"واچمن"، داستان گروهی از قهرمانان امریکایی را روایت میکند که به درخواست دولت و مردم، لباس و ماسک قهرمانیشان را روی چوبرختی، آویزان کرده و زندگی معمولی را از سر گرفتهاند.
فیلم «نگهبانان» یا Watchmen، محصول سال 2009، یک فیلم ابرقهرمانی تاریک از زک اسنایدر میباشد. این فیلم بر اساس داستانهای مصوری به همین نام که طی سالهای 1986 تا 1987 بهوسیله «دی سی کامیکس » منتشر شدند، ساخته شده است.
"واچمن"، داستان گروهی از قهرمانان ۀمریکایی را روایت میکند که به درخواست دولت و مردم، لباس و ماسک قهرمانیشان را روی چوبرختی، آویزان کرده و زندگی معمولی را از سر گرفتهاند.
آنچه در مورد فیلم "واچمن "میتوان گفت این است که ما با یک فیلم ابرقهرمانی مرسوم مارولی یا دی سی، سروکار نداریم؛ فیلمهایی که از ۹۰ درصد انفجار و شخصیتهای اضافی و تنها ۱۰ درصد از داستانی سرراست تشکیل شدهاند.
"واچمن" را بیشتر یک فیلم ضدقهرمانی یا ضدابرقهرمانی میتوان برشمرد تا یک فیلم ابرقهرمانی. فیلمساز در این فیلم دو ساعت و چهلوپنج دقیقهای، با ساختار روانشناختی، به معرفی شخصیتهایی میپردازد که دست به اعمال قهرمانانه در جامعه میزنند؛ درحالیکه خودشان، دچار چالشها و عقدههای روانی عمیقی هستند؛ تاجاییکه اعمال و رفتارهایشان بیشتر ساختار ضدقهرمانانه پیدا میکند و برای رسیدن به اهدافشان، دست به قتل و حذف یکدیگر میزنند.
فیلمساز در این فیلم، بیشتر به وجهه تاریک ابرقهرمانان پرداخته است تا وجهه منجیگری آنها. مفهوم زدگی در این فیلم چنان زیاد است که کمتر مخاطبی عادی، میتواند با آن ارتباط برقرار کند و این را میشود از آمار فروش گیشۀ آن نسبت به فیلمهای ابرقهرمانی دیگر پی برد.
بیراه نیست اگر بگوییم، فیلمساز انگار در این فیلم آمده است تا ذهن مخاطب را نسبت به قهرمانان جامعه مشوش کند تا اینکه به آن سرو سامان بدهد؛ اینگونه بحرانسازی و ایجاد خط فکری از هالیوود، بعید نیست.
وقتی رسالت مادیگرای هالیوود را نظاره میکنیم، اینگونه فیلمها هم برای سینمای آمریکا، دو سر سود است؛ چه فیلمهای ابرقهرمانی التقاطی و خیالی مانند سوپرمن یا بتمن بسازد، و چه فیلمهایی مانند "واچمن" با ابرقهرمانان پوچگرا و روانی! او با فیلمهایش، ذهن مخاطب امروزی را تسخیر و مسحور کرده و قهرمان جامعه را با نسخههای مورد پسند خودش، به خورد مخاطب امروزی داده است.
اینجاست که سینما و رسانۀ دینی، رسالتش بیشازپیش سنگینتر میشود؛ چراکه باید اول ذهن مخاطب امروزی را نسبت به اینگونه فیلمها پالایش کند تا مخاطب امروز، در چالشها و معادلات اجتماعی، مبتلا به سردرگمی و انفعال نشود ودر مرحله دوم، با ارائه الگو و معرفی قهرمانان واقعی، اینگونه کمبودها را در سینما و رسانه پر کند.