دانشجویان از مهمترین اقشار جامعه هستند که همواره تحرکات سیاسی و اجتماعی با نام آنها گره خورده است؛ چنانکه در دوران پهلوی، از جمله اقشاری بودند که به سیاستهای دولت محمدرضا معترض بودند. ریشه این اعتراضات، تبعیضها، فسادها، جشنهای 2500 ساله و نظام آموزشی غربی بود. دولت برای خاموش کردن این اعتراضات، شدیدترین حملهها و کشتارها را در دستور کار خود قرار داد.
از مهمترین جنایات رژیم پهلوی ، حمله به دانشگاهها، اخراج و کشتار دانشجویان بود که همواره از آن به عنوان یکی از نقاط سیاه کارنامه این رژیم یاد میشود. کشتار دانشجویان دانشگاه تهران در آذر 1332، حمله به این دانشگاه در بهمن 1340، به خاک و خون کشیدن اعتراضات دانشجویان تبریز، حمله به دانشگاه تهران در آبان 1357 از مهمترین این جنایات است.
حمله به دانشجویان در سال 1332
16 آذر 1332، از مهمترین و تاریکترین جنایات رژیم پهلوی در دانشگاه تهران اتفاق افتاد. کمتر از 4 ماه پس از کودتا علیه دولت دکتر محمد مصدق (28 مرداد 1332)، اعتراض دانشجویان بهخاطر برقراری دوباره رابطه سیاسی ایران با انگلیس و سفر نیکسون، معاون رئیسجمهوری وقت آمریکا به تهران، با شهادت 3 دانشجو همراه میشود. دکتر شهید مصطفی چمران، که از شاهدان واقعه 16 آذر 1332 است، میگوید: «روز 15 آذر، یکی از دربانان دانشگاه شنیده بود که تلفنی به یکی از افسران گارد دانشگاه دستور میرسد که باید دانشجویی را شقه کرد و جلوی در بزرگ دانشگاه آویخت که عبرت همه شود و هنگام ورود نیکسون، صداها خفه گردد و جنبندهای نجبند».
بعد از این فاجعه، مقامات رژیم نه تنها عاملان را مؤاخذه نکردند، بلکه تصمیم گرفتند به افسران، درجهداران و حتی سربازانی که دانشگاه را به خون کشیدند، تشویقی دهند.[1]
حمله چتربازان به دانشگاه تهران در سال 1340
حمله چتربازان و کماندوها به دانشگاه تهران در اول بهمن 1340، از دیگر جنایات رژیم پهلوی در دانشگاههاست. در این روز به دنبال اعتراض دانشجویان دانشگاه تهران به تعطیلی مجلس شورای ملی، چتربازان و کماندوهای رژیم پهلوی تحت فرماندهی سروان منوچهر خسروداد، با دستور مستقیم شاه به دانشگاه تهران یورش بردند و صدها تن از دانشجویان و اساتید را مورد ضرب و شتم قرار داده، مصدوم و مجروح ساختند و بسیاری از وسایل آموزشی و آزمایشگاهی و کتب و منابع مطالعاتی را نابود کردند. گفته میشد حدود 600 تن از آسیبدیدگان راهی بیمارستان شدند.
این حمله مورد اعتراض رئیس دانشگاه تهران قرار گرفت. دکتر احمد فرهاد، رئیس وقت دانشگاه تهران، به دنبال حمله به دانشگاه ضمن نامهای خطاب به علی امینی، نخست وزیر وقت، به این حمله شدیداً اعتراض کرد و بلافاصله از مقام خود استعفا داد. در بخشی از این نامه آمده است: «پس از حمله به دانشگاه، سربازان و چتربازان بدون فرق و تفاوت، یکسان به دانشجویان پسر و دختر حمله کردند، دانشجویان بسیاری را به قصد کشت مضروب نمودند. من هیچگاه ندیده و نشنیدهام تا این حد بیرحمی، سادیسم، خشونت و خرابکاری از ناحیه قوای دولتی اعمال شود. بعضی از دختران را سربازان در تالارهای درس دانشگاه ازاله بکارت کردند».[2]
اردیبهشت خونین در دانشگاه آذرآبادگان
بر اساس اسناد ساواک، روز 18 اردیبهشت 1357، دانشجویان دانشگاه آذرآبادگان به مناسبت چهلم کشتهشدگان یزد، اهواز و جهرم، در محوطه دانشگاه اجتماع و شروع به شعار دادن کردند. این اجتماع سبب شد تا گارد دانشگاه با استفاده از گاز اشکآور اقدام به متفرق نمودن دانشجویان کند. با آمدن نیروی کمکی شهربانی، مأموران به سوی دانشجویان تیراندازی کردند که منجر به کشته و مجروح شدن عدهای از دانشجویان شد.
این حمله بدون هماهنگی با ریاست دانشگاه و ستاد مرکزی ارتش صورت گرفت. استاندار آذربایجان شرقی به همراه رئیس دانشگاه تبریز، پس از بازدید از دانشگاه، گزارشی به نخستوزیر وقت ارسال، و علت بروز فاجعه را چنین بیان کردند: «اقدام بیرویه و خشونت گارد دانشگاه و با سلاح وارد شدن گارد به محوطه و بالأخره تیراندازی بدون اجازه و تعقیب دانشجویان حتی در داخل ساختمانها».[3]
کشتار رژیم شاه در 13 آبان 1357
13 آبان 1357، حوالی دانشگاه تهران خشنترین حادثه پس از 17 شهریور توسط رژیم پهلوی رقم خورد که در پی آن، تعدادی شهید و زخمی شدند. در این روز، گروههای دانشآموزی با تعطیل مدارس به سوی دانشگاه تهران حرکت کردند و در آنجا به دانشجویان معترض پیوستند. به دنبال آن، نیروهای نظامی از ساعت 11 صبح دانشگاه را محاصره کردند. حدود ساعت 12 ظهر نیروهای ارتش جلوی در جنوبی دانشگاه مستقر شدند و نارنجک گاز اشکآور به داخل دانشگاه شلیک کردند و منجر به کشته و زخمی شدن تعدادی از دانشجویان شدند. خبرگزاریها تعداد شهدا را 10 نفر، و دانشجویان زخمی را 65 نفر اعلام کردند.[4]
اخراج، تفتیش و زندانی دانشجویان
اعتراض دانشجویان به سیاستهای دولت پهلوی ، نظام آموزشی و جشنهای 2500 ساله پهلوی سبب شد شخص محمدرضا دستور دهد دانشجویان معترض را بازداشت، تفتیش و اخراج کنند. در پى تظاهراتهاى دانشجويان دانشگاه تهران در بهار 1354، شاه به رئيس دانشگاه تهران دستور داد چهل نفر از دانشجويان را به عنوان محرکين اصلى ايجاد اخلال در دانشگاه اخراج کند.
در سال تحصيلى 1354ـ1355، کنترل شديدى در مورد ورود و خروج دانشجويان دانشگاه تهران از سوى عوامل امنيتى به اجرا درآمد؛ بهطورى که حتى خوابگاه دانشجويان هم از تفتيش در امان نبود. در اسفندماه 1354، مأموران امنيتى به خوابگاه دانشجويان هجوم بردند و ضمن بازرسى و جمعآورى کتب، هشت نفر از دانشجويان را نيز بازداشت کردند.[5]
اسدالله علم در بخش دیگری از خاطرات خود مینویسد شاه متذکر میشد اگر در دانشگاه اتفاقی افتد که بوی سیاسی بدهد، آنجا را اِشغال کنید.[6]
پینوشت:
[1]. مرکز اسناد انقلاب اسلامی، https://b2n.ir/a84206.
[2]. روزنامه کیهان، ۱۷ آذر ۱۴۰۰، https://b2n.ir/m40299.
[3]. ناهید عابدینی، دانشگاه آذرآبادگان به روایت اسناد، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1392، ص231-233.
[4]. مرکز اسناد انقلاب اسلامی، همان.
[5]. همان، https://b2n.ir/d70964.
[6]. همان، https://b2n.ir/n56391.