نقد | «مجبوریم»؛ سیاه‌نمایی پراغراق

16:14 - 1401/05/03

مجبوریم مسئله‌ی مهمی را برای پرداختن انتخاب کرده اما سیاه‌نمایی و روش پرداخت به آن اشتباه و همراه با اغراق است.

مجبوریم

فیلم مجبوریم روایتی درام از بی‌کسی و مشکلات دختر کارتن‌خواب 16 ساله‌ای به نام گلبهار است. گلبهار به خاطر بی‌هویتیِ خود، تنها به مجتبی اعتماد دارد و مجتبی با وعده‌ی‌ دروغِ ازدواج و بهبود شرایط، از گلبهار هرگونه سؤاستفاده‌ای می‌کند. درواقع کار مجتبی این است که با فریب دختران کارتن‌خواب آن‌ها را حامله می‌کند و سپس نوزادشان را به فروش می‌رساند.

مجتبی این بار تصمیم دارد رحم گلبهار را به مرد دیگری بفروشد. مرد کارآفرینی به نام آقای کریمی با ظاهری مذهبی اما چهره‌ای زشت و هیکلی درشت که در مقابلش گلبهار، دختری ریزاندام و نوجوان با چهره‌ای معصومانه قرار دارد. همین یک سکانس کافی است تا به تفکر و بینش سازندگان فیلم پی ببریم.

گلبهار بعد از سه ماه هم‌خوابگی با کریمی حامله نمی‌شود و این آغاز داستان اصلی فیلم است.

مجتبی در پی اعتراض کریمی، گلبهار را به بیمارستان می‌برد تا از او آزمایش بگیرد و خیال کریمی را راحت کند. بعد از آزمایش و عکس رنگی، متوجه می‌شوند که لوله‌های رحم گلبهار بسته شده است. گلبهار معصومانه قسم می‌خورد که رحمش را نبسته و از این اتفاق خبر ندارد.

آخرین‌بار که گلبهار حامله بوده، در اثر تصادف بچه‌اش در بیمارستان سقط و تحت عمل قرار می‌گیرد. گلبهار موضوع را با خانم ارشد «خانه‌ی خورشید» مطرح می‌کند و او نیز گلبهار را به وکیلی به نام سارا معرفی می‌کند.

سارا وکیلی است که خودش دغدغه اجتماعی داشته و این‌گونه پرونده‌ها را به‌صورت رایگان و با عشق و علاقه پیگیری می‌کند. سارا پس از بررسی‌های اولیه به سراغ پزشک جراح گلبهار به نام دکتر مهشید پندار می‌رود.

مهشید نیز زنی مهربان و دلسوز است که حتی هزینه درمان بعضی از بیمارانش را خودش پرداخت می‌کند. فرزندش در خارج از ایران است و اصرار دارد مادرش نیز به خارج رفته و مقیم آنجا شود؛ اما دل‌بستگی و وظیفه‌شناسی او این اجازه را نمی‌دهد. بااین‌وجود مهشید با این اعتقاد که باید جلوی دنیا آمدن کودکان کارتن‌خواب را بگیرد، بدون اطلاع به بیماران و بیمارستان، مخفیانه لوله‌ی زنان کارتن‌خواب را می‌بنند و آن‌ها را عقیم می‌کند.

فیلم مجبوریم

در فیلم چند بار از «طرح عقیم‌سازی زنان» صحبت می‌شود و اینکه آیا اقدام مهشید در راستای این طرح بوده یا نه. طرح عقیم‌سازی اولین بار توسط یکی از حاضران «نشست معاونت امور زنان و خانواده ریاست جمهوری» در سال 94 مطرح و در همان جلسه با واکنش منفی اعضای دیگر روبرو می‌شود؛ اما نظر آن یک نفر در آن زمان رسانه‌ای و با واکنش‌های زیادی در جامعه روبرو شد و حتی وزیر بهداشت وقت نیز این طرح را غیراخلاقی دانسته و از اساس آن را تکذیب کرد.

فیلم مجبوریم درواقع برای جشنواره‌های خارجی ساخته‌شده و در کنار داستان اصلی فیلم به مسائل فرعی مختلفی مانند کودک همسری، اعتیاد، کارتن‌خوابی، اتوبوس خوابی، زنان خیابانی، قانون سقط فرزندان معلول، خانه خورشید، قصور پزشکی، رحم اجاره‌ای، کودکان کار و تکدی‌گری، بی‌هویتی و مشکلات شناسنامه‌دار شدن این افراد و ... پرداخته‌ است.

در فیلم بارها شاهد تکرار تصاویری از معتادان متجاهر و کارتن‌خواب و زنان خیابانی هستیم و تکرار این تصاویر می‌تواند کثرت این افراد و مشکلات آنان در جامعه‌ی ایران را برای مخاطب تداعی کند.

مسئله‌ای که نه‌تنها در فیلم هیچ کمک و اقدام دولتی در مورد آن‌ها دیده نمی‌شود، بلکه سازمان‌های دولتی با به‌رسمیت نشناختن این افراد، برایشان مشکل‌ساز نیز است و این خانه‌ی خورشید به‌عنوان یک موسسه خصوصی در کنار یک وکیل دغدغه‌مند است که به آن‌ها کمک و ناجی آن‌ها است.

مادر مهشید در سکانسی به او می‌گوید: «به شوهر و فرزندت بگو برگردند ایران، آن‌ها داشتند اینجا کار می‌کردند، درست است اینجا سخته ولی اونجا غربته. بعد با یک مکث و بغض ادامه می‌دهد: اینجا هم غربته، غربت غربته، مجبوریم!»

در سکانسی دیگر که مهشید در مقابل سارا به عقیم کردن گلبهار و افراد دیگری اعتراف و کارش را توجیه می‌کند، در دیالوگی می‌گوید: «این افراد اینجا مجبورند زندگی کنند، منم (با عقیم کردن) بهشون کمک می‌کنم.»

در پایان فیلم نیز پس از کش‌وقوس‌های فراوان و دادگاه رفتن‌های مکرر، هیچ اتفاق مثبتی نه برای گلبهار می‌افتد و نه مهشید بابت کارهایش مجازت می‌شود.

رنگ‌ها در فیلم غالباً تیره هستند. موسیقی متن فیلم دلهره‌آور بوده و در اکثر موارد موسیقی با تصویر هماهنگی ندارد. تمرکز دوربین بیشتر روی صورت‌ بازیگران است و مدام روی چهره‌ها زوم می‌شود و کات‌های زیادی در فیلم می‌خورد و این افراط در استفاده از تکنیک‌های فیلم‌برداری و تدوین حس خوبی به مخاطب انتقال نمی‌کند.

جمع‌بندی
هیچ‌کس نمی‌تواند منکر کارتن‌خوابی، اعتیاد و مشکلات زنان خیابانی در جامعه ایران شود و انکار این موضوعات تنها پاک کردن صورت‌مسئله است.

در سال‌های اخیر اقدامات متنوعی از سوی دولت برای این موضوعات انجام شده و تا حدودی نیز اثرگذار بوده است اما در «مجبوریم» هیچ اشاره‌ای به این اقدامات و نتیجه‌ی آن‌ها نمی‌شود و بهتر بود آقای رضا درمیشیان به‌عنوان نویسنده، کارگردان و تهیه‌کننده‌ی این فیلم انصاف را رعایت می‌کرد و یا حداقل خودش راهکاری برای حل این موضوع ارائه می‌داد.

در این‌صورت فیلم او می‌توانست در کنار پرداختن به یک مسئله‌ی اجتماعی مهم، اثرگذار و نتیجه‌ی مثبت هم داشته باشد اما ظاهرا آقای درمیشیان از ساخت این فیلم تنها به‌دنبال جوایز جشنواره‌های خارجی بوده است.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
18 + 0 =
*****