یکی از کارکردهای دین در ساخت جامعهی اخلاقمدار و با فضیلت، تشویق مومنان به رفتارهای اخلاقی است.
چرا یک مسلمان باید زندگی اخلاقی داشته باشد؟ به خاطر ترس از جهنم و امید به بهشت؟ آیا این هدف پستی برای داشتن رفتارهای اخلاقی به شمار نمیرود؟
در جواب این سخن چند نکته را باید توجه کرد:
یک) انجام کارهای نیکو و اخلاقی برای دریافت پاداش بدون شک بهتر از بیاخلاقی است.
دو) عموم انسانها در زندگی به دنبال لذات و منافع خود هستند. در این میان دین با وعده پاداش و هشدار نسبت به عذاب، آدمی را آرام آرام متوجه فضايل اخلاقی میکند. انسانی که با اخلاق و رفتار نیکو انس پیدا کرده است. به مرور از این سطح عبور کرده و اهداف بالاتری پیدا میکند اما بدون شک برای رسیدن به پلههای بالاتر باید از پله اول گذر کرد.
سه) دینداری سطوحی مختلفی دارد. اگر انسانی هر چند به خاطر ثواب و عقاب اخروی مقید به دستورات اخلاقی باشد به مرور به مقامهای بالاتری میرسد. امیر مومنان علی(علیهالسلام) میفرمایند:
«گروهی خدا را برای به دست آوردن نعمتهای بهشتی، بندگی می کنند؛ این عبادت تجار است. گروهی خدا را از روی ترس بندگی می کنند؛ این عبادت بردگان است. گروهی خدا را شایسته پرستش می دانند و از اینکه خدا منت بندگی را برآنها نهاد، شکر و سپاس او را می گویند. این عبادت آزادگان است که برترین عبادتهاست.»[۱]
پینوشت
[۱] تحف العقول، ص۲۵۰.