریق در امان بمانند.[6] دراینجا نیز شیخ فضل الله مردم را از پناه بردن به سفارت انگلیس نهی می‌کرد اما عد‌ه‌ای برای حفظ جان خود، از اطراف شیخ فضل الله پراکنده شده و پناهندگی را برگزیدند.

انتخاب آزادی زیر بیرق کفر یا اعدام زیر بیرق اسلام
شیخ فضل الله در حقیقت مسیر خود را از مسیر مشروطه خواهان جدا کرد و بر خواست خود یعنی تطبیق قوانین با شرع تأکید کرد و از سوی مخالفان، به دار آویخته شد تا واقعه‌ای هولناک در تاریخ معاصر ایران رقم بخورد؛ شیخی که علیرغم مخالفت با مشروطه، حاضر به پذیرش پناهندگی سفارتخانه‌های خارجی نشد و اعدام زیر بیرق اسلام را به زندگی تحت پرچم اجانب ترجیح داد! با بالا گرفتن مشروطه، وی توسط چند تن از مجاهدین در منزل خود دستگیر شد و به خانه‌ای در میدان توپخانه منتقل گردید. پس از چند روز حبس در آن خانه، در دادگاهی به ریاست شیخ ابراهیم زنجانی محاکمه و سرانجام در 9 مرداد 1288 پس از 66 سال مجاهدت در میان هلهله مشروطه‌طلبان، به دار آویخته شد.[7] در تشریح این موضوع امام خمینی(رضوان الله علیه) می‌فرمایند: «تاریخ یک درس عبرت است برای ما و شما، وقتی که تاریخ مشروطیت را بخوانید می بینید که در مشروطه بعد از اینکه ابتدا پیش رفت، دست‌هایی آمد و تمام مردم ایران را به دو طبقه تقسیم بندی کرد، نه ایران تنها، از روحانیون بزرگ نجف یک دسته طرفدار مشروطیت، یک دسته دشمن مشروطه، ‌علمای خود ایران یک دسته طرفدار مشروطه، یک دسته مخالف مشروطه ... تا آنجا که مثل مرحوم حاج شیخ فضل الله نوری در ایران برای خاطر اینکه می گفت باید مشروطه مشروعه باشد و آن مشروطه‌ای که از غرب و شرق به ما برسد قبول نداریم، ‌در همین تهران به دار زدند و مردم هم پای [دار] او رقصیدند یا کف زدند.»[8]

پی نوشت
[1]. سوره نساء: آیه 141.
[2]. تاریخ تحولات سیاسی ایران. تهران؛ ص۲۷۳–۲۷۴.
[3]. تاریخ پیدایش مشروطیت؛ ص ۱۳۹.
[4]. تاریخ مشروطه کسروی؛ ج۱ ص۳۷۸.
[5]. ر.ک: کودتاهای ایران؛ ص109.
[6]. بست‌نشینی مشروطه‌خواهان در سفارت انگلیس، اثر رسول جعفریان؛ ص21.
[7]. نقش روشنفکران در تاریخ معاصر ایران، تهران ۱۳۸۷، جلد ۱، صفحهٔ ۵۷۸.
[8].صحیفه امام؛ ج ۱۸، ص ۱۷۰ - ۱۷۱.

از ویژگی‌های ممتاز شیخ فضل الله نوری می‌توان به درک صحیح شرایط اجتماعی و موقعیت زمانی خود اشاره کرد. ایشان قدرت تحلیل بسیار بالایی در رابطه با جریانات و حوادث روز جامعه داشته و مسائل و تحولات منطقه و  دنیای غرب را به خوبی رصد کرده و شناخت عمیقی نسبت به تحرکات دشمن داشتند.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
2 + 0 =
*****