دیری نپایید که سلطنتطلبان نیز پرده از قرابت فکری خود با طالبان برداشتند! هرچه جلوتر میرویم، بیش از پیش در مییابیم که تفاوت گروههای مخالف جمهوری اسلامی ایران در ظاهر است؛ در باطن تفاوتی میانشان نیست.
با کنار هم قرار دادن دو خبر نتیجه جالبی به دست میآید:
اول: طالبان اعلام کرد چون در ۲۰ سال گذشته افغانستان تحت اشغال بوده، قطعاً اشغالگران بر افکار عمومی اثر گذاشتهاند و لذا شرایط مناسب برای انتخابات وجود ندارد.[1]
دوم: بابک مینا -که در نشستی که به ادعای برگزارکنندگان آن، برای ایران فردا! تشکیل شد- حضور داشت، در توئیتی نوشت: «بعد از جمهوری اسلامی، اولویت دولتی که برسرکار میآید، بازسازی اقتصادی کشور، ترمیم و اصلاح نهادهای پایه و پاسداشت حقوق اساسی افراد باید باشد. در دورهای حداقل ده ساله انتخابات بازی جز فاجعه نخواهد داشت...».
همانطور که مشخص است نگاه جریان سطلنتطلب به رهبریِ ربع پهلوی که ادعای روشنفکری میکنند، با طالبانی که به عقبماندگی و تحجر شهره است، تفاوتی ندارد. هردو خود را قیم و صاحب اختیار مردم میدانند و برای ترمیم مشکلات کشور خود را بینیاز از مردم میبینند.
نکته دیگر اینکه امثال علی کریمی و فرخنژاد برای اعتراض به دموکراتیکترین حکومت تاریخ کشور، که در طی 44 سال استقرار بیش از 40 انتخابات برگزار کرده است، به کسی وکالت دادهاند که اساساً وجهی برای مردم در تعیین سرنوشتشان قائل نیست!
پینوشت:
1. انتخاب، https://b2n.ir/y74152.