تاثیر مهاجرپذیری بر سیاست جمعیتی واقتصادی کشورها

18:20 - 1401/10/10

مهاجر پذیری و تبعات آن از مباحث مطرح در بحث جمعیت‌شناسی است. در اثرگذاری مثبت یا منفی مهاجرپذیری نقطه نظرات متفاوتی وجود دارد، یکی از این تحقیقات مربوط به سایت صندوق بین‌المللی پول است. این نهاد بین‌المللی معتقد است، مهاجرت به‌شرط درنظر‌گرفتن سیاست‌‌های درست می‌تواند معضل جمعیتی را حل کند.

جمعیت‌شناسی

یکی از نکاتی که در بحث جمعیت‌شناسی مطرح است، مهاجر پذیری کشورها، خصوصا کشورهایی است که با خطر سالمندی مواجه‌اند. در اثرگذاری مثبت یا منفی مهاجر پذیری نقطه نظرات متفاوتی وجود دارد، یکی از این تحقیقات، مربوط به سایت صندوق بین‌المللی پول است. در ادامه به قسمت‌‌هایی از این تحقیقات می پردازیم .

این نهاد بین المللی در تحقیقات خود چنین آورده است:

بحث مهاجرت اغلب بر فرهنگ، هویت و اقتصاد متمرکز است. در کشورهایی مانند استرالیا، کانادا و ایالات متحده که بسیاری از مهاجران -به‌ویژه آن‌هایی که به‌دلایل اقتصادی مهاجرت کرده‌اند- به‌سرعت در نیروی کار جذب می‌‌‌شوند. البته زمینه مهاجرت، بیشتر بر اساس مزایای اقتصادی بالقوه‌ای است که در این کشورها وجود دارد.

تحقیقات نشان می‌دهد که مهاجرت، سرمایه اقتصاد را کاهش نمی‌دهد، بلکه به شرکت‌ها اجازه می‌دهد گسترش پیدا کنند و سرمایه‌گذاری‌ها را تعدیل کنند، و همچنین نوآوری و رشد را ارتقا می‌دهد؛ به‌ویژه زمانی که مهاجران متخصص پذیرش می‌شوند.

با این‌حال، اغلب در مباحث مهاجرت، توجه کافی به جمعیت‌شناسی آن وجود ندارد؛ درحالی‌که مهاجرت، در موضوع جمعیت کشورها، یکی از عوامل موثر و مهم اقتصادی است؛ به‌بیان دیگر، وقتی نرخ باروری در کشورهای شمالی جهان، (نظیر آمریکا، کانادا و...) کمتر از میزان جایگزینی است تنها مهاجرت خالص می‌تواند ثبات جمعیت یا رشد را در اقتصادهای پیشرفته در حال پیری، تضمین کند و این تنها در صورتی اتفاق می‌افتد که سیاست‌‌های مهاجرتی آینده‌نگر ترویج شود و تأثیر بلندمدت آن در‌نظر گرفته شود.

البته این تاثیر، در مسائل اقتصادیِ برای جمعیت است نه در افزایش نرخ زاد و ولد جمعیت بومی یک کشور؛ به‌بیان دیگر، مطالعات وآمارها نشان می‌دهد هرچند مهاجرت، نقش مهمی در کاهش نابرابری جمعیتی دارد اما نقشی در افزایش جمعیت بومی یک کشور ندارد؛ یعنی  مهاجران، جایگزین تعدادِ رو به کاهشِ بومیان در سراسر کشورها نمی‌‌‌شوند.

برای اینکه مهاجرت به عنوان یک تثبیت کننده جمعیتی خودکار، در سراسر کشورها عمل کند و بتواند به فشارهای جمعیتی پاسخ دهد، باید بین این دو متغیر در سراسر کشورها، همبستگی منفی وجود داشته باشد.

یعنی مردم باید از کشورهای جوانِ با جمعیتِ در حال رشد، به کشورهای پیرِ با رشد کمِ جمعیت، مهاجرت کنند؛ درحالی‌که نمودار روند مهاجرپذیری کشورها در مدت 20سال نشان می‌دهد مهاجرت، نقشی در متعادل کردن رشد جمعیت در سراسر کشورهای جهان، ایفا نکرده است؛ یعنی این همبستگی منفی وجود نداشته است؛ بطور مثال، چندین کشور با کمترین باروری (بیشتر در شرق و جنوب اروپا)، نرخ مهاجرت پایینی را تجربه کرده‌اند و این نرخ باروری پایین، به خودی خود، مهاجرت بیشتر را تسهیل نکرده است. در برخی از این کشورها، مانند مجارستان و لهستان که با وجود نرخ باروری پایین، به طور قطعی با مهاجران دشمنی دارند.

از طرف دیگر در منطقه‌ای با بالاترین نرخ باروری همچون آفریقا، نیز همبستگی بین نرخ باروری و مهاجرت وجود ندارد. لذا در سطح کشوری، مهاجرت بین‌المللی به عنوان تثبیت‌کننده جمعیت عمل نمی کند. علت این مساله به نداشتن سیاست‌های آینده‌نگر بر می‌گردد که باعث می‌شود، هیچ کانال مشخصی وجود نداشته باشد تا از طریق آن جوامع سالخورده -که از نظر اقتصادی دچار رکود می‌شوند و نوآوری کمتری دارند و شهروندان آنها احتمالاً از مهاجران بین‌المللی به خاطر تغییری که به ارمغان می‌آورند می‌ترسند- مهاجران بیشتری را جذب کنند. درحالی‌که مزایای اقتصادی جریان مهاجران به کشورهایی که جمعیت آنها رو به کاهش است، نه تنها به منظور جلوگیری از کاهش جمعیت است، بلکه به ساختار سِنی کشورها نیز کمک خواهد کرد.

مهاجران، معمولا جوانتر از بومی‌‌های کشور پذیرنده هستند و نسبت به بومیان، درصد بیشتری از آنان در سن کار هستند. بنابراین مهاجران جدید، نیروی کار را افزایش می‌دهند و با کاهش طبیعی نیروی کار در اقتصادهای پیشرفته مقابله می‌کنند.

سهم بیشتر مهاجران در سن کار، ممکن است نسبت وابستگی سنی را کاهش دهد؛ لذا مهاجرت بیشتر به کشورهای سالمند، به کند کردن رشدِ نسبت وابستگی سنی این کشورها کمک خواهد کرد.

همچنین مهاجرت، نرخ زاد و ولد مهاجران را بالا می‌برد؛ چراکه بهبود وضعیت اقتصادی کشور و بالاتر رفتن سطح رفاه در زندگی، موجب تثبیت مهاجرت و زادآوری آن‌ها می‌شود؛ به‌عنوان مثال، نرخ باروری کل بومیان ایالت متحده آمریکا، 1.76 فرزند به ازای هر زن در سال 2017 بود، درحالی‌که نرخ باروری مهاجران 2.18 بوده است. این حضور مهاجران به حفظ باروری ایالات متحده در سطوح نزدیک به نرخ جایگزینی کمک می‌کند.

سیاست‌هایی که اجازه مهاجرت بیشتر به کشورهای دیگر خصوصا کشورهای شمالی را می‌دهد به کاهش فشارهای جمعیتی در کشورهای با باروری بالا، کمک می‌کند، البته مهاجرت افراد با تحصیلات عالی (به اصطلاح فرار مغزها)، می‌تواند تأثیرات منفی بر کشورهای فرستنده داشته باشد.[1]

پی نوشت:
[1]. Immigration can solve the demographic dilemma—but not without the right policies ، https://b2n.ir/imf.p.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
1 + 1 =
*****