خودشناسی تأثیر بسزایی در سلامت روح و روان دارد و سلامت روانی موجب میشود تا خواهشهای نفسانی کنترل، و مسیر سعادت و کمال و ساخت زندگی سالم هموار شود.
سلامت روان تأثیر بسزایی بر سلامت جسم دارد. هرچه ویژگیهای سلامتی در فرد بیشتر باشد، از مرتبه بالاتری از سلامت جسمانی و روحانی برخوردار است. معیارهای زیادی وجود دارد که میتواند بر سلامت روانی افراد تأثیرگذار باشد؛ معیارهایی که در هم تنیده و هر کدام مکمل دیگری است؛ اما برخی معیارها از اثربخشی بیشتری در این سلامت برخوردارند و میتوان آنها را پایه و سازنده دیگر معیارها دانست. خودشناسی و خداشناسی از جمله همین امور است؛ چراکه انسان از راه خودشناسی میتواند به دیگرشناسی، خداشناسی، خودسازی و... دست یابد.
خودشناسی
خودشناسی، اصطلاحی در روانشناسی است که برای توصیف اطلاعات و دانش فردی در مورد خود شخص به کار میرود؛ به عبارت دیگر خودشناسی یعنی شناختن انسان از آن نظر که دارای استعدادها و نیروهایی برای تکامل انسانی میباشد.[1] این عنصر حیاتی به قدری در سلامت روح و روان مؤثر است که امیر بیان علی علیهالسلام از آن به عنوان رمز سعادت و رستگاری یاد کرده است . [2]
بنابراین کسانی که نسبت به خویشتن نادان هستند و موفق به خودشناسی نمیشوند، حقیقت را به خوبی نمیتوانند درک کنند و همین امر کافی است تا سلامت روح و روانشان دچار اختلال شود و به همین مقدار از زندگی سالم بیبهره گردد؛ چراکه نبود خودشناسی موجب جهل و گمراهی، فساد روان[3] و آگاهی پیدا نکردن از دیگر امور حیاتی زندگی میشود.[4]
راههای خودشناسی
انسان از طریق خودشناسی به کرامت نفس، عظمت خلقت الهی، خواری شهوات نفسانی و اهمیت روح آدمی (که پرتویی از انوار الهی است) پی میبرد. امیرالمؤمنین علی علیهالسلام در اینباره میفرماید: «مَنْ كَرُمَتْ عَلَيْهِ نَفْسُهُ هانَتْ عَلَيْهِ شَهَواتُهُ»؛[5] «كسى كه [در سايه خودشناسى] براى خود، كرامت و شخصيّت قائل است، شهواتش در نظرش خوار و بىمقدار خواهد بود [و به آسانى تسليم هواوهوس نمىشود]».
در اندیشه دینی و از نگاه روانشناسان، مطالعه، تفکر و شناخت راه و آثار گذشتگان، از جمله راههایی است که انسان در لوای آن میتواند استعدادها و علایق خود را بشناسد و طبق آن برای زندگی خود برنامهریزی کند؛ برنامهای که سازنده سعادت و کمال و شکلگیری زندگی سالم است. مطالعه و تفکرِ انسان در مورد وجود خود، سبب میشود تا به شناختی عمیق و درونی برسد و با کمک آن شناخت به شناختشناسی دیگر امور حیاتی دست یابد.
امام علی در نامهای به امام حسن مجتبی علیهماالسلام، زندگی سالم را در گرو خودشناسی، و خودشناسی را در سایه دیگرشناسی میداند: «گذشتگان هرگز از نگریستن به خویشتن باز نماندند، همانگونه که تو بر خویشتن مینگری و درباره خود اندیشیدند، همانگونه که تو میاندیشی و این نگرش و اندیشه، آنان را در نهایت کار وادار کرد به آنچه که شناختند عمل کنند».[6]
آثار خودشناسی
افراد سالم تا حدود زیادی از انگیزهها، احساسات و حالات روانی خودشان آگاهند؛ یعنی نقاط قوت و ضعف خود را میشناسند و میکوشند تا ضعفها و کاستیهای خود را جبران، و نقاط قوتشان را تقویت کنند و در سایه آن وظایف انسانی خود را انجام دهند.
خودشناسی آثار زیادی برای فرد و اجتماع به دنبال دارد؛ ازجمله: خداشناسی، خودسازی، امیدآفرینی، نشاط، مقصدشناسی، مبارزه با خواهشهای نفسانی و در نهایت رسیدن به سعادت و کمال.
بنابراین خودشناسی سبب میشود انسان زندگی خود را بر پایه استعدادها و علایق خود سامان دهد، برای خود کرامت و ارزش قائل شود، تسلیم هواوهوسهای نفسانی نشود و راه سعادت و کمال را در پیش گیرد.
پینوشت:
[1]. مصباح یزدی، خودشناسی برای خودسازی، ص۶۶.
[2]. «مَنْ لَمْ يَعْرِفْ نَفْسَهُ بَعُدَ عَنْ سَبيلِ النَّجاةِ وَخَبِطَ فِى الضَّلالِ وَ الْجَهالاتِ». (تمیمی آمدی، غررالحكم و دررالكلم، ص656، ح1380)
[3]. «نالَ الْفَوْزَ الاَْكْبَرِ مَنْ ظَفَرَ بِمَعْرِفَةِ النَّفْسِ». (همان، ص720، ح16)
[4]. محمدی ریشهری، میزان الحکمه، ج۸، ص۳۵۶۷.
[5]. سید رضی، نهج البلاغه، كلمات قصار، كلمه 449.
[6]. همان، خطبه 31.