جهان‌شناسی در مسیر خداشناسی

22:11 - 1392/09/10
رهروان ولایت ـ راه آفاقی آسان‌ترین و قابل فهم‌ترین راه رسیدن به توحید است، زیرا پیمودن این راه به مبادی عمیق و بحث‌های پیچیده فنی و برهان‌های سنگین فلسفی نیاز ندارد و انسان با دور بودن از هوا و هوس و...
جهانشناسی در مسیر خداشناسی

بسم الله الرحمن الرحيم

موجودات عالم هستی برای شناخت خالق خود و عبادت و بندگی او آفریده شده‌اند و غایت قصوای آفرینش، همین بندگی مبتنی بر شناخت بوده است:
«وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ‏[ذاریات/56]؛ من جنّ و انس را نيافريدم جز براى اينكه عبادتم كنند (و از اين راه تكامل يابند و به من نزديك شوند)».

از امام صادق (علیه السلام) نقل شده که فرمودند:
«امام حسین در بین اصحاب خود فرمودند: ای مردم همانا خداوند (جلّ ذکره) بندگان را فقط برای این آفرید که او را بشناسند و بعد از شناخت او را بندگی کنند و بعد از انکه بندگی کردند از عبادت غیر او بی نیاز شوند»‏.[1]

شناخت آفریدگار جهان، دارای راه‌های گوناگونی است که از نظر سختی و آسانی و دوری و نزدیکی با یکدیگر متفاوتند:
«سَنُرِيهِمْ ءَايَاتِنَا فىِ الافَاقِ وَ فىِ أَنفُسِهِمْ حَتىَ‏ يَتَبَينَ‏َ لَهُمْ أَنَّهُ الحَقُّ  أَ وَ لَمْ يَكْفِ بِرَبِّكَ أَنَّهُ عَلىَ‏ كلُ‏ِّ شىَ‏ْءٍ شهِيد[فصلت/53]؛ به زودى نشانه‌‏هاى خود را در اطراف جهان و در درون جانشان به آن‌ها نشان مى‏‌دهيم تا براى آنان آشكار گردد كه او حق است آيا كافى نيست كه پروردگارت بر همه چيز شاهد و گواه است؟!»

در این آیه شریفه به سه راه خداشناسی اشاره شده است:
1. راه آفاقی: مطالعه و دقّت نظر در اسرار طبیعت و نظم محیّرالعقول آن، تفکّر در آفرینش آسمان‌ها، زمین، دریاها و حیوانات و... که در بسیاری از آیات و روایات بر این روش تأکید شده است:
«أَفَلَا يَنظُرُونَ إِلىَ الْابِلِ كَيْفَ خُلِقَتْ؛ وَ إِلىَ السَّمَاءِ كَيْفَ رُفِعَتْ؛ وَ إِلىَ الجِبَالِ كَيْفَ نُصِبَتْ؛ وَ إِلىَ الْأَرْضِ كَيْفَ سُطِحَت‏[الغاشیه/17-20]؛ آيا آنان به شتر نمى‏نگرند كه چگونه آفريده شده است؟!؛ و به آسمان نگاه نمى‏كنند كه چگونه برافراشته شده؟!؛ و به كوه‏ها كه چگونه در جاى خود نصب گرديده!؛ و به زمين كه چگونه گسترده و هموار گشته است؟!»

این روش آسان‌ترین و قابل فهم‌ترین راه رسیدن به توحید است؛ زیرا پیمودن این راه به مبادی عمیق و بحث‌های پیچیده فنی و برهان‌های سنگین فلسفی نیاز ندارد و انسان با دور بودن از هوا و هوس و سیر اجمالی در عالم طبیعت به وجود "الله" و یگانه بودن او و سایر صفات وی پی خواهد برد.
البته باید توجّه داشت که عمق و اثر علمی این راه نسبت به سایر راه‌ها کمتر است و در مواردی که انسان در معرض شبهات و مشکلات عمیق اعتقادی قرار دارد استفاده از چنین راه ساده‌ای درست نیست.

2. راه انفسی: سیر در آیات درونی و شناخت خدا از راه خود شناسی است. این راه به مقصد نزدیک‌تر و دقیقتر از راه آفاقی است و سعادت بشتری را نصیب سالک الی الله می‌کند. انسان با تفکّر در درون و صفات خود و خصوصیاتش متوجّه می‌شود که سراسر هستیش احتیاج است و هرگز نمی‌تواند به خود یا کسی مثل خود تکیه کند.
امام سجاد (علیه السلام) در دعای 28 صحیفه سجّادیه می‌فرمایند: « وَرَأَيْتُ أَنَّ طَلَبَ الْمُحْتَاجِ إِلَى الْمُحْتَاجِ سَفَهٌ مِنْ رَأْيِهِ وَ ضَلَّةٌ مِنْ عَقْلِه‏[2]؛ و دیدم که درخواست کردن کسی که محتاج است از کسی که مثل او حاجت‌مند است، نشانه سفاهت رأی و گمراهی عقل است».
بنابراین اگر انسان به خود، بیندیشد و نیاز خود را احساس کند، در میابد که احتیاج او فقط از طریق موجودی بی‌نیاز تأمین خواهد شد.
لذا پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمودند:
«مَنْ عَرَفَ نَفْسَهُ فَقَدْ عَرَفَ رَبَّه‏[3]؛ هرکس خود را شناخت پس خدای خود را شناخته است.»

3. شناخت خدا از طریق خدا (سیر در حقیقت هستی): انسان سالک، با اندیشه و سیر در حقیقت هستی، به مقصود می‌رسد و در همه جا قبل از هر چیز خدا را میابد. خداوند سبحان مشهود حقیقی انسان است و قبل از هر چیز معلوم و معروف است و خود برای شناخت کافی است و نیازی به نشانه ندارد. به تعبیر علامه جوادی آملي:
«تنها انسان‌های بصیر خبیر با مشاهده خود دریا به وجود آب یقین پیدا می‌کند و دیگر نیازی به مشاهده چمن‌های سرسبز اطراف ندارد تا از آن راه پی به وجود آب ببرد... لیکن پیمودن این راه برای کسی میسور است که بتواند آن حقیقت را به وسیله چشم دل مشاهده کند. لذا این راه اوحدی از انسان‌های کامل است، نه افراد عادی». [4]

نتیجه: راه‌های رسیدن به توحید و یگانگی خداوند مختلفند و مباحث جهان‌شناسی متکفّل بیان این راه‌هاست. انسان شناسی و شناخت روح انسانی، به ما در خودشناسی کمک می‌کند و "راه انفسیِ" خداشناسی محسوب می‌شود. همچنین شناخت عوالم هستی و خصوصاً عالم طبیعت (دنیا) و شگفتی‌های خلقت موجودات آن، از راه‌های آفاقی خداشناسی است. بنابراين کسانی که با این دید به مطالعه و تحقیق در علوم طبیعی مانند فیزیک و شیمی می‌پردازند، در واقع به دنبال علوم کاملاً اسلامی رفته‌اند و از این راه در مسیر خداشناسی سلوک می‌کنند.

همچنین بالاترین و محکم‌ترین راه خداشناسی، از طریق خود اوست چنانچه مولوی می‌گوید:
آفتاب آمد دلیل آفتاب                         گر دلیلت باید از وی رو متاب
از وی ار سایه نشانی می‌دهد          شمس هر دم نور جانی می‌دهد
سایه خواب آرد ترا همچون سمر        چون برآید شمس انشق القمر[5]

 

پي نوشت:
[1]. «خرج الحسين بن عليّ عليهما السلام على أصحابه فقال ايّها الناس انّ اللَّه جلّ ذكره ما خلق العباد الّا ليعرفوه فإذا عرفوه عبدوه و إذا عبدوه استغنوا بعبادته عن عبادة من سواه» علل الشرائع، ج‏1،ص9- باب علة خلق الخلق و اختلاف أحوالهم
[2]. الصحيفة السجادية، ص134؛ دعای28و كان من دعائه عليه السلام متفزعا إلى الله عز و جل
[3]. مصباح الشريعة، ص13- الباب الخامس في العلم
[4]. تفسیر موضوعی قران، ج2ص56
[5]. مثنوی دفتر اول -بخش ۶ - بردن پادشاه آن طبیب را بر بیمار تا حال او را ببیند

اللهم صل علي محمد و ال محمد و عجل فرجهم
 

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
2 + 6 =
*****