ورود به فاز ترور مردمی، چیزی جز اعتراف به شکست پروژه "اجتماعی سازی آشوب" نیست.

ظاهرا طبق برنامه صهیونیستها و سعودی، پروژه جدید باید به سمتی هدایت میشد که مردم ایران در یک آشوب سراسری مشارکت کنند و حالا که تیرشان به سنگ خورده و هوشیاری مردم باعث شکست نقشه دشمنان شده است، باید تنبیه شوند .
جبهه دشمن و عناصر تروریستی آنها این بار، مستقیم توده مردم را هدف گرفتهاند و این کار، با هدف رساندن خشونت به بالاترین حد، و ایجاد رعب اجتماعی در حال انجام است.
از سوی دیگر، انتساب این اقدامات وحشیانه به نظام جمهوری اسلامی و حافظان امنیت که در فضای رسانهای دشمن برجستهسازی میشود، پیچیدگی نقشه دشمنان را نمایان میکند.
با توجه به شواهد موجود، واقعیت این است که "ترور" و پیوست رسانهای آن، برنامهای مشخص و اعلام شده از سوی معاندان است و در این خصوص پنهان کاری وجود ندارد.
پر واضح است که کشتهسازیهای اخیر، فراخوانهای متعدد و دنبالهدار و همچنین اقدامات تروریستی علیه مردم، برای زنده نگه داشتن آتش آشوب و فتنه با هدف خسته کردن نظام اسلامی و در نهایت تسلیم است؛ اما حضور مردم در صحنه، شهادت عدهای از حافظان امنیت و رو شدن دست عناصر آشوب و ترور کار را برای دشمنان سخت و دشوار کرده است.
با توجه به خط مشترک دشمنان خارجی و عناصر داخلی آنها، میتوان گفت بهترین راه برای کنترل مناسبتر این شرایط، و همچنین عدم سوءاستفاده دشمن از این افراد فریبخورده داخلی، باید متشکل از 3 عنصر ذیل باشد:
1. شنیدن اعتراضهای مشروع از سوی دولت و پاسخ دادن به آنها؛ همچنانکه دولت جدید در ماههای گذشته تمام تلاش خود را در این زمینه بکار گرفته است.
2. اقناعسازی و آگاهیبخشی به جامعه در خصوص اهداف دشمن از ایجاد آشوب و اغتشاش در کشور که با هدف ویرانی و تجزیه ایران صورت میگیرد.
3. پاسخ محکم و مقتدرانه به طرف خارجی که بانی اصلی تروریسم است؛ همچنانکه این موضوع را در پاسخ کوبنده سپاه پاسداران به تروریستهای کومله شاهد بودیم و انتظار این است که دستگاه دیپلماسی نیز همزمان از موضع اقتدار، پاسخ مناسب را به کشورها و مقامات مداخله کننده در امور ایران بدهد.
اقدام هماهنگ بر اساس موارد مذکور، ابتکار عمل را از دشمن و عناصر رسانهای و عملیاتی خواهد گرفت و آتش آشوب را به خاموشی خواهد کشاند.