امید و ناامیدی، از مسائل مهمی است که برخی از شاعران و ادیبان نیز درباره آن اشعار زیبائی سرودهاند. یکی از زیباترین این اشعار، شعر «امید و نومیدی» پروین اعتصامی است.
امید و امیدواری، اکسیری است که مانند آب، مایه حیات و سرزندگی انسان میشود و در مقابل، ناامیدی غبار غلیظی بر طراوت، و مانعی بزرگ بر مسیر حرکت زندگی فردی و اجتماعی انسانهاست. این موضوع در لسان ادیبان و حکیمان ایرانی-اسلامی، از گذشته مد نظر بوده و برخی از شاعران ادبیات فارسی در این باره اشعاری زیبا سرودهاند .
از شاخصترین این اشعار، شعر «امید و نومیدی» اثر مرحومه پروین اعتصامی است که در آن مناظرهای تخیلی بین امید و ناامیدی انجام میشود و شاعر از زبان امید و ناامیدی مطالبی بسیار زیبا میسراید. طلیعه شعر چنین است:
به نومیدی، سحرگه گفت امید که کس ناسازگاری چون تو نشنید
به هر سو دست شوقی بود بستی به هرجا خاطری دیدی شکستی
کشیدی بر در هر دل سپاهی ز سوزی، نالهای، اشکی و آهی
زبونی هرچه هست و بود از تست بساط دیده اشکآلود از تست
بس است این کار بیتدبیر کردن جوانان را به حسرت پیر کردن
در ابیات بعدی پس از چندین بیت که در واقع، امید، ناامیدی را مورد عتاب قرار میدهد، به تمجید امید میپردازد:
مرا در هر دلی، خوش جایگاهیست به سوی هر ره تاریک راهیست
دهم آزردگان را مومیایی شوم در تیرگیها روشنایی
دلی را شاد دارم با پیامی نشانم پرتوی را با ظلامی
عروس وقت را آرایش از ماست بنای عشق را پیدایش از ماست
در ابیات انتهائی، شاعر از زبان ناامیدی، به اندیشههای ناامیدکننده و یأسآفرین میپردازد:
مرا با روشنایی نیست کاری که ماندم در سیاهی روزگاری
نه یکسانند نومیدی و امید جهان بگریست بر من، بر تو خندید
شاه بیت این شعر، این بیت است:
خوش آن رمزی که عشقی را نوید است خوش آن دل کاندران نور امید است[1]
پینوشت:
[1] اعتصامی، پروین، دیوان اشعار(تصحیح سیدرضا باقریانموحد)، نشر کومه، آثار قلم، 1390، مثنویات، شماره 17.